کرده ای باز، دهان، درّه به «هَل مِن» خوانی
چقدر شاه شغالان جهان نادانی!
گر نبندی زغن شوم دهان از یاوه
پاسخت سخت و خشن میشود و میدانی
رونما گر بشود شعله خشمم لولو!
مطمئن باش که بازنده این میدانی
اگرت فهم در آن قلب مسوّد باشد
شیر را از خطر موش نمیترسانی
تو پدر جد اباطیل، پدر خوانده جبن
تو! ابوجهل، ابوشرک، ابوسفیانی
کمی آنسو تر از این ورطه «خبیث اردوغان»
رفته برپا بکند سلطنت عثمانی!
میرسد صبح و در آن روز به امید خدا
منقرض میشود این سلسله شیطانی