به گزارش مشرق، حسین عسگری رئیس سابق دپارتمان داوری فدراسیون فوتبال مدتی پیش به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان بستری شد تا اهالی فوتبال یادشان باشد که یک داور پیشکسوت هم داریم که زحمات زیادی برای فوتبال و داوری ایران کشیده است.
حسین عسگری فصل گذشته رئیس دپارتمان بود که بعد از اتفاقات دیدار تراکتورسازی و نفت در دیدار پایانی لیگ برتر حکم به کنار گذاشتن او دادند و او را مقصر حوادث تبریز دانستند، در حالی که عسگری کوچکترین نقشی در آن اتفاقات نداشت.
حسین عسگری تنها داور ایرانی است که در دو جام جهانی قضاوت کرده است. او هم در جام جهانی فوتسال و هم در جام جهانی فوتبال در رده جوانان به عنوان داور حضور داشته و یکی از سه داوری است که توانسته نشان ویژه از فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا دریافت کند.
در آستانه سال جدید میهمان منزل این داور پیشکسوت بودیم تا هم جویای احوالش باشیم و هم اتفاقات تبریز و همچنین مسائل داوری را از نظر این پیشکسوت داوری جویا شویم. مصاحبه با عسگری را در زیر میخوانیم.
سال 94 چطور گذشت؟
سال خوبی نبود، عارضه قلبی برای من پیش آمد و دچار حمله قلبی در روزهای اخیر شدم که خوشبختانه به خیر گذشت و فعلاً سلامت هستم و مشکلی ندارم، همچنین در زمینه کاری هم تحت تأثیر اتفاقات فدراسیون فوتبال و دیدار تراکتورسازی و نفت در تبریز قرار گرفتم . رفتاری غیرمنصفانه و ناجوانمردانه با من شد. هر چند من دو سه بار جهت اطلاع افکارعمومی و مردم عزیز ایران و اهالی فوتبال در مورد این مسئله توضیحاتی دادم، البته زیاد اهل مصاحبه نیستم و این چند بار هم جهت روشن شدن اذهان عمومی صحبت کردم.
یعنی در مورد شما قطعنامه هم صادر شد؟
بله قطعنامه صادر کردند، اما هیچکدام از آن صحبتها صحت نداشت، من تمام مدارک مربوط به آن بازی را دارم، ضمن اینکه من از سال 92 تا 94 سه بار از سمتم در دپارتمان داوری استعفا دادم که علتش هم مشکلات ساختاری در مورد داوری در فدراسیون فوتبال بود.
منظورتان از مشکلات ساختاری داوری چیست؟
عدم تفکیک وظایف کمیته و دپارتمان داوری مهمترین مسئله است، آییننامه کمیتههای فیفا و ایافسی در مورد وظایف کمیته و دپارتمان کاملاً شفاف و روشن صحبت کرده است.
آخرین استعفای شما بعد از اتفاقات بازی تراکتورسازی و نفت بود؟
نه، آخرین استعفای من مربوط به هفته بیست و پنجم لیگ برتر گذشته بود؛ یعنی پنج هفته قبل از بازی نفت و تراکتورسازی در تبریز. متأسفانه بیتوجهی مسئولان فدراسیون به تذکرهای من که هم به صورت شفاهی و هم کتبی به آنها اعلام میشد، در داوری به مشکل خوردیم، بارها این مسائل را به مسئولان فدراسیون گوشزد کردم که در داوری از نظر پشتوانهسازی و همچنین برگزاری مسابقات به مشکل خواهیم خورد، اما انگار برای آنها این مسائل مهم نبود.
بحث اختلاف کمیته و دپارتمان داوری را با آنها مطرح کردید؟
بین کمیته و دپارتمان اختلاف بود، اما برای مسئولان ارشد فدراسیون برای آنکه بفهمند چه کسی حرفش درست است و چه کسی حرفش اشتباه، کار پیچیدهای نبود، قضیه فیثاغورث نبود که پیچیده باشد. خیلی راحت میشد این مسئله را حل و فصل کرد.
