مهمترین محورهای که امروز روزنامههای زنجیرهای اصلاحات به آن پرداختند، عبارتاند از:
1. کنارهگیری از ریاست؛ اولین پیامدهای دیدار فائزه هاشمی به فرقه جاسوس و ضاله بهائیت در انصراف پدرش برای حضور در انتخابات ریاست مجلس خبرگان رهبری نمود پیدا کرد و حامیان هاشمی از حضور مدیریتی وی برای نامزد مدنظر خبر دادند.
روزنامه قانون نوشت: «نفر اول این کارزار، آیتا... هاشمیرفسنجانی است. با توجه به مشارکت بالا و رأی مردم تهران به هاشمی شاید خواست بسیاری از مردم ریاست او باشد. اما نوع ترکیب راهیافتگان به مجلس خبرگان این مهم را دشوار میکند و شاید برای شانیت هاشمی رفسنجانی هم رفتاری مشابه انتخابات 92 مناسبتر باشد. یعنی رویکردی که پس از رد صلاحیت، پرده نشینی گزید و با حمایت از حسن روحانی، یک رئیسجمهور ساخت. او اکنون هم باید رئیسساز باشد نه خواهان ریاست؛ شاید یک شکست دیگر مشابه آنچه در مقابل آیت آ... یزدی در دوره قبل تجربه کرد، در انتظارش باشد.»
2. برنامههای
جنجالی ممنوع؛ پدربزرگ های سیاسی را علی
لاریجانی برای وضعیت فعلی بهارستان دهم وضع کرد؛ وضعیتی که بهارستان از بیرون
مدیریت میشود و گاهی فرمان حمله و برخی از موارد عقبنشینی داده میشود.
غلامحسین کرباسچی در گفت وگو با روزنامه شرق اظهار داشت: «آقای لاریجانی سلایق خود را دارد. اما آقای عارف هم، اینچنین شعاری به این اهداف نگاه نمیکند. اینکه درون مجلس بخواهیم طرح و لایحه دهیم که حصر برداشته شود و زندانیان سیاسی آزاد شوند، اینگونه نیست. باید رفتار حسابشده، معقول و درستی داشته باشیم.»
3. فرصتی برای تحقق وعده های اقتصادی؛ دولت یازدهم در سال
آخر صدارت خود بر قوه مجریه به یاد وعدههای اقتصادیاش در خرداد 92 افتاده است و
حالا در تکاپو برای اجرای آن است.
اصلاحطلبان تغییر کابینه را بهترین راهکار برای تحول عنوان میکنند. فیاض زاهد در روزنامه اعتماد نوشت: «با توجه به تغییر ۷۰ درصدی در ترکیب مجلس و به حاشیه رفتن تندروهایی که همواره در مخالفت دولت قدم برمیداشتند میتوان گفت مجلس دهم در اینیک سال باقیمانده از کار دولت یازدهم یک ظرفیت برای حسن روحانی محسوب خواهد شد و البته فرصتی طلایی که اگر آن را از دست دهد بیتردید در خرداد سال آینده بدون مشکل به استقبال انتخابات ریاستجمهوری نخواهد رفت. مهمترین فرصتی که با تشکیل مجلسی معتدل پیش روی حسن روحانی قرار دارد این است که نتایج برجام را به داخل کشور تسری دهد. درهرصورت وجود یک مجلس مخالف و غیرهمراه سبب شد تا کابینهای که امروز کشور را اداره میکند کمی با ایده آلهای رئیسجمهور فاصله داشته باشد حالا اما فرصت این وجود دارد تا با ترمیم کابینه بسیاری از برنامهها و وعدههای بر زمینمانده را دنبال کرد و به سرانجام رساند.»
4. راهبرد اصلاحات در بهارستان؛ اصلاحطلبان پس از ناکامی برای
مدیریت انتخابات ریاست مجلس شورای اسلامی گام های خود را برای چینش راهبرد حداکثری
منافع اعلامی برداشتند.
