گروه بینالملل مشرق -
با وجود تحولات گستردهای که در نقشه استقرار گروههای مسلح در شمال سوریه
پدید آمده، اما این گروههای افراطی همچنان سهم گستردهای از جریانهای
تروریستی در شمال سوریه را به خود اختصاص دادهاند.
با ورود بحران سوریه به ششمین سال خود، جبهه شمال سوریه به عنوان یکی از پیچیدهترین و مهمترین جبهههای موجود در سرزمین شام خود را نشان میدهد، این موضوع به عوامل متعددی بر میگردد که از جمله آنها تناقض در منافع منطقهای و بینالمللی در این منطقه، حضور جریانهای کرد، هم مرز بودن با ترکیه و ... است. این عوامل جنگ شمال سوریه را به جنگ سرنوشتساز تبدیل کرده که نتیجه آن میتواند سرنوشت بحران پنج ساله سوریه را رقم بزند.
اخیرا تحولات مهم و راهبردی متعددی در شمال سوریه به وقوع پیوسته است، یکی از اینها تحولات موفقیت ارتش سوریه و متحدانش در رفع محاصره نبل و الزهرا و پیشروی گسترده و سریع به سمت حومه شمال حلب است. از سوی دیگر برخی یگانهای مبارزاتی کُرد با حمایت جریانهای موسوم به نیروهای دموکراتیک سوریه نفوذ خود را در منطقه افزایش داده اند.
نیروهای کرد را شاید بتوان نقطه اشتراک و تنها عامل هماهنگی عملکرد سیاسی روسیه و آمریکا در شمال سوریه دانست. علاوه بر اینها رویکرد عشایری و قبایل موجود در شمال شرقی سوریه شامل مناطق الرقه، الحسکه و دیرالزور بر پیچیده اوضاع در جبهه شمال سوریه افزوده است. این در حالی است که ائتلاف میان عشایر با بازیگران فعال در عرصه سوریه همواره در حال تغییر است.
گستردگی مرزهای مشترک بین سوریه و ترکیه در شمال شام عامل دیگری برای داغتر شدن جبهه شمال سوریه است، سیاستهای مداخلهجویانه و خصمانه دولت ترکیه در 5 سال گذشته بر ضد دولت سوریه بر کسی پوشیده نیست، این کشور به یکی از مهمترین ابزارهای جریانهای غربی و عربی برای نفوذ و براندازی در سوریه تبدیل شده و در ماههای اخیر نیز تحرکات نظامی گستردهای در مناطق مرزی داشته اند.
منافع آنکارا تا حد زیادی با دستورالعمل برخی رژیمهای عربی جهت پشتیبانی از حمله بین المللی جهت براندازی دولت سوریه تناسب دارد. این در حالی است که تحرکات نظامی نیروی هوایی روسیه و حمایتهای نظامی و مستشاری متحدان دمشق نیز بنا به دلایل متعدد در شمال سوریه متمرکز است.
به این ترتیب میتوان گفت 6 استان موجود در شمال سوریه از میان 14 استان این کشور عرصه تاخت و تاز جریانهای بینالمللی است که هر کدام از آن ها نتیجه نهایی درگیریها در این جبهه را برای منافع خود در سوریه سرنوشتساز میدانند.
ماهیت تروریست های مستقر در شمال سوریه
علاوه بر نقش غیر مستقیم طرف های مداخله جو در بحران سوریه، گروههای مسلح مستقر در شمال سوریه فراوان هستند. این گروهها به اهمیت بالای جبهه شمالی واقف بوده و سعی دارند حضور خود را در این منطقه حفظ کنند تا بتوانند نقشآفرینی قابل توجهی در تحولات آینده سوریه داشته باشند. جریانهای تروریستی حاضر در شمال سوریه عبارتند از:
داعش: گروه تروریستی موسوم به دولت اسلامی با وجود شکستهای اخیر خود همچنان بخش گستردهای از استان الرقه و دیرالزور را در اختیار دارد و تلاشهای خود را برای توسعه اراضی اشغالی خود در حومه حسکه ادامه می دهد. داعش در پی شکست های اخیر سعی می کند بخش های اندک باقیمانده از مناطق خود در حومه حلب بویژه بخش شرقی آن را حفظ کند، چرا که این مناطق به کانون حضور تروریست های داعش در الرقه نزدیک است.
