اسد در گفتوگو با تلویزیون ایتالیا که پنجشنبهشب پخش شد، گفت که تروریستها در سوریه پایگاه اجتماعی ندارند و تا زمانی قوی هستند که از حمایت کشورهای مختلف -چه در خاورمیانه چه در غرب- بهرهمند میشوند و آموزششان با حمایت ترکیه، قطر و عربستان انجام میشود.
رئیسجمهور سوریه تأکید کرد که مسئولیت اصلی (حوادث تروریستی) بر عهده غرب است زیرا غرب است که تروریستهایی را حمایت کرد که داعش و جبهة النصره را در سوریه تأسیس کردند و چتر حمایت بینالمللی برای آنان گستراندند.
اسد تعیین جدول زمانی در وین برای سوریه را بدون توجه به تروریسم ناکارآمد دانست. به گفته بشار اسد، تروریستها مهمترین مانع پیشرفت سیاسی در سوریه هستند و تعیین جدول زمانی برای راهکار سیاسی قبل از شکست دادن تروریسم، بیثمر خواهد بود.
مشروح گفتوگو :
آیا غرب فقط احساسات فرانسویها را درک میکند؟
تلویزیون ایتالیا: بیایید از پاریس شروع کنیم... واکنش شما به اخبار اتفاقات پاریس چه بود؟
اسد: میتوانم اینطور شروع کنم که جنایت هولناکی بود. در عین حال خیلی ناراحتکننده است که آدم خبر کشتار بیگناهان را بدون اینکه دلیل و توجیهی داشته باشد، بشنود. ما در سوریه معنای از دست دادن عزیزان و اعضای خانواده یا دوستان یا اشخاصی که میشناسیمشان، میفهمیم.
ما در سوریه پنج سال است که گرفتار چنین اتفاقاتی هستیم. ما حال فرانسویها را میفهمیم، همانطور که قبلش حال لبنانیها را و روسها را درک کردیم که عزیزانشان را در حادثه سقوط هواپیما از دست دادند، همینطور احساس یمنی ها را... اما آیا دنیا، بخصوص غرب، حال این مردم را میفهمد؟ یا فقط حال فرانسوی ها را درک میکند؟ آیا آلام مردم سوریه را میفهمند؟ مردمی که پنج سال است از این نوع تروریسم در عذابند؟ نباید احساسات را سیاسی کرد. احساسات و عواطف محدود به قومیت نیست بلکه متعلق به انسانیت است.
داعش در سوریه پایگاه ندارد/ ترکیه، عربستان و قطر حامی آموزش تروریستها هستند
تلویزیون ایتالیا: داعش پشت جنایت است. اما از نگاه دمشق، داعش چقدر قدرت دارد و راه مبارزه با تروریستها چیست؟
اسد: اگر بخواهیم از قدرت داعش صحبت کنیم، اول بهتر است سوال کنیم که چقدر طرفدار حقیقی یا طبیعی در یک جامعهای دارد. تا این لحظه میتوانم بگویم که داعش هیچ پایگاه طبیعی و اجتماعی در سوریه ندارد. این امری خوب و اطمینانبخشی است. اما در عین حال اگر مشکل مُزمن شد، چنین ایدئولوژیهایی میتوانند جامعه را تغییر بدهند.
تلویزیون ایتالیا: اما برخی تروریستها در سوریه آموزش دیدهاند. کیلومترها دورتر از اینجا [یعنی غرب]. این به چه معناست؟
اسد: این کار [آموزش تروریستها در سوریه] با حمایت ترکها، سعودیها و قطریها انجام میشود. طبیعتا این نتیجه سیاستهای غربیهایی است که تروریستها را به شیوههای گوناگون از ابتدای بحران حمایت کردند. مسئله این نیست. اولا اگر چنین پایگاهی نداشته باشند، پس نباید نگران باشی. ثانیاٌ، تا زمانی میتوانند قوی باشند - چه در خاورمیانه چه در غرب- که از حمایت کشورهای مختلف بهرهمند میشوند.
