به گزارش مشرق، تحولات
در گـروهبنـدي جريانهاي سياسي بسيار سريعتر از آنچه در ذهن تحليلگران
بگنجد، در حال تغيير است و به نظر ميرسد برخي حدسهاي قبلي درباره امکان
ائتلاف بين اصلاحطلبان و اعتدالگرايان غلط از آب درآمده و ائتلافهاي
جديدي در صحنه بازي در حال ظهور است؛ائتلافهايي که ميتواند نگرشهاي قبلي
را درباره نتيجه انتخابات بر هم بريزد و البته درنتايج نهايي در 9
اسفندماه به شدت تأثيرگذار باشد؛ نتايجي که به باور بسياري تمام تحولات
سياسي ايران را حداقل تا انتخابات سال 1400 رياست جمهوري تعيين خواهد کرد و
احزاب و گروههايي که از صحنه قدرت بيرون بمانند راه بسيار سختي را براي
بازگشت به عرصه قدرت در پيش خواهند داشت.
پيش از اين محتملترين نتيجه براي صف بنديهاي جديد از عرصه انتخابات ائتلافي بين اصلاحطلبان و دولت براي حضور در انتخابات مجلس بود؛ ائتلافي که بسياري آن را حتمي ميدانستند و برخي از تئوريسينهاي اصلاحطلب نيز آن را مقدمهاي براي بازگشت به عرصه قدرت ميدانستند،کما اينکه سعيد حجاريان يک سال پيش در گفت و گو با ايسنا به صراحت به اين نکته اشاره کرد که مجلس دهم ميتواند راه را براي بازگشت اصلاحطلبان به عرصه سياسي فراهم کند. اين مطلب بعدها به عنوان سندي بر اين نکته ارائه شد که اصلاحطلبان تنها به عنوان يک نردبان به دولت يازدهم نگاه ميکنند و بحث اطلاق رحم اجارهاي نيز به دولت از همين جا مطرح شد.
با اين حال و در ادامه برخي اختلافها بين دولت و اصلاحطلبان به اين نتيجهگيري منجر شد که شايد اين ائتلاف چندان هم به مصلحت نباشد و شايد بايد به فکر همپيمان تازهاي در ميان طرف مقابل بود.
ائتلاف با لاريجاني به جاي اصلاحطلبان
بحث ائتلاف دولت با علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي از دل همين اختلافات مطرح ميشود و کم کم زمزمههايي از درون دولت و حزب نزديک به آن يعني حزب کارگزاران مطرح شد که لاريجاني ميتواند متحدي معقول براي حضور در عرصه انتخابات باشد.
از نگاه اين طيف لاريجاني به دليل نزديکي به نظام ميتواند براي دولت بسيار نفع بيشتري داشته باشد تا اصلاحطلباني که به دنبال سوءاستفاده از دولت هستند و تنها به اهداف جناحي خود فکر ميکنند، البته در اين ميان شروطي هم براي لاريجاني تعيين شد که مهمترين آن حل مشکل فتنه 88 بخشي از بدنه اصلاحطلبان به خصوص کارگزاران با نظام بود، بدون آنکه هزينه سنگيني براي آن پرداخت شود. اين نکتهاي بود که محمد قوچاني نيز به صراحت در يکي از سرمقالههاي خود درباره انتخابات بر آن تأکيد کرد.
با اين حال طي يک ماه گذشته تعريف و تمجيد از علي لاريجاني در ميان کارگزاران به اندازهاي رسيد که حتي برخي از اصلاحطلبان نيز در اين باره احساس خطر کردند و از احتمال جدا شدن اصلاحطلبان از دولت در انتخابات سال جاري خبر دادند.
يارکشي ميکنيم
يکي از مهمترين اظهار نظرها در اين باره سخناني بود که غلامحسين کرباسچي از اعضاي اصلي کارگزاران ارائه داد و به صراحت امکان يارکشي از رقيب را مورد تأييد قرار داد.
