به گزارش مشرق، کشور و ملت بزرگ ایران طی تاریخ طولانی خود به دلایل متنوع فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و سوق الجیشی در رابطه اش با کشورهای همسایه و بیگانگان دچار فراز و نشیب های بسیار بوده و این فراز ونشیب ها در دوسده اخیر از شدت و شتاب بیشتری برخودار بوده است .
در تاریخ معاصر ایران ، نقش و حضور برخی کشورها از بقیه پررنگ تر بوده و مع الاسف این نقش ها دراغلب مواقع ، منفی و دشمنانه بوده است . در میان این دسته از کشورها ، نقش دو کشور انگلستان و آمریکا مخربتر و کینه توزانه تر از همه رخ نموده است . دولت انگلستان از بیش از دوسده قبل سیاست های پیگیر سیاست های استعماری اش درایران بوده که دردو مقطع حساس انقلاب عدالتخواهی ملت به رهبری علمای دین(مشهور به نهضت مشروطیت) و نهضت ملی شدن صنعت نفت به اوج خود رسید . دولت آمریکا نیز همزمان با نهضت ملی شدن صنعت نفت جای پای استعمارگرانه اش را در ایران بازکرد و تا پایان عمر رژیم استبدادی و وابسته پهلوی درخاک این کشور به ترکتازی پرداخت .
پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357 و تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران ،ماحصل بغض فرو خورده ملتی بود که بیش از یک قرن از استعمار و استضعاف اجانب زخم بسیارخورده بود و مهر پایانی بر حاکمیت مطلق استعماری در ایران بود.
ماهیت استعمار ستیزی انقلاب اسلامی ایران بود به سرعت مورد توجه مستضعفان جهان قرار گرفت و به تعبیر معمار کبیر انقلاب«اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب دیدگان عزیز، این شهیدان زنده است و مورد امید میلیونها مسلمانان و مستضعفان جهان است،به قدری است که ارزیابی آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است.»
نظام نوپای جمهوری اسلامی برغم آن که زخمهای کهنه ای از دوران سیاه حاکمیت دو دولت مستکبر انگلیس و آمریکا برتن داشت ، اما در سیاست های کلان خارجی خود بجز دو رژیم نژادپرست صهیونیستی و رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی ، بنا را بر تعامل با همه کشورها براساس سیاست نه شرقی و نه غربی گذاشت . این سیاست کلان حتی دشمنان عنودی مانند آمریکا و انگلیس – و کشورهایی بادشمنی کمتر ، مانند شوروی سابق - را هم شامل می شد .
انگلیس و آمریکا ، بجای بهره گیری منطقی از سماحت نظام جمهوری اسلامی و برقراری رابطه ای براساس احترام متقابل ، سیاست های خصمانه شان را عمق ، و شدت و شتاب بیشتری دادند . حمایت تمام عیار سیاسی و مالی و لجستیکی از گروهک های مسلح وابسته به غرب برای راه اندازی جنگ داخلی تا پشتیبانی گسترده از رژیم بعثی عراق برای تحمیل جنگ هشت ساله ، و پناه دادن و حمایت از گروهک های تروریستی ، گوشه ای اندک از رفتار این دو دولت مستکبر علیه ملت ایران طی دوسه سال ابتدایی عمر نظام جمهوری اسلامی بوده ؛ که البته با گذشت بیش از سی و پنج سال هنوز ادامه دارد و در ماجراهایی همچون پرونده فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران ، و فتنه های براندازانه سال های 78 و 88 رخ نشان داده است . تنها واکنش انقلاب اسلامی ، فتح لانه سفارتخانه آمریکا در تهران و افشای ماهیت جاسوسی فعالیت های این مرکز بظاهر دیپلماتیک بود ، که البته در جای خود دستاوردی عظیم برای همه انقلابیون و آزادگان جهان محسوب می شد .
اما ، در تمام این ماجراها ، رهبری و ملت ایران متانت خویش را حفظ نمود و به افشای ماهیت استکباری غرب به رهبری آمریکا و دستیاری انگلیس اکتفا کرد . در مقابل ، اقدامات شدید سخت افزاری و نرم افزاری فراوانی از لشکرکشی به طبس تا قطع روابط سیاسی و تحریم های سنگین اقتصادی، و ... از سوی هر دو دولت یادشده علیه ایران صورت گرفته که به طرز روزافزونی، سیر تصاعدی داشته است.
