«بریکینگ بد» سریال تلویزیونی است که توسط وینس گیلیگان (Vince Gilligan) در 5 فصل برای شبکه AMC آمریکا ساخته شد و از سال 2008 تا 2013 از این شبکه پخش گردید که به شدت مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت و همچنین تحسین اکثر منتقدان سینمایی را برانگیخت.
وینس گیلیگان سازنده سریال «بریکینگ بد»
برای «بریکینگ بد» معانی مختلفی ترجمه شده مانند: "خلافکار شدن"، "شر به پا کردن"، "یاغیگری"، "قانون شکنی" و "زدن به سیم آخر"، حتی بازیگر نقش اول سریال «برایان کرانستون» در مورد این اسم گفته که در ایالتهای جنوبی آمریکا که سریال در آنجا ساخته شده از break bad به معنی "انحراف از مسیر اصلی" استفاده میکنند؛ اما در این یادداشت برای جلوگیری از رسیدن معنی غیردقیق به مخاطب از اسم اصلی یعنی «بریکینگ بد» استفاده گردیده است.
برای «بریکینگ بد» معانی مختلفی ترجمه شده مانند: "خلافکار شدن"، "شر به پا کردن"، "یاغیگری"، "قانون شکنی" و "زدن به سیم آخر".
داستان یک معلم شیمی ساده
داستان
«بریکینگ بد» مربوط به
دو سال آخر زندگی یک معلم شیمی پا به سن گذاشته به نام والتر وایت (برایان
کرانستون) است که به همراه همسرش اسکایلر (آنا گان) که فرزند دوم خود را باردار
است و همچنین پسرش به نام والتر. جونیور (آر.جی.میت) که در تکلم مشکل دارد و به
دلیل مشکلات مغزی دچار معلولیت جسمی است و با عصا راه میرود، در آلبوکرکی
نیومکزیکو در جنوب ایالات متحده آمریکا زندگی میکنند. والتر که برای تامین هزینه
خانواد علاوه بر تدریس در مدرسه در یک کارواش نیز مشغول به کار است، توسط پزشکان
متوجه بیماری سرطان ریه خود میشود که افق بیش از دو سال زندگی برای او متصور
نیستند.
شخصیت اصلی سریال والتر وایت به همراه همسر و پسر خود در «بریکینگ بد»
از زمانی که والتر متوجه نزدیکی پایان زندگی خود میشود، تامین امنیت مالی خانواده به اصلیترین دغدغهاش تبدیل میگردد و درست زمانی که باجناق خود هنک شریدر (دین نوریس) مامور مبارزه با مواد مخدر را در یک ماموریت همراهی میکند، شاگرد سابق خود به اسم جسی پینکمن (آرون پل) را میبیند که از دست ماموران فرار میکند و در آنجا به این فراست میافتد که به دنیای تولید و فروش مواد مخدر وارد شود. او پینکمن را تعقیب کرده و بعد از ملاقات او را تهدید میکند که یا با وی همکاری میکند و یا او را لو میدهد و در آخر پینکمن در برابر جمله والتر که به وی میگوید: «تو کاسبی بلدی و من هم شیمی را...» تسلیم میشود و به والتر کمک میکند که امپراطوری خود را در تولید ماده مخدر شیشه (متامفتامین) بنیانگذاری کند.
والتر به همراه شاگرد سابق خود جسی پینکمن امپراطوری خود را در تولید ماده مخدر شیشه (متامفتامین) بنیانگذاری میکند
عقدههای فروخفته، هایزنبرگ را بیدار میکند
شخصیت والتر وایت در طول سریال به کمک فلش بکهای داستان، نشان دهنده یک فرد بازنده و به اصطلاح غربیها یک فرد «لوزر» (Loser) است. لوزر یا بازنده در فرهنگ غرب به کسی گفته میشود که با از دست دادن چیزهای مهم زندگی در واقع از نردبان اجتماعی سقوط کرده است. والتر قبل از ازدواج با اسکایلر، عاشق زنی به نام "گرچن شوآرتز" بود و به همراه یکدیگر شرکتی را که ایده آن از والتر بود، تاسیس کرده بودند؛ اما در همان ایام معشوقه والتر با یکی از بهترین دوستان او ازدواج کردند و شرکت و ایده والتر را با خود بردند و شرکت نیز به درآمد بسیار بالایی نیز رسید. این اولین ضربه جدی در زندگی والتر بود؛ او از ازدواج با اسکایلر صاحب یک فرزند معلول نیز شد و به غیر از ناراحتی برای پسرش، همچنین باید بیتوجهی و به سخره گرفتن اطرافیانش مانند همسر و باجناق و.. را بابت ساده بودنش تحمل کند؛ در کنار این مشکلات، توسط صاحب کارواشی که در آن کار دوم میکند -در شغلي کم ارج و قرب نسبت به توانائيهايش- مورد ظلم واقع میشود اما با همه این اتفاقات سعی کرده بود که با درستکاری، سختکوشی، و... زندگی کند.