جبهه النصره: این گروه بخش عمدهای از استان ادلب را در اختیار دارد و با ساختارهای کوچک جیش الفتح ائتلاف شکننده ای دارد. النصره همچنین در حومه حلب بویژه بخش غربی آن نیز حضور دارد. آن ها تلاش زیادی دارند تا مراکز استقرار خود در مناطقی از حلب شامل سليمان الحلبي، كرم الطرّاب، بستان القصر، باب النيرب، الصاخور، الحيدرية، و برخی محلات قدیمی حلب را حفظ کنند.
جنبش احرار الشام: گرچه این گروه تروریستی تلاش میکند این گونه وانمود کند که رویکردهای افراطگرایانهای خود را تغییر داده است، اما همچنان میتوان آن را به عنوان یکی از عناصر فعال موسوم به بنیادگرایی تکفیری در منطقه دانست. این گروه دیدگاههایی آمیخته از ایدئولوژی القاعده و سلفیت جهادی و اخوانی را دنبال می کند. احرار الشام از حومه استان ادلب شکل گرفته و همچنان بخش عمدهای از نیروی انسانی آن در این منطقه هستند. وجود احرار الشام در ادلب به مانع اساسی برای یکه تازی النصره در این استان تبدیل شده است.
با
وجود درگیریهای پراکندهای که بین این دو گروه تروریستی به وقوع پیوست،
اما همچنان اوضاع بین این دو جبهه تحت کنترل است و شرایط به سمت رویارویی
فراگیر پیش نرفته است. البته در صورت اتخاذ تصمیمی منطقه ای برای حل بحران
سوریه بروز این درگیری بعید به نظر نمیرسد. احرار الشام در حومه حلب و
حماه نیز حضور دارد و گروهک های خفته خود در الرقه را نیز حفظ کرده است.
تعداد عناصر این گروه تروریستی بین 9 تا 10 هزار نفر برآورد شده است.
غرب، ترکیه و قطر تلاش زیادی به کار میبرد که این گروه را جزو گروه های معارض معتدل در سوریه معرفی کنند، اما وزنه رویکردهای افراطی جهادی در احرار الشام بیشتر از فعالیت های دفتر سیاسی است. ترک ها و قطری ها پشتیبانان اصلی مالی، نظامی، لجستیک و امدادی این گروه تروریستی هستند. کویت نیز نقش اساسی در این میان ایفا می کند.
حزب اسلامی ترکستان: این گروه متشکل از عناصر مسلح اویغور است. آن ها اهل استان سین کیانگ در غرب چین هستند. این گروه جدایی طلب در اواخر دهه شصت قرن گذشته میلادی توسط ابو محمد الترکستانی تشکیل شد. عناصر این گروه البته هویت چندان مستقلی ندارند و بارها زیر پرچم داعش یا جبهه النصره یا احرار الشام یا جیش الفتح به مبارزه با دولت سوریه پرداخته اند. ترکیه به صورت نامحدود از این گروه تروریستی حمایت می کند. این در حالی است که علاوه بر روسیه و چین، آمریکا و سازمان ملل متحد نیز این گروه را در لیست گروه های تروریستی خود قرار داده اند.
جبهه انصار الدین: از ادغام 4 گروه تروریستی وابسته به القاعده تشکیل شده است. این گروهها عبارتند از جنبش شام الاسلام، جنبش اسلامی فجر الشام، جیش المهاجرین و الانصار و گردان الخضراء.البته اخیرا جیش المهاجرین و الانصار از این گروه جدا شده و به النصره پیوسته اند، عناصر جنبش الخضرا نیز بین النصره و داعش توزیع می شوند. محل اصلی استقرار انصار الدین در حومه حلب است. برخی مناطق و محلات حلب نیز همچنان در اختیار این گروه است.
