به گزارش مشرق، در حالی که مقامات دولتی همواره در برابر پرسش از این که چرا دولت اقدام به واردات کالاهایی چون برنج، گندم و یا یا شکر میکند، اظهار میکنند این اقدام «برای ذخایر استراتژیک» است.
وقتی سوال میشود، این ذخایر چگونه نگهداری میشود، پاسخ میدهند: در شرایط انبارهای استاندارد و به صورت چرخشی است، یعنی اگر فرضا ظرفیت انبار 50 هزار تن است. همواره مقدار 50 هزارتن برنج در انبار موجود است، اما بعد از مدتی برنجهای قدیمی روانه بازار شده و برنج نو وارد انبار میشود. حتی گفته میشود محصولاتی چون تخممرغ هم که فساد پذیر سریع است را میتوان در انبارهای چرخشی نگهداری کرد.
از طرفی فرض بر این است، مسئولان دولتی به عنوان امین بیت المال اجازه فاسد شدن محصول انبار شده نمیدهد و خود را مصداق آیه «ولا تبذر تبذیرا إن المبذرین کانوا إخوان الشیاطین وکان الشیطان لربه کفورا» قرار نمیدهند. اصل بر این است که مسئول در نظام اسلامی کاری نمیکند که منجر به اضرار به بیت المال شود و لذا محصول غذایی در انبار بیت المال را طوری مدیریت میکند که قبل از رسیدن به زمان انقضاء تاریخ به مصرف مورد نظر برساند و به دلالان هم اجازه ندهد که در کمین نشسته و محصولی که تاریخ گذشته یا به زودی تاریخ گذشته میشود را به ثمن بخس خریداری کند و هم سود کلان ببرد و هم سلامت جامعه را به خطر اندازد.
اما واقعیت این است که دفن 1700 تن سیب زمینی انبار شده تعاون روستایی و دفن موارد دیگر مواد غذایی نشان میدهد، برخی مدیران نسبت به بیت المال مسلمین حساس نیستند و آن را اسراف و تبذیر میکنند.
در قضیه فروش برنج تاریخ گذشته که از دولت قبل برای ذخایر استراتژیک خریده شده و تازه بعد از انقضای تاریخ مصرف (2015) و یا تمدید مهلت آن را به بهای ارزان به یک تاجر فروخته اند نمونهای از این بی مسئولیتی و سوء مدیریت دولتی در نگهداری از مواد غذایی است، همان طور که آدام اسمیت 250 سال قبل گفت: «دولت هیچ وقت تاجر خوبی نیست» شرکت بازرگانی دولتی هم نمیتواند موفق باشد، نمونهاش همین فروش برنج تاریخ گذشته به بهای ناچیز است.
موضوع فروش 130 هزار تن برنج تاریخ مصرف گذشته از سوی شرکت بازرگانی دولتی به صورت انحصاری به «شرکت بازرگانی حسین پناه» با تخفیف 20 درصد یکی از موضوعاتی است که در هفتههای اخیر رسانهها و افکار عمومی را به شدت با خود همراه است.
براساس این گزارش، شرکت بازرگانی دولتی 130 هزار تن برنج تاریخ مصرف گذشته را پس از تمدید اعتبار مصرف توسط سازمان غذا و داروی وزارت بهداشت به فروش میرساند.
ناگفته نماند، براساس اسنادی که مشاهده شد، بخشی از این برنجها در حدود یک سال از مدت مصرفشان گذشته بود، اما سازمان غذا و دارو، تاریخ مصرف آن را تا پایان سال 94 تمدید کرده است؟!
