به گزارش مشرق، وقتی علی کفاشیان به عنوان رییس جدید فوتبال کشورهای آسیای میانه به طور خودکار به یکی از نواب رییس «AFC» ارتقای درجه یافت این تصور غیر واقعی شکل گرفت که دامنه نفوذ ما در آسیا بیشتر شده و از این پس نه تنها حق ما تضییع نمیشود بلکه حتی میتوانیم امتیازاتی فراتر از معمول از نهاد حاکم بر فوتبال آسیا بگیریم.
این تصوری بود که غلط بودن آن در ماههای اخیر به اثبات رسیده و رییس فدراسیون فوتبال ایران به رغم جای گرفتن در میان اعضای هیات رییسه و معاونان AFC عملا برش چندانی ندارد و از اهرمهای تاثیرگذار بر اقدامات AFC بینصیب است و نه تصمیمساز است و نه صاحب زمینه و توانی که بر تصمیمسازیها اثر محسوسی بگذارد و اگر جز این بود، منجر به صدور حکم اخیر توسط AFC نمیشد.
عربستان درپی جوسازیهای مغرضانه خود اخیرا از AFC خواسته بود که محل بازیهای این کشور با نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان آسیا را تغییر بدهد زیرا در ایران احساس امنیت نمیکند! این ادعای مضحک ظاهرا توسط AFC کمی تا قسمتی تایید شده زیرا این نهاد تاکید کرده که دیدارهای نمایندگان ایران با عربستان در فصل 2016 لیگ قهرمانان آسیا به جای برگزاری در زمانهای قید شده قبلی به هفتههای آخر از مرحله گروهی (هفتههای پنجم و ششم) منتقل میشود و اگر تا آن زمان دو کشور اختلافات اخیر خود را کنار گذاشتند و به توافق رسیدند به صورت رفت و برگشت در خاک دو کشور انجام خواهد شد اما اگر وضعیت فعلی استمرار یابد، AFC رأسا میزبانانی بیطرف را برای این رویاروییها انتخاب خواهد کرد.
این رأی بدین معنا است که رقیب ما در دیپلماسی ورزشی و در «سیاسی بازی» تا این لحظه گامی از ما پیش افتاده و حداقل AFC را وادار کرده که اولا برنامه مسابقات را تغییر بدهد و دوما وارد چرخه تعیین میزبان بیطرف شود و روی این پروژه کار کند.
سیاست و روش انتخابی ما نیز که تاکید بر اجرای مو به موی برنامه اعلام شده قبلی توسط AFC و برگزاری دیدارهای دو کشور در خاک هر دوی آنان بود با اطلاعیه روز دوشنبه این نهاد ناکام ماند و یک بار دیگر معلوم شد که در سیاستگذاریها و بازیهای بینالمللی سیاسی در عرصه ورزش قوی نیستیم و فقط مدعی فهم و اجرای دیپلماسی فوتبال هستیم و آنجا که یک تقابل و رقابت مستقیم و هماوردی جدی شکل میگیرد کم میآوریم و بازی بزرگی را کم و بیش به رقیب واگذار میکنیم.
اینکه چرا سیاستگذاری فدراسیون فوتبال به این ناکامی – ولو نسبی – منجر شد، بحثی است که هم پایهها و بنیانهای آن روشن است و هم پرداختن بیش از حد و افسوس خوردن بابت آن ما را از آسیبشناسی دقیق و وسیع این موضوع و پرهیز از تکرار آن بازمیدارد. اکنون با متخصصان امر و به ویژه مدیران وزارت ورزش است که تعیین کنند و بگویند ضعفهای فدراسیون در این خصوص چه بوده و آیا منفعل بودن و صبر کردن ما باعث شده «AFC» حکمی متمایل به سعودیها بدهد یا اینکه ما وظایفمان را کاملا انجام دادهایم و عربستانیها با لابیهای ویژه و فراورزشی و فرا فوتبالی خود از ما پیش افتادهاند.
حقیقت امر هر یک از دو حالت فوق باشد، شکی نیست که دیپلماسی بینالمللی فوتبال ما ضعیف است و کارمان در این زمینه میلنگد و تا قبل از اینکه کفاشیان با یکی از لبخندهای همیشگیاش درپی انکار این ضعف و رفع و رجوع این مساله هم برآید لازم است که سیاستگذارانی قویتر در این خصوص وارد کارزار شوند زیرا حکمهای احتمالی بعدی AFC میتواند از این هم برای ما زیان آور باشد.