کرباسچي در گفت و گوي خود با روزنامه شرق به اين گونه از احتمال ائتلاف با طيف معتدل اصولگرايان سخن گفت: ما اصرار نميکنيم، ولي ميگوييم وحدت آنها هم به نفع مردم کشور است. اين سياستي است که در جهت مصلحت خود آنها هم است اما کار ما بايد اين باشد که در جهت پيشبرد سياستهاي اصلاحطلبانه از همه نيروهايي که به فکر منافع ملي و کشور هستند، يارگيري کنيم و براي ما مهم نباشد که کسي در گذشته چه مشکلي يا موضعي در برابر ما داشته است. اگر بعضي از آنها الان به فکر منافع ملي هستند، ما حمايت ميکنيم، يعني اگر ما براي منافع ملي از همه افرادي که در جناح مقابل هستند، يارگيري کنيم به موفقيت ميرسيم. اگر از همه نيروهاي طرف مقابل يارگيري کنيم، ضرر نميکنيم. در انتخابات ٩٢ و سياست خارجي ما همين کار را انجام داديم. اين سياست درست است به نظر من.
شايد اشاره صريح کرباسچي در اين مصاحبه به يارگيري از طرف مقابل و ائتلاف با علي لاريجاني بود که ناقوس خطر را براي طرف مقابل به صدا درآورد.
واکنش خشمگينانه اصلاحطلبان
اين مسئله به قدري براي اصلاحطلبان سنگين بود که برخي از آنان سعي در تغيير معني سخنان کرباسچي داشتند به نحوي که سيدمحمود ميرلوحي از نزديکان رئيس دولت اصلاحات نوشت: اصلاحطلبان از اصولگرايان ميانهرويي که حاضر نشدهاند در کنار تندروها قرار گيرند، استقبال و دعوت به همکاري ميکنند. به نظر ميرسد مراد آقاي کرباسچي از اصطلاح «يارگيري» از اصولگرايان اين باشد، به همين خاطر است که ايشان به اصولگرايان توصيه ميکند جريان اصولگرايي اصيل را با پيوند خوردن با تندروهاي پايداري تضعيف نکنند. اما برخي در مقابل اين سخنان صراحت بيان داشتند و اين ايده را رد کردند.
در همين راستا گروه سياسي روزنامه آرمانامروز نوشت: «نيازي به جذب نيرو از رقيب ندارند و خودشان به اندازهاي نيرو تربيت کرده و نيروي باسابقه که قبلاً وزير و نماينده مجلس بودند را دارند که نخواهند دست کمک به اردوگاه رقيب دراز کنند. آنچه کرباسچي از آن به عنوان انحصارطلبي نام برده است در اين موضوع معنا پيدا نخواهد کرد و زماني ميتوان اصلاحطلبان را متهم به انحصارطلبي کرد که در درون خود به حذف يکديگر ميپردازند. هر چند در گذشته اين انحصارطلبي در جريان اصلاحات به تعداد معدودي به چشم ميخورد اما از زماني که دولت از حيطه اختيار اين جريان خارج و به دست مدعيان اصولگرايي سپرده شد، آنها با انحصارطلبي خداحافظي کردند و به يکديگر نزديک شدند.
شايد صريحترين اظهارنظر را در اين رابطه رسول منتجب نيا داشت. قائم مقام حزب اعتماد ملي با اشاره به سخنان کرباسچي و ليست جداگانهاي که از سوي حزب اعتدال و توسعه مطرح شده است، گفت: تصميم حزب اعتدال و توسعه براي دادن ليست جدا از اصلاحطلبان را به صلاح دولت نميدانم ولي بالاخره آنها به اين جمعبندي رسيدهاند و نظر آنها مهم است.
وي افزوده است: بايد تلاش کرد اگر با اصلاحطلبان به وحدت نميرسند اختلافي هم با يکديگر نداشته باشند و با آنها رقابت نکنند و در عمل وحدت داشته باشند و دوستانه و صميمانه در انتخابات در کنار اصلاحطلبان حضور داشته باشند.
بر اساس اين گزارش، منتجبنيا قدرتمندترين پشتوانه دولت ميان مردم و گروههاي سياسي را «جناح اصلاحطلب» دانسته و خطاب به دولت گفته است که اگر اصلاحطلبها از دولت فاصله بگيرند براي دولت مشکل به وجود خواهد آمد، لذا به هيچوجه نبايد اجازه داد که فاصلهاي بين اصلاحطلبان و دولت به وجود بيايد.
در واکنشي ديگر، داريوش قنبري سخنگوي فراکسيون اصلاحطلبان مجلس هشتم نيز گفته است: به نظر ميرسد برخي افراد که صاحب رسانهها و تريبونهايي هستند و قصد معرفي خودشان را دارند، اسمشان را از اين طريق در کنار اسامي فرعي ديگري مطرح ميکنند تا از اين طريق براي خود ايجاد حق کنند.
