به گزارش مشرق، روزنامه کیهان ستون اخبار ویژه امروز (شنبه 1 خرداد) خود را به این خبرها اختصاص داد:
اوضاع آشفته افراطیون در انتخابات ریاستمجلس و خبرگان
نابسامانیهای
موجود در میان طیف افراطیون مدعی اصلاحات موجب شده تا پدرخواندههای این
جریان در ماجرای ریاست مجلس پا به عرصه بگذارند و مدیریت فراکسیون موسوم به
امید از خارج مجلس را علنی کنند.
اصلاحطلبان در انتخابات مجلس شورای
اسلامی و مجلس خبرگان مدعی پیروزی شدند اما اکنون از یک سو برای ریاست مجلس
خبرگان که به احتمال قوی یکی از اعضای انقلابی و حزباللهی این مجلس خواهد
رسید، عزا گرفتهاند و تصریح میکنند که قادر به معرفی نامزدی که رأی
آورد نیستند؛ و از سوی دیگر لاف گزاف احراز اکثریت 168 نفری در مجلس شورای
اسلامی نیز دروغ از آب درآمده و به زحمت توانستهاند حدود 100 تا 105 نفر
را دور هم جمع کنند که تازه برخی از آنها هم به لاریجانی گرایش دارند.
در
این شرایط گروه موسوم به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان روز جمعه
منتخب را جمع کرد و تریبون را به کسانی چون حسین مرعشی، محسن رهامی،
موسویلاری، موسوی تبریزی و حسین کمالی سپرد تا این اقلیت آشفته را سرو
سامان دهند. در این نشست همچنین توفیقی، تابش، تولایی نیز حضور داشتند.
عارف در نشست مذکور تصریح کرده است: «کسانی را در لیست امید گذاشتیم که
باعث قهر اصلاحطلبان شدند. عدهای معتقدند لیست امید تا درب مجلس است ولی
همه اعضای این لیست باید به تعهدشان وفادار باشند». مرعشی سخنگوی کارگزاران
نیز اظهار امیدواری کرد که عارف رئیس مجلس شود و این در حالی است که وی
پیش از این مدعی حمایت از لاریجانی بوده است. جالب اینکه غلامحسین کرباسچی
دبیرکل کارگزاران در مصاحبه با روزنامه شرق از ریاست لاریجانی در برابر
عارف دفاع کرده بود.
کرباسچی به شرق میگوید: در فراکسیون امید همه
اصلاحطلب نیستند و جمع کثیری از آنها معتدلین هستند. ما نباید معتدلین را
در سیری که در تشکیل مجلس و اداره آن طی میکنیم، از دست بدهیم. فراکسیون
امید آقای لاریجانی را جزء کاندیداهای مورد قبول و مورد حمایت خود قرار
داد؛ بنابراین در تشکیل مجلس از توانایی فردی مثل لاریجانی نباید غافل شویم
و دائم این بحث را مطرح کنیم که مردم تغییر میخواهند.
موضع دو پهلوی
کارگزاران سیاست همیشگی این حزب است چنان که در سال 76 نیز این حزب با
اشاره هاشمی به حامیان خاتمی پیوستند اما هاشمی بعدها مدعی شد به ناطق رأی
داده است و هم اینک نیز طیف مذکور سعی میکنند ناطق را به بازی بگیرند.
یادآور
میشود مدعیان اصلاحطلبی دلخوشی هم از عارف ندارند و بارها او را
اصلاحطلب قلابی و بدلی خواندهاند اما اکنون نگرانند که با شکست وزنکشی
در انتخابات ریاست مجلس، دروغ همیشگی این اقلیت مدعی اکثریت برای چندمین
بار فاش شود.
کدام پیوند عاطفی میان کارگزاران و حزب صهیونیستی کارگزاران برقرار شده؟!
دبیرکل
حزب کارگزاران در اظهارنظری مغالطهآمیز، به توجیه ملاقات عضو مرکزیت این
حزب با یکی از سران شبکه صهیونیستی- انگلیسی بهائیت پرداخت و مدعی شد
مسئولان زندان که فائزه هاشمی را کنار زندانی بهایی انداخته باید پاسخگوی
موضوع ملاقات با وی در منزلش باشند!
غلامحسین کرباسچی در مصاحبه با
«آریا» و درباره ملاقات فائزه هاشمی گفت: در این مورد هیچ موضع حزبی
نگرفتهایم. این موضوع دو جنبه دارد. یک جنبه سیاسی و تبلیغاتی دارد که
قطعا سیاسی و تبلیغاتی کردن این صحبت یا دیدار کار مناسبی نبوده است این
سوابق و تاریخچهای که از سوابق بهائیت برای ما است، معقول نیست که
اینگونه دیدارها تبلیغاتی و رسانهای شود.