الان این اختلاف حل شده است؟
اکنون تا حدودی این مسئله برطرف شده، اما با حضور دکتر اسدی ضوابط و قوانین فیفا به طور دقیق اجرا میشود، در چهار پنج ماهی که من در خدمت ایشان بودم شرایط بهتر شده بود، اکنون کم و بیش وظایف دپارتمان و کمیته تفکیک شده است. آییننامه داوری فوتبال خودمان و همچنین فیفا و ایافسی صراحتاً میگوید که کار اجرایی داوری با دپارتمان داوری است. کار اجرایی چیست؟
مسئله چیدمان داوری منظورتان است؟
مشکل این است که همه چیدمان داوری را مدنظر قرار میدهند، در حالی که امور اجرایی داوری فقط چینش داوران نیست بلکه برگزاری، تدارک برای آموزش داوران، ناظران و مدرسین و... تمامش برعهده دپارتمان داوری است. متأسفانه آن زمان توجهی به این مسائل نمیشد و کمیته داوران در کار دپارتمان دخالت میکردند. من این مسائل را به مسئولین گوشزد میکردم و مدام به من میگفتند درست میشود. میخواستند کدخدامنشانه مسائل حل شود، در حالی که قرار نبود من چشمبندی کنم. در آییننامه شفاف قید شده که وظیفه هر کس چیست.
چرا در کارتان دخالت میکردند؟
اعضایی که در کمیته داوران بودند، همه آنها از رئیس تا سایر اعضاء میخواستند به یک شکلی مطرح باشند، در دیدها و رسانهها باشند، تصویرشان دیده شود، به همین دلیل دخالت میکردند و نظر میدادند. من خودم چهار سال عضو کمیته داوران ایافسی بودم، در هیچکدام از کلاسها حضور نداشتم، فقط یک دوره در برگزاری کلاسهای داوری در امارات به عنوان ناظر حضور پیدا کردم، اما اینگونه نبود که رئیس و اعضای کمیته داوران ایافسی در تمام کلاسهای داوری باید حضور داشته باشند. گرداننده کلاسهای داوری در آسیا کمیته داوران نبود بلکه دپارتمان بود. برگزاری کلاسها ارتباطی با کمیته نداشت، هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال ما هیچ جلسهای برگزار نکرد تا این اختلافها برطرف شود، تا اینکه اتفاقات تبریز رخ داد.
ظاهراً شما تمایل داشتید محسن ترکی بازی تراکتور و نفت را سوت بزند و فغانی را برای آن بازی انتخاب نکرده بودید.
فغانی یکی از داوران بسیار خوب ماست، در جام باشگاههای جهان سوت زده، مسابقات مهمی را در آسیا قضاوت کرده، فینال جام ملتها را سوت زده است، بنابراین من اگر معتقد بودم که باید در آن بازی محسن ترکی قضاوت کند، دلیلش ضعف فغانی نبود، بلکه میدانستم برای قضاوت در چنین بازی سختی نیاز به داوری باتجربهتر داریم، داوری که سن و سالش هم بیشتر باشد، این دقیقاً مثل آن میماند که یکی مربی بازیکن خوبش را در یک بازی به هر دلیل در ترکیب اصلی قرار نمیدهد. در تبریز هم داوری میخواستیم که صبورتر باشد. آدمهای جوانتر تندتر و پرخاشگرتر هستند، این مسئله روی داوری هم اثر میگذارد. در انتخاب این داور هم بین من و کمیته داوران اختلافنظر پیش آمد و فدراسیون دخالت نکرد و نتیجهاش را هم دید.
اما همه کاسه کوزهها بر سر شما شکسته شد، علیه شما بیانیه صادر شد.
بله، وقتی میگویم ماجرا ناجوانمردانه به پایان رسید به همین خاطر است. تمام مدارک بازی موجود است. لیست پیشنهادی من برای قضاوت در هفته پایانی لیگ برتر موجود است، من فهرست را به دبیرکل فدراسیون دادم.