وي تأکيد کرده است: به نظرم به جاي جريان اصلاحطلبي، کساني که اقدام به انتشار اين اسامي ميکنند بايد پاسخگو باشند چراکه اين ليستها را جريان اصلاحطلب منتشر نميکند و افراد تريبوندار اقدام به انجام اين امر ميکنند.
تمام اين اظهارنظرها نشان ميدهد جدايي دولت و اعتداليون از اصلاحطلبان به مرحلهاي جدي رسيده است و به زودي شاهد از هم گسيختن اين ائتلاف خواهيم بود.
اصولگرايان در چه وضعي هستند
در طرف مقابل هم اصولگرايان از وضعيت چندان مطلوبي برخوردار نيستند و بايد براي حفظ توان وحدت خود با قاطعيت بيشتري عمل کنند. تشکيل گروه رايزني چهارنفره بين لاريجاني، ولايتي، ناطق نوري و همچنين آيتالله مقتدايي نشان ميدهد جزاير جداگانه قدرت در بين اصولگرايان نيز در حال شکلگيري است.
از مدتها پيش حجتالاسلام تقوي بحث ايجاد يک وحدت تمام عيار را بين اصولگرايان از طريق جلسات مختلف کليد زدند، با اين حال تنها سه گروه سياسي براي حضور در اين جلسات رايزني اعلام آمادگي کردهاند.
حال سؤال اينجاست که در سايه اختلافاتي که بر سر تصويب برجام بين برخي گروههاي اصولگرا به وجود آمده است، ميتوان انتظار داشت اين وحدت به راحتي صورت بگيرد. شايد از هم اکنون بحث ايجاد يک پيوند جدي بين دولت و لاريجاني مطرح باشد.
از اين رو است که ميتوان فهميد چرا شريعتمداري در سرمقاله خود در کيهان ميگويد: ادعاي پيوند بخشي از اصلاحطلبان با بخشي از اصولگرايان فقط و فقط - تأکيد ميشود فقط و فقط - براي کسب وجهه از اصولگرايان است، به بيان ديگر قصد دارند دست خالي خود را در انتخابات پيشرو با گره زدن خود به اصولگرايان، پُر و پيمان نشان بدهند! و از اين رهگذر براي خود کسب وجهه و آبرو کنند.
و اما، اکنون نوبت اصولگرايان - به معني واقعي کلمه و نه اين يا آن سليقه - است که به مدعيان اصلاحات اجازه ندهند با اعلام نزديکيشان به اصولگرايان، بدنامي بارها تجربه شده خود را به اصولگرايان نيز نسبت بدهند.
منبع: روزنامه جوان
پيش از اين محتملترين نتيجه براي صف بنديهاي جديد از عرصه انتخابات ائتلافي بين اصلاحطلبان و دولت براي حضور در انتخابات مجلس بود؛ ائتلافي که بسياري آن را حتمي ميدانستند و برخي از تئوريسينهاي اصلاحطلب نيز آن را مقدمهاي براي بازگشت به عرصه قدرت ميدانستند،کما اينکه سعيد حجاريان يک سال پيش در گفت و گو با ايسنا به صراحت به اين نکته اشاره کرد که مجلس دهم ميتواند راه را براي بازگشت اصلاحطلبان به عرصه سياسي فراهم کند. اين مطلب بعدها به عنوان سندي بر اين نکته ارائه شد که اصلاحطلبان تنها به عنوان يک نردبان به دولت يازدهم نگاه ميکنند و بحث اطلاق رحم اجارهاي نيز به دولت از همين جا مطرح شد.
با اين حال و در ادامه برخي اختلافها بين دولت و اصلاحطلبان به اين نتيجهگيري منجر شد که شايد اين ائتلاف چندان هم به مصلحت نباشد و شايد بايد به فکر همپيمان تازهاي در ميان طرف مقابل بود.
ائتلاف با لاريجاني به جاي اصلاحطلبان
بحث ائتلاف دولت با علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي از دل همين اختلافات مطرح ميشود و کم کم زمزمههايي از درون دولت و حزب نزديک به آن يعني حزب کارگزاران مطرح شد که لاريجاني ميتواند متحدي معقول براي حضور در عرصه انتخابات باشد.
