پس
از حضور این بازیگر، وی که بخشی از کودکی و جوانیاش را در بندر انزلی
سپری کرده بود، از خاطرات آن زمان و دویدنهای کنار ساحل تعریف کرد و بعد
هم از عضویتش در تیم نوجوانان بندر انزلی گفت.
تشکر
که هنوز هم هر از گاهی به گفته خودش فوتبال بازی میکند، بیان کرد: در حال
حاضر بیشتر فوروارد میایستم، چرا که آسانتر است و دویدن کمتری را
میطلبد. البته در کنار این مسئله لِم ویژهای هم دارد.
او بعد از این حرف یکدفعه به فکر رفت و در جواب اینکه به چه فکر میکند گفت: «علی دایی»!
چه
قدر او لِم بلد است که توانسته آقای گل جهان شود و فکر میکنم کسی به
اندازه او از این فنها نمی داند. با این نکته همه حاضران برای لحظاتی به
افتخار این ورزشکار دست زدند.
دویدن
به شکل آهسته یا همان اسلوموشن خودمان، بخش دیگری بود که توسط رامبد و
بهنام تشکر اجرا شد و در ادامه صحبت از ورود تشکر به تئاتر صحبت شد که به
خاطر دیدن نمایشی در سن حدود 13 سالگیاش رخ داده بود.
بهنام
خان تشکر در این راستا خاطرهای از اولین اجرایش که در 20 سالگیاش بود
گفت. اجرایی که با حضور مادر و پدری که مخالف آن بودند، قرار بود اتفاق
بیفتد اما به دلیل تاخیر یک ربعی بهنام، کارگردان او را از رفتن به روی
صحنه منع میکند. این اتفاق به گفته خود وی باعث شد تا دیگر هیچ وقت حتی تا
الان سر هیچ کاری دیر نرسد.
در
قسمت دیگرِ شب گذشته، پس از مسابقه بادکنک بازی جوان و تشکر، موضوع باز هم
به سمت فوتبال کشیده شد و بهنام تشکر با وجود استقلالی بودنش از شهرآورد
جمعه و بازی برنامهریزیشده پرسپولیس تعریف کرد. وی همچنین از عرقش به تیم
ملوان نیز گفت و صفت «غولکش» را در مورد این تیم به کاربرد.
اجرای
استندآپ کمدی توسط تشکر نیز از بخش های دیگر دیشب بود. در این قسمت بهنام
با تعریف یک خاطره با عنوان «آپارتمان شماره 11 با طعم پرتقال تامسون»
توانست برای مدتی خنده را به روی لبها بیاورد.
این خاطره از این قرار بود که در راستای داد و ستد کلید منزل پدری و دوست خانوادگیشان هنگام مسافرتها، زمانی که این دوست به سفر رفته بود روزی قرار میشود تا بهنام به خانه آنها سر بزند ولی اشتباها به جای واحد شرقی طبقه 11، به واحد روبرویی میرود و در کنار بهرهمندی از حمام و دیدن فیلم در آن خانه خدماتی از قبیل ظرف شستن و نظافت را هم ارائه میدهد ... .
وی همچنان از تصور ورود صاحبخانه در حین فیلم دیدنش یا ظرف شستن و موارد دیگر میخندید و بقیه را هم متوجه عمق اتفاق میکرد!
تشکر
پس از این از ادامهدار بودن همکاریاش با هومن برقنورد در سریال «دودکش
2» که با عنوان دیگری پخش میشود گفت و از زوج هنری بودن با برق نورد ابراز
خرسندی کرد و افزود: دلم میخواهد این تجربه یکبار در اثری جدی رخ دهد؛
چرا که تئاترهای من اکثرأ جدی بودهاند اما با طنز به تلویزیون وارد شدم.
در
پایان این معاشرت هم تشکر قرار شد، برای شادکردنی از جنس «خندوانه»، سه
نفر را از خانه سالمندان در سه روز تا شب هر کجا که میخواهند، ببرد.
اما
«خندوانه» به اینجا ختم نشد و بعد از رفتن بهنام تشکر، جوان از هنرمندی
دعوت به حضور کرد که از این به بعد قرار است استندآپ یا ایستاده باطنز و یا
هر چیز دیگری که این معنی را میدهد، در فصل سوم اجرا کند.
محمد مطهری این هنرمند بود که به محض ورودش به سراغ سربازی و اتفاقاتی رفت که هر دفعه موجب زندان رفتنش میشدند.
و سرانجام این «خندوانه» هم با آرزوی شادی، سرحالی، پرروزی بودن و عاقبت به خیری در کنار خانواده برای همه مردم ایران به پایان رسید.