به گزارش مشرق، اندیشکده مطالعات امنیت ملی در تحلیلی به قلم آونر گولوف، به مسیرهایی که ایران برای رسیدن به تسلیحات هسته ای در اختیار دارد پرداخته و پس از تشریح هر یک از آنها، به پیشنهاد اقداماتی میپردازد که آمریکا و اسرائیل باید برای جلوگیری از خطر ایران انجام دهند و از سویی توافق هسته ای را فاقد شرایط لازم برای جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هسته ای میداند.
• احتمال دستیابی ایران به بمب هسته ای در دهه دوم از توافق •
توافق هسته ای وین شانس ایران برای دستیابی به تسلیحات اتمی در دهه آینده را کاهش میدهد اما به کلی این احتمال را که ایران به بمب هسته ای دست خواهد یافت از بین نمیبرد. این توافق، در حقیقت، مسیر جایگزینی برای دستیابی به بمب هسته ای را در اختیار ایران قرار میدهد و احتمال وقوع این امر را در دهه دوم از توافق افزایش میدهد. ایالات متحده آمریکا باید، با توجه به این خطر، پاسخ مناسبی را برای آن در نظر بگیرد. اولاً، باید اعتبار دوبارهای به گزینه نظامی به شکل حمله هدفمند ببخشد. دوم اینکه اقدامات قاطعانهای هماکنون باید برای متوقف کردن برنامه موشکی ایران انجام گیرد تا ایران نتواند کلاهکهای هسته ای بر روی موشکهای بالستیک خود نصب کند. اسرائیل هم به نوبه خود باید سعی کند با تمرکز بر برنامههای مشترک در صورت تخلف ایران از تعهداتش، به توافقی جانبی با آمریکا برسد و همکاریهای اطلاعاتی با آمریکا را تقویت کند تا بتواند نقاط کور باقیمانده در سیستم نظارت بر برنامه هسته ای ایران را بپوشاند.
• احتمال گریز هسته ای ایران تا قبل از توافق بسیار پایین بود •
هدف از توافق وین میان ایران و قدرتهای جهانی جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای است. این توافق شانس ایران برای دستیابی به تسلیحات اتمی در دهه آینده را کاهش میدهد اما به کلی این احتمال را که ایران به بمب هسته ای دست خواهد یافت از بین نمیبرد. این توافق، در حقیقت، مسیر جایگزینی برای دستیابی به بمب هسته ای را در اختیار ایران قرار میدهد و احتمال وقوع این امر را در دهه دوم از توافق افزایش میدهد. ایران، تا قبل از حصول توافق، دو مسیر برای دستیابی به تسلیحات اتمی داشت. مسیر اول، یعنی گریز هسته ای، به استفاده ایران از تمام تواناییهایش برای عبور سریع از آستانه هسته ای اشاره دارد. از زمان آغاز برنامه هسته ای ایران، احتمال وقوع این سناریو بسیار پایین بود. ایران از عراق و کره شمالی درس عبرت گرفته و راهبردی برای پیشرفت از طریق امنترین مسیر (در مقابل کوتاهترین مسیر) به سوی بمب هسته ای اتخاذ کرده بودند. طی دهه گذشته برنامه هسته ای ایران محتاطانه پیش میرفت و میان فشارهای سیاسی داخلی و بینالمللی در قرار داشت. تنها در صورت خطر وجودی علیه حکومت ایران، یا بحران داخلی منجر به دریچه فرصت برای خطرآفرینی بود که انتظار میرفت ایران رویکرد محتاطانهاش را زیر پا گذاشته و برای دستیابی به بمب دست به گریز هسته ای بزند.
