طنز تلخ در روند حوادث فلسطین این است که یکی از اقدامات عربی که برای " تقویت " پایداری اهالی قدس انجام می شود ، تسهیل و کمک به دلالها و شخصیتهای فعال فلسطینی است که زمینهای مردم را بخش های قدیمی این شهر خریداری کنند. آنها زمینها را از کسانی که بهعنوان مثال دیگر نمیتوانند در منطقه قدیمی زندگی کنند، میخرند تا در روند پایداری در برابر توسعه شهرک سازی اسرائیل نیز سهیم باشند. اما ناگهان این زمینها در زمانی مناسب به جمعیتهای اسرائیلی فروخته میشود و اهالی این منطقه وقتی بیدار میشوند که میبینند شهرکهای اسرائیلی نشین در میان آنها استقرار یافته و این مناطق به ملک قانونی صهیونیست ها تبدیل شده است. همین اتفاق در سال پیش در رابطه با 30 آپارتمان در وادی حلوه در سلوان رخ داد و در سایه تسهیلاتی که ارائه شده بود، روند فروش مستقیم زمینها در هفته اول می 2016 نیز به شدت رواج یافته است.
در آن زمان شاخه شمالی جنبش اسلامی در اراضی اشغالی، با صدای بلند انگشت اتهام را متوجه امارات دانست، چرا که تأمین مالی این عملیات را برعهده داشت. این جنبش وعده داد که دلایل کافی برای این ادعا ارائه میدهد. هر چند تشکیلات خودگردان فلسطین تهدید کرد که مشتریهای فلسطینی ( طرف سوم یا دلال ها ) را تحت تعقیب قرار میدهد، اما هیچ اشارهای به دستهای پشت پرده این افراد نداشت. از آن روز به بعد برخی در این پرونده ساکت شدند و برخی نیز مجبور به سکوت شدند.
جزئیاتی که روزنامه الاخبار لبنان در زمینه فروش یکی از املاک بیت المقدس در منطقه قدیمی قدس به آن دست پیدا کرده است، از رسوایی بزرگی خبر میدهد که طرفهای متعددی در آن حضور دارند. فرضیه مورد استدلال در این تحقیق براساس وقایع گذشته لحاظ شده بود، یعنی اسناد و قراردادها و سجلهایی که بر عملیات فروش انجام شده بین یک شخص فلسطینی با هویت اسرائیلی و یکی از خانوادههای مشهور اهل قدس را نشان می داد که در ادامه این شخص ، مالکیت ملک خریداری شده را به یک شرکت اماراتی واگذار کرده است.
این موضوع باعث شد تا فریاد بزنیم: به برگههایی دست پیدا کرده ایم که نشان میدهد فروش قدس به اسرائیلیها با اموال اماراتیها صورت گرفته است، اما اطلاعاتی که در جریان بحث و جستوجوهای بیشتر و فرضیههای بهدستآمده جدید حاصل شد ، نشان میداد که اوضاع فراتر از این مسائل است. املاک فروخته شده تا زمان صدور این تحقیق به شهرکنشینان صهیونیست واگذار نشده است، این در حالی است که عملیات خرید آنها در پنجم نوامبر 2014 یعنی یک ماه پر از حادثه یورش شهرکنشینان به آپارتمان های سلوان صورت گرفته بود. اما میانجی که عامل خرید این املاک بود برای تشکیلات خودگردان و اسرائیل و مردم فلسطین بسیار شناخته شده است. ورود وی به این معامله تردیدهای زیادی را در میان مردم ایجاد کرد، گرچه عامل پشت پرده راهاندازی این فرد فلسطینی در این مسائل از او استفاده کرد، اما شخصیت این فرد باعث شد فروش این خانهها در قدس به اسرائیل مشکلتر شود.
با دقت نظر بیشتر در این املاک و عناوین مطرح شده در قراردادهای فروش و شرکتی که پشت عملیات فروش قرار گرفته بود، سناریوهای زیادی به همراه اسامی مختلفی در این رابطه مطرح شد. سوالهای مطرحشده در این تحقیق بیشتر از پاسخهای مطرح شده بود، لذا ما مجبور شدیم این سوالها را به صورت فرضیه مطرح کنیم، اما سوالها به صورتی بود که میتوان گفت خود آنها پاسخی برای خود هستند. این موضوع بهویژه در سایه تحلیلهای انجام شده در زمینه روند حوادث همزمان قابل بررسی است، روندی که باعث شد تیم تحقیق، مسئولیت دو تحقیق دیگر را نیز بر دوش بگیرد.
