به گزارش مشرق، این حق شماست، شمایی که فوتبال را با تمام جزییات و حواشی آن دوست دارید، باید بدانید چه اتفاقاتی رخ داد تا مدیرعامل سابق پرسپولیس، حالا سر از جلسه با استقلالیها دربیاورد. برای یافتن پاسخ، این گزارش پنج بندی را بخوانید:
یک) اصلاً قرار نبود باشگاههای استقلال و پرسپولیس از وزارت ورزش و به بیان ساده تر، دولت پول بگیرند. این لایحه در مجلس و در اواخر دولت دهم تصویب شد و برای آنکه خیال سرخابیها به طور کلی راحت شود، خیلی زود در دستورالعمل مدیران وزارت ورزش قرار گرفت. البته این مسأله، راه را برای باشگاههای صنعتی باز کرد تا بدون هیچ دغدغهای، از استقلال و پرسپولیس در جذب بازیکنان ستاره و مؤثر لیگ جلو زده و همه جامها را درو کنند.
در این حالت، هیچ منعی برای سرخپوشان در راه درآمدزایی وجود نداشت و مسؤولان این باشگاه که آنها نیز توسط مدیران وزارت ورزش انتخاب میشوند، باید با راهکارهای اقتصادی، منابع مالی را به حساب باشگاه وصل کنند. اینجا دقیقاً نقطه اتصال اسپانسرها به باشگاه هاست. باشگاه پرسپولیس در فصل چهاردهم، یک اسپانسر انتخاب کردش، اما باشگاه استقلال و مسؤولانش که رابطه صمیمانه تری با مهمترین ارکان وزارت ورزش داشتند، در امر یافتن اسپانسر دچار مشکل شدند.
دو) حدود دو ماه از فعالیت تیمها در لیگ برتر میگذشت و استقلال همچنان بدون اسپانسر به فعالیتهایش ادامه میداد. آنها به قدری بدهکار بودند که سر و صدای همه بازیکنان و در رأس آنها، کرار جاسم درآمده بود، ولی وقتی اسپانسری نباشد و کمک دولتی قطع شود، چاره چیست؟ هیچ شرکتی دوست نداشت بدون در نظر گرفتن منافع مالی خود، در باشگاه استقلال سرمایه گذاری کند، بخصوص که این باشگاه دچار بحران رسانه ای بود. به بیان واضح تر، امیر قلعه نویی سرمربی استقلال به صورت یکطرفه به جنگ با برخی از رسانهها رفت و از این رو، استقلال و تبلیغات رسانهایاش را از سکه انداخت. رفتار عجیب سرمربی آبی ها، دلیل کاملی برای بدون اسپانسر ماندن استقلال نبود، زیرا مدیریت نیز در این مورد تلاشهای ثمربخش نداشت. بهرام افشارزاده با آن همه تجربه در امر مدیریت در ورزش، نتوانست بیش از سه میلیارد تومان به باشگاه تزریق کند. در این شرایط بود که یک اتفاق بزرگ و شاید باورنکردنی رخ داد. اتفاقی که قرار بود کاملا محرمانه باشد و رقم زنندگان آن میخواستند با چراغهای خاموش حرکت کنند، اما در فوتبال ایران، هیچ وقت، هیچ حادثه و مساله ای پشت پرده باقی نمیماند و سرانجام یک روز دست آدمها رو میشود. بخصوص اتفاقی با این ابعاد گسترده و وسیع که میتوانست به صورت کامل، همه هواداران و علاقه مندان به فوتبال را بهت زده کند. یک اسپانسر با یک مدیر خاص برای دو باشگاه که دشمنی دیرینه دارند!