در سوی مقابل ، رهبری مورد اعتماد عمومی نظام با وجود آن که هرگز پیشگام در قطع یا کاهش روابط با آمریکا و انگلیس نبوده ، براساس شناخت عمیق از ماهیت سلطه طلب آنها ، از پدیده ای مانند قطع یک سویه روابط استقبال کرده و آن را در جهت منافع و مصالح نظام و ملت دانسته است .
جمله معروف حضرت امام(ره) پس از اعلان یک سویه قطع روابط سیاسی توسط دولت جیمی کارتر، برتارک تاریخ ایران و انقلاب اسلامی برای همیشه حک شده است که بدین مضمون فرمودند : «رابطه ما با آمریکا رابطه گرگ و میش است . الهی این رابطه قطع بشود . تا آمریکا آدم نشود ، ما با او رابطه ای نخواهیم داشت .»
و در حقیقت ، راهبردکلان سیاست خارجی ترسیم شده توسط رهبری نظام جمهوری اسلامی در رابطه با آمریکا و انگلیس ، برگرفته از همین کلام قرآنی رهبر کبیر انقلاب است .
برغم این همه دشمنی – و حتی برغم اقدام یک جانبه آمریکا برای قطع روابط ، و اقدام یکجانبه انگلیس برای کاهش سطح روابط سیاسی با ایران – این دو دولت درتمام سی سال گذشته بر ادامه روابط (البته بدون ذره ای کاستن از حجم اقدامات خصمانه) تاکید ویژه داشته اند . و گاه اقرار کرده اند که برای اطلاع دقیق از فضای اجتماعی – سیاسی داخل کشور در جهت برنامه ریزی مناسب برای تداوم اقدامات خصمانه و براندازانه ، به وجود روابط سیاسی در سطح بالا نیاز مبرم دارند .
مع الاسف در داخل کشور ایران و در میان کارگزاران نظام هم درمقاطعی کسانی پیدا شده اند که برغم سیاست های کلی نظام و صرفاً از سر خوش خیالی های – یا شاید هم ، منافع - شخصی و گروهی ، با نگاهی ساده انگارانه و خوش بینانه ، در جهت برقراری یا ارتقای روابط گام برداشته اند . و با کمال تاسف در این مسیر پرخطر ، گاه به دام هایی همچون دور زدن نظرات نظام و پنهان کردن مسائل از ملت و ولی نعمتان خود در غلتیده اند . بازهم متاسفانه و در نهایت، در این مسیر اغلب با رفتارهای غیرصادقانه و در مواردی خصمانه از سوی طرف غربی مواجه شده اند ، و بازهم به نظر نمی رسد عبرت گرفته باشند . نمونه های بسیاری از این دست رفتارها درتاریخ نظام جمهوری اسلامی ثبت شده که شاید برای متولیان نگاهی دوباره به آنها ضروری به نظر می رسد .
در سوی دیگر این میدان جهت گیری های صریح امام و رهبر معظم انقلاب درخصوص بی اعتمادی محض به غربیان مستکبری همچون آمریکا و انگلیس و بی فایده دانستن هرنوع تلاش برای جلب اعتماد آنان و رفع مشکلات پیش روی کشور از این طریق، گر چه در موارد زیادی تحت الشعاع سیاست اصولی آن رهبری مبنی بر حمایت از دولت های جمهوری اسلامی و دادن اجازه برای اجرای سیاست هایشان در چارچوب سیاست های کلی قرار گرفته است اما در نهایت کار حقیقت عریان شده و «دست چدنی از دست کش مخملین» بیرون آمده و ملت بیش از پیش به نعمت ولایت منعم گردیدند.
