*جناب غریبپور در ابتدای گفتوگو اگر مایلید از مدیریت کاخ این دوره از جشنواره بگویید و بفرمایید که چه برنامهریزی را برای این دوره از جشنواره در نظر گرفتهاید؟
آنچه که برای من فوقالعاده حائز اهمیت است، «نظم و احترام به مخاطبان و مهمانان» است که باید چشمگیر باشد. بنابراین شاید تنها تفاوتی که کاخ جشنواره با دورههای قبل خواهد داشت، این باشد که برای من این دو اصل بسیار مهم و در اولویت است. هر چند که دوستان در سالهای گذشته حتما این نکات را در نظر داشتهاند. در ذات من نیست که کار نامنظم انجام دهم و به مخاطب احترام نگذارم. کاخ به معنی محل رویت آن چیزی است که جشنواره طی یک سال با برگزاری جلسات متعدد و اتاقهای فکر کوشش کرده که به سرانجام برساند. ما برای همه موارد پیشبینی مناسب کردهایم و برج میلاد هم دارای این قابلیت است که هم ما شرایط مطلوب را برای اصحاب رسانه فراهم کنیم و هم امکان مناسب برای نمایش فیلمها، برگزاری نشستها و میزبانی مناسب از همه میهمانان را مهیا کنیم.
*شما در دورههای گذشته در کاخ جشنواره حضور داشتهاید؟ ارزیابی شما از وضعیت کاخ جشنواره در دورههای پیشین چیست؟
در دورههای گذشته وضعیت کمابیش به همین منوال بوده است و طبیعی است که دوستان دیگر هم در زمینه اداره کاخ جشنواره بسیار تلاش کردهاند. بحث «کاخ جشنواره» پیشتر در ایران مرسوم نبوده است. دلیل این موضوع این است که ما محلی برای اختصاص دادن به «کاخ جشنواره» نداشتهایم. همه جشنوارهها در دنیا باید دارای یک محل مناسب-هم به لحاظ معماری و هم به لحاظ نحوه ارایه خدمات- داشته باشند که این محل تحت عنوان «کاخ» نامگذاری میشود. خوشبختانه با وجود برج میلاد و قابلیتهای آن از ورودی گرفته تا پارکینگ تا ظرفیت بالا برای انجام پذیرایی و ایجاد زمینه مناسب برای همه دستاندرکاران جشنواره اعم از کسانی که کار خبری انجام میدهند یا هنرمندانی که فیلمشان به نمایش در میآید و ... ، این امکان فراهم شده است. بحث کاخ جشنواره، تجربه نسبتا تازهای است و بیتردید دیکته ننوشته غلط ندارد. ما سعی میکنیم اگر نواقصی در دورههای گذشته بوده، برطرف کنیم. به هرترتیب دوستان در دورههای گذشته «دیکته نانوشته» را آغاز کردند و باید ازشان تشکر کرد.
*دقیقا نواقصی کاخ جشنواره در دورههای گذشته چه بوده؟
ببینید مثلا در این دوره تصمیم گرفته شده تا توزیع کارتها به دقت انجام شود و در این زمینه نظم بیشتری اعمال شود تا شاهد ازدحام بیمعنی نباشیم. به هر صورت سعی خواهد شد تا از صدور کارت گرفته تا نحوه میزبانی در کاخ، طوری انجام شود تا شاهد مراسمی در شان یک جشنواره ملی باشیم.
شما علاوه بر فعالیتهای هنری، سالیان سال به عنوان مدیر در بخشهای مختلف حضور داشتهاید. حضور «بهروز غریبپور» با توجه به سابقه فعالیتهای مدیریتیاش، این تلقی را ایجاد میکند که کاخ جشنواره امسال دستخوش تغییرات زیادی خواهد شد. آیا شما در ساختار میزبانی در جشنواره تغییراتی اساسی ایجاد خواهید کرد یا صرفا تاکید شما بر روی نظم دادن به کاخ است؟
انشاالله میآیید و نتیجه کارهای ما را میبینید. فکر میکنم که احساس خواهید کرد در کاخ جشنواره اعمال سلیقه و خلاقیت شده است تا همه خود را در فضا و موقعیتی متفاوت ببینید. در حال حاضر ضمن ایدهپردازی، در حال ساخت سازههایی برای کاخ هستیم.
