به گزارش مشرق، حذف «فجر» در ادامه پروژه بلندمدتی است که از سال قبل آغاز شده و از این
به بعد تکمیل آن را باید در بخش محتوایی جستوجو کنیم. در روزهای اخیر
ابلاغ حکم مدیر جدید بخش بینالملل فیلم که همیشه عنوان گرانقدر و مقدس فجر
بر آن آذین یافته بود، نگاههای تعجببرانگیز اهالی رسانه و فعالان عرصه
فرهنگی نظام را در بر داشت و حال در حوالی هفته دولت و در میان دستاوردهای
مختلفی که از آن یاد میشود(!) لازم است به این چشمانداز سازمان سینمایی
وزارت ارشاد تاملی شود، چرا که این مساله چنان اهمیتی داشته که نیاز به
ارائه پرداختی کامل و بررسی نظریات مختلف صاحبنظران دلسوز فرهنگ و هنر را
خواهد داشت.
مسالهای که موجب واکنشهای بسیاری در این چند روز شده است که از جمله آنها نامه سرگشادهای است که ابوالقاسم طالبی با نگاهی دلسوزانه و دردی متعهدانه به رئیسجمهور نگاشته است. اما سوال این جاست که آیا تنها دلیل حذف عنوان «فجر» از این جشنواره قدیمی به دلیل ارتقای سطح کیفی جشنواره بوده است یا نگاههایی دیگر را میتوان از این دریچه به کنکاش گرفت؟ پاسخ ضمنی به این سوال در ابتدای حکم صادره از سوی ایوبی به دبیر جشنواره بینالملل ایران روشن میشود، آنجا که هیچ اشارهای به نام فجر نشده است؛ «هنرمند ارجمند،جناب آقای سیدرضا میرکریمی؛ به موجب این حکم به سمت «دبیرجشنواره بینالمللی فیلم ایران» منصوب میشوید.» و این آغاز و پایان نگاهی بود که از سال گذشته با جداسازی بخش بینالملل از بخش ملی فیلم فجر کلید خورده و حتی به آنجا رسیده بود که طبق گفته حجتالاسلام نصرالله پژمانفر، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی قرار بوده برای دوری از فضای رسانهای مرکز، این بخش از جشنواره در جزیره کیش برگزار شود.
پیش از این حجتالله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی در گفتوگویی با روزنامه آمریکایی «والاستریت ژورنال» از ورود سینمای ایران به فاز جدید پساتوافق! گفته بود: «اگر قبل از این سینمای ایران میتوانست از پنجره وارد دنیا شود با توجه شرایط فعلی میتوان از در اصلی وارد شد. ما تمام فیلمسازان را به کار کردن تشویق میکنیم. بویژه کسانی که در زمان دولت قبلی کار نکردند». در ادامه که خبرنگار آمریکایی درباره «بهمن قبادی» از ایوبی میپرسد، همراه با دعوت رئیس از فیلمسازی میشود که با فیلم «فصل کرگدن»اش، آرمانهای انقلاب اسلامی را زیر سوال برده بود.
نگاه همراه با تدبیر و امید ایوبی در پاسخ به این خبرنگار، تعجبی بسبار باقی میگذارد، آنجا که میگوید: «در برای همه هنرمندان ایرانی باز است و من میدانم بهمن قبادی مشکلی نخواهد داشت اگر به ایران بیایید و در ایران فیلم بسازد.» و در ادامه این نگاه، سازمان سینمایی به حکم جداسازی فجر از جشنواره فیلم ایران میرسد که آن را هم میتوان در راستای سیاستهای پساتحریم مدیران سینمایی دولت دانست! در این میان، همسویی رسانههایی که بر نگاه تعهدگرایانه آنها باید علامت سوالی بزرگ را جا داد، گویای بخشی از ابعاد گسترده این کار است. به گزارش فارس، در هفته اخیر در یکی از روزنامههای زنجیرهای یادداشتی با عنوان «آیا نام ایران کمتر از فجر محترم است؟» خودنمایی کرد.