والتر
دارای عقدههای فرو خفتهای بوده که در سن 50 سالگی و زمانی که فکر میکند به آخر
خط رسیده، بیدار میشوند و حالا او میخواهد به سیم آخر بزند
اما وقتی در کنار این همه تحقیر در زندگی متوجه سرطان ریه خود میشود به طوری که دو سال دیگر بیشتر زنده نیست، غدۀ «هایزنبرگ» (Heisenberg) او به آرامی شروع به رشد کردن میکند. «هایزنبرگ» نام یک دانشمند فیزیکدانان قرن بیستم برندۀ نوبل فیزیک بود که والتر به عنوان اسم دنیای خلافکاری خود انتخاب کرده است.
با رشد غدۀ هایزنبرگ، والتر ظاهر خوب خود را حفظ میکند اما در واقع در طول زمان باطن وی به دست شخصیت «هایزنبرگ» او میافتد و هویت سابق والتر، مانع از برانگيختن سوءظن ديگران به او میگردد.
«هایزنبرگ» نام یک دانشمند فیزیکدانان بود که والتر به عنوان اسم دنیای خلافکاری خود انتخاب کرده است
محورهای مهم «بریکینگ بد»
گناه کردن با نیت خوب
موضوع تطهیر فعل گناه کردن در «بریکینگ بد» شاید در نظر مخاطب غربی به اندازه مخاطبان مسلمان اهمیت بالایی نداشته باشد اما به طور قطع مشروع جلوه دادن کار اشتباه و گناه با نیت اولیه خوب، اثر اجتماعی منفی در همان جامعه غربی نیز در پی خواهد داشت. والتر راه انحرافی یعنی تولید و توزیع ماده مخدر «شیشه» را برای نیت صحیح خود یعنی تامین امنیت مالی خانواده انتخاب میکند و بابت همین انحراف نیز به تباهی کشیده میشود؛ اما مسیر فرایند رسیدن والتر به آخر داستان یا همان تباهی برای مخاطب بسیار لذتبخش به تصویر کشیده شده است.
«بریکینگ بد» بارها مخاطب را به این فکر میاندازد که جمله «هدف وسیله را توجیه میکند» آن قدرها هم بد به نظر نمیرسد!
والتر در یک سیر تطور شخصیتی، از یک شخصیت بزدل به یک «هایزنبرگ» بیرحم اما بسیار قدرتمند تبدیل میشود و تا رسیدن به این قدرت، گناهان زیادی مرتکب میگردد و حتی تا حدی محیط اجتماعی مسبب گناهان و جنایتهای جدید والتر معرفی میشود؛ اما در واقع این جواز به گناه، بسیار برای والتر لذت بخش به تصویر کشیده میشود و او از این زندگی جدید در دنیای تبهکاران بسیار مسرور و راضی است. این رضایت والتر از زندگی پر از گناه و جنایت را میتوانید در لبخندی که در انتهای داستان در وسط آزمایشگاه تولید «شیشه» در حال مردن است، ببینید. «بریکینگ بد» بارها مخاطب را به این فکر میاندازد که جمله «هدف وسیله را توجیه میکند» آن قدرها هم بد به نظر نمیرسد!
مسیر فرایند رسیدن والتر به آخر داستان یا همان تباهی که با نیت خوب دست به گناه میزند، برای مخاطب بسیار لذتبخش به تصویر کشیده شده است
طغیان در برابر تقدیرگرایی
در همه تقدیرات بد زندگی، والتر وایت در «بریکینگ بد» بیتقصیر نشان داده میشود؛ از خیانت معشوقه سابقش در ازدواج با بهترین دوست او و دزدی ایده شرکت گرفته تا بچه فلج مغزی و سرطان ریه. در جهان «بریکینگ بد» یا خدایی وجود ندارد و یا اگر دارد پس خدای ناعادلی است که این انسان خوب را در زندگی له کرده و در زندگی جز تحقیر و مصیبت در برابر مسئولیتپذیری و فروتنی او چیز دیگری نصیب وی نکرده است. در واقع سرنوشت طوری رقم خورده که حق والتر با استعداد فراوان، در زندگی خورده شود و او هیچ نقشی در بوجود آمدن این همه مشکلات نداشته باشد؛ پس همه مخاطبان سریال «بریکینگ بد» به والتر وایت حق میدهند که پس از اطلاع از سرطان ریه، این تقدیرگرایی را به چالش بکشد و راهی جز طغیان در برابر این تقدیر برای او باقی نمانده باشد.
در «بریکینگ بد» انسانها در گناه خود تقصیری ندارند، هرچند که به سزای اعمالشان میرسند
اولین نمود این طغیان از فروشگاهی که دو پسر جوان، جونیور فرزند والتر وایت را به سخره میگیرند، شروع میشود و والتر اولین عرضه اندام جدی خود را در برابر آن دو جوان در زندگی به اجرا میگذارد؛ هرچه سریال جلوتر که میرود، این طغیان بزرگتر میگردد تا به جایی میرسد که والتر به علت عطشی که نسبت به قدرت دارد، در برابر خدا طغیان کرده و خود میخواهد با برپایی یک امپراطوری شخصی، برای اطرافیانش خدایی کند. «بریکینگ بد» به صورت غیرمستقیم این پیغام را میدهد که: «انسانها در گناه خود تقصیری ندارند، هرچند که به سزای اعمالشان میرسند. پس اگر سیستم جهان مخلوق خدا مبتنی بر ظلم است، پس طغیان کردن هم جایز است و اگر نمیتوانی جلوی مرگ خود را بگیری، لااقل میتوانی آن جور که دوست داری زندگی کنی».