این گزارش میافزاید: در این معامله جنجالساز جای سوالات زیادی مطرح است، از جمله اینکه چرا شرکت بازرگانی دولتی که متولی ذخایر استراتژیک کشور است، طبق تعریف ذخایر استراتژیک اقدام نکرده و به موقع برنجهای موجود در انبار را عرضه نکرده است، همچنین این سوال مطرح است که چرا این حجم برنج (82 هزارتن) بدون مزایده به یک فرد فروخته میشود؟
در این رابطه با «علی حسین پناه» خریدار 82 هزار تن برنج مصاحبهای انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
* شما 82 هزار تن برنج را با قیمت 182 میلیارد تومان از شرکت بازرگانی دولتی خریداری کردهاید و مطابق اسناد منتشر شده برنجهای خریداری شده توسط شما از این شرکت، تاریخ مصرف گذشته بوده، اما پس از آزمایشات وزارت بهداشت و درمان تا پایان سال 94 دوباره تمدید اعتبار شده است؟
سوالی که در اینجا مطرح است این است که با توجه به زمان تعیین شده برای تحویل برنج از شرکت بازرگانی دولتی ایران یعنی 15 بهمن و 15 اسفند 94 شما چگونه برای عرضه و فروش برنج پیش از پایان مدت مصرف (تمدید شده توسط وزارت بهداشت) فرصت داشتید و با چه انگیزهای این برنجها را خریداری کردهاید؟
- حسین پناه: اطلاعات بسیار گمراه کنندهای به شما دادهاند، تمام این بحثها بیپایه و اساس است، این اطلاعات پایه و اساس درستی ندارد.
مرجع تشخیص سلامت مواد غذایی، سازمان غذا و دارو است و این سازمان سلامت برنجی را که من خریداری کردهام، را تایید کرده است.
* یعنی میخواهید بگویید که برنجی را که خریدهاید مجدد تاریخ مصرف از سازمان غذا و دارو اخذ نکرده است؟ طبق آن اسنادی که در رسانهها منتشر شده تاریخ مصرف برنجهایی که خریداری کردهاید، به اتمام رسیده، سپس بعد از آزمایشات سازمان غذا و دارو مهلت تمدید مصرف گرفته است؟
حسین پناه: این مهم نیست که تمدید شده یا نه، مهم آن است که مجوز تمدید مصرف آن را سازمان غذا و دارو داده است.
* چگونه میخواستید در فرصت کوتاهی این برنجها را به فروش برسانید؟
حسین پناه: فروش این مقدار برنج کار سختی نیست، مقدار مصرف برنج کشور روزانه 8 هزار تن است، بنابراین 82 هزار تن برنج مصرف 10 روز کشور است.
* این ادعای وقتی درست است که هیچ برنج دیگری در کشور موجود نباشد، در حالی که بازار برنج طی دو سال اخیر تا حدودی راکد بوده است.
- حسین پناه: بله، باز هم برنج برای فروش در کشور عرضه میشود، اما من برای فروش این برنج خیلی بیشتر از 10 روز فرصت در اختیار داشتم، ضمن اینکه بخشی از این برنجها تا پایان تیرماه 95 طبق تاییدیه وزارت بهداشت و درمان برای مصرف تمدید شده است و به عبارتی برنجهایی را که خریداری کردهام از 3 تا 8 ماه تاریخ مصرف داشته است.
* چه مقدار از این برنجها (82 هزار تن) تا تیرماه سال آینده تاریخ مصرفشان تمدید شده است؟
- حسین پناه: بیش از 10 هزار تن از برنجهای خریداری شده از شرکت بازرگانی دولتی تا تیرماه 95 توسط سازمان غذا و دارو تمدید اعتبار شده است.
شما رسانهها چرا فکر میکنید دلسوزی دولت، وزارت بهداشت و وزارت جهاد کشاورزی برای سلامت مردم کمتر از شماست؟
دقیقا مبنای سوالات شما این است که یک دولت و یک نظام اهلیت حفظ سلامت مردم را ندارد و چند خبرنگار و رسانه جمعی باید حافظ سلامت مردم باشند!.
* فارس: گفته میشود شما ارتباط ویژهای با دولت و شرکت بازرگانی دولتی ایران دارید، و همین موضوع باعث شده است که به صورت انحصاری و بدون برگزاری مزایده از شرکت بازرگانی دولتی 82 هزار تن برنج را خریداری کنید، در این مورد چه توضیحی دارید؟
- حسین پناه: من یک فرد معمولی هستم که در بخش خصوصی فعالیت میکنم و هیچ ارتباطی هم با دولت ندارم. فقط یک قراردادی برای خرید برنج بین من و شرکت بازرگانی دولتی برای خرید برنج منعقد شد و در مراحل انجام این معامله هم تقریبا 2 بار آقای علی قنبری مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی را ملاقات کردم.
