به گزارش مشرق، بروکسل پایتخت بلژیک  که مدتی است از آن به عنوان پایتخت سیاسی اروپا به واسطه استقرار ساختمان اتحادیه اروپا در این شهر یاد می شود شب سه شنبه  (22مارس)هدف چندین اقدام تروریستی عناصر انتحاری قرار گرفت که طبق آخرین گزارش ها در نتیجه آن 31 نفر از شهروندان بلژیکی کشته و 270 نفر زخمی شدند.

فرودگاه بین المللی و ایستگاه قطار شهری بروکسل هدف اصلی عاملان انتحاری روز گذشته بودند که بنابر گفته دادستان بلژیک دو تن از آنان پس از اجرای عملیات کشته و یک تن متواری شده است.

دقیقا چهارسال پیش یعنی 13 مارس(22 اسفند) 2012 شهر بروکسل و مقامات مسئول این شهر شاهد یک اقدام تروریستی قرون وسطایی از جانب یک جریان فکری بودند که اتفاقا عاملان آن اقدام تروریستی نیز بنا به گفته  مقامات دادستانی وقت بلژیک سه تن بودند که یکی از انان دستگیر اما هویت او هرگز فاش نشد.

در 13 مارس مسجد شیعیان بلژیک در منطقه اندرلخت بروکسل توسط سه تروریست  تکفیری به آتش کشیده شد. مسجد مورد هدف قرار گرفته شده، به اسم "مرکز اسلامی امام رضا ”، بزرگترین مسجد شیعه در بین چهار مسجد دیگر در پایتخت بلژیک است، و در محله اندرلخت که اغلب مهاجر و مسلمان هستند قرار دارد.

در ادامه این جنایت ضد حقوق بشری امام جماعت مغربی تبار مسجد به نام شیخ عبدالله دحدوح با تبر هدف حمله یکی از تروریست ها واقع شد و جان به جان آفرین تسلیم گفت.

واکنش مقامات بلژیک و سایر مسئولان اروپایی  به این جنایت آن هم در قلب «واحه دمکراسی» آزار دهنده بود. سکوت و دعوت به خویشتن داری. شارلپیکه (رئیس دولت بروکسل) در واکنش به این جنایت اعلام داشت که نباید از سوء قصد در شهر آندرلخت بدون دانستن انگیزه های آن نتیجه گیری عجولانه کرد.

مقامات بلژیکی در واکنش به این اقدام وحشیانه تکفیری، به اعلام این خبر بسنده کردند که عامل این جنایت بازداشت شده و از همه طرف ها خواستند که "آرامش خود را حفظ کنند"! آنان وعدۀ محاکمه و پیگرد عاملان جنایت مسجد امام رضا (ع) را دادند، اما در ادامه خبری در این باره منتشر نشد.

در یک سده اخیر شاید آتش سوزی عمدی مسجدالاقصی در سال 1969  پرآوازه ترین اقدام تروریستی علیه مساجد و اماکن مقدس مسلمانان باشد. نگاه به واکنش جهانی نسبت به این اقدام ضد مذهبی و تروریستی به خوبی ریشه های افراط گرایی و رشد افراط گرایی امروز در اروپا را نشان می دهد. اروپاییان در مقابل این جنایت سکوت مطلق پیشه کردند.

اولین قبله مسلمانان جهان و یکی از مقدس‌ترین مکان‌های مورد احترام ادیان آسمانی، توسط صهیونیست‌های تندرو به آتش کشیده شد و خسارات قابل توجهی به آن وارد آمد.

رژیم صهیونیستی این حادثه را که خشم و انزجار مسلمانان سراسر جهان را به دنبال داشت، به یک جهانگرد یهودی استرالیایی به نام «دنیس مایکل روهان» نسبت داد و صهیونیست‌ها وی را عامل به آتش کشیدن مسجد الاقصی معرفی کردند تا در یک دادگاه نمایشی ابتدا محاکمه و سپس به ادعای اینکه وی بیمار روانی بوده آزاد شود.