• اگر ایران احساس خطر کند، گریز هسته ای خواهد کرد •
توافق هسته ای، که مدتزمان گریز هسته ای را از چند ماه به یک سال میرساند، ریسک اجرای چنین سناریویی را برای ایران افزایش میدهد. با این حال، پاسخ مناسبی برای خطر گریز هسته ای ایران ایجاد نمیکند. بر طبق توافق، چارچوبی چندجانبه به تخلفات ایران از مفاد توافق رسیدگی خواهد کرد و به اعمال مجدد تحریمها منجر خواهد شد. اما با توجه به تصمیم احتمالی ایران برای گریز هسته ای، اینکه واقعاً امکان بازگشت تحریمها وجود داشته باشد مورد تردید است. تحریمهای اقتصادی، که نظر به ماهیتشان به زمان قابلتوجهی برای اثربخشی نیاز دارند، در این زمینه کارایی محدودی دارند به خصوص اگر حکومت ایران احساس کند خطر بزرگی حیات آن را تهدید میکند. مکانیسم تنبیهی بینالمللی هم اگر جامعه بینالمللی در آن زمان درگیر بحران دیگری شده باشد ممکن است کارایی نداشته باشد. خطر مشابه دیگری هم وجود دارد که هر چه ایران بیشتر به توسعه برنامه تحقیقات هسته ای و همچنین سانتریفیوژهای پیشرفته خود ادامه دهد، در آن صورت اگر حکومت ایران احساس خطر کند یا فرصتی با ریسک پایین در اختیارش قرار بگیرد، خطر گریز هسته ای آن به سوی ساخت بمب اتمی افزایش خواهد یافت.
• ایران راهبرد حرکت مخفیانه را در پیش گرفته است •
مسیر دوم، یعنی گریز مخفیانه، به فعالیت هسته ای پنهانی ایران به موازات فعالیتهای اعلامشدهاش اشاره دارد که به ایران اجازه میدهد به کندی و بصورت پنهانی از آستانه هسته ای عبور کند و به طرز قابلتوجهی از ریسکهای این کار بکاهد. ایران، در عمل و طی سالیان متمادی در این مسیر حرکت کرده است. از آنجایی که این راهبردی پیوسته و کندتر از سناریوی گریز هسته ای است، توافق هسته ای کارایی بیشتری در آن نشان داده است. با این حال، اقدامات در نظر گرفته اصلاً ایدهآل نیست. بدینترتیب، این انتظار میرود که ایران راهبرد بلندمدت خود را ادامه دهد و بتدریج و با هدف آزمایش هوشیاری جامعه بینالملل و همچنین آستانه پاسخگویی و زمان واکنش آن، از توافق تخلف کند. توافق هسته ای پاسخ خودکاری برای تخلفات "جزئی” در نظر نگرفته، در عوض بازدید بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی (با موافقت ایران) از سایتهای اعلامنشده و مظنون به فعالیت هسته ای را بیان کرده است. ضمناً مکانیسم اجرایی در نظر گرفته که مستلزم اقدام حداقل یک کشور برای اعمال دوباره تحریمهاست. سپس مسئله تمایل آمریکا برای اقدام به اجرا کردن توافق پیش میآید که انتظار میرود احتمالاً با مخالفت روسیه و چین روبرو خواهد شد. آمریکا، در طی مذاکرات با ایران، استدلال میکرد که اعمال مجدد تحریمها بدون اتفاقنظر همه در عمل به فروپاشی سیستم تحریمها خواهد انجامید. اگر ایران در آینده تصمیم بگیرد بصورت مخفیانه دست به تولید بمب هسته ای بزند، صحت این برآورد مشخص خواهد شد.
• مسیر سوم ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای •
بنابراین، توافق هسته ای تنها اقدامات محدودی برای مقابله با این دو مسیر احتمالی هسته ای شدن ایران ارائه میدهد. با این حال، شاید مسئله جدیتر در مورد توافق این باشد که به ایران اجازه میدهد از مسیر سوم و ترکیبی اقدام به ساخت بمب هسته ای کند و آن "راهبرد خروج” است. اگر دولت ایران در دهه اول از توافق به این نتیجه برسد که با گذر از آستانه هسته ای خطری این کشور را تهدید نخواهد کرد، میتواند در دهه دوم دست به این کار زده و با کمترین میزان ریسک مواجه شود و به تدریج دامنه برنامه هسته ای خود را برای پنج سال دیگر گسترش دهد تا اینکه اکثریت محدودیتهای موجود برداشته شوند. همانطور که باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا بیان کرده است، این اقدام زمان گریز هسته ای را به صفر کاهش میدهد. در این موقعیت سوم، ایران میتواند با اقدام سریع از آستانه هسته ای عبور کند (مانند سناریوی گریز هسته ای) اما این کار را کاملاً پنهانی انجام دهد (مانند سناریوی گریز مخفیانه). این سناریوی سوم مقامات تصمیمگیرنده در آمریکا را با چالشهای جدیدی روبرو میکند.