برخی از رسانههای اصولگرا که
با آقای هاشمی مشکل دارند، این موضوع را در بوق و کرنا میکنند. نهایت این
است که ثابت کنند دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با آن همه سوابق،
طرفدار بهائیت است؟ خب این موضوع تبلیغ بهائیت است یا تخریب خانم هاشمی؟
وی
میافزاید: در جلسهای که با خود خانم فائزه هاشمی داشتهایم، به ایشان
گفتیم که رسانهای شدن این دیدار، درست نیست اما این موضوع را باید مسئولین
نظام پاسخگو باشند که از نظر عاطفی یک فردی را چه درست و چه غلط با یک
پروندهای میفرستند در زندانی در یک اتاقی که یک مجموعه از کمونیستها،
تودهایها و فدایی در آن قرار دارند. خب یکی از این افراد هم بهایی است.
بعد از شش ماه زندگی کردن با هم در این اتاق به یک سلام و علیکی رسیدهاند،
حالا از زندان خارج میشوند، آیا حق ندارند با هم ارتباط داشته باشند؟
زمینه این معاشرت را مسئولانی که شرایط را در زندان به وجود آوردهاند،
ایجاد کردهاند!
کرباسچی مدعی شد؛ این قبیل مسائل جنبههای عاطفی دارد و خیلی نباید با مسائل سیاسی ادغام شود.
مغالطه
کرباسچی در حالی است که این نخستینبار نیست که برخی اعضای این حزب فاسد و
مفسد یا گروهکهای ضدانقلاب - از نهضت آزادی با برخی مارکسیستهای سابق و
باند مهدی هاشمی معدوم و... - پیوند میخورند که ریشه در هم مشربی و هم
افقی دارد. ادعای مرعشی سخنگوی حزب درباره لیبرال بودن حزب و اعتراض و
استعفای محمد هاشمی از مرکزیت کارگزاران- با این هشدار که حزب از خط امام
دور شد و سرنوشت مشارکت در انتظار آن است- ثابت میکند که روند سقوط در این
حزب شدت گرفته است.
از سوی دیگر بنا بر ادعای کرباسچی لابد باید برای
مجرمان تودهای یک زندان، مجرمان سازمان منافقین یک زندان، مجرمان نهضت
آزادی و جبهه ملی یک زندان سوم و احیانا برای هر یک از مجرمان و خائنان به
امنیت در حزب مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب) و کارگزاران و... زندانهای
اختصاصی دیگر درست شود.
از سوی دیگر باید گفت، چگونه است که امثال
فائزه هاشمی جذب هر چه تفاله ضدانقلاب هست میشوند اما با انقلاب و نظام
اسلامی نمیتوانند کنار بیایند که نمونه آن در فتنهانگیزی سال 88 مشاهده
شد؟ چگونه است که اعضای سازمان تروریستی منافقین، تبدیل به «دوستان خوب»
فائزه هاشمی میشوند اما نشریات و چهرههای لیبرال کارگزارانی علیه مسلمانی
چون آیتالله مصباحیزدی و آیتالله جنتی و ... عقدهگشایی و نفرتپراکنی
میکنند؟
با این همه دلایل روشن است که چرا آقای کرباسچی حاضر نیست حتی
در لفظ مانند آقای هاشمی رفسنجانی از بهائیان اعلام انزجار و برائت کند؟! و
کدام پیوند عاطفی میان شبکه صهیونیستی - انگلیسی بهائیت و حزب کارگزاران
برقرار شده که مردم مسلمان ایران بیخبرند؟
برجام نقض میشود اما کمیته نظارت بر اجرای آن تعطیل است!
با وجود نقض مکرر برجام از سوی آمریکا، وظیفه نظارت بر اجرای برجام فراموش شده است.
روزنامه
جوان در این زمینه نوشت: برجام سرانجام در دی ماه 94 با 18 بند قیود شورای
عالی امنیت ملی مجلس شورای اسلامی و نامه 9 بندی مقام معظم رهبری متضمن
نکات کلیدی و مهم برای اجرای دقیق به دولت ابلاغ گردید.