پس چرا آقای اسدی دبیر فدراسیون در این اختلاف دخالت نکرد؟
آن زمان هنوز آقای اسدی مثل امروز سفت پای مقررات نایستاده بود، اما اکنون وضعیت فرق کرده و به ندرت لیست داوران پیشنهادی دپارتمان تغییر میکند. در زمانی که من مسئول بودم، اسدی دبیر فدراسیون نسخهای از لیست پیشنهادیم را برای اصفهانیان ارسال میکرد و نظر رئیس دپارتمان را جویا میشد. درنهایت هم به قول شما کاسه کوزهها را سر من شکستند، با این حال همه اسناد و مدارک آن بازی را دراختیار دارم و حاضرم آنها را به اطلاع افکارعمومی برسانم. وقتی اشکال بزرگی در فوتبال ما پیش میآید، سعی میکنند مقصر را کس دیگری جلوه بدهند. در فوتبال ما هم حتی تیمهایی که نتیجه نمیگیرند، اولین مقصر را داور قلمداد میکنند.
در مسابقه تراکتورسازی و نفت شما در تبریز بودید، ظاهراً تماشاگران شما را هم کتک زدند.
نه، کتک نزدند، وقتی آن اتفاقات افتاد و بازی تمام شد، زمانی گذشت تا جمعیت از ورزشگاه خارج شود، من در جایگاه ویژه نشسته بودم، مردم از ورزشگاه خارج شده بودند و 30، 40 نفر از اطرافیان باشگاه تراکتورسازی در ورزشگاه بودند که وقتی کنار زمین آمدم، دو سه نفر به سمت من حمله کردند که مأمورین مانع از این کار شدند، اما متأسفانه خبرگزاریها زدند که زد و خورد صورت گرفته که این مسائل صحت نداشت، البته آن دو سه نفر قصد حمله داشتند ولی درگیری فیزیکی پیش نیامد.
علیرضا فغانی را در اتفاقات تبریز چقدر مقصر میدانید، به خصوص اینکه فغانی انتخاب شما برای قضاوت در آن بازی نبود؟
زمانی یک جرقه امکان دارد کار دست همه بدهد، نمیتوان گفت مقصر اصلی اتفاقات تبریز علیرضا فغانی بود، با این حال اتفاقاتی که رقم خورد، بخشی از آن هم به داوری مربوط میشد. نمیخواهم مسئله را خیلی باز کنم.
اکنون که مدتها از آن ماجرا گذشته، بهتر است بیشتر توضیح بدهید.
اگر حرف بزنم میگویند تو که صلاحیت اظهارنظر در مسائل فنی را نداری، من هم تاکنون هیچ وقت به مسائل فنی تیم ها ورود نکردهام، اما اینگونه هم نیست که چیزی از مسائل فنی فوتبال ندانم. من هم فوتبالیست بودهام، ضمن اینکه بسیاری از مربیان قبل و بعد از مسابقه، نظر کارشناسی میدهند، حالا بگذارید یکبار هم من نظر فنی بدهم. در آن بازی، تراکتورسازی 3 بر صفر از حریف پیش بود. اما نتوانست این برتری را حفظ کند، در حالی که پرسپولیس در بازی با استقلال 9 نفره بازی 2 بر صفر باخته را با پیروزی 3 بر 2 به پایان رساند، چگونه تراکتورسازی نتوانست 10 نفره برتری 3 بر صفر خود را حفظ کند؟ بعد از اینکه برد را از دست دادم، داور را مقصر جلوه دادند که این درست نبود.
فغانی میتوانست یک پنالتی برای تراکتورسازی هم بگیرد که این کار را نکرد.
بله، نگرفتن پنالتی اشتباهی تأثیرگذار است، اما آیا همه پنالتیها گل میشود؟ همیشه در فوتبال ما اصل را رها میکنند و به جزئیات و حاشیهها میپردازند. در دقیقه 80 بازی تراکتورسازی بهترین بازیکنش را از زمین بیرون کشید، بازیکنی که 3 بازیکن نفت را به خود مشغول کرده بود و بعد از آن تعویض، نفت حمله کرد و گل زد، گلهایی که دروازهبان تراکتورسازی خورد را مرور کنید. هیچکس راجع به این مسائل صحبت نمیکند، اما همه درباره داوری آن بازی صحبت میکنند، این هم از بخت بد داوران است که در فوتبال ایران به داوری خیلی پرداخته میشود، این غیرمنصفانه است. در جهان فوتبال به اشتباهات داوری آنقدری که در ایران به آن توجه میشود نمیپردازند. این هم از سرنوشت داوران در فوتبال ایران است.