• آمریکا برای جمعآوری مدارک به زمان زیادی نیاز خواهد داشت •
برای نمونه، تمایل آمریکا برای متوقف کردن ایران در چنین موقعیتی، بسیار حیاتی خواهد بود؛ خصوصاً توانایی اجرای گزینه نظامی در بازه زمانی کوتاه. باراک اوباما عنوان کرده است که گزینه نظامی دستاوردهای محدودی خواهد داشت و استفاده از این گزینه به بروز جنگ در خاورمیانه منجر خواهد شد. جای سؤال دارد که آیا جذابیت این گزینه طی دهه دوم از توافق (که شاید تنها راه جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای) بیش از شرایط کنونی خواهد بود. حمله به برنامه هسته ای ایران، که مطابق با توافق هسته ای بر اساس مشروعیت بینالمللی توسعه خواهد یافت، به شواهد و مدارک صریح و روشن از تخلف ایران و مشروعیت گسترده بینالمللی نیازمند خواهد بود. جمعآوری شواهد و به حرکت درآوردن حمایتهای لازم بینالمللی مستلزم زمان است و دولت آمریکا اگر بخواهد جلوی تصمیم تهران برای خروج به سمت ساخت بمب هسته ای را بگیرد، چنین زمانی را در اختیار نخواهد داشت. آمریکا، با توجه به این خطر، باید پاسخی مناسب برای این اقدام در نظر بگیرد.
• آمریکا باید دوباره به گزینه نظامی اعتبار ببخشد •
در وهله اول، آمریکا باید اعتبار دوبارهای به گزینه نظامی به شکل حمله هدفمند ببخشد. اگرچه دولت آمریکا بر اساس این برآورد حرکت میکند که این گزینه به جنگ خواهد انجامید، اما اظهارات در خصوص این موضوع باید محدود باشد زیرا اعتبار توافق هسته ای را تضعیف میکند، خصوصاً به این دلیل که ایران تمایلی به رویارویی مستقیم هسته ای با آمریکا ندارد. برخلاف نبود پاسخ عراق و سوریه به حملات صورتگرفته به تأسیسات هسته ای آنها، این انتظار میرود که ایران بتواند به چنین حملهای پاسخ دهد. با این حال، احتمال میرود که پاسخ ایران (مانند حوزه هسته ای) محتاطانه و برنامهریزیشده باشد.
• لزوم متوقف کردن برنامه موشکی ایران •
در وهله دوم، و به عنوان مکملی برای توافق هسته ای، هماکنون باید اقدامات قاطعانهای برای متوقف کردن برنامه موشکی ایران انجام شود قبل از اینکه ایران توانایی تجهیز موشکهای بالستیک خود با کلاهکهای هسته ای را به دست آورد. اگر ایران علیرغم شروط توافق هسته ای بتواند به بمب اتمی دست یابد، پیشرفت برنامه موشکی آن آخرین مانع بر سر راه تبدیل ایران به قدرتی هسته ای خواهد بود. توافق امضاشده میان ایران و قدرتهای جهان پاسخ مناسبی به تهدید برنامه موشکی ایران ندارد و تصریح میکند که تحریمهای مربوطه در طول هشت سال برداشته خواهد شد. محدود کردن برنامه موشکی ایران میتواند از تصمیم ایران برای گذر از آستانه هسته ای جلوگیری کند زیرا چنین اقدامی میتواند مانع از تبدیل ظرفیت تکنولوژیکی ایران در حوزه هسته ای به برنامه موشکی اتمی عملیاتی شود.
• اسرائیل باید به توافقی جانبی با آمریکا دست یابد •
در حال حاضر اسرائیل توانایی محدودی برای اقدام در برابر این سه مسیر احتمالی ایران برای هسته ای شدن در اختیار دارد. بنابراین، باید تلاش کند به توافقی جانبی با آمریکا با تمرکز بر اقدامات مشترک در صورت تخلف ایران از توافق، و تقویت همکاریهای اطلاعاتی برسد تا بتواند نقاط کور باقیمانده در سیستم نظارتی بر برنامه هسته ای ایران را بپوشاند. بعد مهمی از این بحث باید بر سر طرحریزی پاسخی مشترک به چالشهایی باشد که انتظار میرود برنامه هسته ای ایران در دهه دوم از توافق و پس از برطرف شدن محدودیتهای اولیه آن ایجاد کند. بعلاوه، بازگشت گزینه نظامی اسرائیل، در کنار احیای تهدید نظامی آمریکا میتواند کارایی توافق هسته ای را در نتیجه عامل بازدارندگی افزایش دهد، و بنابراین سبب خواهد شد که احتمال نیاز به استفاده از چنین گزینهای در عمل کاهش یابد. بدین طریق، میتوان شانس مسدود کردن مسیر طولانی ایران به سوی بمب هسته ای را بالا برد.