ملاقات من با آقای قنبری یک بار در روز امضاء قرارداد اتفاق افتاد و یک بار هم ایشان من را خواستند و به زبان تهدیدآمیز گفتند که اگر شما با زیرمجموعه من مماشاتی کنید (در قالب کادو و ...) بر علیه شما شکایت میکنم و مواظب رفتار طی این مدت باش.
* دلیل این رفتار آقای قنبری چه بود؟
حسینپناه: طبیعی است که ایشان، با توجه به حجم قرارداد، دغدغه حفظ سلامت مجموعهاش را داشت.
این برنجها در بورس کالا به مزایده گذاشته شد، اما هیچ کس در مزایده شرکت نکرد و هیچ خریداری هم نداشت.
ضمن اینکه در قرارداد قید شده است که انحصارا برنجها باید در اختیار من باشد و این برنجها به من فروخته شود. اما با توجه به فضای رسانهای که پیش آمد، معاون بازرگانی شرکت بازرگانی تصمیم گرفت و اعلام کرد که هر فردی که متقاضی خرید برنج از شرکت بازرگانی دولتی با شرایطی که این برنجها به بازرگانی حسین پناه فروخته شده است، تقاضا دهد و ما آماده عرضه برنج به آنها هستیم.
من در ابتدا مخالف این تصمیم آقای قنبری بودم و حتی نسبت به آن اعتراض کردم و به مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی گفتم این کار به منزله نقص قرارداد است.
* این فراخوان پس از رسانهای شدن معامله شما با شرکت بازرگانی دولتی مطرح شد و نمیتواند توجیح مناسبی برای عرضه انحصاری برنج به شما باشد؟
حسین پناه: بله، بعد از رسانهای شدن معامله اتفاق افتاد، ولی جالب است که بدانید، هیچ استقبالی از این فراخوان شرکت بازرگانی دولتی نشده است.
* کاملا طبیعی است که استقبال نشود، زیرا شما برنج تاریخ مصرف گذشته، تاریخ تمدید شده خریدهاید، هیچکس حاضر نمیشود چنین برنجی را خریداری کند.
حسین پناه: خیر، این گونه که شما می گویید نیست، بلکه این بدان معناست که هیچگونه تخفیف و امتیاز ویژهای در این معامله به من داده نشده است که کسی را برای خرید وسوسه کند.
* گفته میشود شما برنج را با 20 درصد تخفیف خریداری کردهاید؟ اگر امتیاز ویژهای نداشته پس شما با چه انگیزهای 82 هزار تن برنج را با سرمایه 182 میلیارد تومانی خریداری کردید؟
حسین پناه: بابت خرید برنجها درصد کمتری تخفیف گرفتم، ضمن اینکه بازار فروش آن را داشتم و زمینه فروش را برای این برنج تهیه کرده بودم، بعد اقدام به خرید کردم، نهادههایی حاضر به خرید برنج بودند.
من هم از خریداران تعهد گرفتم که تا قبل از انقضای تاریخ مصرف، این برنج باید به مصرف رسانده شود.
* کدام دستگاهها به شما تعهد خرید دادند؟ و از کجا مطمئن بودید که به تعهدشان در قبال مصرف برنج قبل از اتمام تاریخ مصرف عمل کنند؟
حسین پناه: همه خریداران بخصوص سازمانها و نهادهای دولتیها مثل سازمان زندانها به من تعهد خرید دادند.
* تعهد مصرف قبل از پایان مهلت انقضا را چه سازمانی به شما داد، معمولا در معاملات چنین چیزی مرسوم نیست، شما چگونه تعهد از آنها گرفتهاید؟
حسین پناه: با توجه به محدودیت زمان از اغلب خریداران عمده این تعهد را گرفتهام. و با این تعهد دغدغه رساندن به مصرف را در خریداران هم ایجاد کردم.
* چقدر از برنج را سازمان زندانها از شما خریداری کرد؟ سازمان و نهادهای دیگر چه مقدار از شما برنج خریدند؟
حسینپناه: من میزان خرید برنج سازمان زندانها را اعلام نمیکنم، چون با اعلام آن ضد انقلاب عدد زندانیان ما را در میآورد، نمیخواهم اینها را بگویم.