داعش و النصره دو شاخه القاعده هستند/ داعش در عراق زیر نظر آمریکا تاسیس شد
تلویزیون ایتالیا: آقای رئیس، حدسهایی در غرب زده میشود که شما یکی از طرفهایی بودید که در ابتدای بحران با هدف ایجاد چنددستگی در معارضان و انقلابیون، داعش را حمایت کردید. پاسخ شما چیست؟
اسد: در حقیقت، و طبق آنچه برخی مسئولان آمریکایی از جمله هیلاری کلینتون میگوید، القاعده را آمریکاییها و با پول و ایدئولوژی سعودی وهابی تاسیس کردند. همین مطلب را خیلی از مسئولان دیگر در آمریکا گفتهاند. داعش و النصره دو شاخه القاعده هستند.
اما در خصوص داعش.. داعش سال 2006 در عراق تاسیس شد و فرماندهاش [ابوبکر] الزرقاوی بود که نیروهای آمریکایی آنزمان کشتندش. در نتیجه داعش تحت نظر آمریکا در عراق تاسیس شد. و فرمانده داعش که امروز "ابوبکر البغدادی" مینامندش، در زندانهای آمریکایی و در زندانهایی در نیویورک بود سپس آزادش کردند. پس، سوریه ارتباطی با این قضیه ندارد. داعش در عراق تاسیس شد نه در سوریه و قبل از آن، طبق آنچه گفتهاند، کار در افغانستان آغاز شده بود، تونی بلر [نخستوزیر سابق انگلیس] گفت اخیرا. گفت که جنگ [واشغال] عراق به ظهور داعش کمک کرد. بنابراین اعتراف خودشان مهمترین دلیل در پاسخ به سوال شماست.
تلویزیون ایتالیا: آقای رئیس، وقتی آدم به نقشه سوریه نگاه میکند، به نظر میرسد که دیگر مرز [مشترک] سوریه و عراق وجود ندارد. شما الان کجای سوریه را تحت کنترل دارید؟
اسد: اگر از حیث جغرافیایی صحبت میکنید، این مسئله، هر روز متغیر است. مسأله مهمتر، شمار ساکنانی است که در مناطق تحت کنترل دولت زندگی میکنند. در حقیقت بخش بزرگی از منطقهای که تروریستها بر آن مسلط شدهاند، قبل از آمدن تروریستها تخلیه شده بودند یا اینکه مردمش به مناطق تحت کنترل دولت پناه بردهاند.
از حیث نظامی، ممکن است شما برخی مناطق را به دست آورید و ممکن است منطقه معینی را از دست بدهید. در هر صورت، ارتش نمیتواند در نقطه نقطه شوریه حضور داشته باشد. اما نگاه به نقشهای که اشاره کردید و آنچه من گاهی در رسانههای غربی میبینم، و میگویند که دولت بر پنجاه درصد یا کمتر از خاک سوریه تسلط دارد، نشان میدهد که پنجاه یا شصت درصد از سوریه مکانهایی است که خالی از سکنه است.. پس آن را تحت کنترل تروریستها قلمداد میکنند در حالی که این مکانها کاملا خالی است.
تلویزیون ایتالیا: از مرز سوریه و عراق پرسیدم
اسد: کاملا... منطقه ما بین دمشق تا مرز عراق منطقهای خالی [از سکنه] شده. برای همین نمیتوان از کنترل [کسی بر جایی] سخن گفت. اما در خصوص مرزها، این مرتبط است به تروریسم و دولتهایی که از تروریستها حمایت کردهاند مثل دولت ترکیه که به شکلی اساسی حمایت کرده است. همینطور دولت اردن. هر دو دولت تروریستها را حمایت میکنند برای همین مرزها ناامن است و زمانیکه شما بخواهید مرزی را امن کنید، اید از دو طرف انجام شود نه صرفا از یک طرف.