طرح فدرالی کردها در شمال سوریه
گروه های کرد با اعلام تشکیل حکومت فدرالی در شمال سوریه سعی کردند معادلات خود را به عرصه پر آشوب سوریه تحمیل کنند. این اقدام دو روز بعد از عقب نشینی نسبی روسیه از سوریه آغاز شد و کردها آن را به عنوان گزینه ای برای حل کامل بحران سوریه مطرح می کنند.این در حالی است که روند مذاکرات سیاسی در ژنو جدی تر از قبل دنبال می شود و طرفین حاضر در این مذاکرات با امید بیشتری در مورد مرحله انتقالی در سوریه بحث می کنند.
اقدام کُردها، ماجراجویی بزرگ و غافلگیر کننده در دو سطح سیاسی و نظامی به شمار می آید، به ویژه اگر موضع ترکیه مبنی بر مخالفت شدید با اعلام موجودیت سیاسی کُردها در طول مرزهای سوریه و ترکیه را در نظر بگیریم. به هر حال احزاب کُرد سوریه در پایان نشست خود در «رمیلان» حسکه از تشکیل حکومت فدرالی در مناطق تحت تسلط خود در شمال سوریه خبر دادند که بلافاصله با مخالفت دمشق و مخالفان سوری و نیز واشنگتن و آنکارا روبه رو شد.
خبر تشکیل حکومت فدرالی در شمال سوریه پیام روشنی به شرکت کنندگان در ژنو است مبنی بر اینکه کُردها که در نشست مزبور شرکت داده نشدند، تاکید دارند که عنصر اصلی سیاسی و نظامی جامعه سوریه هستند و موفقیت روند سیاسی بدون آنان امکان پذیر نیست.
جنگ بزرگ در شمال سوریه در راه است؟
این اقدام گرچه می تواند پیامی رسا در اعتراض به نادیده گرفته شدن کردها در حل بحران سوریه باشد، اما در شرایط کنونی بستر بین المللی و داخلی مناسبی برای رشد و نمو ندارد، آنچه که تحولات میز مذاکرات را تعیین می کند، تحولات میدانی و مبارزه متحدان سوریه با تروریست های چند ملیتی است.
سوریه همواره نشان داده که تمام تخم مرغ های خود را در سبد مذاکرات سیاسی قرار نمی دهد. گرچه پیروزی های اخیر محور مقاومت در سوریه گام های استراتژیک به سمت حل و فضل نهایی این جبهه برداشته، اما تحلیلگران مسایل نظامی با بهبود شرایط جوی احتمال می دهند که درگیری فراگیر و چند جانبه برای تعیین تکلیف نهایی اوضاع شمال سوریه آغاز شود، درگیری که نتیجه آن تا حد زیادی چهره پیروز بحران سوریه را مشخص خواهد کرد.
با ورود بحران سوریه به ششمین سال خود، جبهه شمال سوریه به عنوان یکی از پیچیدهترین و مهمترین جبهههای موجود در سرزمین شام خود را نشان میدهد، این موضوع به عوامل متعددی بر میگردد که از جمله آنها تناقض در منافع منطقهای و بینالمللی در این منطقه، حضور جریانهای کرد، هم مرز بودن با ترکیه و ... است. این عوامل جنگ شمال سوریه را به جنگ سرنوشتساز تبدیل کرده که نتیجه آن میتواند سرنوشت بحران پنج ساله سوریه را رقم بزند.
اخیرا تحولات مهم و راهبردی متعددی در شمال سوریه به وقوع پیوسته است، یکی از اینها تحولات موفقیت ارتش سوریه و متحدانش در رفع محاصره نبل و الزهرا و پیشروی گسترده و سریع به سمت حومه شمال حلب است. از سوی دیگر برخی یگانهای مبارزاتی کُرد با حمایت جریانهای موسوم به نیروهای دموکراتیک سوریه نفوذ خود را در منطقه افزایش داده اند.
نیروهای کرد را شاید بتوان نقطه اشتراک و تنها عامل هماهنگی عملکرد سیاسی روسیه و آمریکا در شمال سوریه دانست. علاوه بر اینها رویکرد عشایری و قبایل موجود در شمال شرقی سوریه شامل مناطق الرقه، الحسکه و دیرالزور بر پیچیده اوضاع در جبهه شمال سوریه افزوده است. این در حالی است که ائتلاف میان عشایر با بازیگران فعال در عرصه سوریه همواره در حال تغییر است.
