به گزارش مشرق، فیلم سینمایی «ارغوان» که در گروه سینمایی کوروش به
روی پرده رفته بود ، با وجود پر کردن کف فروش به دلیل استفاده از بازیگران
این فیلم برای تبلیغات و بلیت فروشی در سینمای سرگروه اکرانش در پردیس
کوروش خاتمه می یابد، چون به نظر شورای صنفی نمایش این نوع تبلیغ تخلف
محسوب شده است. در پی این اتفاق امید بنکدار و کیوان علیمحمدی کارگردانان
این اثر در نامه ای سرگشاده گلایه های خود را نسبت به تصمیم شورای صنفی
نمایش خطاب به رییس جمهور مکتوب کرده اند و در اختیار باشگاه خبرنگاران
قرار داده اند که شرح آن را در ادامه می خوانید.
به نام آفرینندهی زیباییها
جناب آقای روحانی
با سلام
بیست سالی است افتخار داریم که در سمتهای مختلف خدمتگزار سینمای ایران باشیم و برای بهبود سطح کیفی و تقویت بنیهی فرهنگی سینمایمان تلاش کنیم. نقد فیلم نوشته، خبرنگاری کرده، فیلم کوتاه و مستند و سینمایی و مجموعهی تلویزیونی ساختهایم و به باور بسیاری در فیلمهای مان، نه نگاه به کیسهی زر که همواره دغدغهی کیفیت داشتهایم. پس از دشواریها و خسارات متحمل شده بخاطر فیلمهای اول و دوم سینمایی خود در دولت پیشین، فیلم سوم خود را تحت عنوان «ارغوان» در سال نود و دو به تهیهکنندگی خودمان در بخش خصوصی با حمایت و همراهی یک گروه همدل به تولید رسانده و پس از دو سال تلاش و تقلا اکران کردهایم.
هرگز نه توقع حمایت دولتی و نه انتظار رانت و سهمیه داشتهایم و نه طمع سودآوری کلان از گیشه که نیک میدانیم رسالت سینمای فرهنگی، راهِ دشوار پیمودن است برای تقویت ریشههای فرهنگیمان و ارتقا سطح سلیقهی مخاطبین و گسترش گونههای مختلف فیلم و تولیدات سینمایی برای اقسام سلیقهها. اما امروز پس از بیست سال تلاش و سکوت سخت خستهایم و فرسوده. چرا که روزهای اکران فیلم که قرار است روزهای شور، سرور و غرور و به ثمر رسیدن نتیجهی زحمات فیلمسازان باشد، برای ما به روزِ سیاه مجازات گناهان ناکرده بدل شده است.
گلایهی ما به خاطر امکانات نابرابر یا تخصیص وام و تسهیلات نیست، چرا که آموختهایم صبوری را و دریافتهایم فضیلت سکوت و مدارا را و میدانیم که غیر خودی بودن در هر کجای این جهان پهناور چه تاوانی دارد. درد ما واگویهی دردمندی تمام کسانی است که عمر و ذوق و دانش و تلاش خود را وقف بقای سینمای فرهنگی میکنند و پس از تحمل دشواریهای تهیه و تولید فیلم، باید در صف طولانی سفرهی اکران بایستند و ماهها و سالها انتظار بکشند. سفرهای که طعامش را عادلانه میان مهمانان توزیع نمیکند. یکی را بالای مجلس و مجاور دیسهای رنگارنگ مینشانند و دیگری را پایین سفره مقابل ته ماندههای فتیر. جای ما در این سفره به اکنون رسید، فصل رکود سینما، با قرارداد اکران دو هفته ای با سرگروه و تمدید زمان اکران بر اساس قانون