به گزارش مشرق، بررسی تحولات بازار کار کشور نشان می دهد که علاوه بر بیکاران مطلق، بخشی از شاغلان نیز دچار بیکاری پنهان بوده و در واقع در مرز بین بیکاری و اشتغال قرار دارند. به بیان ساده تر، اشتغال آنها در حدی نیست که بتواند هزینه های زندگی را تامین کند و از اینرو، فعالیتشان بیشتر به شرایط بیکاران شباهت دارد تا افرادی که شاغل محسوب می شوند.
با وجود اینکه برخی مقامات دولتی می گویند تعداد شاغلان کشور در یکی دو سال گذشته افزایش یافته، اما از مجموع ۲۱ میلیون و ۱۹۸ هزار شاغل زمستان سال ۹۳ تعداد ۲ میلیون و ۲۸۹ هزار نفر دارای اشتغال ناقص بوده است. چنین وضعیتی در بازار کار یعنی اینکه هرچند واحدهایی مشغول به کار بوده و دارای نیروی کار نیز هستند ولی ممکن است با اندک نوسان و تلاطمی دچار تعطیلی و ریزش نیروی کار شوند و در حال حاضر نیز با ظرفیت مناسبی مشغول به فعالیت نیستند.
۱۰۵ هزار نفر دیگر هم در مرز بیکاری و اشتغال قرار گرفتند
در عین حال، در زمستان سال ۹۴ نیز از مجموع ۲۱ میلیون و ۵۷۶ هزار شاغل کشور ۲ میلیون و ۳۹۴ هزار نفر دارای اشتغال ناقص بوده اند. بنابراین در فاصله زمستان سال ۹۳ تا زمستان ۹۴، بر تعداد افرادی که اشتغال آنها در خطر نابودی قرار داشته و درآمدشان کفاف هزینه های زندگی را نمی دهد، ۱۰۵ هزار نفر افزوده شد.
افزایش تعداد افراد دارای اشتغال ناقص در شرایطی که برخی با اشتغال کامل امکان تامین هزینه های زندگی خود را ندارند نشان دهنده شکننده بودن فعالیت های اقتصادی و همچنین تاثیر رکود بر تولیدکنندگان داخلی است. این شرایط نشان می دهد که با وجود تلاش و علاقه برخی واحدها برای ماندن در فعالیت اقتصادی، اما هر لحظه امکان نابودی و تعطیلی برخی واحدها و ریزش میلیونی مشاغل وجود دارد.
کارشناسان می گویند احتمالا بیشتر اینگونه واحدها که دارای شرایط نابسامان اقتصادی هستند واحدهای خُرد و کوچک بوده که یا توان تامین نقدینگی مورد نیاز واحد را ندارند و یا در اثر افزایش قیمت تمام شده تولید و یا واردات کالاهای مشابه تولید داخل، در معرض نابودی قرار گرفته اند.
بنابراین در شرایطی که برخی با وجود داشتن شغل هم نمی توانند هزینه های زندگی و معیشت خود را تامین کنند، باید گفت بازار کار دچار بحران بیکاری پنهان شده و این احتمال وجود دارد که با اندک تکانه ای در اقتصاد، حدود ۲.۴ میلیون نفر شاغل نصفه و نیمه نیز به بیکاران مطلق پیوسته و بیکاری ۵ میلیون نفری را رسما رقم بزنند.
اشتغال ۲.۲ میلیون مرد در معرض نابودی
در زمستان سال ۱۳۹۳ از مجموع شاغلان مرد کشور ۱۱.۹ درصد دارای اشتغال ناقص بوده اند که تعداد ۲ میلیون و ۱۴۸ هزار نفر می شود. بنابراین در سال ۹۳، از کل ۲ میلیون و ۲۸۹ هزار نفر فرد دارای اشتغال در مرز نابودی، فقط ۱۴۱ هزار نفر زن بوده اند. کل شاغلان مرد کشور در سال ۹۳ به میزان ۱۸ میلیون و ۵۸ هزار نفر بوده است.
این روند در زمستان سال ۹۴ نیز ادامه داشته و در این سال از مجموع ۱۸ میلیون و ۲۲۸ هزار شاغل مرد کشور تعداد ۲ میلیون و ۲۴۲ هزار نفر در معرض بیکاری قرار داشته اند. در این سال، زنان شاغل در معرض بیکاری ۱۵۲ هزار نفر بوده است.
نکته حائز اهمیت اینکه در دو سال ۹۳ و ۹۴ شاغلان روستایی کشور دستکم دو برابر شاغلان در شهرها دارای اشتغال ناقص بوده اند و در زمستان ۹۴ نسبت به زمستان ۹۳ تشدید نیز شده است. به بیان دیگر، در شرایط فعلی، اشتغال در روستاها از بحران و خطر نابودی بیشتری نسبت به اشتغال در شهرها برخوردار است. از اینرو، این موضوع می تواند یکی از دلایل تشدید مهاجرت از روستاها به شهرها باشد.
