«جان مککین» در اسارت و زیر دست پزشکان ویتنامی
اواخر دی ماه سال 94، دو قایق نظامی آمریکایی[1] که ادعا میشد سیستم ناوبری آنها دچار مشکل شده[2]، وارد آبهای سرزمینی ایران در خلیج فارس شدند و سپاه پاسداران نیز به سرعت، این دو قایق و 10 نظامی آنها را بازداشت کرد[3]. این اتفاق که همزمان با سخنرانی سالانه اوباما رخ داد، با انتشار تصاویری[4] از بازداشت سربازان آمریکایی توسط سپاه[5] در حالی که بازداشتشدگان، دست روی سر گذاشته و مقابل نیروهای سپاه، زانو زده بودند[6] (و بعداً از گریه سربازان قویترین ارتش جهان[7])، اوج گرفت و در فضای بینالمللی نیز به یک بمب خبری تبدیل شد.
اگرچه این مسئله طی کمتر از یک روز، حل و فصل شد و سربازان آمریکایی هم بعد از اطمینان از اینکه عمدی در کارشان نبوده است، در آبهای آزاد، تحویل ارتش آمریکا شدند، اما این درگیری به صرف اینکه میان آمریکا و ایران (و البته از همه جهت مطابق میل ایران) رخ داده بود، بازتابهای مختلف[8] و واکنشهای متفاوتی را رقم زد[9].
«جان کری» بعد از آزادی ملوانها، از همکاری ایران تشکر کرد
چرا جمهوریخواهان رئیسجمهور آمریکا را به خاطر دو قایق «تحقیر» کردند؟
کنگره جمهوریخواه[10] آمریکا که سالهاست بر طبل دشمنی با ایران میکوبد، قصد داشت تا از این فرصت نهایت استفاده را برای ضربه زدن به دولت اوباما ببرد[11]. «مارکو روبیو» سناتور و نامزد جمهوریخواه انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 در اولین ساعات دستگیری نظامیان آمریکایی تأکید کرد که ایران باید بلافاصله [و بدون هیچ قید و شرطی] نظامیهای بازداشتشده را آزاد کند[12]. «تام کاتن» سناتور جمهوریخواه، بازداشت این 10 نظامی توسط سپاه پاسداران را برای باراک اوباما «تحقیرآمیز» توصیف کرد[13]. «کوری گاردنر» سناتور جمهوریخواه و عضو کمیته روابط خارجی سنا حتی خواستار تعویق سخنرانی سالانه اوباما، تا زمان مشخص شدن تکلیف قایقهای آمریکایی شد[14]. از سوی دیگر، «الیوت انگل» سناتور ارشد دموکرات نیز گفت[15] که این اقدام ایران، همه چیز را در معرض خطر قرار میدهد[16].
جمهوریخواهان که بعد از تلاشها و شکستهای فراوان[17] به خاطر به نتیجه رسیدن توافق هستهای با ایران[18]، دلشان حسابی از دست اوباما[19] پر بود[20]، بازداشت نیروهای آمریکایی در آبهای ایران را دستانداز قرار دادند تا نشان دهند که ایران هیچگاه دست از دشمنی با آمریکا برنخواهد داشت[21] و بنابراین توافق هستهای از ابتدا یک اشتباه بزرگ بوده است[22]. فقط خدا میداند جمهوریخواهان چه لذتی بردند از اینکه بعد از تشکر جان کری از ایران به خاطر برخورد مناسب با سربازان آمریکایی[23]، تلویزیون رسمی ایران، تصاویر یکی از این سربازان را که مانند ابر بهاری گریه میکرد، منتشر نمود[24].
چرا «جان» از بقیه جمهوریخواهان، جمهوریخواهتر بود؟
در میان همه این واکنشها، یک نفر بیش از دیگران از اتفاقی که برای سربازان آمریکایی افتاده بود، «عصبی» شد. مسلماً همه جمهوریخواهها (و همه دموکراتها) از اینکه نه هر کشوری، بلکه ایران توانسته چنین آتوی بزرگی از آمریکا بگیرد، عصبانی بودند، اما «جان مککین» به گونهای به این اتفاق واکنش نشان میداد که هر کس نمیدانست، تصور میکرد خودش یکی از این سربازان بوده که بازداشت شده است. این تصور آنقدرها هم که در ابتدا ممکن است به نظر برسد، بیراه نیست.
جمهوریخواهان از تحقیر ارتش آمریکا در ایران بسیار عصبانی هستند
ریاست سناتور مککین بر کمیته نیروهای نیروی مسلح مجلس سنا تنها دلیل مواضع تند و افراطی او در قبال «فاجعه» دستگیری نیروهای نظامی آمریکایی توسط «ایرانیها» نبود. با این حال، پیش از آنکه به دلیل مهم پشت «احساسات جریحهدارشده» این سناتور جنگطلب بپردازیم، ارزش دارد برخی از واکنشهای وی به تحقیر نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس را مرور کنیم.
