به گزارش مشرق، با اینکه تعدادشان زیاد نیست، ظاهرا در مراقبت از آنها عاجزیم؛ اینقدر عاجز که هر از چندگاه یک بار خبر میرسد، یکی دیگر از معدود باغهای باقی مانده شهر نیز تخریب شده و عدهای جای درختانش، ساختمان سبز کردهاند! به همین دلیل قصد داریم راهکاری برای پایان دادن به این روند ارائه دهیم که اگر به کار بسته شود، میتواند تأثیر زیادی داشته باشد.
با وجود انواع قوانین و مقررات و در حالی که همه مسئولان اصرار دارند برای مقابله با زمین خواری قوانین کافی و موثر وجود دارد، معضل زمین خواری به قدری در کشورمان ریشه دوانده که حتی در پایتخت و مقابل چشمان همه نهادها، شاهد تکرار بی شرمانه این معضل هستیم و روز به روز شمار بیشتری از فضای سبزِ تهران آلوده به ساختمان تبدیل میشود تا ریه های تنفسی این کلان شهر کوچک تر شده و خطرات بیشتری متوجه میلیون ها نفری شود که در آن ساکن هستند.
از نمونه های این دست درازی به حقوق مردم، تخریب باغی ده هزارمتری در شمال تهران، در نزدیکی مجموعه تاریخی سعدآباد است که چند سال پیش، عدهای به جان درختان کهنسالش افتادند و بعد از چند سال عملیات عمرانی، به تازگی «ارگ تجریش» را به جایش به شهروندان معرفی کردهاند؛ مجموعهای تجاری با ۷۵ هزار متر زیربنا که اول میگفتند، قرار است پارکینگ شود و بعد «پارکینگ طبقاتی، تجاری، فرهنگی» معرفی اش کردند و دست آخر پسوندِ تخفیف آفرین «فرهنگی» را هم از نامش حذف کردند تا مجتمعی بسازند که به گفته سازندگانش، «قلب فرصت ها»ست!
چگونگی نابودی باغ گیاهی و احداث ارگ تجریش به روایت تصاویر گوگل
اما این قلب فرصت ها در کجا سبز شد؟ در زمین خالی؟ مگر ممکن است در آن محدوده از شهر، زمینی با این وسعت در این همه سال خالی مانده باشد؟ آیا ممکن است در ساخت چنین سازه بزرگی تخلف رخ داده باشد و از سال ۸۷ که کلنگ ساخت این مجموعه به زمین خورده تا به امروز کسی با این تخلف مقابله نکرده باشد؟
کافی است، گشتی در دنیای اخبار بزنیم تا به پاسخ همه این سوالات برسیم و دریابیم که این مجتمع بزرگ و گران قیمت که پشت مسجد تاریخی تجریش قرار دارد، پیش از آنکه مورد توجه مسئولان نهادی مهم قرار گیرد، تا سال ۸۷ باغی آباد بوده که درختانش هوای شهر را تصفیه میکردهاند و جالب آنکه وقتی قلع و قمع درختانش آغاز شده، همسایگان همه تلاششان را برای جلوگیری از آن به کار گرفته و از مسئولان تا رسانه ها، همه را مطلع کردهاند؛ اما متأسفانه نتوانستهاند کاری از پیش ببرند.
البته پیگیری ها به سطوح بالاتر هم کشیده شده و به عنوان مثال، برخی از اعضای شورای شهر تهران، درباره تخریب های صورت گرفته در این باغ، در شورا مباحثاتی هم شکل دادند؛ اما در نهایت شهرداری همان گونه که در عمل به وظایف قانونی خود در محافظت از این باغ کوتاهی کرده بود، در مقابله با ساخت و ساز در این باغ هم به وظایف خود عمل نکرد تا با طرح این ادعا که قرار است در باغ گیاهی پارکینگ طبقاتی ساخته شود، آبها از آسیاب بیفتد.