آتش زدن مساجد مسلمانان پس از آن بارها توسط عوامل مختلف در سایر نقاط دنیا به یک اپیدمی تبدیل شد. در اسپانیا، انگلیس، فرانسه، کانادا، آمریکا، اندونزی، پاکستان ، ترکیه و عربستان و... نیز مساجد زیادی به بهانه های واهی به آتش کشیده شد.

در همه موارد بالا انگیزه یکسان بود. ضدیت و ستیز با دین مبین اسلام و ایجاد شکاف و تحمیل خسارت به جامعه مسلمان دنیا انگیزه ای بود که هم صهیونیستها بنابر آن دست به آتش زدن قبله اول مسلمانان در قدس زدند و هم وهابیون تکفیری مساجد را در قطیف عربستان،  بروکسل بلژیک و شکار پور پاکستان به آتش کشیدند و هم راست های افراطی غربی مساجد مسلمانان در استراسبورگ فرانسه، اونتاریوی کانادا و نیویورک آمریکا را آتش زدند.

ناظران سیاسی و اجتماعی معتقدند بنا بر همین انگیزه نیز حملات تروریستی اخیر پاریس و انفجارهای هولناک روز سه شنبه فرودگاه و قطار شهری بلژیک صورت گرفته است.

از منظری دیگر در واقع عاملان این جنایت تروریستی با این اقدام، اروپاییان را بابت سکوت مطلق و استفاده از استانداردهای دوگانه در برخورد با تروریسم  ضد بشری یک سده اخیر تنبیه کردند. سکوت و خویشتن داری بلژیکی ها و به طریق اولی تر اروپایی ها در برابر جنایت قرون وسطایی قتل امام جماعت مسجد شیعیان بروکسل و قتل هزاران شهروند بی گناه سوری طی پنج سال اخیر توسط تروریستهای هم مشرب عاملان جنایت فرودگاه بروکسل نتیجه گستاخی این جریانات در دست درازی به شهروند بلژیکی است.

 از زوایه ای دیگر البته تروریست ها تلاش کردند با پوشش اسلامگرایی یکبار دیگر دنیای غرب را در برابر دنیای اسلام قرار داده و چهره ای خشن و غیر واقعی از اسلام در جامعه غرب نشان دهد.

یک جریان جهانی فقط می تواند از این رویارویی میان مسلمانان و غرب مسیحی سود برد؛ صهیونیسم بین الملل، همانی که آغازگر ترور در جهان بود و با کشتار هزاران فلسطینی مسلمان با تایید غرب بر سرزمین فلسطین آشیانه ساخت . جریان تکفیری- وهابی  نیزبا اجرای اقدامات تروریستی ، بازوی اجرایی  صهیونیست ها  در تحقق این مهم هستند. نزدیکی اخیر این دو جریان فکری در تحولات منطقه ای و جهانی مصداقی بر این مدعاست.

اروپا در برخورد با این پدیده که عامدانه به اسلام نسبتش می دهند دو راه پیش روی دارد: یکی پاگذاشتن در دامی که صهیونیسم بین الملل برای اروپا پهن کرده و تشدید اسلام ستیزی که نتیجه ای جز فروپاشی جامعه اش ندارد و دیگری خویشتن داری و اندیشه کردن برای پی ریزی یک روابط مبتنی براحترام با دنیای اسلام .
رهبری معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای در بهمن ماه 1393 و آذر ماه   1394 در پیامی که برای جوانان اروپا و آمریکای شمالی منتشر کردند ضمن نامگذاری تروریسم به عنوان درد مشترک اسلام و غرب براین راه حل عقلانی به درستی تاکید کردند آنجا که خطاب به این جوانان فرمودند « سعی کنید شناختی مستقیم و بی‌واسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن می گریزانند و می ترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریست‌های تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم) آشنا شوید».

و یا در پیام دومشان به جوانان غربی فرمودند« من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرف‌بینی و استفاده از تجربه‌های ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی‌ریزی کنید. در این صورت، در آینده‌ای نه‌چندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالوده‌ای استوار کرده‌اید، سایه‌ی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش می گستراند، گرمای امنیّت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آینده‌ای روشن را بر صفحه‌ی گیتی می تاباند.