منبع: اشراف
توافق هسته ای وین شانس ایران برای دستیابی به تسلیحات اتمی در دهه آینده را کاهش میدهد اما به کلی این احتمال را که ایران به بمب هسته ای دست خواهد یافت از بین نمیبرد. این توافق، در حقیقت، مسیر جایگزینی برای دستیابی به بمب هسته ای را در اختیار ایران قرار میدهد و احتمال وقوع این امر را در دهه دوم از توافق افزایش میدهد. ایالات متحده آمریکا باید، با توجه به این خطر، پاسخ مناسبی را برای آن در نظر بگیرد. اولاً، باید اعتبار دوبارهای به گزینه نظامی به شکل حمله هدفمند ببخشد. دوم اینکه اقدامات قاطعانهای هماکنون باید برای متوقف کردن برنامه موشکی ایران انجام گیرد تا ایران نتواند کلاهکهای هسته ای بر روی موشکهای بالستیک خود نصب کند. اسرائیل هم به نوبه خود باید سعی کند با تمرکز بر برنامههای مشترک در صورت تخلف ایران از تعهداتش، به توافقی جانبی با آمریکا برسد و همکاریهای اطلاعاتی با آمریکا را تقویت کند تا بتواند نقاط کور باقیمانده در سیستم نظارت بر برنامه هسته ای ایران را بپوشاند.
• احتمال گریز هسته ای ایران تا قبل از توافق بسیار پایین بود •
هدف از توافق وین میان ایران و قدرتهای جهانی جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای است. این توافق شانس ایران برای دستیابی به تسلیحات اتمی در دهه آینده را کاهش میدهد اما به کلی این احتمال را که ایران به بمب هسته ای دست خواهد یافت از بین نمیبرد. این توافق، در حقیقت، مسیر جایگزینی برای دستیابی به بمب هسته ای را در اختیار ایران قرار میدهد و احتمال وقوع این امر را در دهه دوم از توافق افزایش میدهد. ایران، تا قبل از حصول توافق، دو مسیر برای دستیابی به تسلیحات اتمی داشت. مسیر اول، یعنی گریز هسته ای، به استفاده ایران از تمام تواناییهایش برای عبور سریع از آستانه هسته ای اشاره دارد. از زمان آغاز برنامه هسته ای ایران، احتمال وقوع این سناریو بسیار پایین بود. ایران از عراق و کره شمالی درس عبرت گرفته و راهبردی برای پیشرفت از طریق امنترین مسیر (در مقابل کوتاهترین مسیر) به سوی بمب هسته ای اتخاذ کرده بودند. طی دهه گذشته برنامه هسته ای ایران محتاطانه پیش میرفت و میان فشارهای سیاسی داخلی و بینالمللی در قرار داشت. تنها در صورت خطر وجودی علیه حکومت ایران، یا بحران داخلی منجر به دریچه فرصت برای خطرآفرینی بود که انتظار میرفت ایران رویکرد محتاطانهاش را زیر پا گذاشته و برای دستیابی به بمب دست به گریز هسته ای بزند.
• اگر ایران احساس خطر کند، گریز هسته ای خواهد کرد •
توافق هسته ای، که مدتزمان گریز هسته ای را از چند ماه به یک سال میرساند، ریسک اجرای چنین سناریویی را برای ایران افزایش میدهد. با این حال، پاسخ مناسبی برای خطر گریز هسته ای ایران ایجاد نمیکند. بر طبق توافق، چارچوبی چندجانبه به تخلفات ایران از مفاد توافق رسیدگی خواهد کرد و به اعمال مجدد تحریمها منجر خواهد شد. اما با توجه به تصمیم احتمالی ایران برای گریز هسته ای، اینکه واقعاً امکان بازگشت تحریمها وجود داشته باشد مورد تردید است. تحریمهای اقتصادی، که نظر به ماهیتشان به زمان قابلتوجهی برای اثربخشی نیاز دارند، در این زمینه کارایی محدودی دارند به خصوص اگر حکومت ایران احساس کند خطر بزرگی حیات آن را تهدید میکند. مکانیسم تنبیهی بینالمللی هم اگر جامعه بینالمللی در آن زمان درگیر بحران دیگری شده باشد ممکن است کارایی نداشته باشد. خطر مشابه دیگری هم وجود دارد که هر چه ایران بیشتر به توسعه برنامه تحقیقات هسته ای و همچنین سانتریفیوژهای پیشرفته خود ادامه دهد، در آن صورت اگر حکومت ایران احساس خطر کند یا فرصتی با ریسک پایین در اختیارش قرار بگیرد، خطر گریز هسته ای آن به سوی ساخت بمب اتمی افزایش خواهد یافت.
