گروه فرهنگی مشرق- روز گذشته دوستان خبرگزاری فارس موفق شدند کار بزرگی انجام دهند و تقدیری شایسته از بزرگ مرد دنیای ادب و فرهنگ داشته باشند. مرد دوست داشتنی خاطرات دفاع مقدس. مرتضی سرهنگی که عمری را در راه اعتلای ادبیات متعهد و ثبت دقیق و علمی خاطرات سالهای دفاع مقدس صرف کرده است، مردیکه حاصل زحمتهای او، بهبودی و همکارانش موجب تولد آثار ماندگار و رونق آنها و استقبال بیسابقه از آنها شدهاست. آثاری مانند "دا"، "پایی که جاماند"، "نورالدین پسر ایران" و ....
سرهنگی همیشه پشت صحنه بودهاست و تاکنون به درخواستهای زیادی برای گفتگو و تقدیر و ... پاسخ منفی داده است. اما اینبار بچههای پرتلاش خبرگزاری فارس موفق شدند او را مجاب کنند تا در برنامه ای از او تقدیر کنند و به او بگویند دوستش دارند و قدر او و همقطارهایش را میدانند.
مراسم هم بهخوبی برگزار شد. خیلی از نویسندگان و شعرا و اهالی سیاست آمدهبودند. دکتر حدادعادل، حجهالاسلام خاموشی، محسن مومنی، محمد حمزه زاده، سردار آزادی، محمد حسنی، علیرضا قزوه، هادی مولوی دوست، محمدرضا اصلانی،محمدرضا گودینی و ....اهالی رسانه هم کم نبودند. از نسیم و هفت راه گرفته تا مشرق و رجا و...
بازخورد مراسم هم همانطور که انتظار میرفت، شایسته این مرد بزرگ بود. صفحه و تیتر اول وطن امروز، صفحه اول کیهان و روزنامه جوان و جام جم و ... سایتها هم تا آنجا که میتوانستند تلاش کردند خود را به نام و تصویر زیبای سرهنگی بیاراند. مشرق، هفت راه،رجا و ...
رسانههایی که جاماندند
اما بعضیهای دیگر هم نبودند. به آنها که علاقهای به سرهنگی و نوع نگاه و تفکر او ندارند حرجی نیست. به هر دلیلی (حتی با وجود شخصیت دوست داشتنی سرهنگی و اینکه دوست و دشمن، شخصیتش را دوست دارند) نوع نگاهش را دوست ندارند. دلشان میخواهد بهجای آثار دفاع مقدس کارهای شبهروشنفکری پرفروش شود. میخواهند سرهنگی فقط درحد یک نام و شخصیت دوست داشتنی باشد اما نوع نگاه و کارش ترویج نشود. به اینها نمیشود خرده گرفت.
اما اینکه بعضیهای دیگر حتی یک خط از او و مراسم بزرگداشتش ننوشتند عجیب است. با چه توجیهی میشود قبول کرد بعضی رسانههای دیگر که دم از ارشها و دفاع مقدس میزنند چشم خود را به این اتفاق مهم ببندند و خود را به ندیدن و نشنیدن بزنند.
حتی رسانههایی که باید بهدلیلی نوع کار و نزدیک بودن اداری گمان میشد یک گوشه این کار را بگیرند و خودشان هم در مراسم سهیم شوند. یا خبرگزاری وابسته به یک سازمان فرهنگی و انقلابی که نهتنها در این مراسم شرکت نکردند، که حتی تا این لحظه یعنی حدود یکروز بعد از این اتفاق، کوچکترین خبری از مراسم کار نکردند. یا آنها که مدام دم از ترویج نگاه انقلابی میزنند و ... اگر بخواهیم بدبینانه نگاه کنیم ماجرا تلختر از آن میشود که بخواهی بگویی. بهتر است گمان کنیم: انشاالله ندیدهاند ، خبر نداشتهاند، نیروی کافی نداشتهاند، قصد دارند خودشان یک مراسم مفصلتر بگیرند، ماشینشان ایراد برداشته و نتوانستهاند به مراسم برسند و ....
اما باز هم با این وجود میتوانستند از روی رسانههای دیگر خبر مراسم را بردارند و کار کنند. نمیشد؟ شاید البته استثنائا در اینگونه موارد اصول حرفهای به آنها اجازه چنین کاری نمیدهد!
هر چه هست و هرچه بود این بار و این مراسم نشان داد که در حوزه فرهنگ، رسانههای معتقد به اصول و ارزشها با مشکلات محتوایی زیادی دست و پنجه نرم میکنند. مشکلات محتوایی که گاها نهتنها به ادبیات و هنر انقلاب کمکی نمیکند، که در ظاهر دوست تلاش میکند تا از درون به آن آسیب برساند.
خدا کند این مراسم و نوع انعکاسش بعضی مدیران رسانهای را بیدارتر کند تا مراقبت آنها از حوزه فرهنگ بیش از این باشد.
** کیوان امجدیان