گروه فضای مجازی مشرق - امیرمهدی ژوله، روزنامهنگار و از نویسندگان سریالهای طنز، با انتشار تصویر زیر از "سید علی ضیاء"، مجری سیما در اظهارنظری عجیب در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
شايد يه كم دير شده باشه ولي ترجيح دادم كمي ابها از اسياب بيفته بعد حرفمو بزنم.دوستان ببخشيد ،خيلي معذرت ميخوام ولي واقعا من هنوز موفق نشدم ابعاد اين غائله علي ضيا رو درك كنم.
بذاريد يه بار ديگه با هم مرور كنيم.علي ضيا مجري تلويزيون كه از قضا انسان هم هست،گلاب به روتون مثل همه انسانها دستشويي هم ميره،مثل همه انسانها توليد مثل هم ميكنه و مثل همه انسانها ورزشي رو دنبال و از تيمي طرفداري ميكنه،براي تماشاي دربي يا داربي يا هر كوفتي ميره به يه كافه يا كافي شاپ يا هر خراب شده اي.وقتي پرسپوليس تيم محبوب ايشون بعد از كلي فراز و نشيب تو دقايق اضافه دقايق اضافه گل ميزنه سر از پا نميشناسه و چند خطي با شعري كه جمعيت ميخونن همراهي ميكنه...خب؟؟؟ الان چي ماجرا به كجاي دوستان برخورده؟ كافه رفتن يه مجري بده ،پرسپوليسي بودن علي ضيا مشكل داره يا كلاه گيس اقاي مظلومي هم رفته جزء مقدسات و نميشه باهاش شوخي كرد؟؟ تو فضاي فوتبال ما كه خواهر و مادر فوتباليست و داور و مربي و مدير و گزارشگرش هر روز پرچم تماشاگراست، شوخي با كم مويي يا بي مويي يه مربي انقدر تند و زننده و غير قابل بخشش بوده كه كار به شكايت و تهديد و فحاشي و اين بساطي كه هست بكشه؟ مگه غير از اينه كه سالهاست شعر علي دمبه رو روي سكوها ميخونن و با تقليد مشكل مادرزادي علي دايي در گفتار، مجالس عروسي رو گرم ميكنن؟؟ درست از دقيقه نود و پنج اين بازي همه اسطوره اخلاق شديم؟؟ بيخيال تو رو خدا.
تو مملكتي كه هر روز با ناموس گيلاني ها و فهم و شعور آذري ها و هوش خانمها و درازي عمر مسئولان مملكت و امثالهم، ركيك ترين و مغرضانه ترين و زشت ترين شوخي ها ميشه و شنيع ترين جوكها ساخته ميشه ،واقعا زور داره كه يه جوون محجوب به خاطر دو خط همخوني از سر هيجان با يه شعار معمولي و حتي لوس كه از قضا حاوي هيچ توهيني هم نيست،اينطور از كار بيكار شه و اماج حملات و فحاشي هاي همونايي قرار بگيره كه همون جوكها رو ميسازن و هرهر به همون جوكها ميخندن.خيلي زور داره.
(نكته :كلا تو زندگيم يه بار علي ضيا رو ديدم. از ده سال پيش هم كه تو مطبوعات ورزشي مينوشتم خدمت اقاي مظلومي ارادت دارم)
شايد يه كم دير شده باشه ولي ترجيح دادم كمي ابها از اسياب بيفته بعد حرفمو بزنم.دوستان ببخشيد ،خيلي معذرت ميخوام ولي واقعا من هنوز موفق نشدم ابعاد اين غائله علي ضيا رو درك كنم.
بذاريد يه بار ديگه با هم مرور كنيم.علي ضيا مجري تلويزيون كه از قضا انسان هم هست،گلاب به روتون مثل همه انسانها دستشويي هم ميره،مثل همه انسانها توليد مثل هم ميكنه و مثل همه انسانها ورزشي رو دنبال و از تيمي طرفداري ميكنه،براي تماشاي دربي يا داربي يا هر كوفتي ميره به يه كافه يا كافي شاپ يا هر خراب شده اي.وقتي پرسپوليس تيم محبوب ايشون بعد از كلي فراز و نشيب تو دقايق اضافه دقايق اضافه گل ميزنه سر از پا نميشناسه و چند خطي با شعري كه جمعيت ميخونن همراهي ميكنه...خب؟؟؟ الان چي ماجرا به كجاي دوستان برخورده؟ كافه رفتن يه مجري بده ،پرسپوليسي بودن علي ضيا مشكل داره يا كلاه گيس اقاي مظلومي هم رفته جزء مقدسات و نميشه باهاش شوخي كرد؟؟ تو فضاي فوتبال ما كه خواهر و مادر فوتباليست و داور و مربي و مدير و گزارشگرش هر روز پرچم تماشاگراست، شوخي با كم مويي يا بي مويي يه مربي انقدر تند و زننده و غير قابل بخشش بوده كه كار به شكايت و تهديد و فحاشي و اين بساطي كه هست بكشه؟ مگه غير از اينه كه سالهاست شعر علي دمبه رو روي سكوها ميخونن و با تقليد مشكل مادرزادي علي دايي در گفتار، مجالس عروسي رو گرم ميكنن؟؟ درست از دقيقه نود و پنج اين بازي همه اسطوره اخلاق شديم؟؟ بيخيال تو رو خدا.
(نكته :كلا تو زندگيم يه بار علي ضيا رو ديدم. از ده سال پيش هم كه تو مطبوعات ورزشي مينوشتم خدمت اقاي مظلومي ارادت دارم)