*به بحث «صدور کارتها» و «ازدحام بیمعنی» اشاره کردید. این به این معناست که تعداد کارتهای صادر شده امسال به نسبت سالهای قبل با کاهش مواجه میشود؟
بحث صدور کارت بر عهده دبیر جشنواره است و هرگونه تصمیمی را در این زمینه ایشان میگیرند. پیشنهاد من در این زمینه این بوده که ما هر چقدر در این رابطه نظم بیشتری را قائل شویم، طبیعی است که نتیجه مثبتتری خواهیم گرفت. ببینید نظم از محل تصمیمگیری آغاز میشود و نمیتوان در ازدحام اعمال نظم کرد. بنابراین ما از اکنون برابر با پیشبینی دبیر جشنواره، تاکید فوقالعادهای روی «نظم» داریم.
*پیشبینی میکنید که روزانه چه تعداد مهمان در کاخ جشنواره حضور خواهند داشت؟
پیشبینی میشود حداقل روزانه حدود 2000 هزار نفر در محل کاخ جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشند.
*شما در برگزاری افتتاحیه و اختتامیه جشنواره هم مشارکت خواهید داشت یا مسولیت شما محدود به کاخ جشنواره میشود؟
امسال در اختتامیه و افتتاحیه، کوشش مدیر کاخ باید بر این باشد که مراسم به بهترین نحو برگزار شود. اما کارگردانی آن متفاوت است و زیر نظر دبیرخانه در حال انجام است. با شناختی که من از آقای حیدری دارم، تمام سعی بر این است که از ابتدا تا انتها-چه در مراسم افتتاحیه و اختتامیه و چه در روزهای برگزاری جشنواره و نمایش فیلم- نظم، سلیقه و خلاقیت را شاهد باشیم.
*برای اهالی رسانه چه تمهید ویژهای دیده شده است؟
در کاخ جشنواره فضایی برای تحریریه همه رسانهها درنظر گرفته میشود. برای رسانههای تصویری هم مکانهای ویژهای در نظر گرفته شده و برای بخش رادیویی نیز استودیوهای مختلفی آماده خواهد شد. تمام تلاش ما بر اساس تصمیمی که به من انتقال داده شده، این است که حضور رسانهها بسیار جدی گرفته شود و بسیار محترمانه برخورد شود و تمام تلاش ما این باشد که دوستان رسانهای از فضای جشنواره دل نکنند. و امیدواریم که این اتفاق بیفتد و اصحاب رسانه احساس کنند که واقعا محترمند.
*امسال نمایش فیلمها از ساعت 2آغاز میشود؟
کار ما در کاخ جشنواره هر روز از ساعت 9:30 آغاز میشود و پذیرایی ناهار نیز حذف نشده است.
*آیا حضور امثال شما، محمدحیدری و سید صادق موسوی در جشنواره و حتی حسین مسافرآستانه و حسین پارسایی در سازمان سینمایی، که درواقع برآمده از تئاتر هستید، این نکته را ثابت میکند که انگار قحط رجال سینمایی وجود دارد و اهلی تئاتر به کمک هنر هفتم آمدهاند؟
میخواهم این پرسش را مطرح بکنم که آیا شما قصد ایجاد فضا و موج منفی را دارید؟
*قطعا خیر.
از نظر من وظیفه شما بسیار خطیر است. ببینید خانواده تئاتر از سه هزار سال قبل جشنواره برگزار میکردند. اگر به یونان باستان توجه کنید، میبینید که جشنوارهها از همان زمان برگزار میشده. و حتی در نظام برگزاری جشنواره گفته میشده که از فردای پایان یافتن جشنواره، برنامهریزی و مدیریت سال بعد هم پیشبینی میشده است. طبیعی است که این میراث فرهنگی بشر محسوب میشود و نه میراث فرهنگی تئاتریها. تئاتر یک فعالیت جمعی و اجتماعی است. یک تئاتری به واسطه این که با یک هنر زنده روبهرو است، میتواند مدیریت اجتماع و جمیعت را بر عهده بگیرد. حتی ضعیفترین کارگردانان تئاتر هم مسولیت خطیری دارند و یک هنر زنده را کارگردانی میکنند. ببینید یک کارگردان سینما و یا تلویزیون بعد از فیلمبرداری، پای میز مینشیند و خودش میماند و مانیتورش. در حالی که کارگردان تئاتر مدام با گریمور، طراح صحنه، بازیگران و ... ارتباط دارد و مشغول مدیریت است.