ترتیب نتایج تحقیقات انجام شده را میتوان براساس اولویت های مبتلا به دسته بندی کرد، چرا که فروش خانههای قدس به شهرکنشینان به ویژه در منطقه قدیمی اطراف مسجدالاقصی، تنها مصیبت موجود در این پرونده نبود. بعد از بررسیهای انجام شده از منابع امنیتی و منابع دیگر در بیتالمقدس، روند این تحقیقات ما نشان میدهد که تشکیلات خودگردان که وعده تعقیب عناصر و دلالان فروش این منازل را داده بود، به تعدادی از این عناصر که منازل خود را فروختند دست پیدا کرده است. تشکیلات خودگردان برخی از آنها را بازداشت کرده و در رابطه با برخی دیگر احکام متفاوتی صادر کرده است، بدون این که اخبار این حوادث را به بیرون درز کند. احکام صادر شده برای این افراد بر اساس متن اصلاح شده از قانون اردن که محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان آن را صادرکرده تا حبس ابد با اعمال شاقه نیز می رسد. این در حالی است که برخی مسئولان دیگر تعدادی از این دلالها را مجبور کردند که سهم پول های دریافت شده در برابر خیانت خود را به آنها بدهند، در غیر این صورت بازداشت خواهند شد. به این ترتیب یک خیانت دیگر به پرونده این افراد اضافه میشود. این در حالی است که هیچ چیز وجود ندارد که نشان دهد محمود عباس از این اتفاقات اطلاع داشته است یا نه؟
طرفی که اطلاعات مربوط به فروشندگان خانهها و اسامی و اماکن فروخته شده را به مسئولان فلسطینی داده است، رابطه مدنی اسرائیلیها است که جزئیات قراردادهای امضا شده را از جمعیتهای شهرکنشین دریافت کرده بود. یکی از خانوادههایی که از خود جسارت نشان داده و با ما در این رابطه صحبت کرد، گفت که به مسئولان تشکیلات خودگردان مراجعه کرده را در رابطه با فروش یکی از منازل آنها به دلالان سؤال کرده است، اما آنها گفتند این فرد از لحاظ امنیتی بدون مشکل است. البته چیزی نگذشت که خانه مذکور به صهیونیستها واگذار شد. این خانواده میگویند که وقتی بار دیگر به مسئولان مراجعه کردند، آنها گفتند که انتظار نداشتند دلال مذکور این کار را انجام دهد.
در این رابطه مسائل عجیبتر و تلخ ئری نیز وجود دارد و آن تحقیقات انجام شده در رابطه با یکی از خانهها است که با وجود انجام عملیات فروش از دو سال قبل صورت گرفته، اما همچنان خانه به شهرکنشینان واگذار نشده است. این موضوع تردیدهایی را در میان ما ایجاد کرد که چرا بعد از ثبت این خانه به نام یک شرکت اماراتی همچنان این اتفاق نیفتاده و چرا این دلال برای فروش خانه انتخاب شده است.
فرضیههای سهگانه
این تحقیق با سه فرضیه آغاز شد: فرضیه اول بر اساس زنجیره فروش املاک در قدس بود، یعنی برخی در فلسطین از اقدامات برخی مسئولان تشکیلات خودگردان در رابطه با دریافت بخشی از پولهای دلالان فروش زمین ها و تحت تعقیب قرار ندادن آنها اطلاع داشتند و در عین حال با آنها دشمنی داشتند، به این ترتیب آنها نیز تصمیم گرفتند مانند دلالان قدس عمل کرده و خانهها را بخرند و آنها را به شهرکنشینان واگذار کنند. به همین علت آنها منتظر تماس از سوی شخصیتهای رام الله هستند تا با پرداخت بخشی از پول با آنها معامله کرده و به این ترتیب تشکیلات خودگردان در رسوایی وارد کنند که امکان بهرهبرداری تبلیغاتی از آن به صورت گسترده وجود داشته باشد. اما این فرضیه با ماهیت شرکت حاضر در این قرارداد و سرنوشت محله ای که خریداری شده، تطابق ندارد.
فرضیه دوم که بدتر از قضیه اول است، این است که ساختمان مذکور در مسیر اقدامات و فعالیت های شرکت اماراتی که اقداماتی نامناسب است، به کار گرفته شود.