در همین راستا روزنامه مردمسالاری نوشت: «حکم عقلانیت سیاسی برای اصلاحطلبان و فهرست امید، در شرایط کنونی، این دو حرف است: نخست آنکه، انسجام تشکیلاتی خود را قدرتمندانه و درونزا پیگیری کنند و بیشترین همّ خود را مصروف آن دارند، و دیگر آنکه، افق کنش سیاسی خویش در این مقطع را نه پیریزی استحکامات و ساخت بنایی از ارزشهای اصلاحطلبی، بلکه گستردهتر ساختن طول بُرد کنش خویش ناظر به بهبود عمومی جریان امور قرار دهند. هر انتخابی ازجمله برای ریاست مجلس، باید از درون چنین عقلانیتی حاصل شود. میتوان سه سطح از انسجام عقلانی را پیش روی اصلاحطلبان طرح کرد. نخست و مهمترین سطح انسجام- در میان خود اصلاحطلبان (کنشگران و رهبری جریان) است. سطح دوم انسجام، میان اصلاحطلبان با رقبایشان در مجلس و ارکان قدرت در بیرون مجلس است و درنهایت، انسجامی است که باید میان اصلاحطلبان با سرمایه اجتماعیشان برقرار باشد.»
5. قدرتطلبی با سخنگویی مردم؛ اصلاحطلبان از زبان مردم خواهان ریاست محمدرضا عارف بر بهارستان دهم هستند؛ مرتضی مبلغ در گفتوگو با روزنامه شرق اظهار داشت: «اینکه رئیس مجلس باید توان لابیگری و تعامل داشته باشد، درست است؛ اما نتیجهای که برخی میگیرند، غلط است. آقای عارف به عنوان شخصیت ملی چنین قدرتی دارد. هم قدرت لابیگری و هم برخورد با تندروها. پاسخ ساده است. این بحثها فرعی و انحرافی است. چیزی که مردم خواستند، باید عملی شود. زمینه تحقق خواست مردم نمادش ریاست عارف، سرلیست فهرست اصلاحطلبان تهران بر مجلس است.»
· انتقام آخر از سرافراز
سرافراز رفت؛ اما اصلاحطلبان همچنان از وی انتقام میگیرند؛ انتقامی که در
پوشش انتقاد مطرح میشوند؛ آنان دلیل اصلی عدم حضور سرافراز در جامجم را عدم
اطلاعرسانی درست در برجام میدانند.
روزنامه مردم سالاری نوشت: «با نگاهی به کارنامه سرافراز، متوجه میشویم عزل و نصبهای او در آخر، کار دستش داد و او را کم عمرترین رئیس رسانه ملی کرد. پوشش ندادن اخبار مربوط به موفقیتهای دولت در برجام و حذف آشکار اخبار دولت، از بارزترین اتفاقاتی بود که در دوره ریاست کوتاهمدت سرافراز رخ داد. یکی از کارهایی که در زمان مدیریت سرافزار سودایش در سر پرورانده میشد، کوچکسازی سازمان بود. سازمانی که بیش از 50 هزار نفر پرسنل دارد و بیشتر بودجهاش به حقوق این افراد میرود، راهی جز کوچکسازی ندارد. سرافراز نیز در مراسم تودیع و معارفه مشکل اصلی این سازمان را کمبود بودجه معرفی کرد. اما مشکل دیگر سازمان رویکرد آن نسبت به اخبار برجام بود. رویکردی که حتی صدای اعتراض بعضی مسئولان نظام را بلند کرد.»
از سوی دیگر جریان اصلاحات خط و نشانهای هم برای ریاست جدید صدا و سیما با کنایه به رییس سابق میزند. در همین راستا مصطفی ایزدی در روزنامه آرمان امروز نوشت: «متاسفانه صدا و سیما دردوره ریاست آقای سرافراز و قبل آن، به صورت انحصاری فعال بود. بنابراین اگر هدف مدیریت جدید این رسانه، خدمت رسانی به جامعه است باید از همه گروهها و جریانهای سیاسی دارای مجوز فعالیت حمایت همه جانبه داشته باشد و جهتگیری آنها به سود یک جریان و به زیان جریان دیگر نباشد؛ همچنان که در دوره آقای سرافراز و نیز دورههای گذشته برخی احزاب به راحتی پشت تربیون رسانهملی علیه رقبای خود سخنانی ایراد میکردند که چنین عملکردی بهشدت مذموم است.»