دو نکته اصلی در
مجوز اجرای برجام عبارت است از 1- دولت موظف است در صورت اعمال هرگونه
تحریم جدید (به هر بهانهای و به هر شکلی) از سوی طرفهای مقابل از جمله
(شیطان بزرگ آمریکا) رسما به توافقنامه برجام خاتمه داده و فعالیتهای
هستهای را با همان قوت و قدرت و بلکه در مقیاسی گستردهتر از سر بگیرد. 2-
طبق بند 2 نامه رهبری معظم انقلاب اسلامی، هیئتی (کمیته یا شورایی) آگاه و
خبره هستهای تشکیل شود تا به طور دائم عملکرد «ایران» و «5+1» را رصد و
طبق قانون نسبت به انجام اقدامات موثر (نظیر خروج از برجام در صورت نقض عهد
طرف مقابل یا عدم انجام تعهدات آن) تصمیمگیری کند. اینک حدود پنج ماه از
مصوبات شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی و نامه موافقت مشروط مقام
معظم رهبری میگذرد لیکن شاهد نقاط ضعف بارز و آشکاری هستیم که در صورت
بیتوجهی نسبت به رفع آنها، مطمئنا شاهد آثار زیانبار و گسترده آن و تاثیر
مستقیم آن بر امنیت ملی کشور خواهیم بود.
1- اعضای هیئت یا شورای نظارت
بر برجام همان کسانی هستند که در تصویب برجام نقش اصلی را داشتهاند و این
افراد هیچگاه نمیخواهند به نقص کار خود اعتراف کنند.
2- بنا به خواست
رئیسجمهور «شورای نظارت برجام» از شورای عالی امنیت ملی خارج و مستقیما
زیر نظر دولت موظف به انجام وظایف محوله است که این اقدام شائبه تناقض و
تعارض با اصل 176 قانون اساسی (مبنی بر الزامی بودن تایید مصوبات شورای
عالی امنیت ملی توسط مقام معظم رهبری) را تقویت میکند.
3- شورای مزبور
طی پنج ماه گذشته عملا تشکیل نشده و با فرض تشکیل، به اذعان نمایندگان مجلس
شورای اسلامی، به هیچوجه خروجی قابل قبولی نداشته است.
4- این شورا
موظف است گزارش رصد خود را،به صورت روزانه به مجلس شورای اسلامی ارائه کند
در صورتی که به گفته نمایندگان مجلس شورای اسلامی، صرفا یک بار گزارشی
غیرقابل استناد و رونوشتی ابهام برانگیز از برخی مفاد برجام تهیه و ارائه
نموده است.
آقای عراقچی با دادن وعده خوب شدن اوضاع کشور در مهر یا آبان
سال جاری مردم را به یاد وعدههای سرخرمن انداخته است. این در حالی است که
تجربه پنج ماه گذشته و شواهد و قرائن بیشمار تاریخی بر بدعهدی و
پیمانشکنی شیطان بزرگ دلالت داشته و بدبینی نسبت به اجرای برجام توسط
آمریکا از حوزه منتقدان و شخص رهبری معظم انقلاب اسلامی حضرت امامخامنهای
گذشته و مسئولان دولتی به ویژه دستاندرکاران اصلی برجام (عراقچی، سیف
و...) را شامل شده و همگی بر این مطلب اذعان و اعتراف دارند که انجام
تعهدات فراتر از برجام توسط ایران، حاصلی به جز «تقریبا هیچ» برای ما در پی
نداشته است.
امروز بسیاری از صاحبنظران و از جمله برخی از اعضای تیم
مذاکرهکننده هستهای بر این باورند که طرف آمریکایی در موارد متعدد مرتکب
نقض برجام شده و در موارد فراوان دیگر با رندی و فریبکاری از انجام تعهدات
خود سر باز زده و دیگر کشورها را نیز با دسیسههای مختلف به عدم اجرای
برجام تشویق، ترغیب و تهدید نموده است.
جوان با این مقدمات خواستار
تغییر اعضای شورای نظارت بر اجرای برجام و بازگرداندن مسئولیت آن به شورای
عالی امنیت در کنار تشکیل مرتب و مستمر جلسات نظارت و نیز ارائه گزارش دقیق
اجرای برجام به مردم و مجلس شورای اسلامی شد.
مدیر بیمه استعفا و عذرخواهی کرد /نوبخت چه چیزی را توجیه میکند؟!
اینکه
چرا دولت بعد از دو سه هفته که از رسوایی فیشهای حقوقی گذشته رسما
موضعگیری کرده خود بحث مفصلی را میطلبد اما با اظهارنظر آقای نوبخت چند
سوال برای مخاطبان به وجود میآید.
بسیج با طرح این پرسش نوشت: سخنگوی
دولت در جدیدترین اظهارنظر، مبلغ حقوقهای هنگفت و نجومی که مدیران بیمه
مرکزی دریافت کردهاند را مطالبات معوق دانست که در ماه خاص پرداخت شد!