مهمترین بخش نشست وین درباره قانون اساسی است
تلویزیون ایتالیا: هفته پیش، دو کنفرانس مهم درباره سوریه برگزار شد. یکی در «وین»، یکی در «انتالیا». بیشتر کشورها از روند انتقالی در سوریه صحبت کردند. مواضع متفاوتی هم اتخاذ شد. اما به شکل اساسی، بیشتر کشورها بر ایده انتخابات بعد از هشت ماه توافق داشتند اما آنان میگویند که در این اثنا بهتر است که شما از قدرت کنار رفته باشید. موضع شما چیست؟
اسد: بیانیه [وین-2] چیزی درباره رئیسجمهور ندارد.. بخش اصلی کنفرانس وین میگوید که هر آنچه به روند سیاسی ارتباط دارد، منوط به توافق سوریهاست و الخ. عبارت مهمی که از نشست وین بیرون آمد، درباره قانون اساسی است و رئیسجمهور، کدام رئیسجمهور.. بهتر است که در منصبش بماند یا آن را ترک کند، طبق اقدامات مندرج در قانون اساسی است نه طبق نظر این قدرت یا آن کشور غربی. تا زمانیکه صحبت از توافق سوریهاست، باید غیر آن را فراموش کنیم از جمله نتیجه وین.
اما در خصوص جدول زمانی [برای دوره انتقالی].. این مسئله بسته است به توافقی که سوریها میتوانند به آن برسند. اگر طی هشت ماه به این توافق نرسیم.. چه اهمیتی دارد. فکر میکنم خیلی از مسائل غیرکلیدی و غیرمهم هست که طرح شده. مهمترین مسئله این است که ما [سوریها] با هم بنشینیم، سپس به عنوان سوریها، جدول زمانبندیشده یا طرحی که مناسب ماست، طرح کنیم.
انتخابات پارلمانی خواهیم داشت، بعد از تصویب قانون اساسی
تلویزیون ایتالیا: میفهمم این را.. اما آیا احتمال کنارهگیری شما از قدرت به عنوان گزینهای از گزینهها وجود ندارد که دربارهاش فکر کنید؟ منظورم این است که میتوان انتخاباتی بدون مشارکت شما داشت؟
اسد: این به روند انتخاباتی بستگی دارد. منظور شما انتخابات پارلمانی است یا ریاست جمهوری؟
تلویزیون ایتالیا: منظورم انتخابات پارلمانی است.
اسد: البته.. انتخابات پارلمانی خواهیم داشت زیرا انتخابات نشان میدهد کدام گروه سیاسی در سوریه وزن حقیقی نزد مردم دارد و چه گروهی پایگاه مردمی دارد. الان هر کسی میتواند این را بگوید که "من نماینده معارضه هستم". این حرف یعنی چه؟ چگونه میتواند معنایش را فهمید؟ این مسئله را میتوان از طریق انتخابات و تعداد کرسیهایی که به دست خواهد آورد، متوجه شد. این روند مثلا سهم آنان در دولتی که بعدا تشکیل میشود، تعیین میکند. این طبیعتا بعد از تصویب قانون اساسی جدید، اتفاق خواهد افتاد. من الان مثلا پیشنهادی میدهم و تعیین نمیکنم آنچه سرش توافق شده.
تلویزیون ایتالیا: انتخابات ریاست جمهوری چه؟
اسد: اگر سوریها در گفتوگوهایشان تصمیم بگیرند که خواستار انتخابات ریاست جمهوری هستند، هیچ خط قرمزی در این خصوص وجود نخواهد داشت. اما این تصمیم من نیست، باید طبق توافق سوریها باشد.
تلویزیون ایتالیا: اما ممکن است کسی دیگر باشد که به آن اعتماد دارید و به جای شما در انتخابات شرکت کند.
