به گزارش مشرق، «هاري» و
«اروند» دو عنوان از آثار ايراني ديده نشدهاي بودند كه در بينالملل فجر
به نمايش درآمدند و هيچ كدام نتوانستند توجهات را جلب كنند. «هاري»
تلاشهاي يك جوان براي ساخت يك نئونوآر را به نمايش ميگذارد كه در آن
كمترين تلاشي براي بوميسازي ماجراها صورت نگرفته و انگار كه داستان به جاي
تهران در حومه منهتن روي ميدهد. شايد يكي از دلايلي كه اين فيلم حدوداً
دو سال بعد از زمان توليد هنوز نتوانسته مجالي براي اكران بيابد همين بي
ربط بودن فضاي آن با اجتماع ايران است.
«اروند» كه در ظاهر بنا بوده فيلمي دفاع مقدسي و البته شرح واقعه نگاري يك عمليات تفحص باشد به كاريكاتوري از آثار رسول ملاقلي پور بدل شده است. از آن سو ربط بي دليل ماجراي فيلم با ماجراي غواصان شهيد موجب شده فيلم بدجوري شعاري به نظر برسد. از آن بدتر باسمهاي بودن لحظات اكشن فيلم است كه بي تجربگي كارگردان در آن بدجوري هويداست. اينكه چنين فيلمهايي در بينالملل فجر چه ميكنند را فقط دبير جشنواره ميداند و لاغير؛ او بود كه گفت مسئوليت تمام انتخابها را ميپذيرد و اين هم يك انتخاب نادرست براي جشنوارهاي است كه سوداي جهاني شدن دارد.
بينالملل فجر همچنان و همچنان و همچنان از كمبود آثار مطرح رنج ميبرد و برگزاركنندگان ميكوشند با فانتزيسازيهايي درباره دربهدري فيلمسازي كه پدرش ساكن امريكاست براي پيدا كردن بليت يكي از فيلمهاي جشنواره، كمبودهاي مديريتي خود را جبران كنند. بينالملل فجر مخاطب ندارد و مدير جوان پرديس جشنواره ميكوشد با باز نكردن در سالن در موعد مقرر شرايط تشكيل صف جلوي سالن براي فانتزيسازيهاي روابط عمومي در جهت اقبال مخاطب را موجب شود. بينالملل فجر مهمان معتبر خارجي ندارد و دبير جشنواره ميكوشد با دعوت از اصغر فرهادي و داريوش مهرجويي براي جشنوارهاش اعتبار بخرد.
ايكاش آن روز كه رسانههايي همچون «جوان» جدايي بينالملل از فجر بدون داشتن فيلم و سينماگر معتبر خارجي را فرياد ميكردند رئيس سازمان سينمايي بهجاي سخن گفتن دهباره از تجربيات رايزنياش در فرانسه به اين فكر ميكرد كه صرف بودجه ميلياردي براي جشنوارهاي بدون بازخورد عين دور ريختن منابع ملي است؛ اميد كه اين اسراف كنندگان بيت المال در روز جزا پاسخي درخور براي پروردگار خويش داشته باشند.
«اروند» كه در ظاهر بنا بوده فيلمي دفاع مقدسي و البته شرح واقعه نگاري يك عمليات تفحص باشد به كاريكاتوري از آثار رسول ملاقلي پور بدل شده است. از آن سو ربط بي دليل ماجراي فيلم با ماجراي غواصان شهيد موجب شده فيلم بدجوري شعاري به نظر برسد. از آن بدتر باسمهاي بودن لحظات اكشن فيلم است كه بي تجربگي كارگردان در آن بدجوري هويداست. اينكه چنين فيلمهايي در بينالملل فجر چه ميكنند را فقط دبير جشنواره ميداند و لاغير؛ او بود كه گفت مسئوليت تمام انتخابها را ميپذيرد و اين هم يك انتخاب نادرست براي جشنوارهاي است كه سوداي جهاني شدن دارد.
بينالملل فجر همچنان و همچنان و همچنان از كمبود آثار مطرح رنج ميبرد و برگزاركنندگان ميكوشند با فانتزيسازيهايي درباره دربهدري فيلمسازي كه پدرش ساكن امريكاست براي پيدا كردن بليت يكي از فيلمهاي جشنواره، كمبودهاي مديريتي خود را جبران كنند. بينالملل فجر مخاطب ندارد و مدير جوان پرديس جشنواره ميكوشد با باز نكردن در سالن در موعد مقرر شرايط تشكيل صف جلوي سالن براي فانتزيسازيهاي روابط عمومي در جهت اقبال مخاطب را موجب شود. بينالملل فجر مهمان معتبر خارجي ندارد و دبير جشنواره ميكوشد با دعوت از اصغر فرهادي و داريوش مهرجويي براي جشنوارهاش اعتبار بخرد.
ايكاش آن روز كه رسانههايي همچون «جوان» جدايي بينالملل از فجر بدون داشتن فيلم و سينماگر معتبر خارجي را فرياد ميكردند رئيس سازمان سينمايي بهجاي سخن گفتن دهباره از تجربيات رايزنياش در فرانسه به اين فكر ميكرد كه صرف بودجه ميلياردي براي جشنوارهاي بدون بازخورد عين دور ريختن منابع ملي است؛ اميد كه اين اسراف كنندگان بيت المال در روز جزا پاسخي درخور براي پروردگار خويش داشته باشند.
منبع : روزنامه جوان