امام خمینی(ره) که جلودار استکبار ستیزی در قرن معاصر بوده اند و نام شریفشان در تاریخ بعنوان «بت شکن» ثبت و ضبط گردیده است بیش از ۴۰۰۰ بار از آمریکا نام برده‌اند که با مطالعه کل آنها باید نظر ایشان را کشف نمود. ایشان قبل از شروع نهضت شان، چند بار از آمریکا نام برده‌اند که ظاهراً به وجه سیاسی آن ارتباطی ندارد ولی در دوم آذر ۴۱ وقتی معلوم شد که قرار است طرح رستو - کندی که طرحی آمریکایی برای ایران بود به اجرا درآید، امام در هر فرصتی سعی کردند، در این مورد روشنگری کنند و آنچه منجر به تبعید امام به ترکیه شد مخالفت ایشان با کاپیتولاسیون یعنی قضاوت کنسولی در مورد آمریکایی‌ها بود. در آن زمان امام این نکته را در مورد آمریکا دریافته بودند که آمریکا در سیاست خارجی به مردم جهان سوم به صورت تحقیرآمیزی می‌نگرد و هر نوع وحشی‌گری را برای خود در مقابل آنها مجاز می‌داند.
در طول نهضت این موضوع بیشتر عیان شد و پس از انقلاب نیز اکثر غائله‌هایی که در کشور رخ می‌داد بالاخره رد پای آمریکایی‌ها در آن دیده می‌شد. همچنین دست‌اندازی آمریکایی‌ها در دیگر کشورهای مسلمان نیز امر غیر قابل انکاری بود که نمونه آنها را هنوز در عراق، افغانستان، لیبی، مصر و سوریه می‌توان مشاهده کرد؛ لذا امام به آمریکا لقب شیطان بزرگ دادند و دربرابر ابراز علاقه گاه و بیگاه برخی چهره ها و گروههای سیاسی برای ایجاد یا عادی سازی رابطه با این کشور ، واکنش های غالباً تندی نشان دادند . اینها فقط چند نمونه از آنهمه است :
-«ما روابط با آمریکا میخواهیم چه بکنیم، روابط ما با آمریکا، روابط یک مظلوم با یک ظالم است. روابط یک غارت شده با یک غارتگر است. ما می خواهیم چه کنیم ؟ آنهامیل دارند، که باما روابط، آنها احتیاج دارندکه با ما روابط داشته باشند، ما چه احتیاجی به آمریکا داریم؟ آمریکا آن طرف دنیاست . آنها می خواهند که بازار داشته باشند اینجا، آنها باز طمع دارند که نفت ما را بخورند» (صحیفه نور، ج ۶، ص ۵۷).
-«شرافتی نیست رابطه داشتن با امثال آمریکا، دولت آمریکا یک شرافت انسانی مع الاسف الآن ندارد که ما بخواهیم به واسطه آن شرافت انسانی اش با آن رابطه داشته باشیم . دولت آمریکا این است که دارید می بینید که مظلوم را- دارد- در هر جا پیدا می کند پوست می کند، هر جا بتواند می رود و بمب سرشان می ریزد، هر چه بتواند ذخائر ملّت ها را می برد، ما بخواهیم روابط با اینها داشته باشیم ؟ بهتر این است که ما با اینها روابط نداشته باشیم ، بهتر این است با آنهائی که می خواهند ما را بچاپند رابطه نداشته باشیم»(صحیفه نور، ج ۱۱، ص ۳۵).
-«یک دسته ای نصیحت کنند ما را که شما باید صلح بکنید، این مال ضعف است، آن اشخاص ضعیفی که همیشه در دام آمریکا بودند یا امثال اینها از این مسایل میگویند لکن ما تازه خارج شدیم از این دام، دوباره حاضر نیستیم وارد بشویم، ملّت ما حاضر نیست به این که دوباره در این دام وارد بشود»(صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۹۰).
-«آری اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند ما ضعیف، آنها ولی و قیم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها، نه یک ایران با هویت ایرانی- اسلامی...»(صحیفه امام ، ج ۱۲ ، ص ۰۹).