• ایران راهبرد حرکت مخفیانه را در پیش گرفته است •
مسیر دوم، یعنی گریز مخفیانه، به فعالیت هسته ای پنهانی ایران به موازات فعالیتهای اعلامشدهاش اشاره دارد که به ایران اجازه میدهد به کندی و بصورت پنهانی از آستانه هسته ای عبور کند و به طرز قابلتوجهی از ریسکهای این کار بکاهد. ایران، در عمل و طی سالیان متمادی در این مسیر حرکت کرده است. از آنجایی که این راهبردی پیوسته و کندتر از سناریوی گریز هسته ای است، توافق هسته ای کارایی بیشتری در آن نشان داده است. با این حال، اقدامات در نظر گرفته اصلاً ایدهآل نیست. بدینترتیب، این انتظار میرود که ایران راهبرد بلندمدت خود را ادامه دهد و بتدریج و با هدف آزمایش هوشیاری جامعه بینالملل و همچنین آستانه پاسخگویی و زمان واکنش آن، از توافق تخلف کند. توافق هسته ای پاسخ خودکاری برای تخلفات "جزئی” در نظر نگرفته، در عوض بازدید بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی (با موافقت ایران) از سایتهای اعلامنشده و مظنون به فعالیت هسته ای را بیان کرده است. ضمناً مکانیسم اجرایی در نظر گرفته که مستلزم اقدام حداقل یک کشور برای اعمال دوباره تحریمهاست. سپس مسئله تمایل آمریکا برای اقدام به اجرا کردن توافق پیش میآید که انتظار میرود احتمالاً با مخالفت روسیه و چین روبرو خواهد شد. آمریکا، در طی مذاکرات با ایران، استدلال میکرد که اعمال مجدد تحریمها بدون اتفاقنظر همه در عمل به فروپاشی سیستم تحریمها خواهد انجامید. اگر ایران در آینده تصمیم بگیرد بصورت مخفیانه دست به تولید بمب هسته ای بزند، صحت این برآورد مشخص خواهد شد.
• مسیر سوم ایران برای دستیابی به تسلیحات هسته ای •
بنابراین، توافق هسته ای تنها اقدامات محدودی برای مقابله با این دو مسیر احتمالی هسته ای شدن ایران ارائه میدهد. با این حال، شاید مسئله جدیتر در مورد توافق این باشد که به ایران اجازه میدهد از مسیر سوم و ترکیبی اقدام به ساخت بمب هسته ای کند و آن "راهبرد خروج” است. اگر دولت ایران در دهه اول از توافق به این نتیجه برسد که با گذر از آستانه هسته ای خطری این کشور را تهدید نخواهد کرد، میتواند در دهه دوم دست به این کار زده و با کمترین میزان ریسک مواجه شود و به تدریج دامنه برنامه هسته ای خود را برای پنج سال دیگر گسترش دهد تا اینکه اکثریت محدودیتهای موجود برداشته شوند. همانطور که باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا بیان کرده است، این اقدام زمان گریز هسته ای را به صفر کاهش میدهد. در این موقعیت سوم، ایران میتواند با اقدام سریع از آستانه هسته ای عبور کند (مانند سناریوی گریز هسته ای) اما این کار را کاملاً پنهانی انجام دهد (مانند سناریوی گریز مخفیانه). این سناریوی سوم مقامات تصمیمگیرنده در آمریکا را با چالشهای جدیدی روبرو میکند.
