به گزارش مشرق، حضرت فاطمه معصومه(س)، خواهر امام رضا (ع)، آنقدر تحت آموزه های الهی بود که بدون داشتن معلم دارای علم و حکمت سرشاری شد که در غیاب پدر و برادر بزرگوارش محل رجوع شیعیان و پاسخگوی سوالات علمی و فقهی مسلمانان بود. درجه علمی آن حضرت به اندازهای بود که بعد از امام رضا (ع)، بالاترین درجه علم و تقوا را در میان فرزندان امام موسی کاظم (ع) دارد.
حجت الاسلام سیدمحمد قائم مقامی، کارشناس دینی، مطالبی را درباره زندگی آن حضرت بیان کرده و شبهاتی درباره زندگی آن حضرت از جمله ازدواج نکردن ایشان را پاسخ داده است.
ایرانیها نهضتهای ضد اسلامی را سرکوب کردند
برای بررسی ویژگی های شخصیتی و سبک زندگی حضرت فاطمه معصومه (س) لازم است که شرایط و اوضاع سیاسی و اجتماعی دوران زندگی آن حضرت را بشناسیم. بنابراین مناسب است گفتوگو را از بررسی شرایط آن دوران شروع کنیم.
دوران زندگی حضرت فاطمه معصومه (س) در دو دوره قابل بررسی است: زمان قبل از ولایتعهدی امام رضا(ع) و دوران بعد از آن. در زمان قبل از ولایت عهدی برادر بزرگوار آن حضرت، امام رضا (ع)، به خصوص در دوره حکومت هارون الرشید، افرادی که در کاخ هارون فعالیت داشتند به عنوان جاسوس به امام موسی کاظم (ع) نزیک شده و با دشمنیهایی که در حق خاندان نبوت و امامت اعمال کردند، موجب شهادت امام موسی کاظم (ع) شدند. به این ترتیب خفقان در دوران زندگی آن حضرت به اندازهای بود که منجر به شهادت ایشان شد و در نتیجه شرایط بسیار سختی را برای مسلمانان ایجاد کرد. همین بحرانها و شرایط خفقان بود که پایه های نهضت شعوبیه را بنیان گذاشت.
باید بدانیم که نهضت شعوبیه در سه دوره تاریخی شکل گرفت. در وهله اول در زمان ابومسلم ثقفی، دومین بار در دوران مختار ثقفی و سومین بار هم در زمان حکومت هارون و مامون شکل گرفت. البته نهضت سوم از دو نهضت قبلی خطر بیشتری داشت. چون در دو نهضت اول موضوع اختلاف میان عرب و عجم مطرح بود و دعوا بر سر قومیت شکل گرفته بود. اما در زمان حکومت هارون الرشید و مأمون بسیاری از ایرانی ها که با اسلام اصیل آشنا نبودند، وقتی شاهد ظلم و جور و بی تقوایی حاکمان بودند که به اسم اسلام حکومت غاصبانه داشتند، در مورد اسلام اصیل دچار شک و تردید می شدند و در نتیجه اسلامشان در معرض نابودی قرار می گرفت. نهضت شعوبیه هم که در نقاط مختلف ایران شکل گرفت بر علیه اسلام بود. اما باید دانست که همین نهضت ها توسط خود ایرانی ها سرکوب شد.