یادداشتی حمایتی بر جداسازی بخشهای ملی و بینالمللی این جشنواره و توجیهی ناصواب بر حذف نام فجر! البته احتمالا نویسنده مطلب که در روزهای برگزاری جشنواره با دوستانش طرف قرارداد معاونت سینمایی بوده، وضعیت جشنواره بینالمللی سال گذشته را به خاطر مشغلههای کاری فراوان در خاطر نداشته باشد، مثلا خبرنگارانی که حتی یکبار هم رغبت نکرده بودند در محل اکران فیلمهای بینالمللی حضور پیدا کنند یا شاید فراموش کردهاند بینظمیهای جشنواره مثلا بینالمللی! چنان رو به فزونی گذاشته بود که صدای کارگردان آذربایجانی فیلم «نبات» بهخاطر مشکلات اکران فیلمش در سالن تقریبا خالی را درآورده بود که در همان ایام نیز رسانهای شد. اگر در سالهای قبل، برگزاری توأمان جشنواره توفیق چندانی نداشت،
اینبار که بخش بینالملل در اردیبهشتماه برگزار شد چند فیلمساز مطرح جهانی در تهران بودند که از منظر خبرنگاران دور مانده باشد؟ و نکته مهمتر آنکه جداسازی بخش بینالملل قرار است جایگاه ما را در سینمای دنیا به کجا برساند؟ آیا میخواهیم جشنواره «ونیز» و... داشته باشیم که فیلمهای هالیوودی در آن به مخاطب ایرانی عرضه شود و درنهایت از یک کارگردان ایرانی یا مسلمان نیز در انتها تقدیر کنیم که اگر اینگونه باشد، غایت آرزوی مسؤولان سینمایی چیزی شبیه جشنواره فیلم تهران در زمان پهلوی است و این همان بازی کردن در پازل فرهنگی دشمن است. ما جشنواره برگزار میکنیم که نگاه گفتمانی خود را نشان بدهیم نه آنکه محلی برای عرضه فرهنگهای مهاجم باشیم.
نکته بعدی آنکه «فجر» نماد جشنهای انقلاب ایران است که نهتنها در جشنوارههای فرهنگی و هنری، بلکه در مسابقات ورزشی نیز از آن استفاده میشود و با درایت و هوشمندی انتخاب شده تا یادآور انقلاب مردم ایران باشد و بنا به تصمیم مسؤولان سینمایی در اوایل انقلاب به جشنواره اضافه نشده که حالا یک مسؤول سینمایی بخواهد آن را حذف کند و باید بدانند نام «فجر» براساس یک خرد جمعی و جایگاه تصمیمگیری بالاتر از سازمانهای نوپایی چون «سازمان سینمایی» انتخاب شده است. در بخشی از حکم صادره رئیس سازمان سینمایی به دبیر جدید بخش بینالملل جشنواره آمده است: «جدایی بخش بینالملل جشنواره فجر فرصتی است برای برپایی همایش بزرگ و با شکوه همه سینماگرانی که همچنان به آینده سینمای فرهنگی، هنری و اصیل و انسانی باور دارند.
«جشنواره ملی فیلم فجر»، جشن سال تحویل سینمای ملی ایران و جشنواره بینالملل که پس از این رویداد بزرگ برگزار میشود فرصتی است استثنایی برای تبادل تجربه و اندیشه با سینمای جهان و معرفی تولیدات سالانه سینمای ایران به دوستداران نگاه ایرانی در سینما». حجتالله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی درباره جداسازی دو بخش ملی و بینالمللی جشنواره فیلم فجر گفته بود: «سالیان سال است که همه میدانند یا بخش بینالملل فجر باید حذف شود یا به معنای واقعی کلمه برگزار شود. امسال تنها سالی است که از همه دعوت میشود فیلمهای بخش بینالملل فجر را ببینند... البته با برگزاری این بخش به صورت مستقل، من و تیم جشنواره خود را در یک آزمون سخت قرار دادیم برای اینکه معتقدیم کار درست را باید از یک نقطه شروع کرد و هزینه آن را هم باید به جان خرید».