بعد از آن بازی، با فغانی صحبت کردید؟
بله، من نه تنها بعد از آن بازی، که بعد از هر مسابقه با داوران صحبت میکردم و مسائل فنی داوری که باید گفته میشد را تذکر میدادم، ضمن اینکه من ناظر داوری بازی تراکتورسازی و نفت بودم، به هر حال آن اتفاقات رخ داد.
بعد از آن بازی و از دست رفتن قهرمانی، تراکتورسازی، مردم تبریز به رئیسجمهور کارت قرمز نشان دادند.
بله، وقتی اتفاقی میخواهد رخ بدهد، همه چیز دست به دست هم میدهد. بعد از آن بازی، سفر محترم رئیسجمهوری به تبریز انجام شد که جو مناسبی به وجود نیامد و یک نفر باید فدا میشد، اشکالی ندارد که آن یک نفر من باشم، چه برای کشور، چه برای داوری فوتبال. عیبی ندارد که من قربانی شوم و سوابق و همه چیز من از بین برود.
اگر اشتباهی هم در داوری بازی تراکتور و نفت رخ داد، به شما که مسئول بودید ارتباطی پیدا نمیکرد، به نظر شما فغانی چند درصد در آن ماجرا نقش داشت؟
وقتی داوری خوب میشود، هیچ کس داور و مسئولین داوری را نمیبیند، اما وقتی اشتباهی پیش میآید، داور و مسئول زیر ذرهبین قرار میگیرند. قضاوت فغانی هم در آن بازی بیتأثیر نبود، درصد نقش فغانی در اتفاقات تبریز هم از بقیه عوامل کمتر بود.
نقش فغانی از چه عواملی کمتر بود؟
شب قبل از مسابقه که من به تبریز رفتم، تمام عوامل از مسئولان باشگاه و سایر مسئولین کار را تمام شده میدانستند و تیم تراکتورسازی را قهرمان لیگ میدانستند، هیچکدام از آنها حتی یک درصد هم فکر نمیکردند که تراکتورسازی قهرمان لیگ نشود، اینکه تیمی خود را از پیش برنده بداند بد است، یا حتی بعداًٌ عنوان شد تراکتورسازی چندین سال است که قهرمان نشده، چرا در آن سالها تراکتورسازی قهرمان نشد و حالا در فصل گذشته حتماً باید قهرمان میشدند؟ متأسفانه مسئولانی که در تبریز حضور داشتند نتوانستند تیم را مجهز و آماده مسابقه بکنند و درنهایت آن اتفاقات رخ داد.
شایعه تساوی 2 بر 2 سپاهان را چه کسی در ورزشگاه منتشر کرد که طرفداران تراکتورسازی فکر کنند قهرمان شدهاند؟
آنچه مشخص بود تا دقیقه 88 تلویزیون که در جایگاه ویژه بود تساوی بازی سپاهان را هم نشان میداد که این تیم 2 بر صفر از حریفش پیش بود، همه مسئولین باشگاه و استان هم در جایگاه حضور داشتند، اما در دقیقه 88 تلویزیون تصاویرش دچار مشکل شد و قطع و وصل میشد، تا دقیقه 88 همه میدانستند که سپاهان 2 بر صفر از حریفش پیش است، اما این اتفاقات چگونه رقم خورد من هم متوجه نشدم، نمیدانم چه کسی آن برنامهها را کارگردانی میکرد، من هم م توجه نشدم، فقط دیدم که مردم برای جشن قهرمانی به زمین آمدند و خوشحالی کردند، اما هر چه که بود این اتفاق به سود اتفاقات همان روز بود.
یعنی شایعه تساوی سپاهان به سود اتفاقات تبریز رقم خورد؟
بله، من فکر میکنم اینگونه بود، زیرا تماشاگران برای جشن قهرمانی به زمین ریختند، اما اگر تماشاگران چون قهرمانی را تیم محبوبشان از دست داده بود به زمین میریختند، اتفاقات خیلی بدی رخ میداد. خواسته یا ناخواسته آن اتفاق به نفع آن ورزشگاه بود.
یعنی ممکن بود کسی در زمین کشته شود؟
بله، دقیقاً، شک نکنید، اگر غیر از این اتفاق رقم میخورد، ممکن بود شاهد اتفاقات ناگواری در ورزشگاه یادگار امام(ره) در تبریز باشیم.