کف فروش. تلاشهایمان برای گرفتن تبلیغات شهری نیز به سرانجام نرسید و طرحهای مختلف پوستر که همه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مُهر تایید گرفته بود، از سوی سازمان زیباسازی رد شد و پاسخ درخواست آخرین طرح پوستر ما که هیچ عکسی برای ممیزی نداشت و جز لوگوی نام فیلم و اسم بازیگران و عوامل بر سفیدی کاغذ نقشی نداشت، تا کنون بیپاسخ مانده. به جرم این که تنهاییم و با انگ این که روشنفکریم! در حالی که تعهدات سنگین مالی فیلم به قوت خود باقیست و سوای آن، پرداخت دستمزد عوامل که با جان و دل کار کردهاند و بعد از دو سال همچنان صبور و ساکت با شرایط ما و سینمای فرهنگی کنار آمدهاند، بار سنگین شرمساری است بر شانههای لاغر ما. قصه همینجا تمام نشده است. شورای صنفی نمایش که رسالت حمایت و تقسیم عادلانهی حقوق میان سینماگران و صاحبان آثار را به عهده دارد، با خُردهگیری و تفسیر شخصی از جزییات قرارداد پخش و خوانش و برداشت متفاوتی از طرفین قرارداد با وجود حفظ کف فروش در تمام مدت اکران و به رغم اعلام موافقت صریح سینمای سرگروه، پخشکننده و صاحبان فیلم به تمدید، سرگروهی سینما را از فیلم «ارغوان» گرفت و سینماهای نمایش دهندهی فیلم را به حداقل رساند. این همه بسنده نبود که به جرم تخلف از قوانین نیز متهم شدیم. به این گناه که هنرمندان و بازیگرانی که شاهد شرایط ما بودهاند در حمایت از فیلم (به عنوان نمونهای از سینمای فرهنگی) به سینما آمدند و با هواداران خود به تماشای «ارغوان» نشستند. آیا حضور بازیگران در سینما تخلف است؟ و اگر تعریف تخلف، بالا بردن کاذبِ فروش فیلم در سینمای سرگروه است؛ چطور در روزهای پایانی هفته که برنامهی اکران مردمی با حضور بازیگران در سینما برگزار نمیشد، فیلم «ارغوان» به کف فروش خود میرسید؟ و اگر تخلف کار ناپسندی است چرا با کسانی که با خرید بلیط فیلم خود یا با پخش کردن کوپنهای بلیط تمام بها به شکل کاذب کف فروش فیلمشان را نگه میدارند برخوردی نمیشود؟
آقای روحانی عزیز،
درد از عدم رعایت عدالت بر سر تقسیم امتیازات نیست که بر آن چشم بستهایم. درد بر تقسیم ناعادلانهی مجازات است! چطور میشود که پیش از تشکیل جلسهی شورای صنفی در روز دوشنبه، حکم صادر شده برای فیلم ما روی پیشخوان روزنامه فروشیها باشد؟ آیا جز این است که حکم، پیش از محاکمه صادر شده؟ با تمام احترامی که برای تمامی مدیران فرهنگی قائلیم و با فشردن دست یکایک اعضای محترم شورای صنفی نمایش که تعدادی از آنان از همکاران و دوستان ما هستند، عمیقا باور داریم مجازات فیلم «ارغوان» مستقل بودن سازندگان آن است، نه تخلف شان. وگرنه سنگین ترین مجازات تخلف بر اساس آیین نامهای که رویت نشده و نمیدانیم مصوب کی و کجاست، میتواند برخورد شفاهی یا تذکر کتبی باشد.
