به گزارش مشرق، کسانیکه مناظره «ترکی الفیصل»، رئیس اسبق دستگاه اطلاعات عربستان و ژنرال «یعقوب عمیدور»، مشاور سابق امنیت قومی اسرائیل را دنبال کرده باشند، بخوبی درمییابند، عادیسازی روابط بین ریاض و تلآویو آغاز شده و اکنون روند خود را طی میکند و این مناظرهها تنها اقدام انجام شده در این پرونده نیست.
به نوشته «عبد الباری عطوان» در روزنامه «رای الیوم» چاپ لندن چنین اقداماتی را باید در راستای پایهگذاری همکاری راهبردی بین عربستان و اسرائیل برای مقابله با خطر مشترکی ملاحظه کرد که در «تروریسم» در دو بُعد سنی و شیعی آن یعنی «داعش» و ایران و حزب الله نمود پیدا میکند. عربستان، اسرائیل را دشمن نمیداند، اگر دشمن بداند، پس از ایران دشمن درجه دو یا حتی درجه ده برای ریاض به شمار میآید.
پیش از ارزیابی دقیقتر گام اخیر برداشته شده در مسیر عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل، لازم است، به موضوعات اساسی اشاره کرد که عمیدور در طول مناظره بر آن تاکید کرد:
یک: اتحادیه عرب تغییر کرده (در آن شکاف ایجاد شده است) و طرح صلح عربی به گذشته پیوسته و دیگر سودمند به نظر نمیرسد، لذا باید در مسیر عادی سازی روابط و همکاری با کشورهایی که دارای منافع مشترک هستند، یعنی اسرائیل و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس گام برداشت.
دو: ایران و حزب الله خطری هستند که موجودیت اسرائیل را تهدید میکنند و هردو تلاش دارند، منطقه «جولان» (در سوریه) را به نقطه آغاز عملیات راهبردی حمله به اسرائیل تبدیل کنند.
سه: ایران به عنوان قدرت هستهای بزرگترین خطر را توأمان برای عربستان و شیوخ عرب و اسرائیل تشکیل میدهد، لذا باید پس از پایان توافق کنونی مانع پیشرفت هرگونه توانمندی هستهای آن شد.
چهار: درخواست صریح از اعراب برای فراموش کردن آرمان فلسطین، آن هم به صورت همکاری با اسرائیل، بیآنکه این همکاری را منوط به دستیابی به تسویهای برای این قضیه کنند.
عطوان افزود: عمیدور جسارت را به حدی میرساند که تصریح میکند، فلسطینیها در فلسطین اشغال شده توسط آنها، یا همان کرانه باختری و نوار غزه بیش از همتایان عرب خود، در بسیاری از کشورهای عربی امنیت دارند.
در مقابل، ترکی الفیصل بر نکاتی تمرکز کرد که هیچ تفاوتی با گفتوگوهای گذشتهاش با مسئولان اسرائیلی نداشت و میتوان آنها را در موارد زیر خلاصه کرد:
یک: حمایت از «محمود عباس»، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی. وی گفت که وقتی با «یاسر عرفات» درباره انتفاضه دوم مخالفت کرد، در واقع وی را به چالش طلبید و تاکید عباس مبنی بر اینکه برای قضیه فلسطینی راه حل نظامی متصور نیست، همان اظهاراتی است که «انور عشقی»، دست پروردهاش در مصاحبه با شبکه العربیه تکرار کرد.
دو: تمرکز بر این امر که طرح صلح عربی، اساسا نسخهای سعودی است و از عدم پذیرش آن توسط «بنیامین نتانیاهو» تعجب کرد.
سه: تاکید بر اینکه همکاری بین اسرائیل و کشورهای عربی جهت مقابله با ایران، بهتر از وضعیت صلح بین اسرائیل و کشورهای عربی است.
چهار: ترکی الفصیل بار دیگر این مقوله را مطرح کرد که اصطلاح «دولت اسلامی» را برای [داعش] به کار نمیبرد، چون عبارت مستهجن و ناپسندی است و حمله خود به «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه را تکرار و تصریح کرد که از کشورهای اروپایی خواسته تنها پذیرای یک پناهجو باشند که بشار اسد است و خواستار تسلیح معارضان سوری شد.
