دکتر داوود صفایی، استاد دانشگاه و پژوهشگر ارتباطات معتقد است الگو گرفتن از روشها و برنامههای رسانهای فقط محدود به رسانه نیست و شامل حال حوزههای مختلف اعم از تولید، صنعت، کشاورزی، خدمات و ... هم میشود. البته این موضوع فقط در ایران صدق نمیکند و کشورهای دیگر هم این کار را انجام میدهند. لازم نیست همیشه برای اولین بار همه چیز را خلق کنیم.
تبادل فرهنگی
این استاد دانشگاه ادامه داد: بنابراین الگوگیری از برنامههای رسانه کار اشتباهی نیست و نمیتوان به برنامهسازان خرده گرفت. در الگو گرفتن مبحث جغرافیا، اقتصاد، فرهنگ و ... مطرح است.
به عنوان مثال کشورهای گرمسیری از کشورهای گرمسیری الگو میگیرند یا برخی مواقع شباهتهایی در فرهنگ وجود دارد و همین باعث الگو گرفتن میشود. به همین دلیل ما نباید نام آن را کپیبرداری بگذاریم. چه ایرادی دارد از قالبهایی در برنامهسازی استفاده کنیم که امتحانشان را درست پس دادهاند. اما باید قالبها را بومیسازی کرد تا با فرهنگ ما همخوانی داشته باشد.
وی با اشاره به ترجمه اشعار فارسی به زبانهای مختلف گفت: به عنوان نمونه رباعیات خیام به زبانهای عربی، فرانسه و انگلیسی ترجمه شده است. در واقع کشورهای دیگر از ادبیات فاخر ایران استفاده میکنند. پس باید به آنها خرده بگیریم که چرا از ادبیات ما الگوبرداری میکنند. همه کشورها با هم تبادل فرهنگی، اقتصادی و... دارند و نباید به این مساله خرده گرفت.
صفایی عنوان کرد: سریالهای ایرانی در کشورهای عربی، ترکیه، افغانستان، پاکستان و... پخش میشود و حتی برخی از این کشورها بهدلیل قرابت فرهنگ از موضوعات سریالهای ما برای ساخت استفاده میکنند و الگو میگیرند. پس چرا ما اینها را نمیبینیم؟ در مجموع معتقدم میتوان از برنامههای موفق دنیا الگو گرفت، فقط شرط لازم این است که بتوانیم با خلاقیت آن را بومیسازی کنیم تا به ارزشهای آن افزوده شود. از سوی دیگر استفاده از طرحهایی که امتحانشان را درست پس دادهاند، منجر به صرفهجویی در هزینهها میشود و با توجه به مساله بودجه، این کار مقرون به صرفه است.
جلب مخاطب
منوچهر اکبرلو، منتقد در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان از برنامههای موفق دنیا الگو گرفت، توضیح داد: استفاده از الگوهای موفق در جلب مخاطب در همه زمینهها اعم از سریالهای داستانی، مسابقات و برنامههای تفریحی امری رایج تلقی میشود، چراکه فرض برنامهساز بر این قرار میگیرد که این الگو پیش از این در مواجهه با تماشاگر موفق عمل کرده است.
وی ادامه داد: اما از آنسو باید توجه داشت که ویژگیهای مخاطبان در فرهنگهای مختلف تفاوت میکند. یعنی هنگام الگو گرفتن، برنامهساز باید بتواند آن را بومیسازی کند.
این بومیسازی از طراحی صحنه و روابط آدمها در سریالها گرفته تا نحوه برخورد مجری با مهمانان در برنامههای سرگرمکننده باید در نظر گرفته شود. در غیر این صورت با توجه به مقایسه دائمی مخاطب بین برنامه موردنظر و نسخه اصلی کار، پذیرش برنامه را برای برنامهسازان دشوار میکند. البته در حال حاضر شاید بیشتر بهخاطر مسائل مادی کمتر این خلاقیت در کپی برداری صورت میگیرد و همه از نویسنده گرفته تا کارگردان و... به دنبال نسخههای آماده هستند و بومیسازی صورت نمیگیرد و همین باعث میشود همه زحمات برنامهسازی به هدر برود.
این منتقد اشاره کرد: در واقع در این مواقع سرعت در تولید و بهموقع رساندن به آنتن باعث میشود خلاقیت صورت نگیرد و طبیعی است مخاطب حتی اگر اطلاعی از روند تولید نداشته باشد، هنگام مشاهده آن را کپی میداند و در ساخت برنامه شتاب و کمبود ایده خلاقانه را شاهد است. بنابراین میتوان ایدههای مختلف برنامهسازی در دنیا را با خلاقیت ایرانیزه کنیم.
