گروه بینالملل مشرق- مراسم حج امسال با بیش از هزار نفر کشته، خونینترین مراسم حج در طول چندصد سال اخیر بود. سقوط جرثقیل در مسجدالحرام، فاجعه مشکوک منا، و آتش گرفتن چادرهای برخی حجاج، همه نشان داد که حکومت سعودی قادر نیست امنیت جانی حجاج را طی مراسم حج تأمین کند. پادشاه سعودی خود را خادمالحرمین معرفی میکند، اما امسال آنقدر مشغول کمک به تروریستها در سوریه و بمباران مردم بیدفاع یمن بود که مهمانهای حرمین شریفین را به کل از یاد برد. با این حال، بررسی سابقه برگزاری مراسم حج نشان میدهد بیکفایتی، فقط مختص "خادمالحرمین" جدید نیست.
خبرنگار بینالملل مشرق در خصوص تاریخچه و وضعیت کنونی خاندان آلسعود، تسلط این خاندان بر اماکن مقدس مسلمانان، و حادثه منا با "ظفر بنگاش" مدیر "مؤسسه تفکر معاصر اسلامی" مستقر در کانادا و عضو هیأت دبیره "مجله خبری هلال بینالمللی" گفتگو کرده است. متن مصاحبه مشرق با این متخصص حوزه عربستان به شرح زیر است.
دکتر "ظفر بنگاش" مدیر مؤسسه تفکر معاصر اسلام
و کارشناس مسائل جهان اسلام
سؤال:: لطفاً درباره مؤسسه و کتاب اخیرتان درباره پادشاهی سعودی بیشتر توضیح بدهید.
"مؤسسه تفکر معاصر اسلامی" درباره چند موضوع به طور تخصصی تحقیق میکند. اولین حوزه، انتشار اولین تفسیر قرآن است که مستقیماً به زبان انگلیسی نوشته میشود. تا کنون هشت جلد از این تفسیر کامل شده و جلد نهم هم تقریباً تکمیل شده است. حوزه دیگر کاری ما انتشار کتاب درباره سیره زندگی پیامبر اکرم است که تا کنون چندین کتاب در این زمینه منتشر کردهایم. حوزه دیگری که ما در آن کار تحقیقات و انتشار کتاب انجام میدهیم، تفکرات سیاسی و مسائل روز مسلمانان است.
کتاب اخیر من با عنوان "پادشاهی محکوم به فنای آل سعود" که ماه آوریل منتشر شد، یکی از همین زمینههایی است که ما روی آن تمرکز کردهایم، یعنی جلب توجه دنیای اسلام به اتفاقاتی که در کشورهای اسلامی میافتد. نوشتن این کتاب، دلایل مختلفی داشت، از جمله اینکه رژیم سعودی در چندین عمل نامشروع در دنیای اسلام دست داشته است: حمله و تصرف بحرین، حمایت از تکفیریهای عراق و سوریه، اخیراً هم حمله همهجانبه و بمباران یمن که فقیرترین کشور خاورمیانه است.
اگرچه کتاب من پیش از آغاز حمله عربستان به یمن تدوین شده بود، اما تحولات بعدی نشان دادهاند که همانطور که در کتاب من آمده، رژیم سعودی، هم در جبهه داخلی به خاطر انتقال قدرت از نسل قبلی به نسل بعدی، و هم در جبهه خارجی به خاطر شکستهای متعدد در سیاستهای منطقهای، با مشکلات جدی برای ادامه حاکمیت خود بر شبهجزیره عربستان مواجه است.
سؤال:: درباره محتوای کتاب هم لطفاً برایمان توضیح بدهید. چه چیزی با خواندن این کتاب، نصیب مخاطبان میشود؟
کتاب درباره برخی از سیاستهای ظالمانه و سرکوبگرانهای است که رژیم سعودی در درون این کشور اتخاذ کرده است. بیش از 40 هزار زندانی سیاسی در عربستان هست که به خاطر مخالفت با سیاستهای رژیم به زندان افتادهاند. در این کشور دو دسته قانون وجود دارد. یک دسته برای خاندان حاکم و طرفداران آنها یعنی ثروتمندان، و دسته دیگر برای فقرا. تعداد اعدامها و گردنزدنها در شش ماهه اول سال 2015 در عربستان از تعداد کل اعدامها و گردنزدنهای این کشور در سال 2014 بیشتر بوده است.
اعتراض به آمار بالای گردنزدن تبعههای خارجی در عربستان
این نشان میدهد که موج عظیمی از مخالفت علیه رژیم سعودی شکل گرفته است و حکومت این کشور را مجبور کرده تا سرکوب سخت این افراد را پیش بگیرد. در عین حال، سعودیها افراد بیگناه و فقیر را هم گردن میزنند، به خاطر اینکه از کشورهای جهان سوم و جنوب آسیا به این کشور آمدهاند و به جرائم مختلفی متهم شدهاند که هرگز مرتکب آنها نشدهاند. این یعنی کمپینی برای ارعاب مردم.