امامزادگان برای هدایت و معرفی اسلام حقیقی به ایران آمدند،نه بخاطر ولایتعهدی امام رضا(ع)
در جریان همین نهضت های ضد اسلامی بود که امام رضا (ع) و سپس گروهی از سادات به همراهی حضرت فاطمه معصومه (س) وارد کشور ما شدند. در آن شرایط، این هجرت ها تا چه اندازه زمینه آشنایی بیشتر مردم ایران با اسلام را فراهم کرد؟
قائم مقامی: همان طور که در متن پرسش اشاره کردید وقتی مأمون زمینه تبعید امام رضا(ع) به ایران را فراهم کرده و آن حضرت به کشور ما هجرت فرمودند، گروه زیادی از علوی ها و سادات هم وارد ایران شدند. تقریبا یک سال از هجرت امام رضا (ع) به کشور ما می گذشت که خواهر بزرگوار ایشان، حضرت فاطمه معصومه (س)، هم وارد خاک ایران شد تا به زیارت امام رضا (ع) در مرو (خراسان امروزی) مشرف شود. باید توجه داشت که دلیل این هجرت فقط موضوع ولایتعهدی امام رضا (ع) نبود بلکه لازم بود در آن شرایط که مردم در شناخت اسلام دچار مشکل شده بودند، اسلام ناب محمدی توسط فرزندان پیغمبر اسلام (ص) به مردم بازمعرفی شود تا بدانند آن چه که حاکمان غاصب و ظالم به نام اسلام انجام می دهند، تنها سوءاستفاده از حقیقت دین الهی است. بر همین اساس بود که وقتی خبر شهادت امام رضا (ع) به آنها رسید، باز هم از ایران نرفتند تا رسالت خود را در زمینه معرفی اسلام حقیقی و نجات و هدایت مردم انجام دهند.
حضور یا شهادت امامزادگان در ایران، مردمی که در خطر هلاکت و بیدینی بودند را نجات میداد
اشاره کردید که در همین اوضاع، حضرت فاطمه معصومه (س) به همراه گروهی از سادات وارد کشور ما شدند. همسفران آن حضرت چه کسانی بودند و مسیر سفر ایشان از کدام مناطق ایران بود؟
در روایت های نقل شده که در این سفر چهار برادر آن حضرت و همچنین نزدیک به چهل نفر از مردان که همگی از خانوادههای سادات و برادرزادهها و اقوام حضرت فاطمه معصومه (س) در کنار ایشان بودند. این بزرگان در سفر خود به ایران، از شهرها و مناطق مختلف کشور ما عبور کردند تا ایرانی ها خاندان پیغمبر اسلام (ص) را از نزدیک زیارت کرده و در گفتوگوهایی که میان ایشان انجام می شد، با اسلام بهتر آشنا شوند. به عبارت دیگر همان طور که اشاره شد این سفر زمینه ای برای از بین بردن نهضت شعوبیه را فراهم کرد . البته در این سفر، خطرهایی سادات و حضرت معصومه (س) را تهدید می کرد، اما آن بزرگان به خوبی می دانستند که باید رسالت خود را در این سفر به انجام برسانند و اسلام ناب را به مردمی که در خطر بی دینی و هلاکت قرار داشتند، معرفی کنند. در واقع آن بزرگان در صورت زنده ماندن فرصتی برای تبلیغ و ترویج دین اسلام در بین ایرانی ها داشتند، اما اگر هم به شهادت می رسیدند باز هم پیام حقانیت اسلام و مظلومیت خاندان رسول اکرم(ص) به مردم می رسید. و این همان اتفاقی بود که با کشته شدن سادات به دستور مأمون در ایران اتفاق افتاد و مردم متوجه شدند که حکومت مأمون تنها از اسم اسلام برای رسیدن به مناف دنیایی خود بهره برده است. درنتیجه علاقه و ارادت شان به خاندان رسول اکرم (ص) بیشتر می شد.
نیروهای مامون در شهر ساوه به کاروان خاندان اهل بیت و حضرت معصومه(س) حمله کردند
در این شرایط حضرت فاطمه معصومه (س) و سادات همراه ایشان چگونه مورد ظلم مأموران مأمون قرار گرفتند؟
تقریبا یک سال از ورود امام رضا (ع) به ایران می گذشت که حضرت معصومه (س) عدهای از سادات و شیعیان از مدینه به سمت مرو حرکت کردند. در این سفر به تبلیغ اسلام هم می پرداختند، اما به محض ورود به ساوه مأموران حکومت به کاروان ایشان حمله کردند که در نتیجه این حمله، عده ای از کاروانیان کشته شدند و بقیه متواری شدند. درنهایت حضرت فاطمه معصومه (س) هم با دو کنیز، یک خادمه و سه نفر از خواهران خود به نام های فاطمه صغری، خدیجه خاتون و میمونه تنها ماندند. به نظر می رسد که چون ایشان زن بودند، مأموران حکومت آن ها را به شهادت نرساندند. در همین موقع بود که گروهی از شیعیان خبر ورود کاروان حضرت معصومه (س) را شنیدند و برای استقبال از آنها به ساوه رفتند تا آن ها را به قم دعوت کنند. به این ترتیب حضرت فاطمه معصومه (س) در آن زمان که تقریبا 28 ساله بودند به شهر قم وارد شدند. اما مشکلات سفر و حمله مأموران مأمون به کاروان آن حضرت باعث شد که ایشان بیمار شوند و مدتی از سفر به سمت محل اقامت برادر بزرگوار خود، امام رضا(ع)، باز بمانند. مدتی بعد هم در حین همین بیماری در روز دهم ربیع الثانی سال 201 هجری قمری در شهر قم از دنیا رفتند.
