به گزارش مشرق، بررسی جدیدترین آمارهای مربوط به بازار کار ایران نشان می دهد با وجود قرار داشتن بیش از ۶۳ میلیون نفر از جمعیت کشور در سن کار، تنها ۲۳ میلیون و ۸۱۸ هزارنفر جزو شاغلان و یا بیکاران هستند و حدود ۴۰ میلیون نفر از لحاظ اقتصادی غیرفعال و صرفا مصرف کننده محسوب می شوند. هم اکنون از ۲۳ میلیون و ۸۱۸ هزار نفر، ۲۱ میلیون و ۳۰۴ هزار نفر شاغل و ۲ میلیون و ۵۱۴ هزار نفر بیکار مطلق شناخته می شوند.
کارشناسان بر این عقیده اند که نرخ مشارکت اقتصادی در ایران پایین بوده و با وجود قرار داشتن جمعیت در دوران طلایی کار و فعالیت اقتصادی، اما به دلایل نامعلوم از نبود زمینه های شغلی، سرگشتگی چند میلیون جوان در سن کار که تلاشی برای ورود به بازار کار نمی کنند، غیرفعال شدن نیمی از کل حدود ۱۲ میلیون تحصیل کرده دانشگاهی کشور و دلایلی از این دست؛ اقتصاد با ظرفیت بسیار پایینی به لحاظ فعالیت نیروی انسانی در حال چرخش است.
گردش بازار کار با یک سوم قدرت
البته این سئوال نیز همواره مطرح است که آیا در صورت تغییر نگرش یکباره جمعیت برای انجام فعالیت اقتصادی، زیرساختها و ظرفیتهای کافی برای جذب تقاضاهای میلیونی آنها جهت ورود به عرصه فعالیتهای اقتصادی و بازار کار وجود دارد یا خیر؟
با این وجود، اقتصاد ایران هم اکنون بر سه پایه اصلی خدمات، صنعت و کشاورزی شکل گرفته و تمامی نیروهای کار شاغل در بازار ایران در این سه گروه دسته بندی می شوند.
گفته می شود با وجود پتانسیل و زمینه های فراوان انجام کار کشاورزی در ایران، اما در طول دو سه دهه اخیر، جوانان تمایل بسیار کمی برای فعالیت در این بخش از خود نشان دادهاند تا جایی که هم اکنون تنها ۳ میلیون و ۸۱۲ هزار نفر از جمعیت کشور در این بخش اشتغال دارند و کشاورزی فقط ۱۷.۹ درصد بازار کار ایران را شکل می دهد.
کارشناسان بر این نکته تاکید دارند کشورهایی که از ظرفیت عظیم کشاورزی استفاده کرده و سیاستگذاریهای درستی در مسیر توسعه تولیدات کشاورزی انجام داده اند، حجم عظیمی از نیروی کار خود را توانسته اند در این حوزه ساماندهی و مشغول به کار کنند در حالی که در ایران هم اکنون از ۲۱ میلیون و ۳۰۴ هزار شاغل کشور، سهم بخش کشاورزی همانگونه که ذکر شد، تنها ۳ میلیون و ۸۱۲ هزار نفر است.
از مباحث دیگری که درباره فعالیت و گرایش جامعه به مشاغل کشاورزی باید مورد توجه قرار گیرد، بی میلی و فرار اغلب مردان و جوانان از انجام فعالیت کشاورزی است. در دیدگاه جویندگان کار در ایران، اشتغال در بخش کشاورزی یعنی صرفا انجام فعالیتهای سنتی فیزیکی در مزارع و کشتزارها. از این رو، آنها ترجیح می دهند زمینه های دیگری را برای شغل جستجو کرده و به اصطلاح تلاش کنند تا فرصتی برای پشت میزنشینی بیابند و نانوشته اشتغال در بخش کشاورزی را به یکدیگر پیشکش می کنند!