*پس معتقدید که سینما توانسته از میراث تئاتر بهره ببرد؟
خوشبختانه طی این سوال ها سینما توانسته از میراث تئاتری استفاده بکند. به بهترین بازیگران و کارگردانان این سالها اگر توجه کنید، متوجه این موضوع خواهید شد. دیوارکشیها و مرزبندیهای این چنینی اساسا درست نیست. من از شما سوال میکنم که چند درصد از کسانی که قبلا در جشنوارهها کار میکردند، اساسا، ذاتا و فینفسه سینمایی بودهاند؟ یا مهندس معمار بودهاند یا فلسفه خوانده بودند. اما وجه مشترک همه این افراد «مدیریت» است. در برگزاری جشنواره شمار وسیعی از سینماگران حضور داشته و دارند و تعداد زیادی هم مشاوره میدهند اما در برگزاری مجموعا 4 تئاتری حضور دارند. اگر روی من شک دارید باید بگویم که من هم سینمایی هستم و هم تئاتری. در باره آقای حیدری هم باید مدیرت ایشان را ببینید. ایشان مدیر موفقی بودهاند. رجل سینمایی حضور تام و تمام دارند اما در بخشهای مدیریتی از کسانی که سبقه تئاتری هم دارند، دعوت شده است و آنها هم آنقدر شعور دارند که تشخیص بدهند در اختتامیه به جای «فیلم»، «تئاتر» نشان ندهند. حیف نیست که یک جشنواره ملی این همه مورد هجمه قرار بگیرد در واقع خودمان، خودمان را دست بیاندازیم؟ بیایم یک نگاهی به نزدیک یک قرن سینمای ایران بیاندایم و ببینیم که تئاتریها چقدر به سینما خدمت کردند. شخصیتی مثل علی حاتمی از سینما وارد تئاتر نشده، او از تئاتر وارد سینما شد. یا شخصیتی مثل بیضایی و حتی کیمیایی همه از تئاتر آمدند. بنابراین کسی مادرزاد نه سینمایی خلق شده و نه کسی تئاتری. خوشبختانه در این سالهای آقایان مهرجویی و پوراحمد کار تئاتری هم کردند. خیلی از سینماگران به طرف تئاتر آمدند.
*اما همواره وقتی سینماگران وارد عرصه تئاتر شدهاند، تئاتریها واکنشهای مثبت و روی خوشی نشان ندادهاند.
ببینید اگر صرف برای گیشه این کار انجام شود، اشتباه است. ولی اگر مسئله توانمندی باشد،اصلا مرزی وجود ندارد. بهروز وثوقی برای این که شانیتی پیدا کند، اوخر دوران حضورش در ایران، در یک تئاتر بازی کرد. یکی از معروفترین نمایشنامهها در دنیا تئاتر «پیکینیک در جنگ» نوشته «فرناندو آرابال» نقاش است. اصلا نباید به اشتباه این فکر را کنیم که عدهای تئاتری مقابل سینماگران قد علم کردهاند یا بلعکس. من فکر میکنم و وظیفه شما وصل کردن و ایجاد وحدت است. اگر احساس میکنید هر نوع تفرقهای و جدایی میتواند زمینهای باشد برای ضعیف کردن یک تمدن و یک فرهنگ، باید جلوگیری کند. شما میتوانید در آخر جشنواره نقدی بر فعالیتهای من و عملکرد من با ارایه ادله و منطق داشته باشید. اما بهروز غریبپور را به عنوان مدیر ببینید نه به عنوان تئاتری یا یک سینماگر. ببینید من آرزو داشتم سرمربی تیم فوتبال ایران شوم برای این که من اعتقاد دارم که فصل مشترکی بین همه مدیریتها وجود دارد که آقای فرگوسن هم که فلسفه خوانده میتواند آن مدیریت را به درستی پیاده کند. یکی از برجستهترین افتتاحیههای که در تاریخ ورزش ایران اتفاق افتاده، المپیک غرب آسیا بوده که من کارگردانی کردم. بنابراین من فکر میکنم آنچه هم اکنون کشور ما را رنج میدهد،خلا مدیریت است. ما باید مدیریتها را تقویت کنیم و مدیر موفق را تشویق بکنیم و ضعفهایش را درشت نکنیم. به نظرم اگر این بی انصافیها اندکی کم شود،نتیجه بسیار پرباری برای فرهنگ ضعیف کشور ما در بر خواهد داشت.