رژیم سعودی در مسیر انتقال قدرت به نسل بعدی با یک دو راهی جدی مواجه شده است. میبینید که ملک سلمان 80 سالش است و اصلاً وضعیت جسمی و روانی خوبی ندارد. دو نفر هستند که در حال حاضر عربستان را اداره میکنند. یکی "محمد بن نایف" ولیعهد و وزیر کشور است و دیگری، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع که پسر پادشاه کنونی است.
گزارشهای منتشر شده در خبرگزاریهای معتبر و شناختهشده نشان میدهد که شکافها و اختلافنظرهای شدید میان اعضای خاندان حاکم در خصوص اجرای سیاستهای خارجی رژیم وجود دارد. میان "محمد بن نایف" و "محمد بن سلمان"، کسی که بیشترین نقش را در تصمیمگیریها دارد، محمد بن سلمان است که جوان و بیتجربه است. او بود که حمله فاجعهبار به یمن را طراحی و مهندسی کرد که تا کنون هیچ دستاوردی برای سعودیها نداشته است. این مشکلات داخلی و خارجی نشان میدهد که رژیم سعودی نمیتواند مسیر کنونیاش را ادامه دهد. رفتهرفته مشخص میشود که سرنوشت خاندان حاکم سعودی، جنگی دائمی میان خودشان است که نهایتاً موجب پایان حکومت آلسعود بر شبهجزیره عربستان خواهد شد.
سؤال:: با توجه به شناختی که شما از عربستان سعودی دارید، به نظرتان واقعیت پشت فاجعه منا چه بود؟
آنچه در منا اتفاق افتاد، جنایتی هولناک بود که مسئولیت مستقیمش به عهده رژیم سعودی است. اگرچه سعودیها ادعا میکنند به حجاج خدمات میدهند، اما میبینیم سال به سال تعداد بیشتری از حجاج در حین مراسم حج کشته میشوند. تعداد کشتهها در حادثه امسال آنقدر زیاد بود که نه میتوان گفت دلیلش قضا و قدر بوده، آنطوری که "عبدالعزیز آل شیخ" مفتی اعظم عربستان گفته است، و نه میتوان گفت تقصیر حجاج بوده است، آنطوری که "خالد بن عبدالعزیز الفالح" وزیر بهداشت عربستان گفته است.
واقعیت این است که حفظ امنیت زائران خانه خدا مسئولیت مستقیم رژیم سعودی است. طبق اطلاعاتی که از حجاج حاضر در منا به دست آمده، ازدحام و حادثه در منا زمانی رخ داد که محمد بن سلمان ولیعهد وارد آن منطقه شد. اگرچه سعودیها منکر حضور محمد بن سلمان در منا نشدهاند، اما گفتهاند که دلیل حادثه این نبوده است. نکته این است که هرگاه یکی از اعضای خاندان حاکم سعودی در منطقهای حاضر میشود، نیروهای امنیتی این رژیم بلافاصله خیابانهای اطراف را میبندند. در این مورد هم به نظر میرسد همین اتفاق افتاده است. میتوان تصور کرد که وقتی جلوی راه دو میلیون نفر یا بیشتر را میگیرید، چه ازدحامی ممکن است رخ بدهد.
عبور کاروان ولیعهد عربستان یکی از دلایل احتمالی
وقوع فاجعه منا شمرده شده است
بنابراین رقبا در خاندان حاکم سعودی برای آنکه خودشان به قدرت برسند و روند انتقال قدرت را راحتتر طی کنند، جان میلیونها نفر را به خطر انداختند. این یعنی جنایت علیه بشریت و به طور خاص جنایت علیه مسلمانان، و نشان میدهد سعودیها هیچ ارزشی برای حق و حقوق و جان زائران قائل نیستند. حاضر هستند به خاطر منافع خاندان حاکم، زائران را به خطر بیندازند، در حالی که هدف از حج باید از بین بردن اختلافات میان مسلمانان باشد. بنابراین رژیم سعودی باید به خاطر جنایت علیه بشریت محکوم شود.
سؤال:: راههای متفاوتی برای نگاه به فاجع منا وجود دارد. یکی این است که بگوییم بیکفایتی و ضعف حکومت سعودی موجب حادثه منا شده است. از طرف دیگر گفته میشود این حادثه عمدی بوده و حکومت عربستان به دنبال ایجاد اختلاف میان اعراب با ایران بوده است. همچنین گفته میشود که عوامل خارجی مانند موساد در این اتفاق دست داشتهاند و میخواستهاند مقامات ایرانی حاضر در حج را بربایند.
بله در اینباره هم گزارشهایی منتشر شده است که نمیتوان آنها را انکار کرد. شکستهای عربستان در یمن و عراق و سوریه و غیره باعث شده تا این کشور به شدت تمایل داشته باشد تا کشورهای عربی را برای مقابله با ایران بسیج کند. این یک بخش ماجراست. همچنین میدانیم که ارتباط نزدیکی میان رژیم عربستان با رژیم صهیونیستی هست. چند ماه پیش ژنرال "انور عشقی" یکی از ژنرالهای بازنشسته سعودی در دیدار با دبیرکل وزارت خارجه اسرائیل در واشنگتن در برنامهای به مدیریت اندیشکده مؤسسه بروکینگز، علناً با او دست داد و دو طرف حمایت از طرف مقابل و دشمنی با ایران را اعلام کردند.