* به غیر از سازمان زندانها دیگر چه سازمانی خریدار بود؟
حسینپناه: من به یک مورد اشاره کردم تا شما اقناع شوید، ولی باید بگویم در این قرارداد هیچ نکته ضعفی که باعث شود، شما موضوعی را دریابید نه در خود قرارداد و نه در اجرای قرارداد وجود ندارد. الان هم باید بگویم که از طرف شرکت بازرگانی دولتی این قرارداد نقض و تقریبا لغو شده است.
چون در این فضای رسانهای ممکن است خیلی از مشتریان پا پس بکشند تمایلی به ادامه قرارداد ندارم و اگر بدانم مشتریان تمایلی به خرید ندارند شاید من هم از معامله منصرف شوم.
* برای تمام 82 هزار تن برنج مشتری دارید؟
حسین پناه: بله، حدود 10 هزار تن آن را فروختهام، اما من به قرارداد بیمیلی نشان دادهام و منتظر تصمیم شرکت بازرگانی دولتی در این رابطه هستم.
تمام بحثهایی که در موضوع این برنج بوده هیچ مبنای واقعی ندارد، و براساس شناخت درستی از موضوع نبوده است در قرآن آیهای هست که می فرماید: «لا تقف ما لیس لک به علم» رسانهای ما در این دو هفته درست برخلاف این آیه عمل کردند.
* در این معامله چگونه از معافیت مالیاتی بهرهمند شدید؟
حسینپناه: معافیت مالیاتی در معاملات عمده برنج و گندم به دلیل آنکه این محصولات، جزء کالاهای استراتژیک است بر اساس قانون وجود دارد و معافیت مالیاتی در این معامله براساس قانون اعمال شده است.
* آن افرادی که به شرکت بازرگانی دولتی برای دریافت برنج از انبارها مراجعه کردهاند چه کسانی هستند؟ گفته میشود شما افرادی را به این شرکت برای خرید معرفی کردید و اینها برنج را پس از دریافت پول به شرکت بازرگانی دولتی از انبارهای این شرکت دریافت میکردند و شما نقش واسطه را در این معامله داشتهاید؟
خیر این گونه نبوده است. انبارهای نگهداری برنج در اختیار شرکت بازرگانی دولتی است و مدیران انبارها امضا من را به رسمیت نمیشناسند و باید خود مدیران ذیربط شرکت بازرگانی دولتی اجازه خروج برنج از انبارها را بدهند.
* منظورتان را دقیقا بفرمایید؟ یعنی اینکه این افراد از کارمندان شرکت بازرگانی دولتی بودهاند که به جای شما برنج را تحویل میگرفتهاند، اگر منظورتان این است چرا پول به شرکت پرداخت میکردند؟
حسینپناه: خیر، این افراد خریدار برنج از من بودند.
* برنج را با چه قیمتی خریدهاید؟
حسین پناه: تمام قیمتها در قرارداد ذکر شده است.
* همان قیمتی که در رسانهها اعلام شده را قبول دارید؟
حسین پناه: بله، قبول دارم.
گفته شده برای خرید این برنجها از شرکت بازرگانی دولتی به من تخفیف داده شده است، اما باید بگویم که این برنجها با قیمت بالاتری، ابتدای سال در اختیار دستگاه دولتی بوده، اما از خرید آن استقبال نشده است.
شما بروید از شرکت بازرگانی دولتی سوال کنید، که از ابتدای امسال تاکنون از این 4 نوع برنجی که به من فروخته شده است، این شرکت چقدر را توانسته به صورت نقدی بفروشد؟ قیمتها بالا بوده و کسی حاضر به خرید نشده، الا هم که قیمتها پایین آمده کسی از خرید آن استقبال نکرده است.
* قرارداد شما با شرکت بازرگانی دولتی لغو شده است؟
حسین پناه: شرکت بازرگانی دولتی قرارداد را نقض کرده است و تصور من این است که با شرایط پیش آمده اصلا قرارداد غیر اجرایی شده است.