کسی همکفو حضرت معصومه(س) نبود تا به ازدواج با ایشان درآید
حضرت فاطمه معصومه (س) در زمان حیات 28 ساله خود ازدواج نکرده بودند. درست است؟
بله. اما باید بدانیم که ازدواج نکردن آن حضرت دلایل خاصی داشت. از جمله اینکه بر اساس روایت های تاریخی، هیچ کسی هم کفو آن حضرت نبود تا لایق ازدواج با ایشان باشد، چون حضرت معصومه عالمه و محدثه ای بود که بسیاری از شیعیان در زمان اسارت امام موسی کاظم (ع) و امام رضا (ع) مسائل شرعی و فقهی خود را از ایشان می پرسیدند و جواب می گرفتند. در عین حال اوضاع سیاسی و فشارهای حکمت بر خانواده اهل بیت علیهم السلام امکان ازدواج آن حضرت را به حداقل رسانده بود.
حضرت معصومه 22 ساله بودند که محل رجوع علمای اسلام برای دریافت پاسخ پرسشهایشان شدند
اشاره کردید که شیعیان گاهی اوقات سؤالات شرعی و فقهی خود را از حضرت فاطمه معصومه (س) می پرسیدند و جواب می گرفتند. درباره ابعاد شخصیتی و علمی ایشان بگویید.
درجه علمی و تقوای حضرت معصومه (س) به اندازه ای بود که جایگاه ایشان در نزد امامان معصوم هم دوره ایشان که پدر و برادرشان بودند، بسیار بالا بود. درواقع در روایت های متعددی از امام موسی کاظم و امام رضا علیهما السلام به جایگاه و عظمت شخصیت حضرت فاطمه معصومه (س) اشاره شده است. تقوا، پاکدامنی، عالمه و محدثه بودن آن حضرت برای همه مردم مشخص بوده و مانند حضرت زینب کبری (س) بدون داشتن معلمی که علم به او بیاموزد، از سوی خداوند متعال دارای علم بسیاری بوده است. آن حضرت حدود 22 ساله بودند که بسیاری از علمای بزرگ اسلام و شیعه، به ایشان مراجعه کرده و پاسخ پرسش های خود را دریافت می کردند. امروزه هم شاهد هستیم که حرم مطهر آن حضرت سالهاست که مرکز توسعه و ترویج علوم اهل بیت علیهم السلام است.