اسد: شخصی که من به آن اعتماد داشته باشم؟ منظورتان چیست؟
تلویزیون ایتالیا: منظورم این است که فرد دیگر باشد که به آن اعتماد دارید، میشود رئیسجمهور شود.
اسد: انگار که داریم از اموال و داراییهای شخصی من صحبت میکنیم که من شخصی را به جای خود انتخاب کنم. آنچه داریم دربارهاش حرف میزنیم، ملک شخصی من نیست بلکه آرمانی ملی است. فقط سوریها حق دارند انتخاب کنند کسی را که به او اعتماد دارند. مهم نیست من به شخصی اعتماد داشته یا نداشته باشم. هر کسی که مردم به آن اطمینان کنند، این منصب را میگیرد.
جدول زمانی سیاسی بعد از شکست تروریسم آغاز میشود
تلویزیون ایتالیا: اجازه بدهید ببینم اگر آنچه گفتید درست متوجه شده باشم.. جدول زمانیبندی واقعی برای این چگونه خواهد بود. چه جدول زمانبندی شدهای را برای خروج از بحران مناسب میبینید؟
اسد: اگر بخواهید از جدول زمانی صحبت کنید، [باید بگویم] این جدول بعد از شکست دادن تروریسم آغاز میشود. قبل از این امر، تعیین جدول زمانبندی شده هیچ فایدهای ندارد. زیرا نمیتواند مسئلهای سیاسی را محقق کرد حال آنکه تروریستها در همان زمان بر بسیاری از مناطق تسلط پیدا کنند.
تروریستها، همانطور که قبلا مانع هر پیشرفت سیاسی بودند، الان هم هستند. اگر صحبت از این باشد که بعدش چه اتفاقی خواهد افتاد.. [باید بگویم] یک سال و نیم یا دو سال زمانی کافی برای مرحله انتقالی است. منظورم این است که [یکونیم یا دو سال] کافی است، اگر اول بخواهید قانون اساسی جدید تصویب کنید، سپس همهپرسی کنید و بعد از آن انتخابات پارلمانی برگزار کیند یا هر اقدامی دیگر، چه ریاستجمهوری چه غیر آن -این مهم نیست-. همه اینها بیش از دو سال طول نخواهد کشید.
هیچ کشوری افراد مسلح را معارضه نمیداند
تلویزیون ایتالیا: در خصوص معارضان. شما طی چند سال گذشته تکرار کردهاید که کسانی که سلاح دست گرفتهاند و میجنگند، بخشی از معارضه نمیدانید. آیا نظرتان عوض شده است؟
اسد: میتوانی این را با کشورت تطبیق بدهید. شما هیچ معارضهای که سلاح برداشته است، قبول نخواهید کرد. این در هر کشور دیگری هم همینطور است. هر کس که سلاح برمیدارد و مردم را ارعاب میکند و همه اموال و داراییها را ویران میکند و بیگناهان ار میکشد، نمیتواند معارض باشد. معارض بودن تعبیری سیاسی است و نمیتوان آن را از دیدگاه شخصی تفسیر کرد بلکه باید آن را از طریق انتخابات و صندوق رأی تعریف کرد.
معارضه کسی است که در وزارتخانههای بیگانه یا دستگاه اطلاعاتی آنان شکل نگرفته باشد
تلویزیون ایتالیا: پس شما چه طرفهایی را در زمان کنونی بخشی از معارضه سیاسی میدانید؟
اسد: میتوانی درباره این طرفها، از مردم سوریه سوال کنی. اگر انتخابشان کنندف آنگاه معارضه حقیقی هستند. برای همین گفتم که میشود این را بعد از انتخابات تعریف کرد. اما اگر نظر مرا میخواهیم، معارض کسی است که پایگاه اجتماعی دارد و وابسته به این کشور است. شما نمیتوانی معارض باشی اما به عنوان یک شخص یا کیان، در وزارتخانهای بیگانه یا در مقرهای سازمانهای اطلاعاتی کشورهای دیگر شکل گرفته باشی. نمیتوان بازیچه یا مزدور یا جیرهخوار باشی. باید فقط سوری باشی.