از نگاه اين طيف لاريجاني به دليل نزديکي به نظام ميتواند براي دولت بسيار نفع بيشتري داشته باشد تا اصلاحطلباني که به دنبال سوءاستفاده از دولت هستند و تنها به اهداف جناحي خود فکر ميکنند، البته در اين ميان شروطي هم براي لاريجاني تعيين شد که مهمترين آن حل مشکل فتنه 88 بخشي از بدنه اصلاحطلبان به خصوص کارگزاران با نظام بود، بدون آنکه هزينه سنگيني براي آن پرداخت شود. اين نکتهاي بود که محمد قوچاني نيز به صراحت در يکي از سرمقالههاي خود درباره انتخابات بر آن تأکيد کرد.
با اين حال طي يک ماه گذشته تعريف و تمجيد از علي لاريجاني در ميان کارگزاران به اندازهاي رسيد که حتي برخي از اصلاحطلبان نيز در اين باره احساس خطر کردند و از احتمال جدا شدن اصلاحطلبان از دولت در انتخابات سال جاري خبر دادند.
يارکشي ميکنيم
يکي از مهمترين اظهار نظرها در اين باره سخناني بود که غلامحسين کرباسچي از اعضاي اصلي کارگزاران ارائه داد و به صراحت امکان يارکشي از رقيب را مورد تأييد قرار داد.
کرباسچي در گفت و گوي خود با روزنامه شرق به اين گونه از احتمال ائتلاف با طيف معتدل اصولگرايان سخن گفت: ما اصرار نميکنيم، ولي ميگوييم وحدت آنها هم به نفع مردم کشور است. اين سياستي است که در جهت مصلحت خود آنها هم است اما کار ما بايد اين باشد که در جهت پيشبرد سياستهاي اصلاحطلبانه از همه نيروهايي که به فکر منافع ملي و کشور هستند، يارگيري کنيم و براي ما مهم نباشد که کسي در گذشته چه مشکلي يا موضعي در برابر ما داشته است. اگر بعضي از آنها الان به فکر منافع ملي هستند، ما حمايت ميکنيم، يعني اگر ما براي منافع ملي از همه افرادي که در جناح مقابل هستند، يارگيري کنيم به موفقيت ميرسيم. اگر از همه نيروهاي طرف مقابل يارگيري کنيم، ضرر نميکنيم. در انتخابات ٩٢ و سياست خارجي ما همين کار را انجام داديم. اين سياست درست است به نظر من.
شايد اشاره صريح کرباسچي در اين مصاحبه به يارگيري از طرف مقابل و ائتلاف با علي لاريجاني بود که ناقوس خطر را براي طرف مقابل به صدا درآورد.
واکنش خشمگينانه اصلاحطلبان
اين مسئله به قدري براي اصلاحطلبان سنگين بود که برخي از آنان سعي در تغيير معني سخنان کرباسچي داشتند به نحوي که سيدمحمود ميرلوحي از نزديکان رئيس دولت اصلاحات نوشت: اصلاحطلبان از اصولگرايان ميانهرويي که حاضر نشدهاند در کنار تندروها قرار گيرند، استقبال و دعوت به همکاري ميکنند. به نظر ميرسد مراد آقاي کرباسچي از اصطلاح «يارگيري» از اصولگرايان اين باشد، به همين خاطر است که ايشان به اصولگرايان توصيه ميکند جريان اصولگرايي اصيل را با پيوند خوردن با تندروهاي پايداري تضعيف نکنند. اما برخي در مقابل اين سخنان صراحت بيان داشتند و اين ايده را رد کردند.
در همين راستا گروه سياسي روزنامه آرمانامروز نوشت: «نيازي به جذب نيرو از رقيب ندارند و خودشان به اندازهاي نيرو تربيت کرده و نيروي باسابقه که قبلاً وزير و نماينده مجلس بودند را دارند که نخواهند دست کمک به اردوگاه رقيب دراز کنند. آنچه کرباسچي از آن به عنوان انحصارطلبي نام برده است در اين موضوع معنا پيدا نخواهد کرد و زماني ميتوان اصلاحطلبان را متهم به انحصارطلبي کرد که در درون خود به حذف يکديگر ميپردازند. هر چند در گذشته اين انحصارطلبي در جريان اصلاحات به تعداد معدودي به چشم ميخورد اما از زماني که دولت از حيطه اختيار اين جريان خارج و به دست مدعيان اصولگرايي سپرده شد، آنها با انحصارطلبي خداحافظي کردند و به يکديگر نزديک شدند.