حسین عسگری چطور داور شد، آیا داوری را از زمین خاکی شروع کردید؟
نه، من داوری را از زمینهای خاکی شروع نکردم، اما تمام این مجیدیه که اکنون خانه من در این منطقه است، پر بود از زمینهای خاکی فوتبال که اکنون تبدیل به آپارتمان شده است. دو زمین فقط مختص هموطنان ارامنه ما بود. اکثر فوتبالیستهای تیم آرارات از همین زمینهای خاکی فوتبالشان را شروع کردند. مجیدیه تهران پر از فوتبالیست بود، من هم در همین زمینها فوتبال بازی میکردم و سپس به تیم برق تهران رفتم، اما زود فوتبال را کنار گذاشتم، پدر مرحوم من از کارکنان فدراسیون فوتبال بود. 35 سال در فدراسیون فوتبال خدمت کرد و من یک معلم ورزش به نام پورامید در دبیرستان داشتم که خدا رحمتش کند، او از داوران آن زمان فوتبال بود، او با پدر من آشنا بود که بعد از دیپلم گرفتن من به پدرم گفت که یک کلاس داوری از سوی فدراسیون برگزار میشود و حسین را در آن کلاس شرکت بده که کلاس خوبی است. یک کلاس درجه 3 داوری بود که 15 روز طول کشید، مثل کلاسهای این روزها نبود که در 2 روز سر و ته کلاس داوری به هم بیاورند. قبل از انقلاب من هم فوتبال بازی میکردم و هم داوری، بعد از سربازی هم فوتبال را کنار گذاشتم و داور شدم، البته قبل از انقلاب من در لیگ تخت جمشید در چند بازی به عنوان کمکداور حضور داشتم. از سال 58، 59 هم دیگر داور فعال شده بودم.
اولین دستمزد داوری شما چقدر بود؟
فکر میکنم در سال 51 بود که در دسته 3 فوتبال تهران کمک داور بودم و مصطفی ممیز آن بازی را قضاوت میکرد. فکر میکنم 20 یا 30 تومان دستمزد گرفتم.
در فوتبال در چه پستی بازی میکردید؟
هافبک بودم.
فوتبال را ادامه می دادید بهتر از داوری نبود؟
آن زمان که من داوری را شروع کردم، توجه به داوری از هر نظر بیشتر بود، حتی از نظر مادی، از نظر معنوی هم داوران جایگاه بسیار خوبی داشتند. فدراسیون به داوران خیلی بها میداد و حمایت میکرد. داورانی مثل مرحوم حیدریها، صالحی، نظری، محسن زمانی، مرحوم نامدار درآمدشان از یک فوتبالیست درجه یک بیشتر بود، به جز فوتبالیستهای فوق ستاره مثل مرحوم حجازی یا علی پروین که استثنا بودند.
دستمزد فوتبالیستها آن زمان چقدر بود؟
آن زمان به فوتبالیستها بیشتر از ماهی 2500 تومان دستمزد نمیدادند، این دستمزد مربوط به سال 52 است، اما داوران برجسته مثل نامدار و صالحی برای هر بازی 700 تومان دستمزد میگرفتند که مربوط به قضاوت تخت جمشید بود، ضمن اینکه مأموریت و سایر مزایا داشت و یک داور رقمی در حدود 6 تا 9 هزار تومان در ماه درآمد داشتند، حتی مربیان هم حدود 3 هزار تومان ماهیانه دستمزد میگرفتند، اما از شانس ما شرایط تغییر کرده است، دستمزد داوران آن زمان اگر از بازیکنان بیشتر نبود، کمتر هم نبود.
شما چند دربی را قضاوت کردید؟
خوشبختانه یا متأسفانه من در هیچ دربی سوت نزدم زیرا اوج داوریها من همزمان با قضاوت احمد ابهران در دربی جنجالی تهران بود که در سال 73 برگزار شد، اتفاقاً قرار بود همان بازی جنجالی را هم من سوت بزنم، اما ابلاغی از سوی ایافسی دریافت کردم که باید برای قضاوت در جام ملتهای آسیا در مرحله مقدماتی به امارات میرفتم که امارات و کویت و بحرین در آن کشور بازی داشتند. خدا بیامرز ارشد برازنده قبل از اینکه ابلاغ ایافسی به من برسد به من گفت که خودت را برای آن بازی آماده کن که درنهایت من به امارات رفتم و بعد از آن هم داوران خارجی دربی پایتخت را قضاوت کردند و درست اوج قضاوتها من در همان سال دهه 70 بود. داوران ایرانی تا سال 84 و 85 دیگر دربی را قضاوت نکردند.