تروریسم، اثر تروریسم و اثر محاصره غربیها از عوامل آوارگی مردم سوریه است
تلویزیون ایتالیا: الان در اوروپا و در ایتالیا خیلی از آوارگان را میبینیم. چه چیزی میخواهید به این افراد که از کشورشان فرار کردهاند، بگویید؟
اسد: البته باید بگویم که هر کسی که این کشور را ترک کند، خسارتی برای سوریه است. این قطعی است. ما اندوهگین هستیم.. همانطور که آلامشان را میفهمیم. چون هر آواره سوری داستان رنج خود در داخل سوریه را دارد. این چیزی است که باید به آن توجه کنیم. باید این سوال را بپرسیم که چرا کشور را ترک کردند. چند دلیل دارد. دلیل اول تهدید تروریستهایی است که علیه آنان وجود دارد. دلیل دوم اثری است که تروریستها از خود باقی میگذارند و بخشهای زیادی از زیرساختها را ویران میکنند و بر زندگی مردم تاثیر میگذارند. دلیل سوم که به اندازه عامل دوم اهمیت دارد، حصر غرب علیه سوریه است. اگر از بسیاری از این آوارهها بپرسی که آیا دوست داری به سوریه بازگردی، میبینیش که تمایل دارد مستقیما بازگردد اما در زمانیکه ابتدائیات زندگیاش به شکلی ریشهای تحت تاثیر قرار گرفته، چگونه بازگردد. برای همین است که نمیتواند در سوریه باقی بماند. تاثیر تروریستها و محاصره غرب این افراد را در میان دو راهی شیطان و دریایی آبی عمیق گذاشته است.
تلویزیون ایتالیا: آیا احساس نمیکنی که به یک شکلی در آنچه برای مردمت رخ داده، سهیم هستی؟
اسد: منظورتان شخص خودم است؟
تلویزیون ایتالیا: بله
اسد: تنها کاری که از ابتدای بحران کردیم، مبارزه با تروریسم و حمایت از گفتوگو بوده است. غیر از این چه میتوانستیم بکنیم؟ آیا کسی با گفتوگو مخالف است؟ آیا کسی با مبارزه با تروریسم مخالف است؟ اگر میخواهی از جزئیات و جنگ روانی-رسانهای غرب صحبت کنی، بهتر است وقت خود را تلف نکنیم. زیرا اینها صرفا پروپاگانداست. مشکل از ابتدا مربوط به غربیهاست. چون آنان چنین رئیسجمهوری را نمیخواهند [در رأس قدرت باشد]. میخواهند این دولت شکست بخورد و فروبپاشد تا بتوانند تغییرش بدهند. همه این را میدانند.
بازی غرب همه بر سر تغییر رژیمهاست، جدای از اینکه واژه رژیم چه معنایی میدهد. ما اینجا رژیم نداریم بلکه کشور داریم. اما من از دید و مفهوم آنان حرف میزنم و از اصول خودشان. طبق این حالت، شما میتوانید هر کسی هم که باشد، سرزنشش کنید. اما مسئولیت اصلی، مسئولیت غرب است که با چتر حمایتیشان بر سر سازمانهای تروریستی، تروریستهایی را حمایت کرد که داعش و جبهة النصره را در سوریه تاسیس کردند.
