گروه بینالملل مشرق- خلاصه گزارش: اسباببازیها به کودکان کمک میکنند تا مدلی از جهان واقعی بزرگسالان را تجربه نمایند. به عبارت دیگر، کودکان در بازیهایشان مهارتهایی را کسب میکنند که بعدها در جامعه از آنها استفاده خواهند کرد. وقتی والدین، استفاده از اسلحههای اسباببازی را به کودک خود میآموزند، نتیجه آن چیزی میشود که اکنون جوانان آمریکایی به آن مبتلا هستند؛ نسلی که از سالها پیش آموخته که استفاده از سلاح و خشونت، رفتارهای قابلقبولی در جامعه هستند.
مقام معظم رهبری طی صحبتهای خود درباره اهمیت اسباببازیهای کودکان در آینده
آنها[8]، ضمن تأکید بر تولید اسباببازیهای
بومی و اشاره به اینکه چهقدر در اینباره «حرص» خوردهاند از اینکه اسلحههای پلاستیکی به اسباببازی مورد علاقه کودکان
ایرانی تبدیل شده، انتقاد کردهاند.
تفریح رایج کودکان افغان در عید فطر، تفنگبازی با کلاشنیکف است
افغانستان بعد از عید فطر سال 94 (شمسی)، فروش اسلحههای اسباببازی و به خصوص کلاشنیکف را ممنوع کرد[1]. توضیحی که باید داد اینکه در افغانستان، سنت رایج میان کودکان و نوجوانان این است که همزمان با سه روز تعطیلی عید فطر، با عیدیهای خود اسلحههای اسباببازی میخرند و این سه روز «تفنگبازی» میکنند[2]. اما دلیل ممنوعیت اخیر در فروش این اسلحهها، اولاً وارد شدن آسیبهای چشمی به بیش از 100 کودک و نوجوانان طی این سه روز تنها در سال گذشته بود، و دوماً تلاش دولت این کشور برای کاهش خشونت در جامعه افغانستان[3].
دولت افغانستان طی بیانیهای در این خصوص اعلام کرد: «به نیروهای پلیس دستور دادهایم تا همه سلاحهای اسباببازی را که موجب آسیبهای فیزیکی و روانی میان مردم میشوند، جمعآوری و مصادره کنند.» این ممنوعیت در ابتدا ممکن است عجیب به نظر برسد، چون افغانستان از سالها پیش، یکی از کشورهای رکوددار در زمینه میزان تسلیحات بوده است. هر کدام از این کودکان و نوجوانانی که اکنون از داشتن سلاح پلاستیکی منع شدهاند، به احتمال زیاد یا خودشان یک کلاشنیکف واقعی[4] در خانهشان دارند و یا در خانهای زندگی میکنند که یک (یا دو یا چهار) کلاشنیکف در آن وجود دارد.
این در حالی است که زیر مناطق حومه شهرها در افغانستان، یک لایه مینهایی قرار گرفته که به دوران حضور انگلیس در این کشور در قرن نوزدهم برمیگردد. چنانکه این لایه، زیر لایه دیگری از مین دفن شده که مربوط به دوران حضور شوروی در دهه 1980 میشود. این لایه دوم هم زیر لایه دیگری از سلاحهای آمریکایی مدفون است که همین اواخر در خاک افغانستان کار گذاشته شدهاند. در همین حال، در اطراف این کودکان افغانستانی، انفجار خودروهای بمبگذاریشده، هفتهای چند بار مزاحم درگیریهای اعضای طالبان میشود و اگر هیچیک از اینها منجر به آسیب به چشم نوجوانان نشود، همیشه حملات «اتفاقی» پهپادهای آمریکایی هست[5].
«زبیر احمد» کودک افغان، با یک اسلحه پلاستیکی بازی میکند
با همه اینها، آیا میتوان گفت اقدام دولت افغانستان در ممنوع کردن فروش سلاحهای اسباببازی، اقدامی بیدلیل یا بیفایده بوده است؟ دولت افغانستان درباره بسیاری از دلایل دیگر بروز خشونت در کشورش، یا کاری از دستش برنمیآید و یا بهرغم آنکه تلاش خود را کرده، به نتیجه نرسیده است. نه مینهای انگلیسی، روسی و آمریکایی برای انفجار، نه طالبان برای درگیری مسلحانه در مناطق مسکونی، و نه پهپادهای پنتاگون برای بمباران خانههای مردم افغانستان از دولت این کشور اجازهای نمیگیرند.
با این حال، کابُل میتواند با محدودتر کردن دسترسی قشر آسیبپذیر و تأثیرپذیر به ابزارهایی که نه تنها سلامتی آنها را به خطر میاندازد، بلکه آنها را به خشونت در دوران بزرگسالی تشویق میکند، نقش خود را در بهبود شرایط ایفا کند. گزارشها نشان میدهد مردم در شبکههای اجتماعی[6] از این اقدام دولت افغانستان به شدت استقبال کردهاند.