فرضیه سوم که فرضیهای ساده و روشن است، این است که روندی در خرید اراضی و خانههای منطقه قدیمی قدس در مجاورت مسجدالاقصی به وجود آمد که با پول امارات این خانهها و املاک برای اسرائیل خریداری شده و در انتظار زمان مناسب است تا به کابینه رژیم واگذار شود ، بهویژه اینکه هشت خانه اطراف در راستای املاک صهیونیستها قرار داشته و تقویت پایداری نیز با خرید یک منزل بدون ساکن کردن فلسطینیها در آن محقق نمیشود.
داستان از سال 2013 آغاز شده است ، هنگامی که فادی السلامین با تابعیت آمریکایی - اسرائیلی اقدام به تأسیس شرکتی به همراهی عمه خود مریم سلامین کرد. نام این شرکت، شرکت سرمایهگذاری و بازرگانی بین المللی سارینا بود. زمینههای فعالیت این شرکت صادرات و واردات و فعالیت در بخش املاک و مستغلات و تجارت مواد غذایی و مشروبات و تنباکو بود. این شرکت در سپتامبر 2013 تأسیس شد. این موضوع اتفاق مهمی در زندگی فادی السلامین بود. چرا که وی آخرین سفر خود به زادگاه خود به الخلیل را در سال 2010 انجام داده بود و این اتفاق هم زمان شده بود با بروز اختلافات گسترده ای بین او و تشیکلات خودگردان. وی بعد از اینکه به یکی از عناصر محمد دحلان تبدیل شد ، حمله سختی را بر ضد محمود عباس در دستور کار قرار داد.
در اینجا سوال اول مطرح میشود و آن اینکه السلامین در حالی که بیشترین اختلافات را با تشکیلات خودگردان و رأس حاکمیت آن دارد، چگونه مجوز تأسیس این شرکت را دریافت کرده است؟ سوال دوم که سند دوم آن را مطرح میکند اینکه به نظر میرسد در روز 26 سپتامبر 2013 به فادی و مریم مجوز کار در تشکیلات خودگردان فلسطین صادر شده است، به این ترتیب فاصله زمانی بین تأسیس و ثبت نام این شرکت 16 روز است که فرصت بسیار کوتاهی است، این فرصت برای تاسیس حتی یک جمعیت خیریه نیز بسیار کم است، چه برسد به اینکه یک شرکت تجاری بخواهد در فاصله آن مجوزهای لازم را بگیرد. در صورتی که صاحب چنین شرکتی یک فرد خارجی باشد ، تحقیقات و بررسیهای انجام شده و اقدامات روتین برای صدور مجوز عموماً 3 ماه طول می کشد.
سوال سوم اینکه چگونه به فردی مجوز کار داده شده که آدرس خود را بئر السبع (فلسطین اشغالی ) و دارای تابعیت فلسطینی 48 می خواند و شغل او تجارت است و از 14 سالگی در آمریکا زنده کرده و هیچ فعالیت تجاری و بازرگانی در فلسطین نداشته است. این در حالی است که صدور مجوز برای چنین فردی براساس قانون فلسطین نیازمند موافقت امنیتی ویژه است تا او بتواند شرکتی با مجوز در مناطق وابسته به تشکیلات خودگردان تأسیس کند، به این ترتیب وی در سایه جنگ بر ضد تشکیلات خودگردان و حاکمیت آن از بزرگ ترین تریبونهای تبلیغاتی بینالمللی و اسرائیلی، چگونه توانسته این مجوز را به دست آورد؟ نکته عجیبتر این که برگههای ثبت نام این شرکت شریک وی یعنی مریم سلامین را خانه دار معرفی می کند که این موضوع نشان می دهد قطعا دستهای پشت پرده وجود داشت که صدور مجوز برای این شرکت را تسهیل و تسریع کرده است.
زمان زیادی برای مشخص شدن هدف از تأسیس این شرکت که مجوز شماره 562527804 به دست آورد و سرمایهای حدود صد هزار دینار اردنی (49 هزار دینا برای فادی و 51 هزار دینار برای مریم) داشت، نیاز نبود. در روز 29 نوامبر همان سال (2013) سند سوم نشان داد که السلامین منزلی که قصد فروش آن را در قدس داشت، به یک شرکت اماراتی با نام شرکت مشاوره و مطالعات الثریا که مقر آن در ابو ظبی است، واگذار کرده است.
