تصويرسازي باكيفيت تاريخ
«يتيمخانه ايران» رگههاي تاريخي دارد و در مركزيت آن شخصيتي قرار دارد به نام «محمدجواد» كه يكي از همرزمان ميرزاكوچك خان معرفي ميشود؛ همرزمي كه در دل فيلم و بعد از مرگ پدرش مسئوليت يتيمخانهاي را برعهده ميگيرد كه در كوران قحطي برآمده از جنگ جهاني اول به داد مردم بخت برگشته ايران ميرسد. دقت بالاي عباس بلوندي، طراح صحنه كار در تصويرسازي بافت تاريخي اتفافات و از آن مهمتر عمق فاجعه برآمده از قحطي قابل تحسين است و البته كه حضور فيلمبرداري كاركشته چون اصغر رفيعي جم سببساز آن شده تصويربرداري كار نيز غناي لازم را داشته باشد.
طالبي با به كارگيري اين دو نفر سعي زيادي كرده كه گافهاي طراحي صحنه و تصويرسازي كه به ويژگي غالب آثار تاريخي سينما و تلويزيون ايران در سالهاي اخير بدل شده را كاملاً پوشش دهد و البته در اين مسير به شدت هم موفق بوده و «يتيمخانه ايران» بهلحاظ تصويرسازي يك برهه تاريخي صد سال قبل به شدت مؤثر عمل كرده است.
داستان «يتيمخانه ايران» با خاطرهگويي پيرزني آغاز ميشود كه بر مزار ميرزا نشسته و اتفاقاتي را بازگو ميكند كه سالها پيش از اين براي پدرش كه همان قهرمان داستان است، رخ داده است. در اين مرور خاطرات تلاش زيادي ميشود براي نمايش بيواسطه بخشي از بدبختي ايران در زمان جنگ جهاني اول كه كاملاً متأثر از حضور قواي بيگانه و البته بريتانيا در كشور بود.
«يتيمخانه ايران» شايد به دليل حضور فيلمبرداري به نام اصغر رفيعي جم كه بيش از هر چيز به واسطه همكاري با بهرام بيضايي شناخته ميشود، فيلمي پر تقطيع است؛ اين تقطيعها هرچند جلوهاي سينمايي را به كار بخشيده و مشابهتهايي را در برخي نقاط به آثاري چون «سگ كشي» بيضايي و حتي «وقتي همه خوابيم» ايجاد كرده، اما يك نقصان هم براي فيلم در پي دارد و آن هم ارتباط منطقي نداشتن برخي از اتفاقات فيلم با يكديگر است.
اين نقصان البته با درنظر گرفتن اين مسئله كه «يتيمخانه ايران» بعد از نمايش عمومي ميتواند به صورت سريال براي رسانه ملي روي آنتن رود قابل چشمپوشي است. اتفاقاً اين ويژگي در زمان تبديل كار به يك سريال خيلي خوب ميتواند مخاطباني را كه از هر جاي سريال همراهش شدهاند، به خود جلب كند.
نمي توانستم همه ابعاد قحطي را نشان دهم
ابوالقاسم طالبي درباره اين فيلم گفت: در «يتيمخانه ايران» نگاهي به بحث قحطي شده است از ما انتظار نداشته باشيد همه ابعاد اين موضوع را كه در سال 1295 اتفاق افتاد، نشان دهيم، چون برخي اتفاقات را نميتوانستم بنويسم و به تصوير بكشم، آن چيزي را كه در حد توانم بود، در اين فيلم گنجاندم.
وي افزود: شايد در مورد قحطي و آدمخواري مطالعه داشتيد و پيامد و فاجعههاي آن را به اشكال مختلف ديدهايد، اما گنجاندن همه آنها در قالب فيلم بسيار دشوار است و باعث تحقير برخي از مسائل ميشود. پس ما به دنبال علت اصلي قحطي رفتيم و در «يتيمخانه ايران» نشان داديم.