• آمریکا برای جمعآوری مدارک به زمان زیادی نیاز خواهد داشت •
برای نمونه، تمایل آمریکا برای متوقف کردن ایران در چنین موقعیتی، بسیار حیاتی خواهد بود؛ خصوصاً توانایی اجرای گزینه نظامی در بازه زمانی کوتاه. باراک اوباما عنوان کرده است که گزینه نظامی دستاوردهای محدودی خواهد داشت و استفاده از این گزینه به بروز جنگ در خاورمیانه منجر خواهد شد. جای سؤال دارد که آیا جذابیت این گزینه طی دهه دوم از توافق (که شاید تنها راه جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای) بیش از شرایط کنونی خواهد بود. حمله به برنامه هسته ای ایران، که مطابق با توافق هسته ای بر اساس مشروعیت بینالمللی توسعه خواهد یافت، به شواهد و مدارک صریح و روشن از تخلف ایران و مشروعیت گسترده بینالمللی نیازمند خواهد بود. جمعآوری شواهد و به حرکت درآوردن حمایتهای لازم بینالمللی مستلزم زمان است و دولت آمریکا اگر بخواهد جلوی تصمیم تهران برای خروج به سمت ساخت بمب هسته ای را بگیرد، چنین زمانی را در اختیار نخواهد داشت. آمریکا، با توجه به این خطر، باید پاسخی مناسب برای این اقدام در نظر بگیرد.
• آمریکا باید دوباره به گزینه نظامی اعتبار ببخشد •
در وهله اول، آمریکا باید اعتبار دوبارهای به گزینه نظامی به شکل حمله هدفمند ببخشد. اگرچه دولت آمریکا بر اساس این برآورد حرکت میکند که این گزینه به جنگ خواهد انجامید، اما اظهارات در خصوص این موضوع باید محدود باشد زیرا اعتبار توافق هسته ای را تضعیف میکند، خصوصاً به این دلیل که ایران تمایلی به رویارویی مستقیم هسته ای با آمریکا ندارد. برخلاف نبود پاسخ عراق و سوریه به حملات صورتگرفته به تأسیسات هسته ای آنها، این انتظار میرود که ایران بتواند به چنین حملهای پاسخ دهد. با این حال، احتمال میرود که پاسخ ایران (مانند حوزه هسته ای) محتاطانه و برنامهریزیشده باشد.
• لزوم متوقف کردن برنامه موشکی ایران •
در وهله دوم، و به عنوان مکملی برای توافق هسته ای، هماکنون باید اقدامات قاطعانهای برای متوقف کردن برنامه موشکی ایران انجام شود قبل از اینکه ایران توانایی تجهیز موشکهای بالستیک خود با کلاهکهای هسته ای را به دست آورد. اگر ایران علیرغم شروط توافق هسته ای بتواند به بمب اتمی دست یابد، پیشرفت برنامه موشکی آن آخرین مانع بر سر راه تبدیل ایران به قدرتی هسته ای خواهد بود. توافق امضاشده میان ایران و قدرتهای جهان پاسخ مناسبی به تهدید برنامه موشکی ایران ندارد و تصریح میکند که تحریمهای مربوطه در طول هشت سال برداشته خواهد شد. محدود کردن برنامه موشکی ایران میتواند از تصمیم ایران برای گذر از آستانه هسته ای جلوگیری کند زیرا چنین اقدامی میتواند مانع از تبدیل ظرفیت تکنولوژیکی ایران در حوزه هسته ای به برنامه موشکی اتمی عملیاتی شود.
• اسرائیل باید به توافقی جانبی با آمریکا دست یابد •
در حال حاضر اسرائیل توانایی محدودی برای اقدام در برابر این سه مسیر احتمالی ایران برای هسته ای شدن در اختیار دارد. بنابراین، باید تلاش کند به توافقی جانبی با آمریکا با تمرکز بر اقدامات مشترک در صورت تخلف ایران از توافق، و تقویت همکاریهای اطلاعاتی برسد تا بتواند نقاط کور باقیمانده در سیستم نظارتی بر برنامه هسته ای ایران را بپوشاند. بعد مهمی از این بحث باید بر سر طرحریزی پاسخی مشترک به چالشهایی باشد که انتظار میرود برنامه هسته ای ایران در دهه دوم از توافق و پس از برطرف شدن محدودیتهای اولیه آن ایجاد کند. بعلاوه، بازگشت گزینه نظامی اسرائیل، در کنار احیای تهدید نظامی آمریکا میتواند کارایی توافق هسته ای را در نتیجه عامل بازدارندگی افزایش دهد، و بنابراین سبب خواهد شد که احتمال نیاز به استفاده از چنین گزینهای در عمل کاهش یابد. بدین طریق، میتوان شانس مسدود کردن مسیر طولانی ایران به سوی بمب هسته ای را بالا برد.
منبع: اشراف