آقای رییس جمهور،
این گلایهنامه است اما ما گلایهمند نیستیم! درد دل مان را با شما در میان گذاشتیم چون در تمام این سال ها سکوت کرده ایم و هر بار سخنی گفتیم کسی در سینما صدای مان را نشنید، چون ساختن فیلمی در ستایش هنر و تکریم اخلاق و خانواده ، بر دوشمان صلیبی شده که نه گلایه که گریه هم چارهی آن نمی کند. گلایهی ما به خاطر نگرانی از آیندهی هنرجویانی است که پشت صندلیها می نشینند تا راه و رسم کارگردانی بیاموزند، میخوانند، میجویند و میجوشند تا تصویر تازهای از میهنمان بسازند، تصویری دیگر، تصویری بهتر... میآیند تا فردای سینمای ایران باشند و با سینمایی دیگر جامعهای بهتر بسازند. از ما گذشت... بر سر آنان چه خواهد آمد؟
به نام آفرینندهی زیباییها
جناب آقای روحانی
با سلام
بیست سالی است افتخار داریم که در سمتهای مختلف خدمتگزار سینمای ایران باشیم و برای بهبود سطح کیفی و تقویت بنیهی فرهنگی سینمایمان تلاش کنیم. نقد فیلم نوشته، خبرنگاری کرده، فیلم کوتاه و مستند و سینمایی و مجموعهی تلویزیونی ساختهایم و به باور بسیاری در فیلمهای مان، نه نگاه به کیسهی زر که همواره دغدغهی کیفیت داشتهایم. پس از دشواریها و خسارات متحمل شده بخاطر فیلمهای اول و دوم سینمایی خود در دولت پیشین، فیلم سوم خود را تحت عنوان «ارغوان» در سال نود و دو به تهیهکنندگی خودمان در بخش خصوصی با حمایت و همراهی یک گروه همدل به تولید رسانده و پس از دو سال تلاش و تقلا اکران کردهایم.
هرگز نه توقع حمایت دولتی و نه انتظار رانت و سهمیه داشتهایم و نه طمع سودآوری کلان از گیشه که نیک میدانیم رسالت سینمای فرهنگی، راهِ دشوار پیمودن است برای تقویت ریشههای فرهنگیمان و ارتقا سطح سلیقهی مخاطبین و گسترش گونههای مختلف فیلم و تولیدات سینمایی برای اقسام سلیقهها. اما امروز پس از بیست سال تلاش و سکوت سخت خستهایم و فرسوده. چرا که روزهای اکران فیلم که قرار است روزهای شور، سرور و غرور و به ثمر رسیدن نتیجهی زحمات فیلمسازان باشد، برای ما به روزِ سیاه مجازات گناهان ناکرده بدل شده است.
گلایهی ما به خاطر امکانات نابرابر یا تخصیص وام و تسهیلات نیست، چرا که آموختهایم صبوری را و دریافتهایم فضیلت سکوت و مدارا را و میدانیم که غیر خودی بودن در هر کجای این جهان پهناور چه تاوانی دارد. درد ما واگویهی دردمندی تمام کسانی است که عمر و ذوق و دانش و تلاش خود را وقف بقای سینمای فرهنگی میکنند و پس از تحمل دشواریهای تهیه و تولید فیلم، باید در صف طولانی سفرهی اکران بایستند و ماهها و سالها انتظار بکشند. سفرهای که طعامش را عادلانه میان مهمانان توزیع نمیکند. یکی را بالای مجلس و مجاور دیسهای رنگارنگ مینشانند و دیگری را پایین سفره مقابل ته ماندههای فتیر. جای ما در این سفره به اکنون رسید، فصل رکود سینما، با قرارداد اکران دو هفته ای با سرگروه و تمدید زمان اکران بر اساس قانون کف فروش. تلاشهایمان برای گرفتن تبلیغات شهری نیز به سرانجام نرسید و طرحهای مختلف پوستر که همه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مُهر تایید گرفته بود، از سوی سازمان زیباسازی رد شد و پاسخ درخواست آخرین طرح پوستر ما که هیچ عکسی برای ممیزی نداشت و جز