امام صادق(ع) فرمودند که به محضر کریمه اهل بیت(علیهم السلام) متوسل شوید
حضرت معصومه (س) را با عنوان «کریمه اهل بیت علیهم السلام» می شناسیم. این عنوان را چه کسی به ایشان اطلاق کرده است؟
این لقب را امام جعفر صادق (ع) به آن حضرت داده است. نقل است که آیت الله سید محمود مرعشی نجفی، پدر آیت الله سید شهاب الدین مرعشی ارادت زیادی نسبت به حضرت فاطمه زهرا (س) داشت و به همین دلیل همیشه آرزو داشت که مزار آن حضرت را از نزدیک زیارت کند. به همین دلیل چله ذکر و دعا گرفت و شب چهلم بعد از دعا و توسل زیاد، خواست که استراحت کند. همان موقع در عالم رویا به محضر مقدس امام باقر(ع) یا امام صادق (ع) مشرف شد وآن حضرت فرمود : «به محضر کریمه اهل بیت متوسل شوید.» آیت الله مرعشی نجفی با تصور اینکه منظور ایشان حضرت زهرا (س) است، عرض می کند که من این ختم قرآن را برای دانستن محل دقیق قبر شریف آن حضرت گرفته ام تا به زیارتشان مشرف شوم. امام (ع) می فرمایند: منظور من، قبر شریف فاطمه معصومه(س) در قم است. مرحوم مرعشی نجفی به محض اینکه از عالم رویا بیدار می شود برای زیارت مزار حضرت معصومه (س) به قم سفر می کند. البته باید بدانیم که طبق روایات، یکی از بانوان بزرگ بعد از حضرت فاطمه زهرا (س)، حضرت معصومه (س) است که شفیع روز قیامت شیعیان است.
از طرف دیگر خوب است بدانیم که نام اصلی حضرت معصومه (س)، فاطمه است. در کتاب ها و روایت های اسلامی و تاریخی هم از آن حضرت با نام فاطمه بنت موسی بن جعفر (ع) یاد شده است. اما چون سال های زیادی است که حضرت را با لقبشان، یعنی معصومه، می شناسند این لقب به عنوان نام به کار می رود. جالب اینکه لقب معصومه را امام رضا (ع) به خواهرش داده است. چون آن حضرت به شدت اهل تقوا و پرهیزکاری بود. بر اساس روایت ها هم «معصوم» به کسی می گویند که به لطف خدا از هر نوع گناه و کار زشت دور بماند، آن هم نه از روی اجبار بلکه در حالی که توان انجام گناه را داشته باشد. از طرف دیگر، معصوم از هر نوع خطا و اشتباهی دور است.
البته حضرت فاطمه معصومه (س) از نظر معصومیت مانند پیامبران و امامان نبوده است. اما کمال های معنوی و طهارت روحی بالایی داشته، به اندازه ای که به کسانی که آن حضرت را زیارت کنند وعده بهشت داده شده است. امام رضا (ع) در این مورد فرموده است: « کسی که خواهرم، فاطمه معصومه، را در شهر قم زیارت کند مانند این است که من را زیارت کرده است. » این روایت معصومیت و شخصیت والای آن حضرت را نشان می دهد.
حجت الاسلام سیدمحمد قائم مقامی، کارشناس دینی، مطالبی را درباره زندگی آن حضرت بیان کرده و شبهاتی درباره زندگی آن حضرت از جمله ازدواج نکردن ایشان را پاسخ داده است.
ایرانیها نهضتهای ضد اسلامی را سرکوب کردند
برای بررسی ویژگی های شخصیتی و سبک زندگی حضرت فاطمه معصومه (س) لازم است که شرایط و اوضاع سیاسی و اجتماعی دوران زندگی آن حضرت را بشناسیم. بنابراین مناسب است گفتوگو را از بررسی شرایط آن دوران شروع کنیم.
دوران زندگی حضرت فاطمه معصومه (س) در دو دوره قابل بررسی است: زمان قبل از ولایتعهدی امام رضا(ع) و دوران بعد از آن. در زمان قبل از ولایت عهدی برادر بزرگوار آن حضرت، امام رضا (ع)، به خصوص در دوره حکومت هارون الرشید، افرادی که در کاخ هارون فعالیت داشتند به عنوان جاسوس به امام موسی کاظم (ع) نزیک شده و با دشمنیهایی که در حق خاندان نبوت و امامت اعمال کردند، موجب شهادت امام موسی کاظم (ع) شدند. به این ترتیب خفقان در دوران زندگی آن حضرت به اندازهای بود که منجر به شهادت ایشان شد و در نتیجه شرایط بسیار سختی را برای مسلمانان ایجاد کرد. همین بحرانها و شرایط خفقان بود که پایه های نهضت شعوبیه را بنیان گذاشت.