در «بریکینگ بد» اگر نمیتوانی جلوی مرگ خود را بگیری، لااقل میتوانی آن جور که دوست داری زندگی کنی
واقعیتهای جامعه آمریکا
یکی از دلایل استقبال مردم از «بریکینگ بد» در آمریکا، نزدیکی واقعیتهای جامعه آمریکا با رویدادهای مطرح شده در سریال است. از بعضی نمونههای منطبق بر جریانات اجتماعی در کشور ایالات متحده در سریال میتوان به این موارد اشاره کرد:
1. در جامعه آمریکا که مبتنی بر مکتب سرمایهداری حرکت میکند، شرایط برای پیشرفت مالی در چارچوب ضوابط مشخص، چه به صورت قانونی و غیرقانونی تا حد زیادی فراهم است. در «بریکینگ بد» هم «گرچن» معشوقه سابق والتر به همراه یکی از بهترین دوستان والتر، او را دور میزنند و شرکت Gray Matter را از چنگش در میآورند و به سود سرشار زیادی نیز میرسند. از این دست اتفاقات در جامعه آمریکا زیاد است که میتوان به دادگاه « مارک زوکربرگ» طراح شبکه فیسبوک اشاره کرد که متهم به دزدی ایده فیسبوک از یکی از همدانشگاهی خود شده بود.
در جامعه آمریکا که مبتنی بر مکتب سرمایهداری حرکت میکند، شرایط برای پیشرفت مالی در چارچوب ضوابط مشخص، چه به صورت قانونی و غیرقانونی تا حد زیادی فراهم است
2. نشان دادن هزینههای سرسامآور درمانی پزشکی و همچنین نقش کمرنگ بیمه در تامین این هزینهها، یکی دیگر از واقعیتهای موجود در ایالات متحده آمریکا است که اوباما با طرح جنجالی سلامت خود، درصدد جبران بخش کمی از این هزینههای هنگفت از سبد زندگی مردم آمریکا است.
3. جایگاه استراتژیک دو شغل «وکالت» و «روانشناسی» را در زندگی مردم آمریکا نمیتوان پنهان کرد؛ «بریکینگ بد» به زیبایی هرچه تمامتر توانست کمی از چهره واقعی وکیلها را با نقش سول گودمن (باب اُدنکیرک) در آمریکا به نمایش بگذارد. گودمن در این سریال با شعار «بهتره با سول تماس بگیری» (Better Call Saul) وارد سریال میشود که البته این کاراکتر آن قدر خوب از آب درآمد که تهیهکنندگان در شبکه AMC تصمیم گرفتند با وینس گیلیگان یک سریال جدا با محوریت همین نقش بسازند.
«بریکینگ بد» به زیبایی توانست کمی از چهره واقعی وکیلها را با نقش سول گودمن (باب اُدنکیرک) در آمریکا به نمایش بگذارد
گودمن در «بریکینگ بد» همه کار از راه قانونی و غیرقانونی برای موکلهای خلافکار و غیرخلافکار خود انجام میدهد؛ در آمریکا به دلیل سیستم پیچیده و وجود قانونهای متعدد که خود محصول «لابیبازی» در سیسم حکومتی ایالات متحده است، مردم بدون وکیل نمیتوانند به خواسته خود برسند و این موضوع در آمریکا مشهور است که وکلا برای موکلان خود حق را به جای ناحق و برعکس، جا میزنند.
«بریکینگ بد»، یک تمثیل مردانه
«بریکینگ بد» از مردانگي به عنوان يک تمهيد داستاني عمده و عاملي انگيزشي در شيوه رفتار والتر وايت استفاده ميکند؛ کيفيات مربوط به جنسيت مردانه، اغلب کيفياتي چون استقامت، پرخاشگري، نفوذ و تسلط هستند. این سریال توانسته یک شخصیت ضدقهرمان تمام عیار را به تصویر بکشد که همزمان حس نفرت و دلسوزی را در دل مخاطب خود برانگیخته میکند.
«بریکینگ بد» توانسته یک شخصیت ضدقهرمان تمام عیار را به تصویر بکشد که همزمان حس نفرت و دلسوزی را در دل مخاطب خود برانگیخته میکند
«بریکینگ بد» در واقع یک درام خانوادگی است که با مسائل روانشناختی اجتماعی و فردی به گونهای درآمیخته که بتواند یک تمثیل مردانه را به نمایش بگذارد؛ به صورتی که تقریبا از مسائل عاطفی و حتی جنسی خود را دور نگه داشته تا بتواند چگونگی تبدیل والتر وایت بیعرضه را به یک جانی خطرناک افسارگسیخته نشان دهد.
منابع:
سینما رسانه
روزنامه سینما
7فاز
ویکیپدیا