سه) اوایل لیگ بود که مسؤولان شرکت بهنام پیشرو، سر و صدای زیادی در رسانهها بپا کردند. حرفشان این بود که دیگر تاب همکاری با باشگاه پرسپولیس را ندارند، زیرا در این باشگاه، حمید سیاسی مدیرعامل وقت آن میخواهد مدیریت یکطرفه و یک نفره را به راه بیندازد. سیاسی در یک جلسه جنجالی، به مسؤولان شرکتی که قبول کرده بود در ازای پرداخت 30 میلیارد تومان در سه قسط 10 میلیارد تومانی، اسپانسرینگ باشگاه را برعهده بگیرد و حتی قسط اول و نیمی از قسط دوم را نیز پرداخت کرده بود، اعلام کرد خودش میخواهد اسپانسرینگ پرسپولیس را در دست داشته باشد و آنها مجبورند با پرسپولیس قطع همکاری کنند! این موضوع بیشتر شبیه یک لطیفه بی مزه بود، اما پافشاری سیاسی به قطع کردن دست اسپانسر پرسپولیس سرانجام نتیجه داد و شرکت بهنام پیشرو از باشگاه پرسپولیس جدا شد و بیدرنگ مسؤولانش دست به شکایت بابت لغو یکطرفه قرارداد بردند. سیاسی به خواسته اش رسیده بود و شخصاً اسپانسر باشگاه پرسپولیس شد بدون اینکه شرکت خاصی از زیر مجموعه شرکتهای مادرتخصصیاش را معرفی کند. در همان زمان، فردی به نام «شاهرخ سبک دست» به باشگاه استقلال نزدیک شد و سپس گفتند استقلالیها صاحب اسپانسر شده اند. اسپانسری که نام مالک شرکتش، شاهرخ سبک دست است اما هیچ کس به این موضوع اشاره نکرد که سبک دست، شریک تجاری و یار همیشگی حمید سیاسی مدیرعامل باشگاه پرسپولیس است! این یک گوشه کوچک از راز بود که سر به مُهر باقی ماند.
چهار) به خاطر چند شکایت عجیب و پیچیده، حمید سیاسی در اوج قدرت و درست زمانی که فکر میکرد فاتح و مالک باشگاه پرسپولیس است، راهی زندان شد. با این اتفاق شگفت انگیز، پرسپولیس دوباره به بحران رفت، اما اوضاع آبیها تغییری نکرد. آنها به راه شان ادامه دادند، زیرا سبک دست، کوچک ترین نقشی در پروندههای وی نداشت. با بازداشت سیاسی، موقعیت شرکتهای او در همکاری با باشگاه نیز به خطر افتاد و پس از دو ماه گفتند دیگر سیاسی اسپانسر نیست و باید دوباره پرسپولیس به شرکت بهنام پیشروی کیش سپرده شود. سیاسی از بند زندان و بازداشتها رها شد و در اولین فرصت، استعفای خود را از مدیرعاملی باشگاه تقدیم هیأت مدیره ناقص و در همِ باشگاه پرسپولیس کرد. همان دقایق ابتدایی انشای استعفا، با این درخواست موافقت شد تا سیاسی برای همیشه از پرسپولیس برود، بدون اینکه در مورد طلب 11 میلیارد و 800 میلیونی اش چیزی بپرسد. البته مشخص بود که به پولش از طریق دیگری میرسد.
پنج) حالا شرایط دیگری است. سیاسی از طریق شریک تجاری خود یعنی سبک دست، به بهرام افشارزاده مدیرعامل باشگاه استقلال نزدیک شده است. او حتی یک ملاقات حضوری برای اسپانسرینگ باشگاه استقلال با افشارزاده داشت و از داخل این نشست، اخبار عجیبی به گوش میرسد. اینکه سیاسی قبول کرده بدون حضور در هیأت مدیره باشگاه و از طریق شرکتی که به نام سبک دست است، هزینههای باشگاه استقلال را تا سقف 30 میلیارد تومان در 6 قسط 5 میلیارد تومانی متقبل شود، به شرط استفاده از تمامی منابع درآمدزای باشگاه استقلال. از جمله تبلیغ روی پیراهن، بلیت فروشی، تبلیغات محیطی، حق پخش، محل درآمدها در سازمان لیگ، وب سایت باشگاه، کارت هواداری، شیوههای مخابراتی تبلیغات و ارتباط با هواداران و... به نظر میرسد استقلالیها فقط یک امضا تا سپردن تمام امکانات اقتصادی شان به سیاسی و پر کردن حساب باشگاه فاصله دارند. فقط یک امضا کافی است تا مدیرعامل سابق و مستعفی پرسپولیس، اسپانسر و تأمین کننده تمام مخارج باشگاه استقلال شود به شرط مالکیت بر روزنههای اقتصادی و پولساز باشگاه آبی پوش پایتخت. براستی این رخدادها عجیب به نظر میرسد!