ابهام اساسی این گفتهها وقتی خود را نشان میدهد که هر کسی حتی یک روز از جشنواره فیلم فجر گذشته را چه در بخش ملی و چه بینالملل دیده باشد، به این دوگانگی حرف تا عمل خواهد رسید. جشنوارهای که تنها ثمرهاش خوابهای عصرگاهی داخل سالن بوده است! و نه تنها هیچ توفیقی در ارتقای کیفی جشنواره نسبت به گذشته نداشته بلکه آن را به سطحی نازلتر رسانده است.
البته حذف نام و نشانهای انقلاب متعلق به دیروز و امروز نیست، آنها که سن و سال بیشتری دارند به خاطر میآورند که پس از جنگ برخی مسؤولان با این استدلال که تابلو و نقاشیهای شهری باعث تصادفات رانندگی میشود تلاش و اهتمام عجیبی در پاک کردن سطح شهر از دیوارنوشتههای متعلق به دوران دفاعمقدس از خود نشان دادند و چندی بعد بیلبوردهای بزرگی شهر را فرا گرفت که محل تبلیغ مارکها و برندها بود و اینبار هیچ تصادفی در شهر رخ نداد. وقتی اصرار بیش از حد مسؤولان سینمایی را برای دفاع از تصمیم اشتباهشان مشاهده میکنیم و از طرفی همسویی و حمایت دلبستگانی که این روزها در کسوت پیمانکاران فرهنگی! سود خود را در ازدیاد جشنوارهها مییابند، کنار هم قرار میدهیم، به این میرسیم که چگونه برخی افراد در پاک کردن نمادهای انقلاب در دوران پساتوافق (در صورت تصویب) تلاش دارند و از این رو به این مساله ناگوار رخ داده بیشتر تاسف میخوریم. در اینباره متعهدان سینمای ایران، تصمیم جدید سازمان سینمایی را مغایر با دیدگاه رهبر انقلاب و ناشی از فضای «پساتحریم» و «پساتوافق» ارزیابی کردهاند.
حسن بنیانیان، یکی از اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با برنامه رادیویی سینما معیار، در مخالفت با حذف نام «فجر» توسط سازمان سینمایی گفته است: «حذف نام فجر از جشنواره خبر بدی است که شورا موضع نشان خواهد داد. در شرایط پساتوافق نیازمند ترویج بیشتر عناوین انقلابی هستیم».
همچنین پایگاه خبری- تحلیلی «شهید خبر» در واکنش به تصمیم اخیر سازمان سینمایی، تغییر عنوان جشنواره بینالمللی فیلم فجر و حذف کلمه فجر از آن را ادامه سیاستی دانست که «قصد دارد از فرهنگ انقلابی نیم قرن اخیر ملت ایران ایدئولوژیزدایی کند.» به نوشته این پایگاه خبری، «حذف عنوان فجر از جشنواره بینالمللی فیلم فجر را نباید یک تصمیم عادی که در پروسه اداری سازمان سینمایی گرفته شده محسوب کرد بلکه این اقدام بیتردید تکهای دیگر از پازل تهی کردن انقلاب اسلامی از محتوای آن است که حالا دیگر وارد فاز علنیتر شده و قرار است حتی نام و نشانی هم از آنچه این جشنواره باید باشد نماند تا روزی شخصی مثل حاتمیکیا هم مدعی این نکته نشود که چرا آثار ارائهشده در این جشنواره با نام آن سنخیتی ندارد بلکه مغایر هم هست».