نوبخت
در پاسخ به سوالی درباره حقوق چند ده میلیونی برخی مدیران دولتی گفت:
«وزیر امور اقتصادی بعد از رسیدگی به این موضوع، گزارشی را منتشر کرد و
تغییری هم صورت گرفت؛ فیشهای حقوقی که منتشر شد، مطالبات معوقی بود که در
یک ماه خاص پرداخت شد و اگر فیش حقوقی ماههای گذشته افراد را ببینید، درحد
حقوقهای متعارف است.»
اولین سوالی که وجود دارد اینکه اگر پرداخت چند
ده میلیون تومان به مدیران بیمه مرکزی عادی و طبیعی بود چرا رئیس کل بیمه
مرکزی استعفا داد؟ اگر واقعا تخلفی صورت نگرفته چرا باید محمد ابراهیمامین
با آن وضعیت از بزرگترین نهاد نظارتی بیمه برود؟
چرا همین آقای امین
قبل از استعفای خود خانم «چرخچی» معاون منابع انسانی بیمه مرکزی را اخراج
کرد؟ مگر آقای نوبخت نمیگوید که حقوقهای مدیران بیمه متعارف بوده؛ پس چرا
باید بعد از انتشار فیشها معاون رئیس کل بیمه مرکزی اخراج شود؟ جالب
اینکه امین رئیس کل سابق بیمه مرکزی در متن استعفانامه خود از مردم ایران
پوزش میخواهد؛ گویا آقای نوبخت متن استعفانامه مدیران خود را نخواندهاند.
مسئولان
دولت یازدهم به جای حمایت از تخلف باید با آن مقابله کنند و پیگیر سایر
حقوقهای ارگانهای دیگر دولتی باشند. در بسیاری از فیشهای حقوقی ارقام
خاص با عناوین خاص و غیرعادی پرداخت میشود و نوبخت بهتر از هر کسی میداند
که این پرداختها، غیرقانونی و تخلف است.
بررسی ارقام عجیب و غریب
فیشهای حقوقی بیمه مرکزی همچنین نشان میدهد که آنها انواع تسهیلات و
وامهای کلان قرضالحسنه و ضروری را دریافت کردهاند و تا توانستهاند از
جایگاه مدیریت خود منفعت شخصی بردهاند.
مبالغ وام خودرو، وام مدیران،
وام تعمیرات، وام ضروری و ... در فیشهای همه ماههای مدیران قابل رویت است
و آقای نوبخت هم میداند که معانی آنها چیست. آیا سخنگوی دولت وام ضروری
400 میلیون تومانی و آن هم قرضالحسنه با بازپرداخت بلندمدت را متعارف
میداند؟ آیا آقای نوبخت میدانند با یک فقره وام همین مدیران میتوان به
130 نفر وام ازدواج داد؟ آیا نوبخت میداند فقط جمع کسورات فیش حقوقی به
اندازه حقوق 10 کارگر است؟ آیا اینها هم متعارف است؟ اگر متعارف است چرا
باید یک مدیر با حقوق متعارف تحت فشار برای کنارهگیری باشد؟
گیتس: اشتباه میکنیم ایران به خاطر برجام تغییر نمیکند
وزیر دفاع سابق دولت اوباما احتمال تغییر ایران به خاطر برجام را توهم خواند.
به
گزارش سیبیاسنیوز، رابرت گیتس میگوید: من همواره این باور را داشتهام
که دیدگاه اوباما مبنی بر اینکه توافق هستهای میتواند ایران را تغییر
دهد، دیدگاهی نادرست بوده است.
گیتس گفت: به گمان من برخی از چیزهایی که
کاخ سفید درباره این باور که برداشته شدن تحریمها میتواند در طول زمان
رژیم ایران را وادار به تغییر رویه کند و بتوانیم بگوییم به کشوری عادی
تبدیل شود، به نظر من این عقیده، دیدگاهی نادرست بود.
تبدیل ایران از کشوری انقلابی به کشور منفعل و معمولی در مشت آمریکا آرزویی استکباری است که ظرف 38 سال گذشته ناکام مانده است.
کد خبر 576523
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۲۳:۴۸
- ۰ نظر
- چاپ
نابسامانیهای موجود در میان طیف افراطیون مدعی اصلاحات موجب شده تا پدرخواندههای این جریان در ماجرای ریاست مجلس پا به عرصه بگذارند و مدیریت فراکسیون موسوم به امید از خارج مجلس را علنی کنند.