گروه سیاسی مشرق – اصلاحات پس از فتنه برای ماندن در فضای سیاسی کشور دست به ترفندهای مختلفی از جمله استفاده از «کاندیدای اجارهای»، «پوستاندازی» و ... زد. اصلاحات که تا پیش از سال 84 مست از قدرت موضوع خروج از حاکمیت را به عنوان تهدیدی علیه نظام مطرح میکرد و در سال 88 با حمله به ساختارهای سیاسی کشور ناامنی و بیثباتی را تا جایی کلید زد که امنیت کشور را در قبال خواستههای خود به گروگان گرفت بعد از حماسه مردمی 9 دی به دلیل عملکرد نامطلوب سیاسی خود به حاشیه رفت.
اعتراض به شورای نگهبان در خصوص غربالگریهای انجام شده نیز نشان دهنده نوع حیات سیاسی اصلاحطلبان است که به غوغاسالاری و در موارد لزوم ایجاد بحران گرهخورده است. اصلاحات از زمان مجلس ششم این شیوه را بهکاربرده و بدان عادت کرده است این درحالیکه است که فضای سیاسی کشور با توجه به شعارهای دولت یازدهم و نیاز اجتماعی به سمت اعتدالگرایی پیش رفته است.
اصلاحات که نمیتواند از ماهیت غوغاسالارانه خود برای فریب افکارعمومی و ماندن در موضع اعتراضی چشمپوشی کند در این گیرودار سعی دارد با ترفندهای مختلفی ازجمله پوستاندازی، راه خود به سمت در دستگیری جایگاههای قدرت سیاسی را هموار سازد.
ادعاهای اصلاحطلبان در خصوص عدم عبور نیروهای این جریان از فیلتر شورای نگهبان اخیراً توسط اعضای این جریان از جمله حجتالاسلام زارع فومنی، دبیرکل حزب مردمی اصلاحات نقض شده است. ادعایی که با مظلومنمایی بیان میداشت که اصلاحطلبان در شهرها حتی تعدادشان به یک لیست نمیرسد. فومنی دراینباره با بیان اینکه تعداد زیادی از اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس تأیید صلاحیت شدهاند، اظهار داشت: «اکثر احزاب اصلاحطلب لیست 30 نفره دارند و اینکه برخی میگویند ما 30 نفرمان هم برای یک لیست تأیید نشده است، نوعی بیانصافی است چراکه حتی برخی از احزاب اصلاحطلب بیش از 30 نفر کاندیدا دارند.»[1]
به عبارت دیگر حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس حضوری چندلایه است و به قول محمدعطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران حکم «اکل میته» (مردارخواری برای نجات از مرگ) دارد. از این رو اصلاحطلبان اگرچه نیروهای رادیکال خود را در غربالگری شورای نگهبان از دست دادهاند اما با ترفندهای مختلف با چنگ و دندان سعی دارند به صندلیهای سبز مجلس برسند. از این رو حضور عناصر این جریان هم حضوری چندلایه و هم با تاکتیکهای چندلایه همراه شده که از قبل از بررسی صلاحیتهای مجلس این سناریو آغاز شده و حتی تا بعد از تشکیل مجلس نیز برای جذب نیرو ادامه خواهد یافت.
بر همین اساس است که موضوع حمایت اصلاحطلبان از چهرههای ناشناختهای که صلاحیتشان احراز شده برای حفظ حیات سیاسی مطرح شده است. محمد عطریانفر در این باره میگوید: «بیتردید حمایت از چهرههای ناشناخته از سوی اصلاحطلبان زمانی وافی به مقصود است که وجه ناشناختگی آنها نزد اندیشه اصلاحات کاملاً به معرفت و شناخت عمیق تبدیل شود.»
از همین روست که استفاده از چهرههای ناشناخته پس از ورود به مجلس مطرح میشود. عطریانفر در این زمینه بیان میکند: «جریان اصلاحات ظرفیت لازم و کافی برای حفظ چهرههای ناشناخته اما معتقد به اصلاحطلبی را پس از ورود به مجلس در چارچوب گفتمانی و راهبردی خودش دارد لکن رویکرد و سازوکاری که این ظرفیت به درستی به کار آید مشخص نیست، به نظر میرسد اصلاح طلبان رزمندگان سیاسی شجاع و مدبری هستند که در صحنه قدرت و رقابت به خوبی میدرخشند و مناصبی از قدرت سیاسی را به تصرف در میآورند. اما پس از فتح سنگرهای سیاسی و قدرت اجتماعی و تسلط بر مواضع رقیب قدرت نگهداری کافی ندارند یا دچار نوعی غرور پیروزی میشوند.»[2]
درواقع سخنان عطریانفر ناظر بر دو موضوع مهم درباره جریان اصلاحطلب است. اول اینکه حاکی از تاکتیک اصلاحات برای استفاده از ظرفیتهای نیروهای مختلف به نفع خود در این مقطع زمانی برای حفظ حیات سیاسی است و از سوی دیگر به ماهیت سیاسی این جریان اشاره میکند که در زمان قدرت دچار غرور میشود و با ماهیت غوغاسالاری به جای استحکام سیاسی و کارآمدی و پیشرفت برای جامعه به تزلزل میگراید و از این رو اصلاحات جایگاه شکنندهای در فضای سیاسی کشور دارد که به ماهیت بحرانزا و نه سازنده آن دارد، باز میگردد که تلاشهای این جریان سیاسی را بینتیجه میگذارد.