با جداسازی بخش ملی و بینالمللی جشنواره فیلم فجر، امسال بخش ملی در بهمن ماه ۱۳۹۴ و بخش بینالملل با عنوان «جشنواره بینالملل ایران»! در اردیبهشت سال ۱۳۹۵ برگزار خواهد شد. حال سوال اینجاست که آیا نمادهای انقلاب مردم ایران تا این حد خاطر مسؤولان سینمایی را آزرده و عبارت مقدس، خاطرهانگیز و ایدئولوژیک «فجر»، نامحترم است که به دنبال حذف آن در بخش بینالملل بودهاند؟! و با این نگاه کجدار، سینمای ملی ما و هویت انقلابی این سینما به کجا خواهد رفت؟
منبع: وطن امروز
مسالهای که موجب واکنشهای بسیاری در این چند روز شده است که از جمله آنها نامه سرگشادهای است که ابوالقاسم طالبی با نگاهی دلسوزانه و دردی متعهدانه به رئیسجمهور نگاشته است. اما سوال این جاست که آیا تنها دلیل حذف عنوان «فجر» از این جشنواره قدیمی به دلیل ارتقای سطح کیفی جشنواره بوده است یا نگاههایی دیگر را میتوان از این دریچه به کنکاش گرفت؟ پاسخ ضمنی به این سوال در ابتدای حکم صادره از سوی ایوبی به دبیر جشنواره بینالملل ایران روشن میشود، آنجا که هیچ اشارهای به نام فجر نشده است؛ «هنرمند ارجمند،جناب آقای سیدرضا میرکریمی؛ به موجب این حکم به سمت «دبیرجشنواره بینالمللی فیلم ایران» منصوب میشوید.» و این آغاز و پایان نگاهی بود که از سال گذشته با جداسازی بخش بینالملل از بخش ملی فیلم فجر کلید خورده و حتی به آنجا رسیده بود که طبق گفته حجتالاسلام نصرالله پژمانفر، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی قرار بوده برای دوری از فضای رسانهای مرکز، این بخش از جشنواره در جزیره کیش برگزار شود.
پیش از این حجتالله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی در گفتوگویی با روزنامه آمریکایی «والاستریت ژورنال» از ورود سینمای ایران به فاز جدید پساتوافق! گفته بود: «اگر قبل از این سینمای ایران میتوانست از پنجره وارد دنیا شود با توجه شرایط فعلی میتوان از در اصلی وارد شد. ما تمام فیلمسازان را به کار کردن تشویق میکنیم. بویژه کسانی که در زمان دولت قبلی کار نکردند». در ادامه که خبرنگار آمریکایی درباره «بهمن قبادی» از ایوبی میپرسد، همراه با دعوت رئیس از فیلمسازی میشود که با فیلم «فصل کرگدن»اش، آرمانهای انقلاب اسلامی را زیر سوال برده بود.
نگاه همراه با تدبیر و امید ایوبی در پاسخ به این خبرنگار، تعجبی بسبار باقی میگذارد، آنجا که میگوید: «در برای همه هنرمندان ایرانی باز است و من میدانم بهمن قبادی مشکلی نخواهد داشت اگر به ایران بیایید و در ایران فیلم بسازد.» و در ادامه این نگاه، سازمان سینمایی به حکم جداسازی فجر از جشنواره فیلم ایران میرسد که آن را هم میتوان در راستای سیاستهای پساتحریم مدیران سینمایی دولت دانست! در این میان، همسویی رسانههایی که بر نگاه تعهدگرایانه آنها باید علامت سوالی بزرگ را جا داد، گویای بخشی از ابعاد گسترده این کار است. به گزارش فارس، در هفته اخیر در یکی از روزنامههای زنجیرهای یادداشتی با عنوان «آیا نام ایران کمتر از فجر محترم است؟» خودنمایی کرد.