اقتباس از طرحهای خوب
سیدعلی احمدی، تهیهکننده برنامه خندوانه درباره الگو گرفتن از برنامههای موفق شبکههای دنیا اعتقاد دارد در امر برنامهسازی میتوان از مدلهای موفق الگو گرفت، اما آنچه اهمیت دارد این است که چگونه این اتفاق انجام شود که متناسب با فرهنگ و رسانه ما باشد. وی عنوان کرد: بنابراین کپی کردن چیز بدی نیست و برنامهساز میتواند با الگو گرفتن از طرحهای خوب رسانهای و بهره بردن از ایدههای نو و تازه برنامه را برای مخاطبان جذاب کند. ضمن اینکه همه شبکههای مختلف دنیا از قالبهایی که خوب جواب پس داده، الگو میگیرند.
بومیسازی در دنیا متداول است
مهراب قاسمخانی، سرپرست نویسندگان برنامه دورهمی در یکی از پستهای اینستاگرامش نوشته است: یکی از اخلاقهای بانمکی که بعد از گسترش فضای مجازی در ایران بهوجود آمده، تمایل به مچگیری است و جدیدترین اکتشاف این دوستان هم این بوده که دورهمی، خندوانه، شب کوک، نود و ... همگی کپی هستند. این در حالی است که در همه جای دنیا این روش در برنامهسازی تلویزیونی مرسوم است. برای مثال همه «تلنت شو»های جهان از فرمول یکسانی پیروی میکنند. یعنی جدا از اینکه بعضی از شبکهها کپیرایت یک برنامه را میخرند (که به دلایل مختلف اینجا امکانپذیر نیست) و دقیقا همان برنامه را میسازند، دیگران هم از همان فرمولها در محتوا و فرم استفاده میکنند. برنامههای آشپزی یا برنامههای معروف به تاکشو هم همینطور. این موارد در سریالها زیاد به چشم میخورد. به عنوان نمونه چند کشور سریال فرندز را عینا ساختهاند، اما با بازیگران بومی و محتوا را هم بومی کردهاند. بنابراین دوستانی که احساس پوآرو بودن به آنها دست داده، مشخص است که از تولیدات تلویزیون دنیا بیخبر هستند.
هیاهو برای هیچ
در شبکههای مختلف تلویزیون دنیا برنامههایی با محوریت گردشگری و پرداخت به حیاتوحش تولید میشود. به عنوان نمونه در ارتباط با پارک ماسایی مارا بارها مستندهای متنوعی ساخته شده و تولید مستندهایی با این موضوع به هیچ وجه باعث نشده برنامهساز دیگری به این مساله فکر نکند که مستندی با این محوریت بسازد.
درباره مشاغل سخت دنیا بارها مستندهای مختلفی با عناوین متنوع ساخته شده و این موضوع بارها دستمایه ساخت مستند در رسانه ملی هم شده است که در این باره میتوان به مستند خستهنباشید اشاره کرد. همچنین درباره طراحی خانههای قدیمی به شکل مدرن در شبکههای مختلف خارجی برنامههای جذابی ساخته شده و تولید چنین برنامههایی ادامه دارد.
استعدادیابی جزو موضوعاتی است که بارها دستمایه ساخت برنامههای متنوع شده است و هیچ یک از شبکههای دنیا نمیتوانند ادعا کنند مبدع این برنامه خودشان هستند. شاید باید گفت معروفترین این نوع برنامهها با آمریکا شروع شد و بعد از آن در انگلستان، آلمان، کشورهای آسیایی و .... تولید شد.
روزنامه هفت صبح دیروز در صفحه 11 مطلبی با عنوان ری استارت ژنرال منتشر کرده است. در این متن آمده است: برنامه دورهمی با وجود تمام نقاط ضعف و حواشی فراوانی که دارد برای مدیری، اتفاق ویژهای را رقم زده. او بعد از مدتها توانست با این برنامه به دوران اوج برگردد. مهمترین نقطه قوت دورهمی، پلاتوگویی مهران مدیری، گفتوگوهای متفاوت با چهرهها و قراردادن آنها در موقعیتهای جذاب است. تراشیدن سبیل سروش صحت و نیما فلاح و کچل کردن یکی از افراد حاضر در استودیو.
برنامههای آموزشی آشپزی و مسابقاتی که با این محوریت تولید شده، بارها در شبکههای مختلف دنیا تولید و پخش شده است. تولید این برنامهها به حدی زیاد است که نمیتوان کشور مبدع این برنامهها را پیدا کرد.