منبع: قدس آنلاین
یک) اصلاً قرار نبود باشگاههای استقلال و پرسپولیس از وزارت ورزش و به بیان ساده تر، دولت پول بگیرند. این لایحه در مجلس و در اواخر دولت دهم تصویب شد و برای آنکه خیال سرخابیها به طور کلی راحت شود، خیلی زود در دستورالعمل مدیران وزارت ورزش قرار گرفت. البته این مسأله، راه را برای باشگاههای صنعتی باز کرد تا بدون هیچ دغدغهای، از استقلال و پرسپولیس در جذب بازیکنان ستاره و مؤثر لیگ جلو زده و همه جامها را درو کنند.
در این حالت، هیچ منعی برای سرخپوشان در راه درآمدزایی وجود نداشت و مسؤولان این باشگاه که آنها نیز توسط مدیران وزارت ورزش انتخاب میشوند، باید با راهکارهای اقتصادی، منابع مالی را به حساب باشگاه وصل کنند. اینجا دقیقاً نقطه اتصال اسپانسرها به باشگاه هاست. باشگاه پرسپولیس در فصل چهاردهم، یک اسپانسر انتخاب کردش، اما باشگاه استقلال و مسؤولانش که رابطه صمیمانه تری با مهمترین ارکان وزارت ورزش داشتند، در امر یافتن اسپانسر دچار مشکل شدند.
دو) حدود دو ماه از فعالیت تیمها در لیگ برتر میگذشت و استقلال همچنان بدون اسپانسر به فعالیتهایش ادامه میداد. آنها به قدری بدهکار بودند که سر و صدای همه بازیکنان و در رأس آنها، کرار جاسم درآمده بود، ولی وقتی اسپانسری نباشد و کمک دولتی قطع شود، چاره چیست؟ هیچ شرکتی دوست نداشت بدون در نظر گرفتن منافع مالی خود، در باشگاه استقلال سرمایه گذاری کند، بخصوص که این باشگاه دچار بحران رسانه ای بود. به بیان واضح تر، امیر قلعه نویی سرمربی استقلال به صورت یکطرفه به جنگ با برخی از رسانهها رفت و از این رو، استقلال و تبلیغات رسانهایاش را از سکه انداخت. رفتار عجیب سرمربی آبی ها، دلیل کاملی برای بدون اسپانسر ماندن استقلال نبود، زیرا مدیریت نیز در این مورد تلاشهای ثمربخش نداشت. بهرام افشارزاده با آن همه تجربه در امر مدیریت در ورزش، نتوانست بیش از سه میلیارد تومان به باشگاه تزریق کند. در این شرایط بود که یک اتفاق بزرگ و شاید باورنکردنی رخ داد. اتفاقی که قرار بود کاملا محرمانه باشد و رقم زنندگان آن میخواستند با چراغهای خاموش حرکت کنند، اما در فوتبال ایران، هیچ وقت، هیچ حادثه و مساله ای پشت پرده باقی نمیماند و سرانجام یک روز دست آدمها رو میشود. بخصوص اتفاقی با این ابعاد گسترده و وسیع که میتوانست به صورت کامل، همه هواداران و علاقه مندان به فوتبال را بهت زده کند. یک اسپانسر با یک مدیر خاص برای دو باشگاه که دشمنی دیرینه دارند!