سیر تطور تابلوهای معرفی پروژه؛ از پارکینگ طبقاتی تا پارکینگ فرهنگی و بعد ارگ!
آرام شدن فضا همان و سرعت گرفتن ساخت و ساز همان، به ویژه آنکه قطع درختان باغ هیچ خطری متوجه مجری پروژه نکرده بود. به این ترتیب تا سال ۹۱ روند گودبرداری و امور عمرانی مرتبط با تثبیت گود و پی سازی ادامه داشت تا اینکه یک روز تابلو معرفی پروژه تغییر کرد و همگان متوجه شدند که پارکینگ طبقاتی، فریبی بیش نبوده است. البته کسی هنوز نمیدانست معنای «پارکینگ طبقاتی، تجاری، فرهنگی» که روی تابلوی جدید نقش بسته یعنی چه؟!
آن زمان وجود عبارت «فرهنگی» در عنوان تابلو همگان را نگران کرد که مبادا مجریان پروژه با چسباندن این پسوند به کار خود، سعی دارند که از تخفیف های ساخت اماکن فرهنگی بهره برده و به نوعی رانت خواری کنند، ولی خبر نداشتند این تابلو هم موقت و قرار است به زودی جای خود را با تابلوی اصلی عمارتی که در حال ساخت است، عوض کند.
این اتفاق سال ۹۲ رخ داد؛ زمانی که پروژه مراحل نهایی ساخت خود را می پیمود. در این زمان تابلوی پروژه به «پروژه تجاری ارگ» تغییر کرد و نقشه نهایی سازندگان برملا شد: «حدود ۲۰۰ واحد تجاری در ۴ طبقه، ۹ واحد کافی شاپ، یک واحد رستوران سرپوشیده، یک واحد آمفی تئاتر ۲۰۰ نفره، یک واحد شهربازی، کارواش، فود کورت و فست فود.» همه و همه در پروژهای که قرار بود پارکینگ طبقاتی شود!
با این حساب آیا عجیب است اگر این پروژه را نمونه بارزی از ناکارآمدی قوانین و مقررات، ناتوانی و عجز نهادهای نظارتی در اجرای قانون و دست آخر، به سخره گرفتن همه چیز بنامیم؟ پس در این بلبشو چه میتوان کرد تا معدود باغهای باقی مانده از دست درازی ها در امان بمانند و یا دست کم مردم بدانند که سازه های شیکی که در گوشه و کنار شهر رونمایی میشوند، چه پیشینه قابل افتخار یا تلخی دارند؟
بنای یادبود باغ گیاهی تجریش
اگر مسئولان به هر دلیل نمیتوانند قوانین و مقررات را به اجرا درآورند و بر اساس وظایفی که بر عهده شان گذاشته شده، با تخلفات مقابله کنند، برای تغییر قوانین اقدام کنیم؛ به این صورت که نصب تصویر زمین پروژه پیش از ساخت و ساز اجباری شود؛ چه در زمان ساخت و چه بعد از افتتاح پروژه. درست همان گونه که نصب تابلوی مشخصات پروژه از زمان شروع تا انتهای پروژه اجباری است و بعد از اتمام عملیات عمرانی، دریافت گواهی پایان کار، ضرورت دارد.
نه اینکه این پیشنهاد، بهترین راه مقابله با دست درازیِ سودجویان به باغ های باقی مانده باشد، ولی وقتی نتوانستهایم با انبوه قوانین و نهادهای نظارتی، مانع از غیب شدن باغ ده هزارمتری در تهران شویم، چه اشکالی دارد دست کم تلاش کنیم پیشینه امثال ارگ تجریش را به روایت تصاویری که نصبشان بیرون عمارت اجباری است، به دید مردم برسانیم، بلکه نگرانی سودجویان از دچار شدن به امثال «کمپین نه به خرید خودرو»، مانع از زیر پای گذاشتن همه قوانین شود؟ بلکه ترس از روگردانی مردم موجب شود که هرکسی با زور و پول به سراغ باغ ها نرفته و جای درختان، سازه های پولساز نکارد!