پنج: ترکی الفیصل خاطر نشان کرد که داعش در لیبی و عراق و سوریه به دلیل تبدیل شدن آنها به دولتها و حکومتهای شکست خورده حضور و فعالیت دارد، اما به هیچ وجه به این نکته اشاره نکرد که چه کشورهایی از جمله آمریکا و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و به ویژه آنها را به این وضعیت دچار کردند.
******
عبارت خطرناکتر و گمراه کنندهتر از زبان ترکی الفیصل جاری شد که گفت: «همیشه به بینندگان یهودی میگویم که با خرد عربی و ثروت یهودی میتوان گامی عالی در حوزههای مختلف علمی و تکنولوژیکی برداشت».
آنچه ترکی الفیصل درک نمیکند، این است که اعراب هر دو، هم مال و هم خرد را دارا هستند و نیازی به خرد یا ثروت یهود ندارند، مشکل ما در حکومتها و حاکمان ما و در راس آنها سعودیهاست که مال و ثروت را بر باد داده و عقلها و خردها را کشتار کرده و کسانیکه زنده ماندند، را وادار به مهاجرت به کشورهای غربی کردند.
از اظهارات ترکی الفیصل درباره دارایی و ثروت یهود تعجب میکنیم، در حالیکه او منتسب به خاندان حاکم بر کشوری است که حداقل 50 سال است که روزانه دهها میلیون بشکه نفت به خارج صادر میکند و هم اکنون برای فروش بزرگترین شرکت نفتی جهان یا بخشی از آن برنامه ریزی میکند تا صندوق سرمایهگذاری به ارزش 2 هزار میلیارد دلار ایجاد کند.
این غزلسرایی درباره مال و ثروت یهود موجب به دست آمدن نتایج نادرست به سود طرفهای نادرست خواهد شد و مفاهیم غیر منطقی و نادرستی را اشاعه خواهد داد و دربها را به روی سرمایههای صهیونیستی برای غارت بازارهای عربی و قرار گرفتن آن تحت قیمومیت اسرائیلی خواهد گشود.
خوب است، این شاهزاده سعودی بگوید، درآمدهای نفتی حاصل از فروش بشکهای 140 دلار چه شد؟
رهبران عربستان تصور میکنند، عادی سازی روابط با اسرائیل «سد امنی» برای آنها در برابر خطر ایران که آن را دستاویز برقراری رابطه با اسرائیل قرار دادند، ایجاد خواهد کرد، در حالیکه این تصور اشتباهی است، چون این اسرائیل است که برای آنها خطر واقعی باقی خواهد ماند.
اسرائیل با اعراب مذاکره نخواهد کرد و اگر مذاکره کند، امتیاز اساسی و مهمی به آنها نخواهد داد و این موضوعی است که این ژنرال اسرائیلی در سخنانش به آن اشاره کرد، چون اعراب خطری برای اسرائیل تشکیل نخواهند داد.
******
در پایان باید گفت که مهمترین نتیجه گرفته شده از این مناظره این است که عربستان درحال زمینه سازی همکاری راهبردی با اسرائیل به جای آمریکاست که از آن روی گردان شده و مخالف جنگهایش علیه ایران است.
بیشک هدف این مناظرهها و دستدادنها قانع کردن و راضی کردن افکار عمومی عربستان در درجه اول و سپس جهان عرب و اسلامی است و این تنها بیانگر سردرگمی و بیم و وحشت سعودیها از سیاستهای اشتباهاشان در منطقه است و این موضوعی است که رئیس جمهوری آمریکا در مصاحبه با «توماس فریدمن»، روزنامهنگار آمریکایی نیز به آن اشاره کرد و گفت که خطر داخلی که خاندان حاکم بر عربستان را تهدید میکند، بسیار بیشتر از خطر خارجی است که به گفته آنها در ایران نمود پیدا میکند.
و در این بین به نظر میرسد، اگر عقل و خرد خلاق عربی در قدرت و حکومت حضور داشت، امت عربی به این وضعیت کنونی دچار نمیشد.