با وجود اینکه برخی مقامات دولتی می گویند تعداد شاغلان کشور در یکی دو سال گذشته افزایش یافته، اما از مجموع ۲۱ میلیون و ۱۹۸ هزار شاغل زمستان سال ۹۳ تعداد ۲ میلیون و ۲۸۹ هزار نفر دارای اشتغال ناقص بوده است. چنین وضعیتی در بازار کار یعنی اینکه هرچند واحدهایی مشغول به کار بوده و دارای نیروی کار نیز هستند ولی ممکن است با اندک نوسان و تلاطمی دچار تعطیلی و ریزش نیروی کار شوند و در حال حاضر نیز با ظرفیت مناسبی مشغول به فعالیت نیستند.
۱۰۵ هزار نفر دیگر هم در مرز بیکاری و اشتغال قرار گرفتند
در عین حال، در زمستان سال ۹۴ نیز از مجموع ۲۱ میلیون و ۵۷۶ هزار شاغل کشور ۲ میلیون و ۳۹۴ هزار نفر دارای اشتغال ناقص بوده اند. بنابراین در فاصله زمستان سال ۹۳ تا زمستان ۹۴، بر تعداد افرادی که اشتغال آنها در خطر نابودی قرار داشته و درآمدشان کفاف هزینه های زندگی را نمی دهد، ۱۰۵ هزار نفر افزوده شد.
افزایش تعداد افراد دارای اشتغال ناقص در شرایطی که برخی با اشتغال کامل امکان تامین هزینه های زندگی خود را ندارند نشان دهنده شکننده بودن فعالیت های اقتصادی و همچنین تاثیر رکود بر تولیدکنندگان داخلی است. این شرایط نشان می دهد که با وجود تلاش و علاقه برخی واحدها برای ماندن در فعالیت اقتصادی، اما هر لحظه امکان نابودی و تعطیلی برخی واحدها و ریزش میلیونی مشاغل وجود دارد.
کارشناسان می گویند احتمالا بیشتر اینگونه واحدها که دارای شرایط نابسامان اقتصادی هستند واحدهای خُرد و کوچک بوده که یا توان تامین نقدینگی مورد نیاز واحد را ندارند و یا در اثر افزایش قیمت تمام شده تولید و یا واردات کالاهای مشابه تولید داخل، در معرض نابودی قرار گرفته اند.
بنابراین در شرایطی که برخی با وجود داشتن شغل هم نمی توانند هزینه های زندگی و معیشت خود را تامین کنند، باید گفت بازار کار دچار بحران بیکاری پنهان شده و این احتمال وجود دارد که با اندک تکانه ای در اقتصاد، حدود ۲.۴ میلیون نفر شاغل نصفه و نیمه نیز به بیکاران مطلق پیوسته و بیکاری ۵ میلیون نفری را رسما رقم بزنند.
اشتغال ۲.۲ میلیون مرد در معرض نابودی
در زمستان سال ۱۳۹۳ از مجموع شاغلان مرد کشور ۱۱.۹ درصد دارای اشتغال ناقص بوده اند که تعداد ۲ میلیون و ۱۴۸ هزار نفر می شود. بنابراین در سال ۹۳، از کل ۲ میلیون و ۲۸۹ هزار نفر فرد دارای اشتغال در مرز نابودی، فقط ۱۴۱ هزار نفر زن بوده اند. کل شاغلان مرد کشور در سال ۹۳ به میزان ۱۸ میلیون و ۵۸ هزار نفر بوده است.
این روند در زمستان سال ۹۴ نیز ادامه داشته و در این سال از مجموع ۱۸ میلیون و ۲۲۸ هزار شاغل مرد کشور تعداد ۲ میلیون و ۲۴۲ هزار نفر در معرض بیکاری قرار داشته اند. در این سال، زنان شاغل در معرض بیکاری ۱۵۲ هزار نفر بوده است.
نکته حائز اهمیت اینکه در دو سال ۹۳ و ۹۴ شاغلان روستایی کشور دستکم دو برابر شاغلان در شهرها دارای اشتغال ناقص بوده اند و در زمستان ۹۴ نسبت به زمستان ۹۳ تشدید نیز شده است. به بیان دیگر، در شرایط فعلی، اشتغال در روستاها از بحران و خطر نابودی بیشتری نسبت به اشتغال در شهرها برخوردار است. از اینرو، این موضوع می تواند یکی از دلایل تشدید مهاجرت از روستاها به شهرها باشد.