* پس از رسانهای شدن موضوع خرید برنجها از شرکت بازرگانی دولتی، برنجی را تحویل گرفتهاید یا خیر؟
حسین پناه: برنج الان در انبارهاست، اما خروج آن بلامانع است
* آیا حق خروج برنج از انبارها را دارید یا خیر؟ با توجه به اینکه میفرمایید عملا قرارداد برنج توسط شرکت بازرگانی دولتی نقض شده است؟
حسینپناه: رسما قرارداد خرید برنج لغو نشده، بلکه شانس اجرای قرارداد از طرفین سلب شده است، زیرا چون وقتی کسی حاضر نیست، حتی هزار تن از برنجی را که من با این قیمتها از شرکت بازرگانی دولتی خریداری کردهام بخرد، چرا من 80 هزار تن بخرم.
میلیاردها تومان پولم را به حساب شرکت بازرگانی دولتی ریختهام و میلیاردها تومان ضمانتنامه بانکی بابت خرید این برنجها به این شرکت دادهام.
* چقدر پول به شرکت بازرگانی دولتی تاکنون پرداخت کردهاید؟ گفته میشود قرار بوده است 50 درصد از وجه معامله را به صورت نقدی پرداخت کنید که هنوز پرداخت نشده و به شما فرصت داده شده است؟
حسینپناه: هیچ ضعفی در عملکرد من طی این معامله و قرارداد نبوده است و کاملا طبق قرارداد عمل کردهام.
از هربرت مارکوزه خوانده بودم که ژورنالیسم آفت دانایی است و دقیقا مصداق حرف ایشان را در رسانهای شدن موضوع برنج در کشور مشاهده کردم.
خبرنگاران هنوز نمیدانند در یک قرارداد چه گذشته است و فقط میگویند پول نداده، تخفیف گرفته و ...
دیانت و ایمان حکم میکند که اگر روی موضوعی علم ندارید، موضعگیری نکنید.
چه کسی خبردارد که سال 88 قرارداد مرغ چه بوده است، که این قدر در مورد آن مینویسید؟
* شما به موضوع قرارداد مرغ سال 88 اشاره کردید؟ یعنی قراردادی در رابطه با مرغ در سال 88 با شرکت بازرگانی دولتی داشتهاید؟ گفته میشود در آن زمان شما باعث گرانی مرغ شدید؟
حسین پناه: میگویند قرارداد خرید برنج از شرکت بازرگانی با کسی منعقد شده است که سال 88 هم اسباب گرانی مرغ شد؟ شما آیا واقعا میدانید قراردادی با من بسته شده است؟ اسباب گرانی مرغ چه بوده است؟ من دارم با بچههای رسانهای صحبت میکنم که از آنها توقع روشنگری دارم؟
من هیچ قراردادی در مورد مرغ نداشتهام و کوچکترین قرارداد و تعهدی با وزارت بازرگانی در این رابطه نداشتم، بلکه این یک بازی رسانهای بود.
آقای ضیغمی رئیس وقت سازمان حمایت از مصرفکنندگان در آن زمان از من دفاع کرد و گفت: این موضوع غیراخلاقی است که میخواهید مشکلی را بر گردن یک شخص بیندازید و ایشان مصاحبهای کرد و به شدت دخیل بودن من را در موضوع مرغ رد کرد.
تاریخ مصرف کالایی مثل برنج با تاریخ مصرف دارو فرق دارد. وقتی تاریخ مصرفی برای برنج اعلام میشود، یعنی بهترین بازه زمانی مصرف برنج این تاریخ است، اما پس از آن تاریخ مصرف آن براساس نظر کارشناسان ذیصلاح ممکن است، قابل تمدید باشد.
البته این بدان معنی نیست که تاریخ مصرف محصولی بگذرد و مجوز فروش بگیرد، بلکه از نظر من این گونه است هر برنجی تاریخ مصرفش گذشته باشد، به لحاظ قانونی حق توزیع، تجارت و خرید و فروش ندارد مگر اینکه از سوی مرجع ذیصلاح تمدید اعتبار شود.
* اما شما برنجی را خریداری کردهاید، که تاریخ مصرف گذشته بوده و تمدید اعتبار شده است، پس مرحله دوم را طی کرده و دیگر قابلیت مصرف ندارد.
حسین پناه: اگر سازمان غذا و دارو مصرف کالایی از جمله برنج یا دارو را چند بار تمدید کرد، حتما درست عمل می کند برنج یا هر کالای دیگری که تاریخ مصرف آن میگذرد توسط وزارت بهداشت ابتدا انبار آن پلمب میشود و سپس مورد آزمایش قرار میگیرد و اگر قابلیت مصرف داشت، مجدد مصرف آن تمدید میشود.