باید بدانیم که نهضت شعوبیه در سه دوره تاریخی شکل گرفت. در وهله اول در زمان ابومسلم ثقفی، دومین بار در دوران مختار ثقفی و سومین بار هم در زمان حکومت هارون و مامون شکل گرفت. البته نهضت سوم از دو نهضت قبلی خطر بیشتری داشت. چون در دو نهضت اول موضوع اختلاف میان عرب و عجم مطرح بود و دعوا بر سر قومیت شکل گرفته بود. اما در زمان حکومت هارون الرشید و مأمون بسیاری از ایرانی ها که با اسلام اصیل آشنا نبودند، وقتی شاهد ظلم و جور و بی تقوایی حاکمان بودند که به اسم اسلام حکومت غاصبانه داشتند، در مورد اسلام اصیل دچار شک و تردید می شدند و در نتیجه اسلامشان در معرض نابودی قرار می گرفت. نهضت شعوبیه هم که در نقاط مختلف ایران شکل گرفت بر علیه اسلام بود. اما باید دانست که همین نهضت ها توسط خود ایرانی ها سرکوب شد.
امامزادگان برای هدایت و معرفی اسلام حقیقی به ایران آمدند،نه بخاطر ولایتعهدی امام رضا(ع)
در جریان همین نهضت های ضد اسلامی بود که امام رضا (ع) و سپس گروهی از سادات به همراهی حضرت فاطمه معصومه (س) وارد کشور ما شدند. در آن شرایط، این هجرت ها تا چه اندازه زمینه آشنایی بیشتر مردم ایران با اسلام را فراهم کرد؟
قائم مقامی: همان طور که در متن پرسش اشاره کردید وقتی مأمون زمینه تبعید امام رضا(ع) به ایران را فراهم کرده و آن حضرت به کشور ما هجرت فرمودند، گروه زیادی از علوی ها و سادات هم وارد ایران شدند. تقریبا یک سال از هجرت امام رضا (ع) به کشور ما می گذشت که خواهر بزرگوار ایشان، حضرت فاطمه معصومه (س)، هم وارد خاک ایران شد تا به زیارت امام رضا (ع) در مرو (خراسان امروزی) مشرف شود. باید توجه داشت که دلیل این هجرت فقط موضوع ولایتعهدی امام رضا (ع) نبود بلکه لازم بود در آن شرایط که مردم در شناخت اسلام دچار مشکل شده بودند، اسلام ناب محمدی توسط فرزندان پیغمبر اسلام (ص) به مردم بازمعرفی شود تا بدانند آن چه که حاکمان غاصب و ظالم به نام اسلام انجام می دهند، تنها سوءاستفاده از حقیقت دین الهی است. بر همین اساس بود که وقتی خبر شهادت امام رضا (ع) به آنها رسید، باز هم از ایران نرفتند تا رسالت خود را در زمینه معرفی اسلام حقیقی و نجات و هدایت مردم انجام دهند.
حضور یا شهادت امامزادگان در ایران، مردمی که در خطر هلاکت و بیدینی بودند را نجات میداد
اشاره کردید که در همین اوضاع، حضرت فاطمه معصومه (س) به همراه گروهی از سادات وارد کشور ما شدند. همسفران آن حضرت چه کسانی بودند و مسیر سفر ایشان از کدام مناطق ایران بود؟
در روایت های نقل شده که در این سفر چهار برادر آن حضرت و همچنین نزدیک به چهل نفر از مردان که همگی از خانوادههای سادات و برادرزادهها و اقوام حضرت فاطمه معصومه (س) در کنار ایشان بودند. این بزرگان در سفر خود به ایران، از شهرها و مناطق مختلف کشور ما عبور کردند تا ایرانی ها خاندان پیغمبر اسلام (ص) را از نزدیک زیارت کرده و در گفتوگوهایی که میان ایشان انجام می شد، با اسلام بهتر آشنا شوند. به عبارت دیگر همان طور که اشاره شد این سفر زمینه ای برای از بین بردن نهضت شعوبیه را فراهم کرد . البته در این سفر، خطرهایی سادات و حضرت معصومه (س) را تهدید می کرد، اما آن بزرگان به خوبی می دانستند که باید رسالت خود را در این سفر به انجام برسانند و اسلام ناب را به مردمی که در خطر بی دینی و هلاکت قرار داشتند، معرفی کنند. در واقع آن بزرگان در صورت زنده ماندن فرصتی برای تبلیغ و ترویج دین اسلام در بین ایرانی ها داشتند، اما اگر هم به شهادت می رسیدند باز هم پیام حقانیت اسلام و مظلومیت خاندان رسول اکرم(ص) به مردم می رسید. و این همان اتفاقی بود که با کشته شدن سادات به دستور مأمون در ایران اتفاق افتاد و مردم متوجه شدند که حکومت مأمون تنها از اسم اسلام برای رسیدن به مناف دنیایی خود بهره برده است. درنتیجه علاقه و ارادت شان به خاندان رسول اکرم (ص) بیشتر می شد.