آخرین قضاوت شما در باشگاهی ایران کدام بازی بود؟
مسابقه پاس و پرسپولیس بود که پرسپولیس 3 بر یک پیروز شد، آن بازی تا دقیقه 88 بازی یک بر یک مساوی بود، من یک پنالتی به نفع پاس در دقیقه 88 گرفتم که نکونام آن پنالتی را از دست داد و پرسپولیس در برگشت یک گل زد و سپس گل سوم را هم به پاس زد، بعد از آن البته قضاوتهایی در لیگهای پایینتر داشتم اما آخرین بازی من در لیگ همان بازی پاس و پرسپولیس بود.
حسین عسگری پرسپولیسی است یا استقلالی، یا طرفدار کدام تیم بوده است؟
من خودم فوتبال بازی میکردم، دو پسردایی و پسر عمه داشتم به نام احمد و محمود نقوی که در تیم هما بازی میکردند، خیلی به این تیم همان علاقه داشتم، تیم خوبی بود، هیچ وقت علاقه خاصی به پرسپولیس یا استقلال نداشتم، تیمهایی که خوب فوتبال بازی میکردند مثل هما، بانک ملی، شاهین را دوست داشتم، هر وقت هم پرسپولیس و استقلال خوب بازی میکردند، از بازیشان لذت میبردم.
در دوران داوری شما پیشنهادی از سوی دلال یا فرد خاصی برای تغییر نتیجه یک بازی با قضاوتتان داشتهاید؟ در این سالها خیلی به این مسائل پرداخته شده است.
متأسفانه، متأسفانه این مسائل در داوری هست، به خود من این پیشنهادها در زمان داوری شد، با اینکه من خیلی آدم تندی بودم و خیلی راحت نمیتوانستند طرف من بیایند و پیشنهاد بدهند، اما متأسفانه با این حال یکی دو بار این اتفاق برای من افتاد و من این پیشنهادها را گزارش کردم.
کدام بازیها بود؟ پس دستهای پشت پرده هم وجود دارد؟
بهتر است که در این مورد بیشتر صحبت نکنیم، اما صراحتاً باید بگویم که برای خود من یکی دو بار این مسائل پیش آمد. بله دستهای پشت پرده وجود دارد.
پس چطور میگوییم که داوریهای ما پاک است؟
وقتی اتفاقی رخ میدهد باید کند و کاو شود و بیدلیل و سند صحبتی نشود و آبروی داوری کشور را بیخودی زیر سؤال نبرند، نه اینکه روی هوا صحبت شود. این قضیه مربوط به تمام جوامع است، هم در کشور ما و هم در سایر کشورها این مسائل وجود دارد. در بخشهای دیگر در کشور ما هم این مسائل را میبینیم، اختلاسها و...، در کشورهای دیگر هم این مسائل وجود دارد، اما در کشورهای دیگر حداقل برای ظاهرسازی هم برخورد محکمی انجام میشود، مثلاً اتحادیه فوتبال اروپا، تیم فنرباغچه ترکیه را از حضور در مسابقات اروپا به خاطر فساد محروم کرده است، یا دو سال پیش در کره جنوبی 40 بازیکن به دلیل تبانی مادامالعمر از حضور در فوتبال محروم شدند، همه جای دنیا این مسائل وجود دارد، پس باید با این مسائل برخورد شود، اگر برخورد شود خیلی از این اتفاقات را دیگر شاهد نخواهیم بود.