منبع: تابناک
با وجود انواع قوانین و مقررات و در حالی که همه مسئولان اصرار دارند برای مقابله با زمین خواری قوانین کافی و موثر وجود دارد، معضل زمین خواری به قدری در کشورمان ریشه دوانده که حتی در پایتخت و مقابل چشمان همه نهادها، شاهد تکرار بی شرمانه این معضل هستیم و روز به روز شمار بیشتری از فضای سبزِ تهران آلوده به ساختمان تبدیل میشود تا ریه های تنفسی این کلان شهر کوچک تر شده و خطرات بیشتری متوجه میلیون ها نفری شود که در آن ساکن هستند.
از نمونه های این دست درازی به حقوق مردم، تخریب باغی ده هزارمتری در شمال تهران، در نزدیکی مجموعه تاریخی سعدآباد است که چند سال پیش، عدهای به جان درختان کهنسالش افتادند و بعد از چند سال عملیات عمرانی، به تازگی «ارگ تجریش» را به جایش به شهروندان معرفی کردهاند؛ مجموعهای تجاری با ۷۵ هزار متر زیربنا که اول میگفتند، قرار است پارکینگ شود و بعد «پارکینگ طبقاتی، تجاری، فرهنگی» معرفی اش کردند و دست آخر پسوندِ تخفیف آفرین «فرهنگی» را هم از نامش حذف کردند تا مجتمعی بسازند که به گفته سازندگانش، «قلب فرصت ها»ست!
{$sepehr_album_30838}
چگونگی نابودی باغ گیاهی و احداث ارگ تجریش به روایت تصاویر گوگل
اما این قلب فرصت ها در کجا سبز شد؟ در زمین خالی؟ مگر ممکن است در آن محدوده از شهر، زمینی با این وسعت در این همه سال خالی مانده باشد؟ آیا ممکن است در ساخت چنین سازه بزرگی تخلف رخ داده باشد و از سال ۸۷ که کلنگ ساخت این مجموعه به زمین خورده تا به امروز کسی با این تخلف مقابله نکرده باشد؟
کافی است، گشتی در دنیای اخبار بزنیم تا به پاسخ همه این سوالات برسیم و دریابیم که این مجتمع بزرگ و گران قیمت که پشت مسجد تاریخی تجریش قرار دارد، پیش از آنکه مورد توجه مسئولان نهادی مهم قرار گیرد، تا سال ۸۷ باغی آباد بوده که درختانش هوای شهر را تصفیه میکردهاند و جالب آنکه وقتی قلع و قمع درختانش آغاز شده، همسایگان همه تلاششان را برای جلوگیری از آن به کار گرفته و از مسئولان تا رسانه ها، همه را مطلع کردهاند؛ اما متأسفانه نتوانستهاند کاری از پیش ببرند.
البته پیگیری ها به سطوح بالاتر هم کشیده شده و به عنوان مثال، برخی از اعضای شورای شهر تهران، درباره تخریب های صورت گرفته در این باغ، در شورا مباحثاتی هم شکل دادند؛ اما در نهایت شهرداری همان گونه که در عمل به وظایف قانونی خود در محافظت از این باغ کوتاهی کرده بود، در مقابله با ساخت و ساز در این باغ هم به وظایف خود عمل نکرد تا با طرح این ادعا که قرار است در باغ گیاهی پارکینگ طبقاتی ساخته شود، آبها از آسیاب بیفتد.
{$sepehr_album_30839}
سیر تطور تابلوهای معرفی پروژه؛ از پارکینگ طبقاتی تا پارکینگ فرهنگی و بعد ارگ!