شايد صريحترين اظهارنظر را در اين رابطه رسول منتجب نيا داشت. قائم مقام حزب اعتماد ملي با اشاره به سخنان کرباسچي و ليست جداگانهاي که از سوي حزب اعتدال و توسعه مطرح شده است، گفت: تصميم حزب اعتدال و توسعه براي دادن ليست جدا از اصلاحطلبان را به صلاح دولت نميدانم ولي بالاخره آنها به اين جمعبندي رسيدهاند و نظر آنها مهم است.
وي افزوده است: بايد تلاش کرد اگر با اصلاحطلبان به وحدت نميرسند اختلافي هم با يکديگر نداشته باشند و با آنها رقابت نکنند و در عمل وحدت داشته باشند و دوستانه و صميمانه در انتخابات در کنار اصلاحطلبان حضور داشته باشند.
بر اساس اين گزارش، منتجبنيا قدرتمندترين پشتوانه دولت ميان مردم و گروههاي سياسي را «جناح اصلاحطلب» دانسته و خطاب به دولت گفته است که اگر اصلاحطلبها از دولت فاصله بگيرند براي دولت مشکل به وجود خواهد آمد، لذا به هيچوجه نبايد اجازه داد که فاصلهاي بين اصلاحطلبان و دولت به وجود بيايد.
در واکنشي ديگر، داريوش قنبري سخنگوي فراکسيون اصلاحطلبان مجلس هشتم نيز گفته است: به نظر ميرسد برخي افراد که صاحب رسانهها و تريبونهايي هستند و قصد معرفي خودشان را دارند، اسمشان را از اين طريق در کنار اسامي فرعي ديگري مطرح ميکنند تا از اين طريق براي خود ايجاد حق کنند.
وي تأکيد کرده است: به نظرم به جاي جريان اصلاحطلبي، کساني که اقدام به انتشار اين اسامي ميکنند بايد پاسخگو باشند چراکه اين ليستها را جريان اصلاحطلب منتشر نميکند و افراد تريبوندار اقدام به انجام اين امر ميکنند.
تمام اين اظهارنظرها نشان ميدهد جدايي دولت و اعتداليون از اصلاحطلبان به مرحلهاي جدي رسيده است و به زودي شاهد از هم گسيختن اين ائتلاف خواهيم بود.
اصولگرايان در چه وضعي هستند
در طرف مقابل هم اصولگرايان از وضعيت چندان مطلوبي برخوردار نيستند و بايد براي حفظ توان وحدت خود با قاطعيت بيشتري عمل کنند. تشکيل گروه رايزني چهارنفره بين لاريجاني، ولايتي، ناطق نوري و همچنين آيتالله مقتدايي نشان ميدهد جزاير جداگانه قدرت در بين اصولگرايان نيز در حال شکلگيري است.
از مدتها پيش حجتالاسلام تقوي بحث ايجاد يک وحدت تمام عيار را بين اصولگرايان از طريق جلسات مختلف کليد زدند، با اين حال تنها سه گروه سياسي براي حضور در اين جلسات رايزني اعلام آمادگي کردهاند.
حال سؤال اينجاست که در سايه اختلافاتي که بر سر تصويب برجام بين برخي گروههاي اصولگرا به وجود آمده است، ميتوان انتظار داشت اين وحدت به راحتي صورت بگيرد. شايد از هم اکنون بحث ايجاد يک پيوند جدي بين دولت و لاريجاني مطرح باشد.
از اين رو است که ميتوان فهميد چرا شريعتمداري در سرمقاله خود در کيهان ميگويد: ادعاي پيوند بخشي از اصلاحطلبان با بخشي از اصولگرايان فقط و فقط - تأکيد ميشود فقط و فقط - براي کسب وجهه از اصولگرايان است، به بيان ديگر قصد دارند دست خالي خود را در انتخابات پيشرو با گره زدن خود به اصولگرايان، پُر و پيمان نشان بدهند! و از اين رهگذر براي خود کسب وجهه و آبرو کنند.
و اما، اکنون نوبت اصولگرايان - به معني واقعي کلمه و نه اين يا آن سليقه - است که به مدعيان اصلاحات اجازه ندهند با اعلام نزديکيشان به اصولگرايان، بدنامي بارها تجربه شده خود را به اصولگرايان نيز نسبت بدهند.
منبع: روزنامه جوان