«در پی برقراری تماس تلفنی اوباما با جناب آقای روحانی رئیس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران بنیاد تبیین اندیشه های امام خمینی(ره) در دانشگاه ها بیانیه ای برای تنویر افکار عمومی درباره نحوه مواجهه با آمریکا از نگاه امام خمینی شرح صادر کرد. در بخشی از بیانیه مذکور چنین آمده است : «... درخردادماه سال ۶۷ پروژه ای با هدف فریب آمریکا در وزارت اطلاعات طراحی شد و امام(ره) در خصوص اجرای این طرح چهار شرط اساسی را بیان فرمودند: الف) باید همیشه در دل همه دست اندرکاران به خصوص شما که مسئولیت این فریب را بر عهده گرفته اید، بغض و کینه آمریکا محفوظ باشد. (این مساله مهمی است) چرا که آنها و سایر ابرقدرت ها و قدرت ها به تنها چیزی که فکر می‌کنند نابودی اسلام و قرآن و انقلاب اسلامی است. ب) توجه کنید که آنها در زمینه های مختلف دارای سابقه می باشند، یک مرتبه کار به جایی نرسد که متوجه شوید به جای این که شما می خواهید آن ها را فریب دهید، آنها شما را فریب داده‌اند. ج) به صورتی حرکت کنید که در هر لحظه که تصمیم داشتید توان بازگو کردن مساله را صادقانه برای مردم داشته باشید. د) کسانی را که دنبال این گونه ماموریت ها می فرستید، دارای ظرفیت لازم باشند که خدای نکرده عکس آنچه را که می خواهید، حاصل نگردد»(سایت خبری تحلیلی خط امام).
در پایان و با توضیحات ذکر شده یاد آوری این نکته به مسئولان ضروری است که ملت ایران که در ۳۶ سال گذشته با هدایت رهبری خود همواره پرچم دار مبارزه با استکبار و سلطه بوده است و از این راه و به حق امید و الهام بخش ملت های مستضعف و رنج کشیده قرار گرفته است هیچ گاه امید به رابطه با آمریکا و سایر هم پیمانانش (که تاریخ گواه نیت استعماری و پلید شان در رابطه با کشورهای دیگر است) نبسته و دادن این نسبت ها به این ملت بیدار ظلمی مظاعف است.
* سید حمید طباطبایی
در تاریخ معاصر ایران ، نقش و حضور برخی کشورها از بقیه پررنگ تر بوده و مع الاسف این نقش ها دراغلب مواقع ، منفی و دشمنانه بوده است . در میان این دسته از کشورها ، نقش دو کشور انگلستان و آمریکا مخربتر و کینه توزانه تر از همه رخ نموده است . دولت انگلستان از بیش از دوسده قبل سیاست های پیگیر سیاست های استعماری اش درایران بوده که دردو مقطع حساس انقلاب عدالتخواهی ملت به رهبری علمای دین(مشهور به نهضت مشروطیت) و نهضت ملی شدن صنعت نفت به اوج خود رسید . دولت آمریکا نیز همزمان با نهضت ملی شدن صنعت نفت جای پای استعمارگرانه اش را در ایران بازکرد و تا پایان عمر رژیم استبدادی و وابسته پهلوی درخاک این کشور به ترکتازی پرداخت .
پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) در سال 1357 و تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران ،ماحصل بغض فرو خورده ملتی بود که بیش از یک قرن از استعمار و استضعاف اجانب زخم بسیارخورده بود و مهر پایانی بر حاکمیت مطلق استعماری در ایران بود.
ماهیت استعمار ستیزی انقلاب اسلامی ایران بود به سرعت مورد توجه مستضعفان جهان قرار گرفت و به تعبیر معمار کبیر انقلاب«اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستاورد میلیونها انسان ارزشمند و هزاران شهید جاوید آن و آسیب دیدگان عزیز، این شهیدان زنده است و مورد امید میلیونها مسلمانان و مستضعفان جهان است،به قدری است که ارزیابی آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است.»
نظام نوپای جمهوری اسلامی برغم آن که زخمهای کهنه ای از دوران سیاه حاکمیت دو دولت مستکبر انگلیس و آمریکا برتن داشت ، اما در سیاست های کلان خارجی خود بجز دو رژیم نژادپرست صهیونیستی و رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی ، بنا را بر تعامل با همه کشورها براساس سیاست نه شرقی و نه غربی گذاشت . این سیاست کلان حتی دشمنان عنودی مانند آمریکا و انگلیس – و کشورهایی بادشمنی کمتر ، مانند شوروی سابق - را هم شامل می شد .