آرام شدن فضا همان و سرعت گرفتن ساخت و ساز همان، به ویژه آنکه قطع درختان باغ هیچ خطری متوجه مجری پروژه نکرده بود. به این ترتیب تا سال ۹۱ روند گودبرداری و امور عمرانی مرتبط با تثبیت گود و پی سازی ادامه داشت تا اینکه یک روز تابلو معرفی پروژه تغییر کرد و همگان متوجه شدند که پارکینگ طبقاتی، فریبی بیش نبوده است. البته کسی هنوز نمیدانست معنای «پارکینگ طبقاتی، تجاری، فرهنگی» که روی تابلوی جدید نقش بسته یعنی چه؟!
آن زمان وجود عبارت «فرهنگی» در عنوان تابلو همگان را نگران کرد که مبادا مجریان پروژه با چسباندن این پسوند به کار خود، سعی دارند که از تخفیف های ساخت اماکن فرهنگی بهره برده و به نوعی رانت خواری کنند، ولی خبر نداشتند این تابلو هم موقت و قرار است به زودی جای خود را با تابلوی اصلی عمارتی که در حال ساخت است، عوض کند.
این اتفاق سال ۹۲ رخ داد؛ زمانی که پروژه مراحل نهایی ساخت خود را می پیمود. در این زمان تابلوی پروژه به «پروژه تجاری ارگ» تغییر کرد و نقشه نهایی سازندگان برملا شد: «حدود ۲۰۰ واحد تجاری در ۴ طبقه، ۹ واحد کافی شاپ، یک واحد رستوران سرپوشیده، یک واحد آمفی تئاتر ۲۰۰ نفره، یک واحد شهربازی، کارواش، فود کورت و فست فود.» همه و همه در پروژهای که قرار بود پارکینگ طبقاتی شود!
با این حساب آیا عجیب است اگر این پروژه را نمونه بارزی از ناکارآمدی قوانین و مقررات، ناتوانی و عجز نهادهای نظارتی در اجرای قانون و دست آخر، به سخره گرفتن همه چیز بنامیم؟ پس در این بلبشو چه میتوان کرد تا معدود باغهای باقی مانده از دست درازی ها در امان بمانند و یا دست کم مردم بدانند که سازه های شیکی که در گوشه و کنار شهر رونمایی میشوند، چه پیشینه قابل افتخار یا تلخی دارند؟
{$sepehr_album_30840}
بنای یادبود باغ گیاهی تجریش
اگر مسئولان به هر دلیل نمیتوانند قوانین و مقررات را به اجرا درآورند و بر اساس وظایفی که بر عهده شان گذاشته شده، با تخلفات مقابله کنند، برای تغییر قوانین اقدام کنیم؛ به این صورت که نصب تصویر زمین پروژه پیش از ساخت و ساز اجباری شود؛ چه در زمان ساخت و چه بعد از افتتاح پروژه. درست همان گونه که نصب تابلوی مشخصات پروژه از زمان شروع تا انتهای پروژه اجباری است و بعد از اتمام عملیات عمرانی، دریافت گواهی پایان کار، ضرورت دارد.
نه اینکه این پیشنهاد، بهترین راه مقابله با دست درازیِ سودجویان به باغ های باقی مانده باشد، ولی وقتی نتوانستهایم با انبوه قوانین و نهادهای نظارتی، مانع از غیب شدن باغ ده هزارمتری در تهران شویم، چه اشکالی دارد دست کم تلاش کنیم پیشینه امثال ارگ تجریش را به روایت تصاویری که نصبشان بیرون عمارت اجباری است، به دید مردم برسانیم، بلکه نگرانی سودجویان از دچار شدن به امثال «کمپین نه به خرید خودرو»، مانع از زیر پای گذاشتن همه قوانین شود؟ بلکه ترس از روگردانی مردم موجب شود که هرکسی با زور و پول به سراغ باغ ها نرفته و جای درختان، سازه های پولساز نکارد!
منبع: تابناک