اینکه در حادثه منا بیش از 400 زائر ایرانی از جمله حدود 200 مقام ارشد کشته یا ناپدید شدهاند، نظریه دست داشتن سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل و موساد در این حادثه برای ربودن مقامات ایرانی را تقویت میکند. این مسئله فوقالعاده مشکوک است و نیاز به بررسی بسیار دقیقی دارد. قطعاً به سعودیها اعتمادی نیست که بخواهند این تحقیقات را انجام بدهند، چون خودشان در این ماجرا دست داشتهاند و حقیقت را نخواهند گفت. باید یک کمیته حقیقتیاب بینالمللی تشکیل شود تا همه شواهد از جمله فیلم دوربینهای امنیتی را بررسی کند. تا مشخص شود چه کسی در این ماجرا مقصر بوده است.
سؤال:: بعد از سخنرانی رهبر ایران و اینکه ایشان گفتند اگر ایران بخواهد به سعودیها پاسخ بدهد، این پاسخ سخت و خشن خواهد بود، دیدیم که سعودیها پیام تسلیتی صادر کردند. آیا این نشان از ترس سعودیها از سیاست خارجی ایران داشت؟
قطعاً عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از اجرای هرگونه تهدیدی که ممکن است بکنند، عاجز هستند. مثال یمن را در نظر بگیرید. یمن کشور بسیار فقیری است و از آن طرف دستکم ده یا دوازده کشور عربی در حمله به این کشور دست دارند، اما نتوانستهاند به اهداف خودشان برسند. در طرف مقابل بیانیهای که رهبر ایران امام خامنهای صادر کردند، بسیار محکم بود و سعودیها میدانند که رهبر ایران تهدید توخالی نمیکند، کلماتش را به دقت انتخاب میکند و هر چه بگوید، میتواند به آن عمل کند.
تهدید رهبر معظم انقلاب به اقدام سخت و خشن علیه عربستان
مقامات این کشور را وادار به عقبنشینی کرد
مشکل اینجا بود که عربستان در تحویل اجساد حجاج ایرانی همکاری نمیکرد و درباره مفقودین هم اطلاعات نمیداد. همچنین میدانیم که علیاکبر ولایتی مشاور رهبر هم بیانیهای صادر کرد مبنی بر اینکه حادثه منا بسیار مشکوک است، چون این همه زائر کشته شدهاند و اجساد آنها تحویل داده نمیشود و درباره مفقودین هم اطلاعاتی منتشر نمیگردد.
موضعی که ایران در قبال این مسئله گرفت، برای دادن پیام واضحی به سعودیها بود مبنی بر اینکه اولاً باید اطلاعات درباره سرنوشت دیپلماتهای ایرانی به دولت این کشور بدهند. و دوماً اینکه اگر بخواهند بیش از این از همکاری با ایران خودداری کنند، پیامدهای بسیار سختی را متحمل خواهند شد. دلیل صدور بیانیه تسلیت به مردم ایران توسط سعودیها هم همین بود.
سؤال:: به نظر شما راه جلوگیری از تکرار چنین حوادثی در آینده چیست؟
مؤسسه ما دهها سال است که راهحل این مسائل را ارائه داده است. مدیریت حج باید از سعودیها گرفته شود و به دست کمیتهای از علمای مجرب و لایق اسلامی سپرده شود و کمیتهای از مسلمانان متخصص در زمینه مدیریت جمعیت نیز به آنها کمک کنند. تا کنون تنها ایران از این ایده استقبال کرده است، اما دیگر کشورهای عربی از این راهحل حمایت نمیکنند، چون عربستان اکثر آنها را با پول خریده است.
وقتی مثلاً از مقامات پاکستانی در اینباره سؤال میکنید، میگویند بگذارید اول نتایج تحقیقات عربستان سعودی مشخص شود و بعد در اینباره نظر بدهیم. رئیسجمهور ترکیه هم همین حرفها را تکرار میکند. با این حال، اندونزی و مالزی به این مسئله اعتراض کردهاند. این مسئله صرفاً مختص کشورهای اسلامی نیست بلکه به همه مسلمانانی مربوط میشود که باید صدای خود را بلند کنند و از این فرصت بهره ببرند تا بتوانیم مدیریت حج را از دست سعودیها بگیریم.
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله هم چنین راهحلی را مطرح کرده است. به نظر من اگر همین نظریه، بیشتر میان مسلمانان پخش و تبلیغ شود، روز به روز مسلمانان بیشتری اهمیت این مسئله را درک خواهند کرد که باید کنترل حج از دست رژیم سعودی خارج شود و به متخصصین و علمای مسلمان سپرده شود که لیاقت این مدیریت را داشته باشند.