این مدافع تیم ملی که میهمان برنامه نود بود، صحبتهای مختلفی را از زندگی و فوتبالش به زبان آورد که گزیده آن در زیر میآید:
* جام ملتهای استرالیا برایم خوش یمن بود. من پنج سال هافبک دفاعی بازی کردم ولی فوتبالم به چشم نیامد. بعد از مصدومیت پژمان منتظری بود که کارلوس کی روش به من اعتماد به نفس داد.
* قبل از جام ملتهای آسیا کی روش از من پرسید که آیا استرس دارم؟ من هم گفتم اگر بگویم استرس ندارم، دروغ است. کی روش هم به من گفت تو مقابل بنفیکا بازی کرده ای و میتوانی بهترین عملکرد را داشته باشی. بعد از حرفهای کیروش اعتماد به نفسم رفت روی هزار!
* در بازی با سوئد مقابل زلاتان ابراهیموویچ بازی کردم. زلاتان که برای خودش «تیر برقی» است. هر کسی به این بازیکن برخورد کند، خرد می شود!
* در جام ملتهای آسیا، با سلام و صلوات به عراق پنالتی زدم!
* وقتی روی بازیکن عراق خطای پنالتی کردم، گفتم «یا خدا، ناراحتی ۷۰ میلیون نفر روی دوش تو افتاد»! برای همین گل قوچان نژاد به عراق بیشتر از گل خودم به من چسبید.
* دوران کودکی می رفتیم کنار ساحل والیبال ساحلی بازی میکردیم و برای همین خوب برای سر زدن در فوتبال خوب درجا میپرم.
* پیش خودم می گفتم اگر در بازی با سوئد خوب باشم از همانجا به فوتبال اروپا می روم که اینطور نشد.
* قبل از اینکه برای بازی در تیم تیانجین به چین بروم، حرف رضا شاهرودی را گوش کردم و با خودم تن ماهی، کنسرو و جوجه به چین بردم. سه ماه کارم همین بود که کنسروها را با برنج میخوردم. در کل سه، چهار کیلو وزن کم کردم.
* شهر تیانجین فقط یک ایرانی داشت. این ایرانی خلبان بود که او را نمیدیدم.
* بعد از فوت پدرم حتی کرایه اتومبیل هم نداشتم که از روستا به شهر بروم. همیشه سر راه می ایستادم تا یک آشنا رد بشود و مرا تا شهر برساند.
* بعد از پاس به تیم احسان ری رفتم. در آن مدت در یک اتاق کنار زمین زندگی میکردم و سه ماه ساندویچ میخوردم.
* جواد نکونام الگوی داخلی من بود. سبک فوتبالم به آقا جواد شبیه بود. البته آقاجواد کاپیتان بسیار خوبی بود. او یکبار سر بازی با بحرین سرم داد زد که با تمرکز بازی کنم. بعد از آن دیگر اشتباه نکردمدر فوتبال خارجی هم الگویم بالاک بود. البته میگویند سبک بازیام در دفاع به راموس شبیه است، ولی راموس کجا و مرتضی کجا!
* منتظر تعطیلات ژانویه هستم تا اگر پیشنهاد اروپایی بود، به یک تیم اروپایی بروم وگرنه در یک تیم آسیایی بازی خواهم کرد.
* من خسیس نیستم. یک روزی پسر
نداری بودم. شاید هزار تومان برای من ۱۰۰ هزار تومان بود. از خدا خواسته ام
آنقدر به من پول بدهد که به ندارها بدهم.