گستردگی مرزهای مشترک بین سوریه و ترکیه در شمال شام عامل دیگری برای داغتر شدن جبهه شمال سوریه است، سیاستهای مداخلهجویانه و خصمانه دولت ترکیه در 5 سال گذشته بر ضد دولت سوریه بر کسی پوشیده نیست، این کشور به یکی از مهمترین ابزارهای جریانهای غربی و عربی برای نفوذ و براندازی در سوریه تبدیل شده و در ماههای اخیر نیز تحرکات نظامی گستردهای در مناطق مرزی داشته اند.
منافع آنکارا تا حد زیادی با دستورالعمل برخی رژیمهای عربی جهت پشتیبانی از حمله بین المللی جهت براندازی دولت سوریه تناسب دارد. این در حالی است که تحرکات نظامی نیروی هوایی روسیه و حمایتهای نظامی و مستشاری متحدان دمشق نیز بنا به دلایل متعدد در شمال سوریه متمرکز است.
به این ترتیب میتوان گفت 6 استان موجود در شمال سوریه از میان 14 استان این کشور عرصه تاخت و تاز جریانهای بینالمللی است که هر کدام از آن ها نتیجه نهایی درگیریها در این جبهه را برای منافع خود در سوریه سرنوشتساز میدانند.
علاوه بر نقش غیر مستقیم طرف های مداخله جو در بحران سوریه، گروههای مسلح مستقر در شمال سوریه فراوان هستند. این گروهها به اهمیت بالای جبهه شمالی واقف بوده و سعی دارند حضور خود را در این منطقه حفظ کنند تا بتوانند نقشآفرینی قابل توجهی در تحولات آینده سوریه داشته باشند. جریانهای تروریستی حاضر در شمال سوریه عبارتند از:
داعش: گروه تروریستی موسوم به دولت اسلامی با وجود شکستهای اخیر خود همچنان بخش گستردهای از استان الرقه و دیرالزور را در اختیار دارد و تلاشهای خود را برای توسعه اراضی اشغالی خود در حومه حسکه ادامه می دهد. داعش در پی شکست های اخیر سعی می کند بخش های اندک باقیمانده از مناطق خود در حومه حلب بویژه بخش شرقی آن را حفظ کند، چرا که این مناطق به کانون حضور تروریست های داعش در الرقه نزدیک است.
جبهه النصره: این گروه بخش عمدهای از استان ادلب را در اختیار دارد و با ساختارهای کوچک جیش الفتح ائتلاف شکننده ای دارد. النصره همچنین در حومه حلب بویژه بخش غربی آن نیز حضور دارد. آن ها تلاش زیادی دارند تا مراکز استقرار خود در مناطقی از حلب شامل سليمان الحلبي، كرم الطرّاب، بستان القصر، باب النيرب، الصاخور، الحيدرية، و برخی محلات قدیمی حلب را حفظ کنند.
جنبش احرار الشام: گرچه این گروه تروریستی تلاش میکند این گونه وانمود کند که رویکردهای افراطگرایانهای خود را تغییر داده است، اما همچنان میتوان آن را به عنوان یکی از عناصر فعال موسوم به بنیادگرایی تکفیری در منطقه دانست. این گروه دیدگاههایی آمیخته از ایدئولوژی القاعده و سلفیت جهادی و اخوانی را دنبال می کند. احرار الشام از حومه استان ادلب شکل گرفته و همچنان بخش عمدهای از نیروی انسانی آن در این منطقه هستند. وجود احرار الشام در ادلب به مانع اساسی برای یکه تازی النصره در این استان تبدیل شده است.
غرب، ترکیه و قطر تلاش زیادی به کار میبرد که این گروه را جزو گروه های معارض معتدل در سوریه معرفی کنند، اما وزنه رویکردهای افراطی جهادی در احرار الشام بیشتر از فعالیت های دفتر سیاسی است. ترک ها و قطری ها پشتیبانان اصلی مالی، نظامی، لجستیک و امدادی این گروه تروریستی هستند. کویت نیز نقش اساسی در این میان ایفا می کند.