بعد از آزاد شدن ملوانهای آمریکایی، ارتش آمریکا تحقیقات گستردهای را از آنها به عمل آورد تا نحوه برخورد ایران با آنها و اطلاعاتی که احتمالاً از آنها گرفته شده، کاملاً مشخص شود. طبیعتاً انتشار نتایج این تحقیقات چه به طور عمومی و چه در کوتاهمدت ممکن نبود. پذیرش این واقعیت از نظر جمهوریخواهانی که لحظهشماری میکردند تا کوچکترین حرفی را بشنوند و بتوانند از آن علیه اوباما استفاده کنند، غیرقابلتحمل بود.
جان مککین هم اواخر بهمن ماه دیگر تاب نیاورد و اعلام کرد که اگر پنتاگون و دولت اوباما هرچه زودتر نتایج تحقیقات خود را منتشر نکنند، احتمالاً[25] ملوانها را برای تحقیقات[26] مستقل و مجازات، به کمیته نیروهای مسلح در مجلس سنا فراخواهد خواند[27]. وی در بیانیههای مختلف از مواضع کاخ سفید در ماجرای بازداشت 10 تفنگدار آمریکایی و همچنین بعد از آزادی آنها، انتقاد کرده و در یکی از این بیانیهها نوشته بود: «یک روز بعد از اینکه ایرانیها دو شناور آمریکایی را توقیف و ده ملوان را دستگیر کردند، مقامات دولت اوباما ظاهراً با ذوقزدگی به دنبال تمجید از لطف ایرانیها برای توقیف کشتیها و نیروهای نظامی ما بودند.»
مککین در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ خواستار بازجویی مستقل
از سربازان بازداشتشده آمریکایی در ایران شد
این سناتور ارشد آمریکایی از سخنان «جاش ارنست[28]» سخنگوی دولت اوباما[29] که رفتار ایران با سربازان آمریکایی را «مؤدبانه» دانسته بود، و همچنین اقدام وزیر خارجه آمریکا در تشکر از ایران[30] به خاطر آزادی سریع 10 نظامی این کشور[31] نیز به شدت انتقاد کرد. مککین در جای دیگری هم اهدای نشان افتخار به فرماندهان سپاه پاسداران به خاطر دستگیری تفنگداران آمریکایی را برای واشنگتن تحقیرآمیز توصیف کرد. وی پیشتر هم ایران را به بهرهبرداری تبلیغاتی از مسئله اشتباه ملوانهای آمریکایی متهم[32] و بر همین اساس از سپاه پاسداران و دولت ایران، انتقاد کرده بود[33].
در دل جان مککین چه میگذرد؟ عقدههای قدیمی، زخمهایی که سر باز کردهاند
تأثیرپذیری جان مککین از موضوع «اسارت» سربازان نیروی دریایی آمریکا در آبهای ایران، علاوه بر جمهوریخواه بودنش، احتمالاً به پیشینه نظامی خود او نیز بازمیگردد. جان مککین سابقه اسارتی طولانیمدت را در جنگ ویتنام دارد، اسارتی که او به خاطر شکنجههای فراوان، او را یک «قهرمان ملی» و «قهرمان واقعی جنگی[34]» کرده است. اما ماجرا از چه قرار بود؟
ویتنامیها مککین را از رودخانه نجات میدهند
جان مککین[35] سابقهای طولانی در نیروی دریایی آمریکا را دارد. وی دو سال و نیم آموزشهای خلبانی را با آرزوی پرواز برای نیروی دریایی آمریکا و خدمت به کشورش سپری کرد و سال 1960 به این آرزو رسید. وی خلبان نیروی دریایی آمریکا در عملیاتهای هوا به زمین و عضوی از اسکادرانهای «ای-1 اسکایریدر[36]» (به معنای یورشبرنده آسمان) روی عرشه ناوهای هواپیمابر آمریکایی «اینترپید» (به معنای بیباک) و «اینترپرایز» (به معنای تهور) مستقر در مناطق کارائیب و مدیترانه شد.
ویتنامیها هرگز مککین را شکنجه نکردهاند - دانلود
مککین در ابتدای کار، نه تنها خلبانی ماهر نبود، بلکه گاه، دست به بیدقتی و بیملاحظگی میزد، تا جایی که اوایل تا اواسط دهه 1960، دو بار هواپیمای خود را سرنگون کرد و یک بار با نیروگاه برق برخورد کرد[37]، اما در هیچیک از این موارد، آسیب جدی ندید[38]. بعدها مککین مجدداً از نیروی دریایی آمریکا درخواست اعزام به مأموریت هوایی کرد و قرار شد برای پرواز با هواپیماهای «ای-4 اسکایهاک» (به معنای شاهین آسمان) به عرشه ناو هواپیمابر «فورستال» (نام اولین وزیر دفاع آمریکا) اعزام شود.