برخی خواهان گسترش این قانون و ممنوعیت فروش سلاحهای واقعی در افغانستان شدهاند. یکی از کاربران افغان در فیسبوک نیز نوشت: «این گام مثبتی است که موجب میشود کودکان در بزرگسالی هم از اسلحه واقعی استفاده نکنند. نظامیگری و جنگ، فرهنگ وحشیانه خشونت را در جامعه ما ترویج کرده و این فرهنگ روی کودکان ما نیز تأثیرگذار است.»
تمایز برخی از این اسلحهها از نمونه واقعیشان کار ساده نیست
صرفنظر از اینکه اقدام دولت افغانستان بجا بوده یا نه، در ادامه این گزارش به موضوع تأثیر اسباببازی[7] و به خصوص اسباببازیهای خشن بر روحیه کودکان در بزرگسالی خواهیم پرداخت.
ابعاد اجتماعی و شرعی فروش اسباببازیهای خشن
لزوم ممنوعیت فروش اسباببازیهای خشن، چنانکه در ادامه گزارش به طور مفصلتر توضیح خواهیم داد، صرفاً منحصر به کشورهای جنگزدهای مانند افغانستان نیست. رهبر معظم انقلاب طی صحبتهای خود درباره اهمیت اسباببازیهای کودکان در آینده آنها[8]، ضمن تأکید بر تولید اسباببازیهای بومی و اشاره به اینکه چهقدر در اینباره «حرص» خوردهاند (بخش اول از صحبتهای رهبری در پایین)، از اینکه اسلحههای پلاستیکی به اسباببازی مورد علاقه کودکان ایرانی تبدیل شده، انتقاد کردهاند (بخش دوم از صحبتهای رهبری در پایین).
لزوم تولید و ترویج اسباببازیهای بومی - دانلود
اسباببازی رایج کودکان کشورمان، تفنگ است - دانلود
همچنین آیتالله سیستانی از مراجع شیعه نیز در پاسخ به سؤالی درباره اینکه حکم فروش و تجارت اسباببازیهای خطرناکی مانند اسلحههای پلاستیکی که تیرهای ساچمهای یا پلاستیکی دارند و علاوه بر خطرات فیزیکی برای بدن، موجب بروز معضلات روحی و روانی و رواج روحیه خشونت در جامعه میشود، فتوا داده است که فروش اینگونه اسباببازیها «اگر باعث ارعاب مردم و ضرر و آسیب به آنان شود، مجاز نیست[9].»
غربیها درباره تأثیر اسباببازی بر کودکان چه میگویند؟
همانطور که رهبر انقلاب درباره بازی کودکان با سلاحهای پلاستیکی هشدار میدهند، غربیها که «پدر جد ما در این کار هستند، الآن پشیمانند و درماندهاند که چه کار کنند.» تحقیقات[10] بیشماری درباره تأثیر اسباببازی[11] بر روحیات، زندگی آینده، و حتی انتخابهای شغلی کودکان در غرب انجام شده است. برخی از این تحقیقات[12] درباره «هویت جنسی» اسباببازیها[13] هشدار میدهند[14] و (بر اساس تفکرات غربی[15]) بازی دختربچهها با اسباببازیهای پسرانه و یا «خانهسازی» مانند «لِگو[16]» بازی کنند تا در آینده به حوزههای مهندسی هم علاقه داشته باشند[17]. لگو دو سال پیش برای حل مسئله تبعیض جنسی در میان اسباببازیها، اقدام به تولید عروسکهای «دانشمند زن» کرده بود[18].
«آلیسآنا بلینگ» دختربچه آمریکایی با لباس «کاپیتان آمریکا» -
نمونهای از تشویق دختربچهها به بازیهای پسرانه
این تحقیقات[19] که تأثیر تفکرات فمنیستی در آنها مشهود به نظر میرسد، تا اندازهای اهمیت پیدا کرده که کاخ سفید کمتر از یک هفته پیش از نگارش این گزارش، یعنی در تاریخ 6 آوریل 2016، «بالأخره[20]» از برگزاری یک کنفرانس چندین ساعته درباره نقش جنسیت در اسباببازیهای کودکان خبر داد[21]. حتی فروشگاه اینترنتی «آمازون» نیز (علاوه بر برخی فروشگاههای بزرگ دیگر مانند «تارگت»[22]) اخیراً دستهبندی اسباببازیها به «دخترانه» و «پسرانه» را حذف کرده و صرفاً یک بخش تحت عنوان «اسباببازی و بازی» را برای انتخاب مشتریان قرار داده است[23].