یادداشتی حمایتی بر جداسازی بخشهای ملی و بینالمللی این جشنواره و توجیهی ناصواب بر حذف نام فجر! البته احتمالا نویسنده مطلب که در روزهای برگزاری جشنواره با دوستانش طرف قرارداد معاونت سینمایی بوده، وضعیت جشنواره بینالمللی سال گذشته را به خاطر مشغلههای کاری فراوان در خاطر نداشته باشد، مثلا خبرنگارانی که حتی یکبار هم رغبت نکرده بودند در محل اکران فیلمهای بینالمللی حضور پیدا کنند یا شاید فراموش کردهاند بینظمیهای جشنواره مثلا بینالمللی! چنان رو به فزونی گذاشته بود که صدای کارگردان آذربایجانی فیلم «نبات» بهخاطر مشکلات اکران فیلمش در سالن تقریبا خالی را درآورده بود که در همان ایام نیز رسانهای شد. اگر در سالهای قبل، برگزاری توأمان جشنواره توفیق چندانی نداشت،
اینبار که بخش بینالملل در اردیبهشتماه برگزار شد چند فیلمساز مطرح جهانی در تهران بودند که از منظر خبرنگاران دور مانده باشد؟ و نکته مهمتر آنکه جداسازی بخش بینالملل قرار است جایگاه ما را در سینمای دنیا به کجا برساند؟ آیا میخواهیم جشنواره «ونیز» و... داشته باشیم که فیلمهای هالیوودی در آن به مخاطب ایرانی عرضه شود و درنهایت از یک کارگردان ایرانی یا مسلمان نیز در انتها تقدیر کنیم که اگر اینگونه باشد، غایت آرزوی مسؤولان سینمایی چیزی شبیه جشنواره فیلم تهران در زمان پهلوی است و این همان بازی کردن در پازل فرهنگی دشمن است. ما جشنواره برگزار میکنیم که نگاه گفتمانی خود را نشان بدهیم نه آنکه محلی برای عرضه فرهنگهای مهاجم باشیم.
نکته بعدی آنکه «فجر» نماد جشنهای انقلاب ایران است که نهتنها در جشنوارههای فرهنگی و هنری، بلکه در مسابقات ورزشی نیز از آن استفاده میشود و با درایت و هوشمندی انتخاب شده تا یادآور انقلاب مردم ایران باشد و بنا به تصمیم مسؤولان سینمایی در اوایل انقلاب به جشنواره اضافه نشده که حالا یک مسؤول سینمایی بخواهد آن را حذف کند و باید بدانند نام «فجر» براساس یک خرد جمعی و جایگاه تصمیمگیری بالاتر از سازمانهای نوپایی چون «سازمان سینمایی» انتخاب شده است. در بخشی از حکم صادره رئیس سازمان سینمایی به دبیر جدید بخش بینالملل جشنواره آمده است: «جدایی بخش بینالملل جشنواره فجر فرصتی است برای برپایی همایش بزرگ و با شکوه همه سینماگرانی که همچنان به آینده سینمای فرهنگی، هنری و اصیل و انسانی باور دارند.
«جشنواره ملی فیلم فجر»، جشن سال تحویل سینمای ملی ایران و جشنواره بینالملل که پس از این رویداد بزرگ برگزار میشود فرصتی است استثنایی برای تبادل تجربه و اندیشه با سینمای جهان و معرفی تولیدات سالانه سینمای ایران به دوستداران نگاه ایرانی در سینما». حجتالله ایوبی، رئیس سازمان سینمایی درباره جداسازی دو بخش ملی و بینالمللی جشنواره فیلم فجر گفته بود: «سالیان سال است که همه میدانند یا بخش بینالملل فجر باید حذف شود یا به معنای واقعی کلمه برگزار شود. امسال تنها سالی است که از همه دعوت میشود فیلمهای بخش بینالملل فجر را ببینند... البته با برگزاری این بخش به صورت مستقل، من و تیم جشنواره خود را در یک آزمون سخت قرار دادیم برای اینکه معتقدیم کار درست را باید از یک نقطه شروع کرد و هزینه آن را هم باید به جان خرید».
ابهام اساسی این گفتهها وقتی خود را نشان میدهد که هر کسی حتی یک روز از جشنواره فیلم فجر گذشته را چه در بخش ملی و چه بینالملل دیده باشد، به این دوگانگی حرف تا عمل خواهد رسید. جشنوارهای که تنها ثمرهاش خوابهای عصرگاهی داخل سالن بوده است! و نه تنها هیچ توفیقی در ارتقای کیفی جشنواره نسبت به گذشته نداشته بلکه آن را به سطحی نازلتر رسانده است.