* بله درست است، اما این موضوع در شرایطی است که برنج و یا هر کالای غذایی در اختیار بخش دولتی باشد، وقتی این محصولات توسط بخش خصوصی خریداری میشود دیگر نظارتی بر آن صورت نمیگیرد، از کجا معلوم که برنجی که در اختیار شما قرار گرفته از زمان تاریخ مجدد مصرفش نگذرد؟ چه اطمینانی وجود دارد که بخش خصوصی پس از به پایان رسیدن تاریخ مصرف محصولش را برای آزمایش به وزارت بهداشت اعلام کند؟
حسین پناه: اولا من از سلامت این برنجها اطمینان دارم، بعد هم اگر از تاریخ مصرفی که وزارت بهداشت برای برنجی که من خریداری کردهام میگذشت آن را برای آزمایشگاه ارائه میدادم و اگر باز هم تاریخ مصرف میگرفت که تکلیف روشن است، اما اگر چند باره تاریخ مصرف آن تمدید نمیشد، برنج که امحاء نمیشود بلکه به مصارف دیگری میرسد.
خبرنگار: چه مصارفی؟
حسین پناه: برنج یک کالای فساد پذیر مثل گوشت نیست. گوشت وقتی فاسد میشود باید امحا شود. اما برنج این گونه نیست.
* اما این برنج برنج ایرانی نیست که بگوییم باز هم فرصت مصرف دارد.
حسین پناه: بله برنج ایرانی نیست برنج تایلندی، اروگوئه و هندی است، اما در نهایت این برنج میتواند برای خوراک دام استفاده شود.
* بعید به نظر میرسد بخش خصوصی چنین کاری بکند؟ پس ضرر و زیان چه؟
حسین پناه: ضرر و زیان زیادی ندارد، اگر به مصرف دام برسد ممکن است در نهایت در هر کیلو ، خریدار 500 تومان متضرر شود.
البته من این برنجها را به این امید نخریدهام که مصرف دام برسد، بلکه باید بگویم که من بازار فروش آن را دارم، نهادهها و سازمانهایی برای خرید برنج با من قرارداد بستهاند، اما با توجه به مشکلاتی که برای من ایجاد شده به صلاح نمیدانم که این معاملهها را ادامه دهم.
وقتی شرکت بازرگانی دولتی اعلام کرده که هر کس میخواهد بیاید از برنجها را با همان شرایطی که به شرکت بازرگانی حسین پناه فروخته شده بخرد، هیچ کس حاضر به خرید نیست، چرا من این برنجها را بخرم.
مگر من این برنجها را قسطی، اعتباری و یا چکی خریدهام؟ من بابت این برنجها وجه نقد پرداخت کردهام.
درست است که که برای پرداخت پول از شرکت فرصت گرفتهام، اما حق خروج کالا از انبار را در صورت عدم پرداخت پول ندارم.
الان بخشی از برنجهای موجود در انبارهای شرکت بازرگانی دولتی توسط سازمان غذا و دارو پلمب شده است که این برنجها خارج از قرارداد خرید برنج من با شرکت بازرگانی دولتی است.
در قرارداد قید شده که اگر آن برنجها از سازمان غذا و دارو مجوز مصرف گرفت به قرارداد من اضافه میشود، اما اگر نگرفت به قرارداد من اضافه نمیشود، لذا با توجه به نظارت سازمان غذا و دارو باید بگویم که برنج آلودهای نه توسط من و نه شرکت بازرگانی دولتی امکان توزیع ندارد.
موضوع دیگری که میخواهم به آن اشاره کنم این است که در ارتباط با این قرارداد گفته شده است که دیوان محاسبات نامه نوشته است در بند الف ماده 9 قانون حمایت از تولید ربطی به کالای خارجی ندارد، برنج داخلی نیست که موضوع حمایت از تولید داخل باشد، این کالا وارداتی است و در دولت قبل حدود سال 92 وارد شده است.
* تاکنون چقدر از این برنجها را فروختهاید؟
حسین پناه: از حدود 24 دی ماه تا هفته پیش حدود 12 هزار تن برنج در هفته اول و دوم معامله به فروش رفت.