مأموریت هواییای که مککینِ 30 ساله به دنبال آن بود، اواسط سال 1967 و زمانی به وی محول شد که ناو فورستال عازم یک عملیات بمباران هوایی موسوم به «عملیات تندر غلتان[39]» طی جنگ ویتنام شد. مککین که در «خلیج تونکین» در شمال ویتنام مستقر شده بود، آنقدر از دست سیاستهای خرد و مدیریت واشنگتن عصبانی بود که بعداً در اینباره نوشت: «راستش را بخواهید، معتقد بودیم که فرماندهان غیرنظامی ما [در دولت] حماقت را تمام کرده بودند؛ کمترین اطلاعی نداشتند که برای پیروزی در جنگ چه [چیزهایی را] باید [فدا] کرد.»
جان مککین در دیدار با «ریچارد نیکسون» رئیسجمهور وقت آمریکا
«دریابان» مککین 29 جولای 1967، زمانی که فورستال دچار آتشسوزی شد[40]، روی عرشه این ناو حضور داشت (و به گفته برخی منابع، خودش موجب این آتشسوزی شد[41]). در این تاریخ، بر اثر یک نقص الکتریکی، یکی از راکتهای روی عرشه پرواز شلیک شد و به مخزن سوخت هواپیمایی برخورد کرد که مککین مسئول آن بود. این اتفاق موجب انفجارهای زنجیرهای شد که طی آنها 134 نیروی دریایی آمریکا کشته و 161 نفر دیگر از جمله خود مککین زخمی شدند.
آنچه بعد از بازداشت نیروهای آمریکایی در آبهای ایران، خاطرات اسارت را در ذهن مککین زنده کرد، سه ماه بعد از آتشسوزی روی عرشه فورستال اتفاق افتاد: اسارت خود او در ویتنام. جان مککین 26 اکتبر 1967 عازم یک عملیات بمباران با بمبافکن اسکایهاک خود شد. با این حال، طی بیست و سومین مأموریت بمباران خود بر فراز ویتنام شمالی، هواپیمایش با اصابت موشکی بر فراز «هانوی» پایتخت ویتنام (شمالی) سقوط کرد.
مککین[42] که هر دو بازو و یک پایش هنگام خروج از هواپیما یا به اصطلاح اجکت کردن، شکسته بود، نهایتاً در دریاچه «تروکباک» فرود آمد و چیزی نمانده بود، غرق شود[43]. با این حال، سربازان ویتنامی او را نجات دادند و به زندان مرکزی هانوی منتقل کردند. گفته میشود مککین در همان حالی که به شدت زخمی بود[44]، مورد حمله عدهای از ویتنامیها هم قرار گرفت که با قنداق اسلحه و سرنیزه به جان او افتادند و شانهاش را شکستند.
جان مککین هنگام بازگشت به آمریکا از ویتنام
با اینکه مککین از جراحتهای مختلفی رنج میبرد[45]، ویتنامیها تا مدتها اقدام به درمان زخمهای او نکردند، بلکه با شکنجه او سعی در گرفتن اطلاعات داشتند. مداوای او تازه وقتی آغاز شد که ویتنامیها فهمیدند پدر او یک دریاسالار برجسته آمریکایی است[46]. اسارت مککین[47] تیتر اول تقریباً همه روزنامههای مهم آمریکا در آن زمان شد[48].
جان مککین در اینباره توضیح میدهد بعد از آنکه درخواستهایش برای انتقال به بیمارستان با مخالفت مواجه شده، شروع به آماده کردن خود از نظر روحی و ذهنی برای مرگ کرده است. با این حال، یکباره یکی از ویتنامیها وارد سلول او میشود و میگوید: «پدر تو یک دریاسالار بزرگ است. حالا تو را به بیمارستان میبریم.»
مککین شش هفته در بیمارستانی در ویتنام بستری بود و صرفاً تحت مداوایی جزئی قرار گرفت. وی پس از از دست دادن 23 کیلوگرم و سفید شدن موهایش، دسامبر سال 1967 همراه دو آمریکایی دیگر که انتظار نداشتند مککین بیش از یک هفته زنده بماند[49]، به سلولی در یک کمپ دیگر در حاشیه هانوی فرستاده شد. وی مارس سال 1968 به سلول انفرادی منتقل شد و دو سال آنجا ماند. مککین نهایتاً 14 مارس سال 1973 همزمان با دیگر اسرای آمریکایی آزاد شد[50]. با این حال، صدماتی که مککین در دوران جنگ متحمل شد، موجب شده تا وی هیچوقت نتواند بازوهایش را از سرش بالاتر ببرد.
[8] U.S. Media Condemns Iran’s "Aggression” in Intercepting U.S. Naval Ships — in Iranian Waters Link
[9] U.S. Radically Changes Its Story of the Boats in Iranian Waters: to an Even More Suspicious Version Link