سه) اوایل لیگ بود که مسؤولان شرکت بهنام پیشرو، سر و صدای زیادی در رسانهها بپا کردند. حرفشان این بود که دیگر تاب همکاری با باشگاه پرسپولیس را ندارند، زیرا در این باشگاه، حمید سیاسی مدیرعامل وقت آن میخواهد مدیریت یکطرفه و یک نفره را به راه بیندازد. سیاسی در یک جلسه جنجالی، به مسؤولان شرکتی که قبول کرده بود در ازای پرداخت 30 میلیارد تومان در سه قسط 10 میلیارد تومانی، اسپانسرینگ باشگاه را برعهده بگیرد و حتی قسط اول و نیمی از قسط دوم را نیز پرداخت کرده بود، اعلام کرد خودش میخواهد اسپانسرینگ پرسپولیس را در دست داشته باشد و آنها مجبورند با پرسپولیس قطع همکاری کنند! این موضوع بیشتر شبیه یک لطیفه بی مزه بود، اما پافشاری سیاسی به قطع کردن دست اسپانسر پرسپولیس سرانجام نتیجه داد و شرکت بهنام پیشرو از باشگاه پرسپولیس جدا شد و بیدرنگ مسؤولانش دست به شکایت بابت لغو یکطرفه قرارداد بردند. سیاسی به خواسته اش رسیده بود و شخصاً اسپانسر باشگاه پرسپولیس شد بدون اینکه شرکت خاصی از زیر مجموعه شرکتهای مادرتخصصیاش را معرفی کند. در همان زمان، فردی به نام «شاهرخ سبک دست» به باشگاه استقلال نزدیک شد و سپس گفتند استقلالیها صاحب اسپانسر شده اند. اسپانسری که نام مالک شرکتش، شاهرخ سبک دست است اما هیچ کس به این موضوع اشاره نکرد که سبک دست، شریک تجاری و یار همیشگی حمید سیاسی مدیرعامل باشگاه پرسپولیس است! این یک گوشه کوچک از راز بود که سر به مُهر باقی ماند.
چهار) به خاطر چند شکایت عجیب و پیچیده، حمید سیاسی در اوج قدرت و درست زمانی که فکر میکرد فاتح و مالک باشگاه پرسپولیس است، راهی زندان شد. با این اتفاق شگفت انگیز، پرسپولیس دوباره به بحران رفت، اما اوضاع آبیها تغییری نکرد. آنها به راه شان ادامه دادند، زیرا سبک دست، کوچک ترین نقشی در پروندههای وی نداشت. با بازداشت سیاسی، موقعیت شرکتهای او در همکاری با باشگاه نیز به خطر افتاد و پس از دو ماه گفتند دیگر سیاسی اسپانسر نیست و باید دوباره پرسپولیس به شرکت بهنام پیشروی کیش سپرده شود. سیاسی از بند زندان و بازداشتها رها شد و در اولین فرصت، استعفای خود را از مدیرعاملی باشگاه تقدیم هیأت مدیره ناقص و در همِ باشگاه پرسپولیس کرد. همان دقایق ابتدایی انشای استعفا، با این درخواست موافقت شد تا سیاسی برای همیشه از پرسپولیس برود، بدون اینکه در مورد طلب 11 میلیارد و 800 میلیونی اش چیزی بپرسد. البته مشخص بود که به پولش از طریق دیگری میرسد.
پنج) حالا شرایط دیگری است. سیاسی از طریق شریک تجاری خود یعنی سبک دست، به بهرام افشارزاده مدیرعامل باشگاه استقلال نزدیک شده است. او حتی یک ملاقات حضوری برای اسپانسرینگ باشگاه استقلال با افشارزاده داشت و از داخل این نشست، اخبار عجیبی به گوش میرسد. اینکه سیاسی قبول کرده بدون حضور در هیأت مدیره باشگاه و از طریق شرکتی که به نام سبک دست است، هزینههای باشگاه استقلال را تا سقف 30 میلیارد تومان در 6 قسط 5 میلیارد تومانی متقبل شود، به شرط استفاده از تمامی منابع درآمدزای باشگاه استقلال. از جمله تبلیغ روی پیراهن، بلیت فروشی، تبلیغات محیطی، حق پخش، محل درآمدها در سازمان لیگ، وب سایت باشگاه، کارت هواداری، شیوههای مخابراتی تبلیغات و ارتباط با هواداران و... به نظر میرسد استقلالیها فقط یک امضا تا سپردن تمام امکانات اقتصادی شان به سیاسی و پر کردن حساب باشگاه فاصله دارند. فقط یک امضا کافی است تا مدیرعامل سابق و مستعفی پرسپولیس، اسپانسر و تأمین کننده تمام مخارج باشگاه استقلال شود به شرط مالکیت بر روزنههای اقتصادی و پولساز باشگاه آبی پوش پایتخت. براستی این رخدادها عجیب به نظر میرسد!
منبع: قدس آنلاین