اکنون یک سؤال را باید پرسید: اگر «ماهیت جنسی» اسباببازیها تا این اندازه در شکلگیری شخصیت کودکان در آینده مهم است که جایزه علمی «بریو»ی سوئد را به کمپینی میدهند که برای تولید اسباببازیهای «خنثی از نظر جنسیت» تلاش میکند[24]، آیا تولید و توزیع اسباببازیهای خشن مانند اسلحههای پلاستیکی که واقعاً میتوانند آسیبهای فیزیکی به کودکان و حتی بزرگسالان وارد کنند، ممکن است در آینده کودکان و تمایل آنها به رفتارهای خشونتآمیز بیتأثیر باشد؟
کودکان خشن، جامعهای خشن میسازند
تحقیقات[25] در این خصوص هم در غرب بیشمار است و همه اذعان دارند که بازی کودکان با اسلحههای پلاستیکی و سایر اسباببازیهای خشن، روحیه خشونت[26] را در آنها پرورش میدهد. نکته قابلذکر اینکه در این گزارش، به موضوع بازیهای ویدیویی[27] نمیپردازیم، اما در اینباره هم تحقیقات فراوانی از جمله توسط «انجمن روانشناسی آمریکا[28]» (که معتبرترین نهاد روانشناسی جهان تلقی میشود) صورت گرفته که ارتباط خشونت در بازیهای ویدیویی[29] با خشونت در زندگی واقعی[30] و اختلالات دیگر نظیر کاهش «خودکنترلی[31]» را نشان داده است[32]، هرچند در اینباره نظرات مخالف[33] و احتمالاً مغرضانه نیز وجود دارد[34].
نکتهای که باید درباره تأثیر بازی و اسباببازی بر کودکان[35] بدانید این است که کودکان خردسال تفاوت و تمایزی میان واقعیتهای خارجی و دنیای تخیلی خود قائل نیستند[36]. آنها از طریق بازی، یاد میگیرند و حین تخیل در بازیهای کودکانه خود، کمکم با برخی از نقشها و رفتارهای اجتماعی[37] مانند همکاری، مذاکره، رعایت نوبت، و پیروی از قانون آشنا میشوند. از طرفی آنچه کودکان هنگام تماشای تلویزیون، انجام بازیهای ویدیویی و دیدن فیلمهای مشهور سینمایی به خصوص در آمریکا با آن مواجه میشوند، صحنههای به شدت خشنی است که روحیات و تخیلات آنها را به سوی خشونت سوق میدهد.
کودکان خردسال، تمایزی میان واقعیت و دنیای خیالی قائل نیستند
همه اینها در حالی است که تا کنون دستکم بیش از هزار تحقیق مستقل رابطه میان خشونت در رسانهها یا رفتارهای خشونتآمیز در میان کودکان را اثبات کرده است. بر همین اساس، بررسی برخی آمارها در اینباره ضرورت دارد. بر هیچکس، نه حتی رئیسجمهور آمریکا[38]، پوشیده نیست که این کشور شاید بیش از هر کشور دیگری با معضل خشونتهای مرگبار میان نوجوانان و جوانان دست به گریبان است[39]. البته اینکه ادعا کنیم تمام این مشکلات به خاطر بازی کودکان آمریکایی با سلاحهای پلاستیکی بسیار غیرواقعگرایانه است، اما آیا میتوان از کنار برخی آمار به سادگی گذشت؟
علاقه کودکان آمریکایی به اسباببازیهای خشن
اگر به دهها سال پیش برگردیم و به آمار محبوبیت انواع اسباببازیها میان کودکان در آمریکا نگاهی کنیم، به نکات جالبی برمیخوریم. سال 1920 اسباببازی محبوب در میان پسربچههای آمریکایی چه بوده است؟ تفنگهای بادی شرکت «دیزی[40]». جالب است بدانید این شرکت سال 1888 با هدف تولید آسیاببادی تأسیس شد. دیزی به عنوان تبلیغ، همراه با هر سفارش آسیاببادی، یک تفنگ بادی هم هدیه میداد. وقتی محبوبیت این تفنگها افزایش یافت، شرکت شروع به تولید آنها برای فروش مستقل کرد. امروزه دیزی به شرکتی مشهور است که سلاحهای اسباببازی یا تفریحی تولید میکند.
کارشناسان معتقدند حتی بازی با اسلحههای بظاهر بیخطر هم
در ترویج روحیه خشونت در کودکان تأثیرگذار است
اما از سال 1920 به سال 1950 میآییم. تفنگهای بادی هنوز هم محبوبترین اسباببازی پسربچهها هستند، با این تفاوت که اکنون به جای یک لوله، دو لوله دارند. سال 1970؛ محبوبترین اسباببازیهای موجود در بازار آمریکا، عروسکهای ارتش آمریکا هستند. سال 1980 یعنی دو نسل بعد از دهه 1920؛ هنوز هم اولین انتخاب پسربچههای آمریکایی، اسلحههایی هستند که شباهت زیادی به سلاحهای واقعی داشته باشند.
هر کس در
اطرافش پسربچهای باشد، میداند که تا همین امروز هم (حتی در کشور خودمان) اسلحههای
اسباببازی محبوبترین اسباببازی پسرها هستند؛ و این در حالی است که بازیهای
ویدیویی را زیرمجموعه اسباببازیها به حساب نیاوریم. تأثیری که این اسباببازیها
بر کودکان و به خصوص پسربچهها میگذارند، آموزش خشونت به عنوان بهترین راهحل هر
اختلافنظر، جالب و «باحال» جلوه دادن خشونت، جذاب جلوه دادن جنگ، تشویق به صدمه
زدن و حتی کشتن دیگران، و حتی ترویج سلطه مردان و انفعال زنان میشود، و نهایتاً
زمینههای رفتار ضداجتماعی را در کودک پرورش میدهد.
از نظر کودکان، هرچه سلاحهای اسباببازی به سلاحهای واقعی
شبیهتر باشند، بهتر است
همانطور که پیشتر هم اشاره شد، اسباببازیها به کودکان کمک میکنند تا مدلی از جهان واقعی بزرگسالان را تجربه نمایند. به عبارت دیگر، کودکان در بازیهایشان مهارتهایی را کسب میکنند که بعدها در جامعه از آنها استفاده خواهند کرد. وقتی والدین، استفاده از اسلحههای اسباببازی را به کودک خود میآموزند، نتیجه آن چیزی میشود که اکنون جوانان آمریکایی به آن مبتلا هستند؛ نسلی که از سالها پیش آموخته که استفاده از سلاح و خشونت، رفتارهای قابلقبولی در جامعه هستند. این مسئله به خصوص زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که اوباما (که اتفاقاً خیلی «ضد خشونت با اسلحه» است[41]) به مناسبت روز پدر با دخترهایش تفنگبازی میکند[42].
آمارهای عجیب دیگری هم درباره مواجهه کودکان آمریکایی با خشونت وجود دارد. کودکان چهار تا هشتساله در این کشور در هر سال به طور متوسط 250 کارتون جنگی و 1000 تبلیغ درباره اسباببازیهای جنگی مشاهده میکنند[43]. این میزان معادل 22 روز کلاس درس آموزش خشونت است. کارتونهای جنگی اکنون 43 ساعت در هفته در تلویزیون ملی آمریکا پخش میشوند، در حالیکه این میزان در سال 1982 تنها یک ساعت و نیم در هفته بود. در همین مدت، فروش اسباببازیهای جنگی، 70 درصد افزایش داشته است.
تصویری که کاخ سفید از تفنگبازی اوباما با دخترانش منتشر کرد
خشونت کودکان از حرف تا عمل
با وجود آمارهای بالا، باید دانست که این ارقام تنها روی کاغذ نیستند. در ابتدای گزارش به اقدام دولت افغانستان در ممنوع کردن فروش اسلحههای پلاستیکی پرداختیم و اینکه آیا این اقدام بیدلیل و بیفایده بوده یا نه. اکنون وقت آن است که بدانیم، این مشکل تنها در کشوری جنگزده مانند افغانستان وجود ندارد، بلکه کشوری که بیشترین مشکل را با اسلحههای واقعی دارد، در زمینه اسلحههای اسباببازی هم بدون مشکل نیست.
گزارشی که دانشکده پزشکی دانشگاه استانفورد آمریکا ماه ژوئن سال 2015 منتشر کرد نشان داد که بین سالهای 2010 تا 2013، شمار آسیبدیدگیها بر اثر استفاده از سلاحهای غیرنظامی مانند سلاحهای بادی، اسلحههای بیبی[44]، تفنگهای ساچمهای و سلاحهای پینتبال، در آمریکا بیش از 500 درصد بیشتر شده است[45]. این در حالی است که تنها در سال 2012، بیش از 3000 کودک در مراکز اورژانس آمریکا به خاطر آسیبدیدگی از ناحیه چشم به خاطر قرار گرفتن در معرض تیرهای همین سلاحها تحت درمان قرار گرفتهاند.
قضاوت درباره اینکه اقدام دولت افغانستان بجا بوده یا نه و اینکه آیا همین اقدام در آمریکا و البته در کشور خودمان باید اجرایی شود یا نه بعد از اطلاع از این آمار، قطعاً سادهتر میشود.
[12] The Effects of Stereotyped Toys and Gender on Play Assessment in Children Aged 18-47 Months Link
[21] FACT SHEET: Breaking Down Gender Stereotypes in Media and Toys so that Our Children Can Explore, Learn, and Dream Without Limits Link