از مهمترین آثار این عالم «اعیان الشیعه» دانشنامهای شامل معرفی علما و بزرگان شیعه است که در واقع نوعی شناسنامه فرهنگ شیعه در اعتلای تمدن اسلامی به شمار میرود.
به مناسبت سالروز رحلت این علامه بزرگوار، سال 1371.ق (1330.ش) مروری بر مهمترین اندیشهها و سیره زندگی او خواهیم داشت:
علامه محسن امین شاگردانی از جمله سید حسن فرزند عمویش سید محمود، سید مهدی ابن سید حسن آل ابراهیم حسینی عاملی، شیخ منیر عسیران، سید امین ابن سید علی احمد حسینی عاملی، شیخ علی بن شیخ محمد مروه عاملی حداثی،
شیخ عبد اللطیف شبلی ناصر عاملی حداثی، استاد ادیب تقی دمشقی، شیخ مصطفی خلیل صوری، شیخ علی صوری و ... تربیت کرد.
وی در یک دوره به عضویت مجمع علمی عربی دمشق در آمد و با شخصیتهای این مجمع مراوده داشت، مدارسی هم برای اعتلای فرهنگ شیعیان تأسیس و به تألیف کتب درسی مبادرت کرد، وی برای تأمین منابع تحقیقی خود به نقاط مختلفی از سوریه گرفته تا اردن، مصر، فلسطین و عراق و ایران سفر کرد.
از جمله مهمترین تلاشهای سید محسن امین در اصلاح اندیشه شیعه گامهایی بود که در راستای از بین بردن خرافات و جهل از جمله در تاریخ کربلا و عاشورا و سوگواریهای امام حسین (ع) برداشت، وی در این راه کتبی نیز نظیر «لواعج الأشجان فی مقتل الإمام الحسین» و «الدرّ النضید فی مراثی السبط الشهید»، «لمجالس السنیة فی مصائب و مناقب العترة النبویة» و ... منتشر کرد.
وی با برخی خرافات در مناسکی نظیر تعزیه و شبیهخوانی نیز مقابله کرد به طوری که در یک دوره شبیهخوانی و اعمالی نظیر خودزنی را تحریم کرد که البته مخالفتهای زیادی هم با او شد. تا جایی که
علامه امین در هشتاد و شش سالگی در جایی مینویسد که «اکنون عمر من به 86 رسیده است؛ در حالی که استخوانها سست و قوت بدنی شکننده شده است...با این حال، بر آنم که روز و شب و صبح و عصر و در سفر و حضر، دست از تصنیف و تألیف برندارم.»
وی همچنین مینویسد: «گاه میشد که برای مقابله و تصحیح مطبعی کتابی که چاپ میکردیم، کسی نبود کمک کند و به تنهایی مقابله و تصحیح میکردم که وقت زیادی را اشغال میکرد. لیکن ما تا توانستیم عزلت گزیده از مردم دور بودیم. البته نظارت بر امور اجتماعی و فصل خصومت و تدبیر امور معاش و مسائل دیگر نیز بود. »
از جمله مهمترین ویژگیهای شخصیتی وی کوشش در همبستگی اسلامی و مقابله با خرافات و بدعتها بود. وی از مخالفان زیاد جدایی شیعیان و اهل سنت بود و در این مسیر تلاش در همبستگی کشورهای اسلامی و مسلمانان انجام داد.
علامه امین پس از ذکر دو انحراف عمده در عزاداریها یعنی دروغ گفتن در نقل داستان عاشورا و دیگری اعمال نامشروعی مانند قمهزنی گفت: «از هیچکدام از ائمه ما روایت نشده که به پیروان خود اجازه چنین کارهایی را داده باشند یا خود ایشان به این کارها برخاسته باشند و یا در زمانشان علناً یا مخفیانه کسی یا کسانی به این کارها برخاسته، دستهبندی کرده و در ملاعام آبروی اسلام و تشیع را برده باشند.»
وی سرانجام فتوایی صادر کرد که بسیار تاثیرگذار بود: «مجروح کردن سر با قمه و شمشیر، پوشیدن کفن، زدن طبل، دمیدن در شیپورها و مانند اینها در مراسم عزاداری امام حسین حرام است. این اعمال به نص شرع مقدس و حکم عقل، آزار روحی بوده و هیچ فایده دینی و دنیوی ندارد و علاوه بر این، بیگانگان شیعه اهل بیت (علیهمالسلام) را قوم وحشی و مسخرهآمیز معرفی میکنند. از این رو این گونه اعمال نه رضایت خدا است و نه رضایت رسول خدا و همه از عمل شیطان است.»
علامه امین در نیمه شب یکشنبه، 24 رجب سال 1371 قمری (1330 ش) در دمشق درگذشت و در مقابل مقبره حضرت زینب (س) به خاک سپرده شد.