این تصوری بود که غلط بودن آن در ماههای اخیر به اثبات رسیده و رییس فدراسیون فوتبال ایران به رغم جای گرفتن در میان اعضای هیات رییسه و معاونان AFC عملا برش چندانی ندارد و از اهرمهای تاثیرگذار بر اقدامات AFC بینصیب است و نه تصمیمساز است و نه صاحب زمینه و توانی که بر تصمیمسازیها اثر محسوسی بگذارد و اگر جز این بود، منجر به صدور حکم اخیر توسط AFC نمیشد.
عربستان درپی جوسازیهای مغرضانه خود اخیرا از AFC خواسته بود که محل بازیهای این کشور با نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان آسیا را تغییر بدهد زیرا در ایران احساس امنیت نمیکند! این ادعای مضحک ظاهرا توسط AFC کمی تا قسمتی تایید شده زیرا این نهاد تاکید کرده که دیدارهای نمایندگان ایران با عربستان در فصل 2016 لیگ قهرمانان آسیا به جای برگزاری در زمانهای قید شده قبلی به هفتههای آخر از مرحله گروهی (هفتههای پنجم و ششم) منتقل میشود و اگر تا آن زمان دو کشور اختلافات اخیر خود را کنار گذاشتند و به توافق رسیدند به صورت رفت و برگشت در خاک دو کشور انجام خواهد شد اما اگر وضعیت فعلی استمرار یابد، AFC رأسا میزبانانی بیطرف را برای این رویاروییها انتخاب خواهد کرد.
این رأی بدین معنا است که رقیب ما در دیپلماسی ورزشی و در «سیاسی بازی» تا این لحظه گامی از ما پیش افتاده و حداقل AFC را وادار کرده که اولا برنامه مسابقات را تغییر بدهد و دوما وارد چرخه تعیین میزبان بیطرف شود و روی این پروژه کار کند.
سیاست و روش انتخابی ما نیز که تاکید بر اجرای مو به موی برنامه اعلام شده قبلی توسط AFC و برگزاری دیدارهای دو کشور در خاک هر دوی آنان بود با اطلاعیه روز دوشنبه این نهاد ناکام ماند و یک بار دیگر معلوم شد که در سیاستگذاریها و بازیهای بینالمللی سیاسی در عرصه ورزش قوی نیستیم و فقط مدعی فهم و اجرای دیپلماسی فوتبال هستیم و آنجا که یک تقابل و رقابت مستقیم و هماوردی جدی شکل میگیرد کم میآوریم و بازی بزرگی را کم و بیش به رقیب واگذار میکنیم.
اینکه چرا سیاستگذاری فدراسیون فوتبال به این ناکامی – ولو نسبی – منجر شد، بحثی است که هم پایهها و بنیانهای آن روشن است و هم پرداختن بیش از حد و افسوس خوردن بابت آن ما را از آسیبشناسی دقیق و وسیع این موضوع و پرهیز از تکرار آن بازمیدارد. اکنون با متخصصان امر و به ویژه مدیران وزارت ورزش است که تعیین کنند و بگویند ضعفهای فدراسیون در این خصوص چه بوده و آیا منفعل بودن و صبر کردن ما باعث شده «AFC» حکمی متمایل به سعودیها بدهد یا اینکه ما وظایفمان را کاملا انجام دادهایم و عربستانیها با لابیهای ویژه و فراورزشی و فرا فوتبالی خود از ما پیش افتادهاند.
حقیقت امر هر یک از دو حالت فوق باشد، شکی نیست که دیپلماسی بینالمللی فوتبال ما ضعیف است و کارمان در این زمینه میلنگد و تا قبل از اینکه کفاشیان با یکی از لبخندهای همیشگیاش درپی انکار این ضعف و رفع و رجوع این مساله هم برآید لازم است که سیاستگذارانی قویتر در این خصوص وارد کارزار شوند زیرا حکمهای احتمالی بعدی AFC میتواند از این هم برای ما زیان آور باشد.