حزب اسلامی ترکستان: این گروه متشکل از عناصر مسلح اویغور است. آن ها اهل استان سین کیانگ در غرب چین هستند. این گروه جدایی طلب در اواخر دهه شصت قرن گذشته میلادی توسط ابو محمد الترکستانی تشکیل شد. عناصر این گروه البته هویت چندان مستقلی ندارند و بارها زیر پرچم داعش یا جبهه النصره یا احرار الشام یا جیش الفتح به مبارزه با دولت سوریه پرداخته اند. ترکیه به صورت نامحدود از این گروه تروریستی حمایت می کند. این در حالی است که علاوه بر روسیه و چین، آمریکا و سازمان ملل متحد نیز این گروه را در لیست گروه های تروریستی خود قرار داده اند.
جبهه انصار الدین: از ادغام 4 گروه تروریستی وابسته به القاعده تشکیل شده است. این گروهها عبارتند از جنبش شام الاسلام، جنبش اسلامی فجر الشام، جیش المهاجرین و الانصار و گردان الخضراء.البته اخیرا جیش المهاجرین و الانصار از این گروه جدا شده و به النصره پیوسته اند، عناصر جنبش الخضرا نیز بین النصره و داعش توزیع می شوند. محل اصلی استقرار انصار الدین در حومه حلب است. برخی مناطق و محلات حلب نیز همچنان در اختیار این گروه است.
طرح فدرالی کردها در شمال سوریه
گروه های کرد با اعلام تشکیل حکومت فدرالی در شمال سوریه سعی کردند معادلات خود را به عرصه پر آشوب سوریه تحمیل کنند. این اقدام دو روز بعد از عقب نشینی نسبی روسیه از سوریه آغاز شد و کردها آن را به عنوان گزینه ای برای حل کامل بحران سوریه مطرح می کنند.این در حالی است که روند مذاکرات سیاسی در ژنو جدی تر از قبل دنبال می شود و طرفین حاضر در این مذاکرات با امید بیشتری در مورد مرحله انتقالی در سوریه بحث می کنند.
اقدام کُردها، ماجراجویی بزرگ و غافلگیر کننده در دو سطح سیاسی و نظامی به شمار می آید، به ویژه اگر موضع ترکیه مبنی بر مخالفت شدید با اعلام موجودیت سیاسی کُردها در طول مرزهای سوریه و ترکیه را در نظر بگیریم. به هر حال احزاب کُرد سوریه در پایان نشست خود در «رمیلان» حسکه از تشکیل حکومت فدرالی در مناطق تحت تسلط خود در شمال سوریه خبر دادند که بلافاصله با مخالفت دمشق و مخالفان سوری و نیز واشنگتن و آنکارا روبه رو شد.
خبر تشکیل حکومت فدرالی در شمال سوریه پیام روشنی به شرکت کنندگان در ژنو است مبنی بر اینکه کُردها که در نشست مزبور شرکت داده نشدند، تاکید دارند که عنصر اصلی سیاسی و نظامی جامعه سوریه هستند و موفقیت روند سیاسی بدون آنان امکان پذیر نیست.
این اقدام گرچه می تواند پیامی رسا در اعتراض به نادیده گرفته شدن کردها در حل بحران سوریه باشد، اما در شرایط کنونی بستر بین المللی و داخلی مناسبی برای رشد و نمو ندارد، آنچه که تحولات میز مذاکرات را تعیین می کند، تحولات میدانی و مبارزه متحدان سوریه با تروریست های چند ملیتی است.
سوریه همواره نشان داده که تمام تخم مرغ های خود را در سبد مذاکرات سیاسی قرار نمی دهد. گرچه پیروزی های اخیر محور مقاومت در سوریه گام های استراتژیک به سمت حل و فضل نهایی این جبهه برداشته، اما تحلیلگران مسایل نظامی با بهبود شرایط جوی احتمال می دهند که درگیری فراگیر و چند جانبه برای تعیین تکلیف نهایی اوضاع شمال سوریه آغاز شود، درگیری که نتیجه آن تا حد زیادی چهره پیروز بحران سوریه را مشخص خواهد کرد.