کد خبر 47581
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۳:۴۲

به گزارش مشرق، پاييز سال ???? سريال مختارنامه با وضعيت جالبي روبرو شده بود. بعد از حضور رييس جمهور در دکورهاي شهر مکه و بازتاب رسانه?اي اين موضوع گروه زيادي از مسوولان، مديران، مردم عادي و... براي بازديد از پشت صحنه مختارنامه ابراز تمايل کرده بودند. بخش عمده?اي از اين مراجعان نيز از «سازمان صدا و سيما» بودند. کار در مرحله حساسي بود و برآوردن خواسته?هاي اين افراد کار ساده?اي نبود. ميرباقري تاکيد داشت هيچ تصوير و عکسي از دکورهاي مکه تا پيش از پخش اين صحنه?ها منتشر نشود. اين حساسيت به دقت از سوي روابط عمومي و گروه توليد دنبال مي?شد. علتش هم اين بود که فيلمبرداري اين صحنه?ها دقيقا با موسم حج همزمان شده بود و هر نوع تصويري از اين صحنه?ها مي?توانست براي مختارنامه حاشيه ساز شود و اين تصور را در اذهان وهابي?ها ايجاد کند که «ايراني?ها همزمان با حج کعبه?اي ساخته و مراسم حج راه انداخته?اند»!!!

روزي با محمود فلاح کنار کعبه ايستاده بوديم و به ميهماناني نگاه مي?کرديم که به پشت صحنه مختارنامه آمده بودند و با لذت فراوان دکورهاي مکه را نگاه مي?کردند. در نهايت وقتي اين گروه براي گرفتن عکس يادگاري کنار هم جمع شدند، خطاب به فلاح گفتم: «مختار شبيه قاب عکسي شده که خيلي?ها دوست دارند خودشان را وارد آن کنند و در عکس يادگاري پاياني حضور داشته باشند» خنديد و گفت: «از اين به بعد هم تازه بيشتر مي?شه و ممکنه با فشار ديگران ما از اين قاب عکس خارج بشيم و بريم کنار»

ماجراي «قاب عکس مختار» و «عکس يادگاري انداختن با مختار» از آن به بعد تبديل به يک ضرب المثل شد. خيلي روزها وقتي با فلاح صحبت مي?کردم، مي?گفتم: « يه عده اي دارن ميان برن تو قاب، منم مي رم احمد آباد بالاي سر کار باشم» او هم مي?خنديد و مي?گفت: «مي?ترسم فشار براي قرار گرفتن توي اين قاب اونقدر زياد بشه که من و داوود {ميرباقري} هم مجبور بشيم بريم بيرون قاب»

اين ماجرا در ادامه توليد مختارنامه هم تکرار شد. هر روز فشار بيشتري براي ورود آدم?هاي جديد به اين قاب عکس احساس مي?شد. در زمان بسته شدن عنوان بندي پاياني اين فشار اندکي «کمر شکن» شد. خيلي?ها دوست داشتند نام آن?ها بي دليل و همين طوري در عنوان بندي پاياني قرار بگيرد، اما با درايت مسوولان پروژه اين اتفاق رخ نداد. حالا اين روزها که مراسم?هايي به بهانه تقدير از دست اندرکاران سريال مختارنامه برپا مي?شود، فشارها براي قرار گرفتن در اين قاب و کادر عکس به جايي رسيده که ديگر به جز «بازيگران» ـ که حضورشان براي زيبا شدن عکس يادگاري الزامي است ـ کمتر پيش مي?آيد تا عوامل پشت صحنه?اي که در طول اين سال?ها در مختارنامه حضور داشتند به مراسم?هاي اينچنيني دعوت شوند و در فهرست تقديرها قرار بگيرند. حتي مسوولان فرهنگي و فرهنگ دوست، حاضر نيستند تا دعوت نامه?اي خشک و خالي که از يک پاکت نامه و يک برگ کاغذ تشکيل شده را براي اين عوامل پشت صحنه ارسال کنند. روز گذشته هم «محمد بيرانوند» يکي از نويسندگان سريال مختارنامه که براي اين کار انرژي فراواني گذاشت، نسبت به بروز چنين رفتاري و ناديده گرفتن حق عوامل پشت صحنه در چنين مراسم?هايي گلايه کرد. گلايه?هاي زيادي هم از سوي ديگر دست اندرکاران سريال به من به عنوان مدير روابط عمومي منتقل شد. چه مي?توان کرد وقتي درک برخي مراکز از ساخته شدن يک سريال فقط «بازيگران» آن است و تصور نمي?کنند ممکن است سريال طراح چهره پردازي، طراح صحنه، برنامه ريز، دستيار کارگردان، مدير توليد، مدير تدارکات، دستيار تدارکات، سازنده موسيقي متن، صداگذار و... هم داشته باشد؟! شايد آن?ها مختارنامه را فقط از جايي مي?بينند که بازيگران وارد سريال مي?شوند، شايد هيچ وقت عنوان?بندي آغاز و پايان سريال را نديده?اند، شايد حتي براي گرفتن عکس يادگاري هم به پشت صحنه مختارنامه نيامده?اند؛ وگرنه چطور مي شود مراسمي برگزار کرد که عنوان تقدير از عوامل "سريال مختارنامه "را داشته باشد و تنها کساني که در آن جاي ندارند، «عوامل مختارنامه» باشند؟!

رضا استادي: مدير روابط عمومي سريال مختارنامه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس