به گزارش مشرق، نصرالله سجادی در حالی که زمین کمپ را جلوی رویش شخم زدهاند و در حال زهکشی هستند و تیم ملی ایران عملا زمین اختصاصی ندارد و بین زمینهای دستگردی و نفت که استانداردهای بین المللی ندارند در رفت و آمد است و از خوابگاه و هتل و رستوران دور است، میگوید: «کیروش صحبتهای زیادی میکند اما ما همه جوره امکانات را برای تیم ملی فراهم کردیم و حتی دو زمین تمرینی نفت و دستگری را در اختیار تیم ملی قرار دادیم و همه جوره به این تیم کمک میکنیم و فدراسیون فوتبال نیز توان خود را میگذارد و نمیدانم چرا کیروش همیشه معترض است»!
این نوع نگاهها قابل پذیرش نیست، چه مردم معمولی در اجابت با یکدیگر چنین حرف هایی را بر زبان آورند و چه فرد بزرگی چون معاون وزیر چنین بگوید.
تیم ملی ایران نباید آواره این زمین و آن زمین باشد، حتی تیمهای باشگاهی معمولی هم در کشورهای مدرن حداقل ۶ زمین فوتبال دارند و اگر تیم ملی ما ندارد این درد است و می تواند - بخوانید باید - مورد اعتراض سرمربی تیم ملی و بازیکنان و مردم قرار بگیرد.
مطالبه داشتن زمین مناسب اصلا موضوع عجیبی نیست. خواسته زیادی هم محسوب نمیشود و زمانی که این موضوع ساده به چنین ادبیاتی تبدیل می شود و اصراری هم در کنارش می بینیم که امکانات کافی است تازه متوجه میشویم که چرا گاهی اوقات کیروش منفجر میشود و از عدم حمایت حرف میزند آنهم در حالیکه داشتن یک زمین چمن حتی اسمش حمایت هم محسوب نمی شود.
پاراگراف بعدی حرف های معاون وزیر چنین است: « اگر بشود طبقه دوم این ورزشگاه را صندلی دار بکنید اما اگر هم نشد سایر استانهای کشور مثل تبریز و مشهد ظرفیت میزبانی از تیم ملی را دارند. » اگر قرار بود ورزشگاه آزادی را مبله کنند شاید این بحث به نوعی قابل تفکر بود اما صندلی پلاستیکی و یک شماره ساده این همه سال وقت لازم ندارد، دارد؟
این روزها در آسیا هم تیم های ملی ده زمین تمرین دارند و درد چمن ندارند آیا این یعنی آنکه کیروش صحبتهای زیادی می کند؟ از سجادی باید پرسید که اولین امکانات تیم ملی فوتبال چیست؟ آیا زمین چمن استاندارد نیست؟ آیا وجود استادیوم با صندلی و حمایت تماشاگر نیست؟ زمینی که شما روی آن ایستاده بودید و در موردش حرف میزدید زیر کشت بود، کمی آن طرفتر هم طبقه دوم ورزشگاه آزادی به دلیل صندلی نداشتن با قوانین کنفدراسیون فوتبال آسیا عملا قابل استفاده نخواهد بود.
حالا منصفانه به ماجرا نگاه کنید، آیا تیم ملی حمایت کافی و وافی را از مسئولان دریافت کرده است؟ آیا کی روش صحبت های زیادی انجام می دهد؟
با این حال این انتقاد را هم باید به کی روش وارد کرد که در مصاحبه هایش حرمت صاحبخانه را نگه نمی دارد و بعضا از واژه هایی استفاده می کند که حرمت افراد را زیر سوال می برد. او در مورد علیرضا اسدی دبیرکل فدراسیون فوتبال چنین اقدامی را انجام داد و به او گفت که فرق زمین فوتبال و زمین سیب زمینی را نمی داند. این یعنی اینکه سوابق ورزشی و فوتبالی علیرضا اسدی را نادیده گرفتن و مستقیم به سمت تخریب او رفتن.