ظاهراً شما هم در جام جهانی فوتبال و هم در جام جهانی فوتسال قضاوت کردهاید؟
بله، من تنها داوری بودم که در هر دو جام جهانی سوت زدهام، سال 1992 در جام جهانی فوتسال سوت زدهام، همان سالی که تیم ملی ما چهارم شد، در آن جام جهانی من 3 بازی را سوت زدم و 5 بازی کمک داور بودم، آن زمان در فوتسال یک داور و یک کمکداور وجود داشت و مثل الان دو داور بازیها را سوت نمیزدند. قرار بود فینال آن مسابقات را هم من قضاوت کنم که وقتی ایران به جمع چهار تیم صعود کرد، فاروق بوزو مرا صدا کرد و گفت با توجه به صعود ایران، شما نمیتوانید دیگر در مرحله پایانی قضاوت کنید، اما تا روز آخر شما را نگه میداریم. در جام جهانی 1995 هم که زیر 17 سال بود، در اکوادور قضاوت کردم، هیچ داوری در ایران نیست که هم جام جهانی فوتبال و هم فوتسال را قضاوت کرده باشد.
شما نشان ویژهای هم از ایافسی دارید؟
داوران بینالمللی که حداقل 20 قضاوت در مسابقات A فیفا را داشته باشند و کارنامه خوبی داشته باشند و 10 سال مدام در کار تدریس داوری و همکاری با فدراسیون باشند، فیفا نشان لیاقت به این داوران میدهد که در ایران که این همه داور بینالمللی داشتیم، یکی آقای محمد صالحی، یکی منوچهر نظری و یکی هم من این نشان را دارم، هیچکدام از داوران بینالمللی چنین نشانی در ایران ندارند.
با بازیکن یا مربیای رفاقت دارید؟
من با همه مربیان و بازیکنان سلام و علیک دارم اما رابطه خیلی نزدیکی نداریم که این مسئله علت دارد، زیرا داور در کشور ما اگر با یک بازیکن یا مربیای دیده شود و با او صمیمت داشته باشد، هر روز برایتان حرف و حدیث درست میشود، البته من شرایطی داشتم که میتوانستم با خیلی از مربیان رفیق صمیمی باشم، زیرا من در اداره برق حضور داشتم و بسیاری از مربیان عالی این کشور از همان اداره برق آمدند مثل ناصر ابراهیمی، امیر حاجرضایی، ناظم گنجاپور، امیر عوارشی، حسن شهرستانی و... ، حتی با این نفرات هم نمیتوانستم رفاقت زیاد داشته باشم چون حرف و حدیث ساخته میشد.
در زمان داوریتان مسئولی از فدراسیون از شما خواسته بود که یک بازی را به سود تیم خاصی قضاوت کنید.
بله، به طور غیرمستقیم از من خواستند، اما من برخلاف آنچه که آنها خواستند قضاوت کردم.
سال 1395 سال میمون است، نظر شما در مورد اسم سالها چیست؟
به هر حال این مسائلی است که وجود دارد، قدیمیها به برخی مسائل توجه میکردند که بیدلیل نبوده است، من دلایل آن را نمیدانم، اما یکباره اسمی برای سالها انتخاب نشده، روی تجارب این مسائل و اسمها انتخاب شده است.
سر سفره هفتسین چه آرزویی میکنید؟
مهمترین چیز برای من سلامتی است، سلامتی خودم و خانوادهام و همه هموطنان عزیزم، هیچ چیز در دنیا به اندازه سلامتی ارزش ندارد، اگر سلامتی نداشته باشید، دنیا را هم داشته باشید فایده ندارد، متأسفانه برخی انسانها فکر میکنند همه چیز برای انسانها جاودانه است،اما اینگونه نیست، هر چیزی زمان محدودی دارد، اینگونه نیست که من تا آخر عمرم داور بینالمللی باشم یا مسئول باقی بمانم، ببینید بلاتر با آن همه کبکبه و دبدبه چه بلایی سرش آمد و خوار و ذلیل شد. آنهایی که نمیتوانند این مسائل را بپذیرند برایشان مشکل پیش میآید، برای این هم من خیلی راحت از جایگاه و پست و مقامم گذشتم، شاید اگر میخواستم، سالیان سال هم میتوانستم آنجا بمانم، میخواهم با شخصیت و اعتبار و آبرو باشم.