انگلیس و آمریکا ، بجای بهره گیری منطقی از سماحت نظام جمهوری اسلامی و برقراری رابطه ای براساس احترام متقابل ، سیاست های خصمانه شان را عمق ، و شدت و شتاب بیشتری دادند . حمایت تمام عیار سیاسی و مالی و لجستیکی از گروهک های مسلح وابسته به غرب برای راه اندازی جنگ داخلی تا پشتیبانی گسترده از رژیم بعثی عراق برای تحمیل جنگ هشت ساله ، و پناه دادن و حمایت از گروهک های تروریستی ، گوشه ای اندک از رفتار این دو دولت مستکبر علیه ملت ایران طی دوسه سال ابتدایی عمر نظام جمهوری اسلامی بوده ؛ که البته با گذشت بیش از سی و پنج سال هنوز ادامه دارد و در ماجراهایی همچون پرونده فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران ، و فتنه های براندازانه سال های 78 و 88 رخ نشان داده است . تنها واکنش انقلاب اسلامی ، فتح لانه سفارتخانه آمریکا در تهران و افشای ماهیت جاسوسی فعالیت های این مرکز بظاهر دیپلماتیک بود ، که البته در جای خود دستاوردی عظیم برای همه انقلابیون و آزادگان جهان محسوب می شد .
اما ، در تمام این ماجراها ، رهبری و ملت ایران متانت خویش را حفظ نمود و به افشای ماهیت استکباری غرب به رهبری آمریکا و دستیاری انگلیس اکتفا کرد . در مقابل ، اقدامات شدید سخت افزاری و نرم افزاری فراوانی از لشکرکشی به طبس تا قطع روابط سیاسی و تحریم های سنگین اقتصادی، و ... از سوی هر دو دولت یادشده علیه ایران صورت گرفته که به طرز روزافزونی، سیر تصاعدی داشته است.
در سوی مقابل ، رهبری مورد اعتماد عمومی نظام با وجود آن که هرگز پیشگام در قطع یا کاهش روابط با آمریکا و انگلیس نبوده ، براساس شناخت عمیق از ماهیت سلطه طلب آنها ، از پدیده ای مانند قطع یک سویه روابط استقبال کرده و آن را در جهت منافع و مصالح نظام و ملت دانسته است .
جمله معروف حضرت امام(ره) پس از اعلان یک سویه قطع روابط سیاسی توسط دولت جیمی کارتر، برتارک تاریخ ایران و انقلاب اسلامی برای همیشه حک شده است که بدین مضمون فرمودند : «رابطه ما با آمریکا رابطه گرگ و میش است . الهی این رابطه قطع بشود . تا آمریکا آدم نشود ، ما با او رابطه ای نخواهیم داشت .»
و در حقیقت ، راهبردکلان سیاست خارجی ترسیم شده توسط رهبری نظام جمهوری اسلامی در رابطه با آمریکا و انگلیس ، برگرفته از همین کلام قرآنی رهبر کبیر انقلاب است .
برغم این همه دشمنی – و حتی برغم اقدام یک جانبه آمریکا برای قطع روابط ، و اقدام یکجانبه انگلیس برای کاهش سطح روابط سیاسی با ایران – این دو دولت درتمام سی سال گذشته بر ادامه روابط (البته بدون ذره ای کاستن از حجم اقدامات خصمانه) تاکید ویژه داشته اند . و گاه اقرار کرده اند که برای اطلاع دقیق از فضای اجتماعی – سیاسی داخل کشور در جهت برنامه ریزی مناسب برای تداوم اقدامات خصمانه و براندازانه ، به وجود روابط سیاسی در سطح بالا نیاز مبرم دارند .