البته کی روش قبل از این هم بارها به افراد مختلف چنین توهین هایی را انجام داده بود که جزو نقاط ضعف وی محسوب می شود. قرار نیست که او که مهمان ایران و فوتبال کشورمان است به صاحبخانه توهین کند و حرمت نمک را نگه ندارد.
این نوع نگاهها قابل پذیرش نیست، چه مردم معمولی در اجابت با یکدیگر چنین حرف هایی را بر زبان آورند و چه فرد بزرگی چون معاون وزیر چنین بگوید.
تیم ملی ایران نباید آواره این زمین و آن زمین باشد، حتی تیمهای باشگاهی معمولی هم در کشورهای مدرن حداقل ۶ زمین فوتبال دارند و اگر تیم ملی ما ندارد این درد است و می تواند - بخوانید باید - مورد اعتراض سرمربی تیم ملی و بازیکنان و مردم قرار بگیرد.
مطالبه داشتن زمین مناسب اصلا موضوع عجیبی نیست. خواسته زیادی هم محسوب نمیشود و زمانی که این موضوع ساده به چنین ادبیاتی تبدیل می شود و اصراری هم در کنارش می بینیم که امکانات کافی است تازه متوجه میشویم که چرا گاهی اوقات کیروش منفجر میشود و از عدم حمایت حرف میزند آنهم در حالیکه داشتن یک زمین چمن حتی اسمش حمایت هم محسوب نمی شود.
پاراگراف بعدی حرف های معاون وزیر چنین است: « اگر بشود طبقه دوم این ورزشگاه را صندلی دار بکنید اما اگر هم نشد سایر استانهای کشور مثل تبریز و مشهد ظرفیت میزبانی از تیم ملی را دارند. » اگر قرار بود ورزشگاه آزادی را مبله کنند شاید این بحث به نوعی قابل تفکر بود اما صندلی پلاستیکی و یک شماره ساده این همه سال وقت لازم ندارد، دارد؟
این روزها در آسیا هم تیم های ملی ده زمین تمرین دارند و درد چمن ندارند آیا این یعنی آنکه کیروش صحبتهای زیادی می کند؟ از سجادی باید پرسید که اولین امکانات تیم ملی فوتبال چیست؟ آیا زمین چمن استاندارد نیست؟ آیا وجود استادیوم با صندلی و حمایت تماشاگر نیست؟ زمینی که شما روی آن ایستاده بودید و در موردش حرف میزدید زیر کشت بود، کمی آن طرفتر هم طبقه دوم ورزشگاه آزادی به دلیل صندلی نداشتن با قوانین کنفدراسیون فوتبال آسیا عملا قابل استفاده نخواهد بود.
حالا منصفانه به ماجرا نگاه کنید، آیا تیم ملی حمایت کافی و وافی را از مسئولان دریافت کرده است؟ آیا کی روش صحبت های زیادی انجام می دهد؟
با این حال این انتقاد را هم باید به کی روش وارد کرد که در مصاحبه هایش حرمت صاحبخانه را نگه نمی دارد و بعضا از واژه هایی استفاده می کند که حرمت افراد را زیر سوال می برد. او در مورد علیرضا اسدی دبیرکل فدراسیون فوتبال چنین اقدامی را انجام داد و به او گفت که فرق زمین فوتبال و زمین سیب زمینی را نمی داند. این یعنی اینکه سوابق ورزشی و فوتبالی علیرضا اسدی را نادیده گرفتن و مستقیم به سمت تخریب او رفتن.
البته کی روش قبل از این هم بارها به افراد مختلف چنین توهین هایی را انجام داده بود که جزو نقاط ضعف وی محسوب می شود. قرار نیست که او که مهمان ایران و فوتبال کشورمان است به صاحبخانه توهین کند و حرمت نمک را نگه ندارد.