بهترین رئیس فدراسیون فوتبال ایران از نظر شما چه کسی بود؟
قبل و بعد انقلاب را نمیتوان مقایسه کرد، اما به نظر من بعد از انقلاب، صفایی فراهانی بهترین رئیس فدراسیون فوتبال ایران بود
دوست دارید چه کسی رئیس فدراسیون فوتبال ما شود؟
هر کسی که میآید بتواند فوتبال ایران را توسعه بدهد و شعار ندهد، توسعه فوتبال هم یکی از ارکانش توجه به داوری است. این حرف فیفاست. 25 درصد رشد فوتبال یک کشور و دنیا مربوط به داوری است، اگر به داوری توجه نکنید و امکانات لازم را مهیا نکنید، از کشور دیگری که به داوری توجه میکند عقبتر هستید، فوتبال ژاپن چرا پیشرفت کرده است؟ چون به داوری توجه میکند. از سال 1998 ژاپن همیشه در جامهای جهانی داور داشته است. ژاپن روی داوری سرمایهگذاری کرده است. سال 93 با داوری در ژاپن بودم، او به من گفت که فدراسیون فوتبال ژاپن تمام امکانات لازم را برای تمرین و مربی بدنسازی داوران مهیا کرده است، فقط یک چیز نمیتواند مهیا کند که آن هم سرویس ایاب و ذهاب است که پول آن را پرداخت میکنیم.
اما داوران ما این شرایط را ندارند.
بله، داوران ما در خیابان و پارک تمرین میکنند، آیا این توجه به داوری است؟ بحث دستمزد و مسائل مالی به کنار، داوران ما چگونه تمرین میکنند؟ این مسائل باید مورد نظر رئیس جدید فدراسیون باشد. باید نگاه به داوری فوتبال عوض شود و در داوری سرمایهگذاری شود. برگزاری دو کلاس در دو روز سرمایهگذاری در داوری نیست.
آخرین حرف شما در مورد داوری چیست؟
تشکیلات باید از داوری حمایت کند و به داوران احترام بگذارد. وقتی تشکیلات به داوری احترام نمیگذارد، دیگر نمیتوان از کس دیگر توقع داشت، این همه بیحرمتی به داور میشود، چه واکنشی را شاهد هستیم؟ در چهار پنج سال اخیر از توهین به اتهام رسیدهایم که میگویند داور سر ما بریده شد یا میخواهند فلان تیم را قهرمان کنند، اینها اتهام به داوری است، دیگر توهین نیست. چه برخوردی با این اتهامزنندگان و توهینکنندگان شده است؟ چه کسی باید با آنها برخورد کند؟ وقتی داور این همه زیر فشار و هجمه، توهین و اتهام قرار می گیرد، چه چیزی از داور باقی میماند؟ امکانات هم به داوری داده نمیشود. سایر اعضای فوتبال و تیمها به گروه و نهادی وابستهاند و آنها بیش از همه به داور توهین میکنند. اول خود فدراسیون و سپس اهالی فوتبال به داوری باید احترام بگذارند، برخی رسانهها مثل خبرگزاری فارس به داوری همواره نگاه ویژه و مثبتی داشته است. رسانههای دیگر هم همین مسائل را رعایت میکنند، اما خیلیها به داوری کمک نمیکنند و به حاشیههای داوری دامن میزنند. خود باشگاهها میتوانند به داوری کمک کنند. وقتی کیفیت داوری بالا برود همه از آن سود میبرند. در اول فصل چند بازی به ضرر پرسپولیس قضاوت شد و اکنون میبینیم که شاهد هجمه به داوری هستیم و در چند بازی اخیر، داوریها به سود پرسپولیسیها شده و یا حتی استقلال هم همین مسائل را دارد، این هجمهها به داوری درست نیست. کجای دنیا وزارت ورزش بدون دلیل و مدرک به داوری فوتبال ورود پیدا میکند، یا برخی به داوران اتهامهایی میزنند، آیا اگر اشتباهات داوری به ضرر سایر تیمهای بدون طرفدار هم رخ بدهد همین مسائل را شاهدیم؟ باید از داوری حمایت شود. یکساله و دوساله نمیتوان داور تاپ و ممتاز ساخت، 10 سال زمان لازم است تا یک داور خوب پرورش پیدا کند. در ازبکستان، ایرماتف وجود دارد که او را لای پر قو میخوابانند، اما در اینجا فغانی بعد از قضاوت جام ملتهای آسیا چه برخوردی با او داشتیم؟