طالبي با اشاره به اينكه در نظر دارد اواخر شهريور فيلمش را اكران كند، درباره استقبال مردم در اكران عمومي پيش بيني كرد: تجربه نشان داده است در گيشه از فيلمهاي تاريخي خيلي استقبال نميشود. البته به اين معني نيست كه «يتيمخانه ايران» مخاطب نخواهد داشت، بلكه در فضايي ديگر ميتوانند بيننده اين اثر باشند.
«يتيمخانه ايران» مخاطب خواهد داشت
طالبي ادامه داد: الان شرايط فيلمها مثل سابق نيست كه اگر در سينما نفروشد به انبار برود و خاك بخورد بلكه تلويزيون و ساير رسانههاي جنبي شرايطي فراهم كردهاند كه بعد از اكران فيلم در سينما، تازه فرصتي بهوجود ميآيد كه ميتوان از مخاطبان جديد و موقعيتهاي نمايش متفاوتتر استفاده كرد.
كارگردان «قلادههاي طلا» تأكيد كرد: من معتقدم «يتيمخانه ايران» مخاطب خواهد داشت و مطمئنم در آينده افراد زيادي تماشاگر اين اثر خواهند بود، ولي اينكه چگونه با توجه به ذائقه سينماروهاي فعلي ميتوان ببيننده را به ديدن اثر تاريخي در سينما علاقهمند كرد، پاسخ دشواري دارد كه من هم نميدانم.
وي با اشاره به اينكه تحقيقات فراواني قبل از توليد صورت گرفته است، بيان كرد: «يتيمخانه ايران» يك وسترن ايراني است و نميتوان پيش بيني كرد مردم با اين گونه سينمايي چه برخوردي خواهد كرد. اين فيلم قصه و قهرمان دارد و مردمي كه سالها درِ گوشي از قحطي شنيدند و تصويري لانگ شات و غبارآلود از اين واقعه دارند حالا ميتوانند از نزديك نمايي روشن و شفاف را مشاهده كنند. اين كارگردان در پاسخ به اينكه همزماني اكران فيلمهاي كمدي و جدي چه تأثيري بر فروش آثار جدي خواهد داشت، تصريح كرد: ذائقه تماشاگران ما فيلمهاي كمدي را بيشتر ميپسندد و شايد فيلمهاي جدي و مخصوصاً تاريخي كمتر بتواند مخاطب به سينما بياورد، اما به هر حال سينما به همه ژانرها نياز دارد. خنده هم خوب است، اما من در مورد اين فيلم نميتوانستم بحران قحطي را با لحظات خندهآور نشان دهم!
طالبي با تأييد اينكه «يتيمخانه ايران» در نسخه كوتاه شده ۱۱۸ دقيقهاي به نمايش در ميآيد، گفت: ريتم فيلم در اين نسخه تند است و بيننده اگر حواسش پرت شود و ديالوگي از دستش برود از قصه جا ميماند. در اكرانهاي خصوصي نميتوان بازخوردها را جويا شد. مردم بايد بيايند و نظر واقعيشان را بدهند كه كار جدي در سينما چگونه مخاطب ميآورد.
وي در پايان صحبتهايش با اظهار اميدواري از رضايت مردم گفت: من خودم يادم نميآيد فيلم تاريخي فروش كرده باشد، ولي تمام تلاشم را كردم كه قصه بگويم و در بطن يك واقعيت به جذب مخاطب هم فكر كنم. به نظر خودم ميشد بهتر از اين باشد، اما نه به اين معني كه در فيلم كم گذاشته باشم.
اين فيلم حدود 7 ميليارد تومان طي پنج سال توليد، هزينه برداشت و ما براي اينكه سعي داشتيم هزينههاي فيلم بالا نرود، خيلي اذيت شديم.
سردار نقدي، سردار رادان، روحالله حسينيان، سعيد حداديان، سيدمحمد حسيني، ابراهيم حاتمي كيا، سيروس الوند، الهام چرخنده، سيدضياءالدين دري، محسن علي اكبري و حميد بهمني از جمله چهرههاي سرشناس حاضر در نمايش «يتيمخانه ايران» بودند كه بعضاً در كنار تماشاي فيلم به گپ و گفت با طالبي پرداختند.
منبع : روزنامه جوان