البته حذف نام و نشانهای انقلاب متعلق به دیروز و امروز نیست، آنها که سن و سال بیشتری دارند به خاطر میآورند که پس از جنگ برخی مسؤولان با این استدلال که تابلو و نقاشیهای شهری باعث تصادفات رانندگی میشود تلاش و اهتمام عجیبی در پاک کردن سطح شهر از دیوارنوشتههای متعلق به دوران دفاعمقدس از خود نشان دادند و چندی بعد بیلبوردهای بزرگی شهر را فرا گرفت که محل تبلیغ مارکها و برندها بود و اینبار هیچ تصادفی در شهر رخ نداد. وقتی اصرار بیش از حد مسؤولان سینمایی را برای دفاع از تصمیم اشتباهشان مشاهده میکنیم و از طرفی همسویی و حمایت دلبستگانی که این روزها در کسوت پیمانکاران فرهنگی! سود خود را در ازدیاد جشنوارهها مییابند، کنار هم قرار میدهیم، به این میرسیم که چگونه برخی افراد در پاک کردن نمادهای انقلاب در دوران پساتوافق (در صورت تصویب) تلاش دارند و از این رو به این مساله ناگوار رخ داده بیشتر تاسف میخوریم. در اینباره متعهدان سینمای ایران، تصمیم جدید سازمان سینمایی را مغایر با دیدگاه رهبر انقلاب و ناشی از فضای «پساتحریم» و «پساتوافق» ارزیابی کردهاند.
حسن بنیانیان، یکی از اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی در گفتوگو با برنامه رادیویی سینما معیار، در مخالفت با حذف نام «فجر» توسط سازمان سینمایی گفته است: «حذف نام فجر از جشنواره خبر بدی است که شورا موضع نشان خواهد داد. در شرایط پساتوافق نیازمند ترویج بیشتر عناوین انقلابی هستیم».
همچنین پایگاه خبری- تحلیلی «شهید خبر» در واکنش به تصمیم اخیر سازمان سینمایی، تغییر عنوان جشنواره بینالمللی فیلم فجر و حذف کلمه فجر از آن را ادامه سیاستی دانست که «قصد دارد از فرهنگ انقلابی نیم قرن اخیر ملت ایران ایدئولوژیزدایی کند.» به نوشته این پایگاه خبری، «حذف عنوان فجر از جشنواره بینالمللی فیلم فجر را نباید یک تصمیم عادی که در پروسه اداری سازمان سینمایی گرفته شده محسوب کرد بلکه این اقدام بیتردید تکهای دیگر از پازل تهی کردن انقلاب اسلامی از محتوای آن است که حالا دیگر وارد فاز علنیتر شده و قرار است حتی نام و نشانی هم از آنچه این جشنواره باید باشد نماند تا روزی شخصی مثل حاتمیکیا هم مدعی این نکته نشود که چرا آثار ارائهشده در این جشنواره با نام آن سنخیتی ندارد بلکه مغایر هم هست».
با جداسازی بخش ملی و بینالمللی جشنواره فیلم فجر، امسال بخش ملی در بهمن ماه ۱۳۹۴ و بخش بینالملل با عنوان «جشنواره بینالملل ایران»! در اردیبهشت سال ۱۳۹۵ برگزار خواهد شد. حال سوال اینجاست که آیا نمادهای انقلاب مردم ایران تا این حد خاطر مسؤولان سینمایی را آزرده و عبارت مقدس، خاطرهانگیز و ایدئولوژیک «فجر»، نامحترم است که به دنبال حذف آن در بخش بینالملل بودهاند؟! و با این نگاه کجدار، سینمای ملی ما و هویت انقلابی این سینما به کجا خواهد رفت؟
منبع: وطن امروز