لوگوی نام فیلم و اسم بازیگران و عوامل بر سفیدی کاغذ نقشی نداشت، تا کنون بیپاسخ مانده. به جرم این که تنهاییم و با انگ این که روشنفکریم! در حالی که تعهدات سنگین مالی فیلم به قوت خود باقیست و سوای آن، پرداخت دستمزد عوامل که با جان و دل کار کردهاند و بعد از دو سال همچنان صبور و ساکت با شرایط ما و سینمای فرهنگی کنار آمدهاند، بار سنگین شرمساری است بر شانههای لاغر ما. قصه همینجا تمام نشده است. شورای صنفی نمایش که رسالت حمایت و تقسیم عادلانهی حقوق میان سینماگران و صاحبان آثار را به عهده دارد، با خُردهگیری و تفسیر شخصی از جزییات قرارداد پخش و خوانش و برداشت متفاوتی از طرفین قرارداد با وجود حفظ کف فروش در تمام مدت اکران و به رغم اعلام موافقت صریح سینمای سرگروه، پخشکننده و صاحبان فیلم به تمدید، سرگروهی سینما را از فیلم «ارغوان» گرفت و سینماهای نمایش دهندهی فیلم را به حداقل رساند. این همه بسنده نبود که به جرم تخلف از قوانین نیز متهم شدیم. به این گناه که هنرمندان و بازیگرانی که شاهد شرایط ما بودهاند در حمایت از فیلم (به عنوان نمونهای از سینمای فرهنگی) به سینما آمدند و با هواداران خود به تماشای «ارغوان» نشستند. آیا حضور بازیگران در سینما تخلف است؟ و اگر تعریف تخلف، بالا بردن کاذبِ فروش فیلم در سینمای سرگروه است؛ چطور در روزهای پایانی هفته که برنامهی اکران مردمی با حضور بازیگران در سینما برگزار نمیشد، فیلم «ارغوان» به کف فروش خود میرسید؟ و اگر تخلف کار ناپسندی است چرا با کسانی که با خرید بلیط فیلم خود یا با پخش کردن کوپنهای بلیط تمام بها به شکل کاذب کف فروش فیلمشان را نگه میدارند برخوردی نمیشود؟
آقای روحانی عزیز،
درد از عدم رعایت عدالت بر سر تقسیم امتیازات نیست که بر آن چشم بستهایم. درد بر تقسیم ناعادلانهی مجازات است! چطور میشود که پیش از تشکیل جلسهی شورای صنفی در روز دوشنبه، حکم صادر شده برای فیلم ما روی پیشخوان روزنامه فروشیها باشد؟ آیا جز این است که حکم، پیش از محاکمه صادر شده؟ با تمام احترامی که برای تمامی مدیران فرهنگی قائلیم و با فشردن دست یکایک اعضای محترم شورای صنفی نمایش که تعدادی از آنان از همکاران و دوستان ما هستند، عمیقا باور داریم مجازات فیلم «ارغوان» مستقل بودن سازندگان آن است، نه تخلف شان. وگرنه سنگین ترین مجازات تخلف بر اساس آیین نامهای که رویت نشده و نمیدانیم مصوب کی و کجاست، میتواند برخورد شفاهی یا تذکر کتبی باشد.
آقای رییس جمهور،
این گلایهنامه است اما ما گلایهمند نیستیم! درد دل مان را با شما در میان گذاشتیم چون در تمام این سال ها سکوت کرده ایم و هر بار سخنی گفتیم کسی در سینما صدای مان را نشنید، چون ساختن فیلمی در ستایش هنر و تکریم اخلاق و خانواده ، بر دوشمان صلیبی شده که نه گلایه که گریه هم چارهی آن نمی کند. گلایهی ما به خاطر نگرانی از آیندهی هنرجویانی است که پشت صندلیها می نشینند تا راه و رسم کارگردانی بیاموزند، میخوانند، میجویند و میجوشند تا تصویر تازهای از میهنمان بسازند، تصویری دیگر، تصویری بهتر... میآیند تا فردای سینمای ایران باشند و با سینمایی دیگر جامعهای بهتر بسازند. از ما گذشت... بر سر آنان چه خواهد آمد؟