چراکه این مطلب در مورد آحاد ملت صدق میکند، اما در مورد نهادهای مسئول، قطعا یک نقیصه و کاستی جدی است. مسائلی که پس از انتخابات ریاستجمهوری شاهد بودیم و در یک مقطع زمانی شکل نگرفته، بلکه در طول زمان، عناصرمختلف از جریانات متعددی به هم پیوند خوردند. عمدتا کسانی بودند که تلاش برای ماندگاری در قدرت داشتند و از قدرت سوءاستفادههای فراوان به عمل آورده و میخواستند آن را در بستری قرار دهند که استمرار پیدا کند.
در مورد مسائل اخیر، بنده معتقد نیستم که یکباره این مسائل شکل گرفته است و ما نباید غفلتهای خودمان را فراموش کنیم. در طی چند سال اخیر مسائلی را شاهد بودیم که میبایست نسبت به آن واکنش نشان داده، مردم را نسبت به آنها حساس کرده و همچنین در مردم رشد فکری بهوجود میآوردیم. اما چون به این وظیفه عامل نبودیم، بعد از بروز بیرونی یک واکنش جدی، به یکباره بهدنبال تبیین برآمدیم. بسیاری از این تبیینها، چون شتاب زده است، قطعا نمیتواند خیلی عالمانه و نزدیک به حقیقت باشد.
بهطور قطع در دولت کنونی، یک اراده معطوف به قدرت وجود دارد که در دولتهای گذشته نیز شاهد آن بودیم، منتها در دولتهای گذشته، یک نواقص و کاستیهایی در این اراده وجود داشت که در دولت کنونی برطرف شده است. در دولتهای گذشته بسترهایی که برای تداوم قدرت فراهم شده بود، عمدتا رویکرد روشنفکرانه داشت و طیفهای روشنفکر را در بر میگرفت و طبیعتا از تودههای مردم غفلت میشد.
اما کسانیکه در این دولت، اراده معطوف به قدرت دارند، با برنامهریزی دقیق، قشرهای مختلف جامعه را هدف قرار دادهاند. اینکه تا چه حدی موفق بودهاند، بحث دیگری است؛ اما تلاش کردهاند تا برای اقشار مختلف جامعه از طریق رسانههای دیداری و نوشتاری خود، خوراک فکری تولید کنند.
ما باید در این زمینه زودتر از این به روشنگری میپرداختیم، اما متأسفانه امروز شاهدیم که اراده معطوف به قدرت، در نقطهای حساس در تقابل با قانون و اراده سالم نگاه داشتن نظام، قرار گرفته است.
اما فقط شاهد و ناظر روندی بودیم که میدانستیم در یک نقطهای چنین مشکلی پیش خواهد آورد. متأسفانه برای مقابله با این گروه، کارهای پیشگیرانه را انجام ندادیم تا جاییکه خوف این میرود که برخی عملکردهای کور صورت بدهیم.
وقتی اطلاعات لازم را نسبت به یک فعل و انفعال نداشته باشیم، قطعا عملکردی در تاریکی خواهیم داشت و این عملکرد در تاریکی، لطمات جدی به ما خواهد زد و همچنین میتواند هزینههای یک مسأله را زیاد کرده و ناخواسته ما را وارد وادیهایی بکند که به هیچوجه درست نیست. مثلا این روزها بحث تأثیرگذاری رمالها و مرتاضان مطرح شده است. بهنظر من این بحث قطعا مبحثی انحرافی، برای سوق دادن اذهان از مسأله اصلی و غفلت از یک کار برنامهریزی شده و از پیش طراحی شده است. من واقعا نمیدانم بر چه اساس بعضی از عزیزان و دوستداران انقلاب اسلامی، ناخواسته درگیر این چنین مسألهای شدهاند که شایسته اهل نظر و تفکر نیست.
از متفکران و سیاسیون همسو انتظار نمیرود، اینگونه با طرح موضوعی همچون رمالی، از داستان اصلی منحرف شوند و اتفاقات برنامهریزی شدهای را که در حال انجام است، تحت تأثیر رمالی بدانند! بهنظر من، این جریان در حال برنامهریزی در ابعاد مختلف است، بهخصوص در بعد سیاسی، اقتصادی و فکری. البته هرکدام از این انحرافات بحث جامعی را طلب میکند که در این مقال، مجال توضیح آن نیست اما ما نباید از این جریان غفلت کنیم؛ غفلت امروز ما ناشی از کماطلاعی ماست. در واقع به خواب رفتن عموم سیاسیون در یک برهه و موضعگیریهای شتابزده امروز که باعث ایجاد شایعات و حرفهای ضد و نقیض میشود، ناشی از عدم اشراف اطلاعاتی ماست.