مع الاسف در داخل کشور ایران و در میان کارگزاران نظام هم درمقاطعی کسانی پیدا شده اند که برغم سیاست های کلی نظام و صرفاً از سر خوش خیالی های – یا شاید هم ، منافع - شخصی و گروهی ، با نگاهی ساده انگارانه و خوش بینانه ، در جهت برقراری یا ارتقای روابط گام برداشته اند . و با کمال تاسف در این مسیر پرخطر ، گاه به دام هایی همچون دور زدن نظرات نظام و پنهان کردن مسائل از ملت و ولی نعمتان خود در غلتیده اند . بازهم متاسفانه و در نهایت، در این مسیر اغلب با رفتارهای غیرصادقانه و در مواردی خصمانه از سوی طرف غربی مواجه شده اند ، و بازهم به نظر نمی رسد عبرت گرفته باشند . نمونه های بسیاری از این دست رفتارها درتاریخ نظام جمهوری اسلامی ثبت شده که شاید برای متولیان نگاهی دوباره به آنها ضروری به نظر می رسد .
در سوی دیگر این میدان جهت گیری های صریح امام و رهبر معظم انقلاب درخصوص بی اعتمادی محض به غربیان مستکبری همچون آمریکا و انگلیس و بی فایده دانستن هرنوع تلاش برای جلب اعتماد آنان و رفع مشکلات پیش روی کشور از این طریق، گر چه در موارد زیادی تحت الشعاع سیاست اصولی آن رهبری مبنی بر حمایت از دولت های جمهوری اسلامی و دادن اجازه برای اجرای سیاست هایشان در چارچوب سیاست های کلی قرار گرفته است اما در نهایت کار حقیقت عریان شده و «دست چدنی از دست کش مخملین» بیرون آمده و ملت بیش از پیش به نعمت ولایت منعم گردیدند.
امام خمینی(ره) که جلودار استکبار ستیزی در قرن معاصر بوده اند و نام شریفشان در تاریخ بعنوان «بت شکن» ثبت و ضبط گردیده است بیش از ۴۰۰۰ بار از آمریکا نام برده‌اند که با مطالعه کل آنها باید نظر ایشان را کشف نمود. ایشان قبل از شروع نهضت شان، چند بار از آمریکا نام برده‌اند که ظاهراً به وجه سیاسی آن ارتباطی ندارد ولی در دوم آذر ۴۱ وقتی معلوم شد که قرار است طرح رستو - کندی که طرحی آمریکایی برای ایران بود به اجرا درآید، امام در هر فرصتی سعی کردند، در این مورد روشنگری کنند و آنچه منجر به تبعید امام به ترکیه شد مخالفت ایشان با کاپیتولاسیون یعنی قضاوت کنسولی در مورد آمریکایی‌ها بود. در آن زمان امام این نکته را در مورد آمریکا دریافته بودند که آمریکا در سیاست خارجی به مردم جهان سوم به صورت تحقیرآمیزی می‌نگرد و هر نوع وحشی‌گری را برای خود در مقابل آنها مجاز می‌داند.
در طول نهضت این موضوع بیشتر عیان شد و پس از انقلاب نیز اکثر غائله‌هایی که در کشور رخ می‌داد بالاخره رد پای آمریکایی‌ها در آن دیده می‌شد. همچنین دست‌اندازی آمریکایی‌ها در دیگر کشورهای مسلمان نیز امر غیر قابل انکاری بود که نمونه آنها را هنوز در عراق، افغانستان، لیبی، مصر و سوریه می‌توان مشاهده کرد؛ لذا امام به آمریکا لقب شیطان بزرگ دادند و دربرابر ابراز علاقه گاه و بیگاه برخی چهره ها و گروههای سیاسی برای ایجاد یا عادی سازی رابطه با این کشور ، واکنش های غالباً تندی نشان دادند . اینها فقط چند نمونه از آنهمه است :
-«ما روابط با آمریکا میخواهیم چه بکنیم، روابط ما با آمریکا، روابط یک مظلوم با یک ظالم است. روابط یک غارت شده با یک غارتگر است. ما می خواهیم چه کنیم ؟ آنهامیل دارند، که باما روابط، آنها احتیاج دارندکه با ما روابط داشته باشند، ما چه احتیاجی به آمریکا داریم؟ آمریکا آن طرف دنیاست . آنها می خواهند که بازار داشته باشند اینجا، آنها باز طمع دارند که نفت ما را بخورند» (صحیفه نور، ج ۶، ص ۵۷).