* در مزایده چند نفر شرکت کردند؟
من از طرف یک کنسرسیوم پیشنهاد شدم تا این قرارداد را با شرکت بازرگانی دولتی منعقد کنم. ضمنا قانون اجازه داده است تا در مورد کالاهای سریع الفساد بدون مزایده هم بفروشند، اما در مورد این برنج در بورس کالا هم اعلام مزایده شد.
هر سال دلالهای برنج از دی ماه به بعد منتظر میشدند که دستگاههای دولتی که فروشنده برنج هستند برنجهای کهنه را که چند ماه به تاریخ مصرف مانده به ثمن بخس بخرند، امسال کنسرسیومی از توزیع کنندگان مویرگی آمدند به سراسر کشور اعلام کردند که برنجی هست که باید تا قبل از 15 اسفند به مصرف خانوار رسانده شود. (شما در نظر بگیرید هزاران نفر نسبت به این جواب بدهد و متقاضی این برنجها باشند و با این تعهد که باید بلافاصله به مصرف برسد)
اما، کنسرسیوم آمد تا در مقابل شبکه دلالی بایستد، حالا من از شما سوال میکنم که چرا این موضوع رسانهای شد؟
مثلثی شکل گرفت از یک طرف دلالهای بازار در مقابل این قرارداد صف کشیدند و به عبارتی شبکه دلالی در مقابل این قرارداد صف کشید (البته دو هفته تحت فشار بودم تا خودم را راضی کنم که این معامله را انجام دهم، زیرا ارزیابی من از این معامله این بود که ممکن است، خطر مالی برایم داشته باشد)
* شما که میگویید خرید این برنج مطلوبیتی برای کسی نداشته است پس چگونه میگویید که شبکه دلالی برای این معامله قد علم کرد؟
حسین پناه: آنها میخواستند برنج را با قیمت پایینتر بخرند.
* دو هفته در مورد این معامله فکر کردید؟ چه شد که تصمیم به خرید گرفتید؟
حسین پناه: یکی از انگیزههای عمدهای که در این کار و معامله داشتم این بود که از اتلاف بیتالمال جلوگیری کنم و چون امکان فروش این برنج را داشتم، بنابراین تصمیم گرفتم که این برنج را بخرم و به فروش برسانم.
قصد من این بود که برنج را خارج از شبکه دلالی بازار بفروشم و با دستگاههایی به مصرف کننده مستقیم هستند بفروشم و در ارتباط باشم.
اما این شبکه دلالی آمد و در مقابل این قرارداد قد علم کرد و عناصر نفوذی خود را در درون دستگاههای دولتی را به کار گرفت.
شما این را به فال نیک نگیرید که یک تشکیلات دولتی قراردادی را که هیئت مدیره و رئیس آن امضا کرده است، به بیرون درز کند، برای شما خبرنگار ممکن است که انتشار اخبار مطلوبیت داشته باشد، اما باید بگویم این موضوع در پیوند با شبکه دلالی بازار شکل گرفت.
من نمیگویم در رسانهها عناصر نفوذی وجود دارد، اما ممکن است خبرنگار از جزئیات موضوع که منتشر میکند با خبر نباشد.
شبکههای خبری در رابطه با این قرارداد اطلاعات غلطی که شبکههای دلالی در اختیار آنها گذاشته بود منتشر کردند و پیوندی میان شبکه دلالی و عناصری از رسانهها و شاید هم افرادی با نیت درست انتقاد از دولت و با نیت درست جلوگیری از مفسده وارد بازی شدند اما، بازی مبنای واقعی ندارد.
* حالا که شرایط فراهم است، چرا دلالان برنج را نمیخرند؟
حسین پناه: این شبکههای دلالی، هنوز به سودی که میخواهند نرسیدهاند و منتظر هستند تا قیمتها پایینتر بیاید، آن قدر که تاریخ مصرف محصول 10 روز و 15 روز بماند و آن وقت آنها میآیند و برنج را با قیمت بسیار پایین خریداری میکنند.
بنابراین باید بگویم که این شبکه مویرگی دلالی است که برنج را بلافاصله میخرد و بعد از تعویض کیسههای برنج و تاریخ مصرف آن برنج را به بازار عرضه میکند.