فرار جوانان از کار در بخش کشاورزی
بی توجهی مردان به مشاغل کشاورزی تا آنجا است که براساس اعلام مرکز آمار ایران، ۱۸.۱ درصد اشتغال زنان در بخش کشاورزی شکل گرفته و در این بخش سهم مردان ۱۵.۸ درصد است.
به بیان ساده، تمایل زنان به انجام مشاغل کشاورزی در ایران در شرایط فعلی و به گواه آمارها، بیشتر از مردان بوده و این نکته حائز اهمیت است؛ هرچند به لحاظ آماری ممکن است تعداد مردان شاغل در بخش کشاورزی بسیار بیشتر از زنان باشد ولی درصد زنان شاغل و جوینده شغل متمایل به کار کشاورزی در ایران نسبت به مردان بیشتر است.
بر پایه آخرین آمارهای رسمی کشور، ۱۹ میلیون و ۹۵۹ هزار و ۶۳۹ مرد به عنوان نیروی فعال اقتصادی شناخته می شوند و یک میلیون و ۷۵۴ هزار و ۶۳۸ نفر بیکار هستند. هم اکنون ۲ میلیون و ۷۳۰ هزار شاغل مرد در بخش کشاورزی، ۶ میلیون و ۴۲۶ هزار نفر در بخش صنعت و ۸ میلیون و ۶۲۹ هزار نفر نیز در بخش خدمات فعالیت دارند.
هرچند اشتغال کشاورزی را باید بیشتر در روستاها جستجو کرد و نمی توان انتظار داشت بتوان به نسبت روستاها در شهرها نیز اشتغال کشاورزی ایجاد کرد اما بسیاری از شهرهای کشور در شرایط فعلی ظرفیت و فضاهای توسعه مشاغل کشاورزی به ویژه کشاورزی نوین و صنعتی را دارا هستند، این در حالی است که از ۳ میلیون و ۸۱۲ هزار شاغل بخش کشاورزی تنها ۱۷۱ هزار نفر در شهرها سکونت دارند و مابقی ساکن روستاهای کشور هستند. از این رو، می توان گفت شهرهای کشور از کشاورزی و در نتیجه آن اشتغال کشاورزی خالی شده است.
فعالیت ۱۰.۲ میلیون شاغل خدماترسان در ایران
در نقطه مقابل، خدمات و گرایش به مشاغل خدماتی در ایران در یک دهه اخیر توسعه فراوانی یافته تا جایی که هم اکنون مشاغل خدماتی بالاترین سهم اشتغال زایی را در بازار کار دارا است و این بخش طرفداران فراوانی برای اشتغال به کار دارد. تا پایان سال ۹۳، تعداد ۱۰ میلیون و ۲۹۷ هزار نفر از جمعیت شاغل کشور معادل ۴۸.۳ درصد بازار کار در بخش خدمات فعالیت داشته اند.
کارشناسان بر این باورند که توسعه اشتغال خدماتی بدون صنعت و کشاورزی نمی تواند منجر به بازار کاری تعادلی شود و اساسا ممکن است بسیاری از مشاغل خدماتی از ثبات و امنیت مناسبی نیز برخوردار نباشند. از این رو، دولتها باید تلاش کنند زمینه های توسعه اشتغال زایی را در تمامی بخشها به ویژه صنعت فراهم آورند.
بنابراین می توان گفت در حال حاضر اشتغال در بخش کشاورزی با کمترین اقبال از سوی کارجویان مواجه بوده و خدمات نه تنها بالاترین میزان جذب را دارا است بلکه بیشترین تعداد متقاضیان کار نیز در حوزه خدمات وجود دارد. صنعت دارای شرایطی بین کشاورزی و خدمات است در حالی که کارشناسان می گویند رشد اشتغال در صنعت می تواند زمینه کاهش نرخ بیکاری و ایجاد مشاغل پایدار را فراهم آورد.