به گزارش مشرق، پرویز امینی کارشناس مسائل سیاسی در کانال تلگرام خود نوشت:
عارف؛ معاون اول دولت خاتمی، پس از چند دوره انتظار برای پوشیدن ردای رئیسجمهوری در سال های ۸۴ و ۸۸، بالاخره در سال ۹۲ فرصت پیدا کرد بخت خود را برای آنچه لیاقت خود میدانست، بیازماید. وی در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ تنها چند روز باقیمانده به روز رأی گیری از انتخابات کناره گیری کرد و میدان را علی رغم میل باطنی خود، به روحانی سپرد و احتمالا با دید عارف، روحانی به جای او رئیسجمهور شد.
- پس از انتخابات، او انتظار داشت که با نقشی که ایفا کرده، دست کم در حلقه اول تصمیم گیریهای دولت یازدهم قرار داشته باشد که البته تجربه محسوس دو سال و نیم گذشته نشان داد که این انتظار، از واقعیت، کیلومترها فاصله داشته است. اکنون وی در انتخابات مجلس دهم به دنبال اثبات لیاقت و شایستگیهای خود به خصوص به هم طیفان خود است که با اصرار آنها از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم کنار رفت.
- دو هدف گذاری جناب عارف یکی کسب حائز بالاترین آراء در شهر تهران یا لااقل در بین فهرست معرفی شده و دیگری ریاست مجلس دهم است. عارف با تحقق بخشیدن به این هدف، موضوعیت سیاسی خود را تا حد زیادی اثبات میکند و در غیر این صورت، همین موقعیت محدود سیاسی خود را نیز از دست خواهد داد و انتخابات مجلس دهم میتواند در حکم ایستگاه آخر سیاسی وی باشد.
- وی برای اول شدن در تهران لااقل دو رقیب جدی دارد. یکی حداد عادل که در سه دوره گذشته مجلس همواره حائز بیشترین آراء بوده است و دیگری علی مطهری که رقیب مضاعفی برای عارف است که میتواند مانع حتی نفر اول شدن وی در فهرست معرفی شده شود. برتری مطهری بر عارف به عنوان یک فعال سیاسی عمدتا منفرد و محدود یا حتی هر نامزد دیگر در این فهرست، مدعای عارف در برخورداری از وزن اجتماعی لازم برای حضور در سطح بالای سیاسی را مخدوش خواهد کرد.
- بعد از این هدف، کسب ریاست مجلس، هدف دومی است که موضوعیت عارف در سیاست را تقویت یا تضعیف میکند. در این باره نیز عارف رقبایی دارد اما از همه جدیتر، حداد عادل و علی لاریجانی هستند که رقابت وی با علی لاریجانی به دلیل هم خانوادگی سیاسی که در این انتخابات با یکدیگر پیدا کردهاند، معنادارتر است.
- در حال حاضر اجماع بر روی لاریجانی حتی در مجموعه اصلاح طلبان و دولت خیلی بیشتر از عارف است و در اصول گرایان نیز که تکلیف روشنتر است. بنابراین با تداوم شرایط موجود، عارف شاید تنها یکی از اهداف خود را که اول شدن در تهران یا دست کم اول شدن در فهرست معرفی شده است، را بتواند تحقق ببخشد. این البته هدف نحیفی است برای کسی که مدعای بازیگری سیاست در تراز اول کشور را دارد و اگر این هدف را نیز نتواند تحقق ببخشد، همین نقش نحیفی که در سیاست دارد را نیز نحیفتر کرده است.
عارف؛ معاون اول دولت خاتمی، پس از چند دوره انتظار برای پوشیدن ردای رئیسجمهوری در سال های ۸۴ و ۸۸، بالاخره در سال ۹۲ فرصت پیدا کرد بخت خود را برای آنچه لیاقت خود میدانست، بیازماید. وی در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ تنها چند روز باقیمانده به روز رأی گیری از انتخابات کناره گیری کرد و میدان را علی رغم میل باطنی خود، به روحانی سپرد و احتمالا با دید عارف، روحانی به جای او رئیسجمهور شد.
- پس از انتخابات، او انتظار داشت که با نقشی که ایفا کرده، دست کم در حلقه اول تصمیم گیریهای دولت یازدهم قرار داشته باشد که البته تجربه محسوس دو سال و نیم گذشته نشان داد که این انتظار، از واقعیت، کیلومترها فاصله داشته است. اکنون وی در انتخابات مجلس دهم به دنبال اثبات لیاقت و شایستگیهای خود به خصوص به هم طیفان خود است که با اصرار آنها از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم کنار رفت.
- دو هدف گذاری جناب عارف یکی کسب حائز بالاترین آراء در شهر تهران یا لااقل در بین فهرست معرفی شده و دیگری ریاست مجلس دهم است. عارف با تحقق بخشیدن به این هدف، موضوعیت سیاسی خود را تا حد زیادی اثبات میکند و در غیر این صورت، همین موقعیت محدود سیاسی خود را نیز از دست خواهد داد و انتخابات مجلس دهم میتواند در حکم ایستگاه آخر سیاسی وی باشد.
- وی برای اول شدن در تهران لااقل دو رقیب جدی دارد. یکی حداد عادل که در سه دوره گذشته مجلس همواره حائز بیشترین آراء بوده است و دیگری علی مطهری که رقیب مضاعفی برای عارف است که میتواند مانع حتی نفر اول شدن وی در فهرست معرفی شده شود. برتری مطهری بر عارف به عنوان یک فعال سیاسی عمدتا منفرد و محدود یا حتی هر نامزد دیگر در این فهرست، مدعای عارف در برخورداری از وزن اجتماعی لازم برای حضور در سطح بالای سیاسی را مخدوش خواهد کرد.
- بعد از این هدف، کسب ریاست مجلس، هدف دومی است که موضوعیت عارف در سیاست را تقویت یا تضعیف میکند. در این باره نیز عارف رقبایی دارد اما از همه جدیتر، حداد عادل و علی لاریجانی هستند که رقابت وی با علی لاریجانی به دلیل هم خانوادگی سیاسی که در این انتخابات با یکدیگر پیدا کردهاند، معنادارتر است.
- در حال حاضر اجماع بر روی لاریجانی حتی در مجموعه اصلاح طلبان و دولت خیلی بیشتر از عارف است و در اصول گرایان نیز که تکلیف روشنتر است. بنابراین با تداوم شرایط موجود، عارف شاید تنها یکی از اهداف خود را که اول شدن در تهران یا دست کم اول شدن در فهرست معرفی شده است، را بتواند تحقق ببخشد. این البته هدف نحیفی است برای کسی که مدعای بازیگری سیاست در تراز اول کشور را دارد و اگر این هدف را نیز نتواند تحقق ببخشد، همین نقش نحیفی که در سیاست دارد را نیز نحیفتر کرده است.