نیروهای مامون در شهر ساوه به کاروان خاندان اهل بیت و حضرت معصومه(س) حمله کردند
در این شرایط حضرت فاطمه معصومه (س) و سادات همراه ایشان چگونه مورد ظلم مأموران مأمون قرار گرفتند؟
تقریبا یک سال از ورود امام رضا (ع) به ایران می گذشت که حضرت معصومه (س) عدهای از سادات و شیعیان از مدینه به سمت مرو حرکت کردند. در این سفر به تبلیغ اسلام هم می پرداختند، اما به محض ورود به ساوه مأموران حکومت به کاروان ایشان حمله کردند که در نتیجه این حمله، عده ای از کاروانیان کشته شدند و بقیه متواری شدند. درنهایت حضرت فاطمه معصومه (س) هم با دو کنیز، یک خادمه و سه نفر از خواهران خود به نام های فاطمه صغری، خدیجه خاتون و میمونه تنها ماندند. به نظر می رسد که چون ایشان زن بودند، مأموران حکومت آن ها را به شهادت نرساندند. در همین موقع بود که گروهی از شیعیان خبر ورود کاروان حضرت معصومه (س) را شنیدند و برای استقبال از آنها به ساوه رفتند تا آن ها را به قم دعوت کنند. به این ترتیب حضرت فاطمه معصومه (س) در آن زمان که تقریبا 28 ساله بودند به شهر قم وارد شدند. اما مشکلات سفر و حمله مأموران مأمون به کاروان آن حضرت باعث شد که ایشان بیمار شوند و مدتی از سفر به سمت محل اقامت برادر بزرگوار خود، امام رضا(ع)، باز بمانند. مدتی بعد هم در حین همین بیماری در روز دهم ربیع الثانی سال 201 هجری قمری در شهر قم از دنیا رفتند.
کسی همکفو حضرت معصومه(س) نبود تا به ازدواج با ایشان درآید
حضرت فاطمه معصومه (س) در زمان حیات 28 ساله خود ازدواج نکرده بودند. درست است؟
بله. اما باید بدانیم که ازدواج نکردن آن حضرت دلایل خاصی داشت. از جمله اینکه بر اساس روایت های تاریخی، هیچ کسی هم کفو آن حضرت نبود تا لایق ازدواج با ایشان باشد، چون حضرت معصومه عالمه و محدثه ای بود که بسیاری از شیعیان در زمان اسارت امام موسی کاظم (ع) و امام رضا (ع) مسائل شرعی و فقهی خود را از ایشان می پرسیدند و جواب می گرفتند. در عین حال اوضاع سیاسی و فشارهای حکمت بر خانواده اهل بیت علیهم السلام امکان ازدواج آن حضرت را به حداقل رسانده بود.
حضرت معصومه 22 ساله بودند که محل رجوع علمای اسلام برای دریافت پاسخ پرسشهایشان شدند
اشاره کردید که شیعیان گاهی اوقات سؤالات شرعی و فقهی خود را از حضرت فاطمه معصومه (س) می پرسیدند و جواب می گرفتند. درباره ابعاد شخصیتی و علمی ایشان بگویید.