تلویزیون ایتالیا: بنابراین.. شما مسئولیتی ندارید
اسد: من به عنوان شخصی سوری نمیگویم که مرتکب اشتباهی نشدیم. اشتباهاتی در سطح تاکتیکی هر روز انجام میشود. راهبردهایی هست. راهبردهایی که در دو سطح مذکور، اتخاذ میکنیم. اما در سطح تاکتیکی، روزانه اشتباهاتی هست. هر سوری مسئول چیزی است که رخ میدهد. ما مسئولان به عنوان افرادی سوری، زمانیکه اجازه میدهیم این تروریستها وارد کشور شوند، -چون برخی سوریها چنین ذهنیتی دارند و برخی سوریها قبول کردند که بازیچه باشند در دست غرب و کشورهای خلیج [فارس]- طبیعتا مسئولیت داریم. اما اگر بخواهم از مسئولیت شخص خودم حرف بزنم، این جزئیات نیاز دارد و سخت است الان بر [همه] آن حکم کرد.
تلویزیون ایتالیا: سفرتان به مسکو چطور بود؟
اسد: هدف سفر بررسی وضعیت نظامی بود. چون بعد از آغاز حملات هوایی روسیه بود. همچنین برای بررسی روند سیاسی. سفر چند روز قبل از کنفرانس اول وین انجام شد. سفر مفیدی بود چون روسها این منطقه را خوب میشناسند..
تلویزیون ایتالیا: پاپ در رم گفت که کشتار به نام خدا، شکلی از کفر است. آیا این جنگ، جنگ دینی است؟
اسد: خیر. جنگی دینی نیست. جنگ بین کسانی است که از دین واقعی منحرف شدهاند و اساسا از اسلام و به سمت افراطگری رفتهاند؛ افراطی که بخشی از دین ما نیست. جنگ میان مسلمانان واقعی و افراطیهاست. این جوهره جنگ امروز است. آنان اسمهای مختلفی به این جنگ میدهند. جنگ علیه مسیحیها یا جنگ میان مذاهب. اینها فقط عناوینی است که افراطیها برای تبلیغ جنگشان استفاده میکنند. اما مسئله اصلی، جنگ بین اینها و مسلمانان دیگر است که اکثریت میانهرو را تشکیل میدهند.
تلویزیون ایتالیا: حتی وقتی که به نام خدا میجنگند و الله اکبر میگویند
اسد: دقیقا. به همین شیوه برای جنگ خود تبلیغ میکنند. برای همین کلمات و عبارات مقدس را برای متقاعد کردن افراد ساده در این منطقه استفاده میکنند. اینکه اینها در راه خدا میجنگند، ابدا درست نیست... این انحراف است... اینها از اسلام واقعی منحرف شدهاند چه دانسته چه ندانسته.
تلویزیون ایتالیا: آینده خودتان را چطور میبینید.. چه چیزی مهمتر است. آینده سوریه یا ماندن شما در قدرت؟
اسد: بدیهی است که آینده سوریه برای ما مثل همهچیز ماست. منظورم این است که آینده من به عنوان یک شهروند جدای از آن نیست. اگر کشورم امن نباشد، من هم به عنوان یک شهروند امنیت نخواهم داشت. اگر کشورم خوب نباشد، آینده خوبی نخواهم داشت. این بدیهی است.
اما اگر بخواهی دو مسئله را در دو کفه ترازو بگذاری و بگویی که اگر رئیسجمهور بماند پس آینده سوریه بد خواهد بود و اگر رئیسجمهور برود و آینده سوریه خوب خواهد بود، این بخشی از پروپاگاندا و تبلیغات غرب است. وضعیت سوریه این نیست که نشان میدهند. داخل سوریه کسانی هستند که رئیسجمهورشان را تایید میکنند و برخی دیگر که تایید نمیکنند.
اگر ملت سوریه بخواهد که من رئیسجمهور باشم، آینده خوب خواهد بود اما اگر سوریها مرا نخواهند و من بخواهم در قدرت بمانم، در این صورت رئیس بودن من بد خواهد بود. مسئله خیلی ساده است. بنابراین خوب است که دنبال پروپاگاندای غرب نیفتیم و طبق آن پاسخ ندهیم. زیرا آن تبلیغات از واقعیت سوریه به دور است. باید طبق واقعیت جاری پاسخ بدهیم.