-«شرافتی نیست رابطه داشتن با امثال آمریکا، دولت آمریکا یک شرافت انسانی مع الاسف الآن ندارد که ما بخواهیم به واسطه آن شرافت انسانی اش با آن رابطه داشته باشیم . دولت آمریکا این است که دارید می بینید که مظلوم را- دارد- در هر جا پیدا می کند پوست می کند، هر جا بتواند می رود و بمب سرشان می ریزد، هر چه بتواند ذخائر ملّت ها را می برد، ما بخواهیم روابط با اینها داشته باشیم ؟ بهتر این است که ما با اینها روابط نداشته باشیم ، بهتر این است با آنهائی که می خواهند ما را بچاپند رابطه نداشته باشیم»(صحیفه نور، ج ۱۱، ص ۳۵).
-«یک دسته ای نصیحت کنند ما را که شما باید صلح بکنید، این مال ضعف است، آن اشخاص ضعیفی که همیشه در دام آمریکا بودند یا امثال اینها از این مسایل میگویند لکن ما تازه خارج شدیم از این دام، دوباره حاضر نیستیم وارد بشویم، ملّت ما حاضر نیست به این که دوباره در این دام وارد بشود»(صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۹۰).
-«آری اگر ملت ایران از همه اصول و موازین اسلامی و انقلابی خود عدول کند و خانه عزت و اعتبار پیامبر و ائمه معصومین - علیهم السلام- را با دست های خود ویران نماید آن وقت ممکن است جهانخواران او را به عنوان یک ملت ضعیف و فقیر و بی فرهنگ به رسمیت بشناسند ولی در همان حدی که آنها آقا باشند ما نوکر، آنها ابرقدرت باشند ما ضعیف، آنها ولی و قیم باشند ما جیره خوار و حافظ منافع آنها، نه یک ایران با هویت ایرانی- اسلامی...»(صحیفه امام ، ج ۱۲ ، ص ۰۹).
«در پی برقراری تماس تلفنی اوباما با جناب آقای روحانی رئیس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران بنیاد تبیین اندیشه های امام خمینی(ره) در دانشگاه ها بیانیه ای برای تنویر افکار عمومی درباره نحوه مواجهه با آمریکا از نگاه امام خمینی شرح صادر کرد. در بخشی از بیانیه مذکور چنین آمده است : «... درخردادماه سال ۶۷ پروژه ای با هدف فریب آمریکا در وزارت اطلاعات طراحی شد و امام(ره) در خصوص اجرای این طرح چهار شرط اساسی را بیان فرمودند: الف) باید همیشه در دل همه دست اندرکاران به خصوص شما که مسئولیت این فریب را بر عهده گرفته اید، بغض و کینه آمریکا محفوظ باشد. (این مساله مهمی است) چرا که آنها و سایر ابرقدرت ها و قدرت ها به تنها چیزی که فکر می‌کنند نابودی اسلام و قرآن و انقلاب اسلامی است. ب) توجه کنید که آنها در زمینه های مختلف دارای سابقه می باشند، یک مرتبه کار به جایی نرسد که متوجه شوید به جای این که شما می خواهید آن ها را فریب دهید، آنها شما را فریب داده‌اند. ج) به صورتی حرکت کنید که در هر لحظه که تصمیم داشتید توان بازگو کردن مساله را صادقانه برای مردم داشته باشید. د) کسانی را که دنبال این گونه ماموریت ها می فرستید، دارای ظرفیت لازم باشند که خدای نکرده عکس آنچه را که می خواهید، حاصل نگردد»(سایت خبری تحلیلی خط امام).
در پایان و با توضیحات ذکر شده یاد آوری این نکته به مسئولان ضروری است که ملت ایران که در ۳۶ سال گذشته با هدایت رهبری خود همواره پرچم دار مبارزه با استکبار و سلطه بوده است و از این راه و به حق امید و الهام بخش ملت های مستضعف و رنج کشیده قرار گرفته است هیچ گاه امید به رابطه با آمریکا و سایر هم پیمانانش (که تاریخ گواه نیت استعماری و پلید شان در رابطه با کشورهای دیگر است) نبسته و دادن این نسبت ها به این ملت بیدار ظلمی مظاعف است.
* سید حمید طباطبایی