درجه علمی و تقوای حضرت معصومه (س) به اندازه ای بود که جایگاه ایشان در نزد امامان معصوم هم دوره ایشان که پدر و برادرشان بودند، بسیار بالا بود. درواقع در روایت های متعددی از امام موسی کاظم و امام رضا علیهما السلام به جایگاه و عظمت شخصیت حضرت فاطمه معصومه (س) اشاره شده است. تقوا، پاکدامنی، عالمه و محدثه بودن آن حضرت برای همه مردم مشخص بوده و مانند حضرت زینب کبری (س) بدون داشتن معلمی که علم به او بیاموزد، از سوی خداوند متعال دارای علم بسیاری بوده است. آن حضرت حدود 22 ساله بودند که بسیاری از علمای بزرگ اسلام و شیعه، به ایشان مراجعه کرده و پاسخ پرسش های خود را دریافت می کردند. امروزه هم شاهد هستیم که حرم مطهر آن حضرت سالهاست که مرکز توسعه و ترویج علوم اهل بیت علیهم السلام است.
امام صادق(ع) فرمودند که به محضر کریمه اهل بیت(علیهم السلام) متوسل شوید
حضرت معصومه (س) را با عنوان «کریمه اهل بیت علیهم السلام» می شناسیم. این عنوان را چه کسی به ایشان اطلاق کرده است؟
این لقب را امام جعفر صادق (ع) به آن حضرت داده است. نقل است که آیت الله سید محمود مرعشی نجفی، پدر آیت الله سید شهاب الدین مرعشی ارادت زیادی نسبت به حضرت فاطمه زهرا (س) داشت و به همین دلیل همیشه آرزو داشت که مزار آن حضرت را از نزدیک زیارت کند. به همین دلیل چله ذکر و دعا گرفت و شب چهلم بعد از دعا و توسل زیاد، خواست که استراحت کند. همان موقع در عالم رویا به محضر مقدس امام باقر(ع) یا امام صادق (ع) مشرف شد وآن حضرت فرمود : «به محضر کریمه اهل بیت متوسل شوید.» آیت الله مرعشی نجفی با تصور اینکه منظور ایشان حضرت زهرا (س) است، عرض می کند که من این ختم قرآن را برای دانستن محل دقیق قبر شریف آن حضرت گرفته ام تا به زیارتشان مشرف شوم. امام (ع) می فرمایند: منظور من، قبر شریف فاطمه معصومه(س) در قم است. مرحوم مرعشی نجفی به محض اینکه از عالم رویا بیدار می شود برای زیارت مزار حضرت معصومه (س) به قم سفر می کند. البته باید بدانیم که طبق روایات، یکی از بانوان بزرگ بعد از حضرت فاطمه زهرا (س)، حضرت معصومه (س) است که شفیع روز قیامت شیعیان است.
از طرف دیگر خوب است بدانیم که نام اصلی حضرت معصومه (س)، فاطمه است. در کتاب ها و روایت های اسلامی و تاریخی هم از آن حضرت با نام فاطمه بنت موسی بن جعفر (ع) یاد شده است. اما چون سال های زیادی است که حضرت را با لقبشان، یعنی معصومه، می شناسند این لقب به عنوان نام به کار می رود. جالب اینکه لقب معصومه را امام رضا (ع) به خواهرش داده است. چون آن حضرت به شدت اهل تقوا و پرهیزکاری بود. بر اساس روایت ها هم «معصوم» به کسی می گویند که به لطف خدا از هر نوع گناه و کار زشت دور بماند، آن هم نه از روی اجبار بلکه در حالی که توان انجام گناه را داشته باشد. از طرف دیگر، معصوم از هر نوع خطا و اشتباهی دور است.
البته حضرت فاطمه معصومه (س) از نظر معصومیت مانند پیامبران و امامان نبوده است. اما کمال های معنوی و طهارت روحی بالایی داشته، به اندازه ای که به کسانی که آن حضرت را زیارت کنند وعده بهشت داده شده است. امام رضا (ع) در این مورد فرموده است: « کسی که خواهرم، فاطمه معصومه، را در شهر قم زیارت کند مانند این است که من را زیارت کرده است. » این روایت معصومیت و شخصیت والای آن حضرت را نشان می دهد.