رسانهها در واقع در حال تکمیل بازی هستند که شبکههای دلالی بازار آن را هدایت و مدیریت میکنند.
من از شما میخواهم که این اطلاعات را که من به شما دادهام از من نپذیرید، بلکه خودتان اطلاعات کسب کنید.
وی همچنین مدعی شد: این قرارداد مورد هجمه سوء تبلیغاتی قرار گرفته است، و میگویند خریدار برنج آلوده خریده است، پول نداده است، در حالی که راست ماجرا را نمیگویند با همکاری رسانه های فریب خورده یک ماشین تبلیغاتی دروغپردازی علیه این قرارداد در کشور به راه انداخته است. پایه هر تصمیمی اطلاعات درست است، اما اطلاعات درست به رسانهها داده نشده است.
* مدارک پرداخت پول را به شرکت بازرگانی دولتی دارید؟
حسین پناه: بله دارم، واریزی من به شرکت بازرگانی دولتی سه برابر آن چیزی است که تا الان برنج از انبارها خارج .
* چقدر حمل کردهاید و چقدر پرداخت کردهاید؟
حسین پناه: من اینها را نمیگویم.
* چه سازمانهایی تمایل به خرید از شما داشتند؟
حسین پناه: من با بانکها در حال انعقاد قرارداد برای فروش برنج هستم و بیشتر بانکها تمایل برای خرید این برنج را از من دارند؟
*فارس: کدام بانکها؟
حسین پناه: نام بردن از بانکها ممکن است قرارداد ما را به هم بزند، ضمن اینکه من تمایلی به ادامه معامله ندارم.
* شما دائما میفرمایید تمایلی به ادامه معامله ندارم، آیا به شرکت بازرگانی دولتی اعلام انصراف کردهاید؟
حسینپناه: خیر، منتظر تصمیم شرکت بازرگانی دولتی هستم.
* شما که معامله برنج انجام میدهید، چرا برنج ایرانی از کشاورزان ایرانی را نمیخرید؟
حسین پناه: برنجی که به عنوان بازرگانی حسین پناه در فروشگاههای شهروند از سال 80 تا چند سال پیش عرضه می شد؛ برنج ایرانی بود و من اصلا برنج خارجی در آن سالها عرضه نکردم.
* پس چرا برنج خارجی خریدید؟
حسین پناه: چه اشکالی دارد، ضمنا باید بگویم بخش عمدهای از برنجهای وارداتی به شمال میرود و با برنج ایرانی مخلوط و سپس به عنوان برنج ایرانی فروخته میشود و بعد به تهران بر میگردد.
* چند انبار از انبارهایی که سازمان بهداشت و درمان به عنوان برنج آلوده پلمب کرده است، متعلق به شماست؟
حسین پناه: این انبارها خارج از قرارداد من است، انبارهایی که برنجهای من در آن نگهدرای میشود باز و قابل مراجعه است.
* انبارهایی که برنجهای شما در آن نگهداری میشود، کجاست؟
حسین پناه: انبار مدرس و امین زاده در تهران است،ضمن اینکه امکان مراجعه به انبارهای شرکت بازرگانی دولتی را برای برداشت برنج در سراسر کشور دارم و در حدود 30 یا 40 انبار این برنجها در تمام کشور نگهداری میشود.
* آقای حسینپناه، شما میفرمایید در قضیه مرغ و مباحثی که در رابطه با گرانی آن در سال 88 مطرح شد نقشی نداشتهاید، دلالان در یک بازی رسانهای شما را به این ماجرا کشاندهاند؟ ممکن است بفرمایید چرا از میان این همه تاجر و معاملهگر در بازار پای شما به رسانهها کشیده میشود، آن هم برای دومین بار؟
حسین پناه: برای زیر سؤال بردن این قرارداد، میخواهند یک قرینه تاریخی پیدا کنند، در حالی که آن قرینه (موضوع گرانی مرغ سال 88) هم اساسی نداشته است، همچنان که قبلا توضیح دادم و در رسانههای آن زمان به تاریخ 14 اسفند 88 اظهارات رئیس سازمان حمایت از مصرف کننده به طور گسترده منعکس شده است، که قابل رجوع است.