سند چهارم نشان میدهد که این شرکت اماراتی از یک سال پیش مجوز فعالیتهای تجاری را از اتاق تجارت ابوظبی دریافت کرده است، این در حالی است که شرکت مذکور در تاریخ ژولای 2011 تأسیس شده، اما تاریخ دریافت مجوز آن در اول ژولای 2015 تا 31 می 2016 است. این یعنی اینکه شرکت مذکور چهار سال پس از تاریخ تأسیس خود اقدام به دریافت مجوز فعالیت در امارات کرده است. همزمان با ثبت مجوز برای شرکت ، فادی ملک مذکور را در وزارت دادگستری اسرائیل ثبت کرده است. این در حالی است یک جستوجوی ساده در اینترنت نشان میدهد که این شرکت یا شرکت مادر آن از چندسال پیش مجوزی را در امارات دریافت کرده است.
نکته قابل توجه اینکه بررسیهای بیشتر نشان میدهد که شرکت با آدرس مطرح شده، در امارات مجوز نگرفته و حتی با این آدرس معامه ای بین وی و بین السلامین انجام نشده است. همچنین جستجو در راهنمایی تجارت الکترونیک ابوظبی نشان میدهد که شرکت الثریا هیچ کارمندی نداشته و سرمایه اعلام شده آن صفر است. همچنین جستجو در رابطه با اسم صاحبان این شرکت یعنی ضاحی (محمد حمد) الثمیری و عبالعزیز (حمد محمد راشد) الرمیلی نشان داد که آنها هیچ زندگی نامه مشخصی نداشته و در صفحه اینترنت وجود ندارند.
با وجود اینکه قرارداد اشاره شده بین السلامین و شرکت الثریا همان جزئیات مربوط به ملک مذکور را در خود دارد، قرارداد امضا شده بین السلامین و خانواده مقدسی صاحب منزل نیز همین جزئیات را داشته است. همچنین نام طرف اول ( السلامین) در دو قرارداد فروش در نزد ایاد حبیب الله وکیل ثبت شده و در مکان صدور مجوز ثبت نشده است. این بدان معنی است که وکالتنامهای به دفتر این وکیل داده شده تا بتواند عملیات فروش را از اول تا آخر انجام دهد. این در حالی بود که السلامین نمیخواست به طرف مقابل بگوید که خانه را به نام شرکت خود فروخته، بلکه می خواست، آن را به نام خود بفروشد. همچنین مبلغ پرداخت شده به عنوان پول این ملک، 2.5 میلیون دلار آمریکایی بود که همین رقم با مالک فلسطینی آن نیز توافق شده بود.
منزل فلسطینی فروخته شده
جزئیات فروش ملک
در سال 2014 در شرایطی که شهرکنشینان در وادی حلوة به سمت آپارتمانهایی که خریداری کرده بودند، یورش بردند، کمال الخطیب نایب رئیس جنبش اسلامی اعلام کرد که پولهای امارات در روند فروش خانه ها و ساختمانهای دیگر به صهیونیستها هزینه میشود. در همین شرایط بود که زمینههای عقد قرارداد فروش بین السلامین و خانواده جودة (الحسینی) در جریان بود. سند فروش بین دو طرف در روز 5 نوامبر سال 2014 امضا شده است.
در سند قرارداد فروش این ملک آمده است که لمیاء جودة و فرزندش ادیب جواد جودة ( که شناسنامه ای از قدس دارند، ) یک قطعه زمین در منطقه قدیمی قدس را به فادی السلامین واگذار کردند. این قطعه زمین متشکل از سه طبقه ساختمان است که از شمال به خانه فتح الله جودة و در سمت جنوب و غرب به مسیر تردد و از شرق به منزل وراث محمد بامیة محدود می شود. در طبقه اول این ساختمان یک داروخانه قرار دارد، طبقه دوم مؤسسه صندوق بیماران اسرائیل است که هر دوی آنها مستأجر هستند. آنچه در این قرارداد ذکر شده براساس سند انحصار وراثت مرحوم ادیب عبدالقادر جودة است. این ملک ارزشی بالغ بر 2.5 میلیون دلار داشته که در دو مرحله پرداخت میشود. همچنین تمامی مالیاتهای این ملک به عهده خانواده جودة است. این قرارداد با امضای فرزند ادیب به پایان رسیده است.
ابهامات قرارداد فروش منزل فلسطینی
در این جا این سه سؤال مطرح میشود: چه اتفاقی بر سر ساختمان مذکور افتاده و هدف از فروش آن به شرکت اماراتی فعال در زمینه مشاورههای امنیتی و مبارزه با تروریسم چیست. لمیاء درویش جودة و پسرش ادیب جواد جودة کیستند و موضوع انحصار وراثت قید شده در قرارداد چیست؟ آیا خانواده جودة میدانستند که سرنوشت این خانه چه خواهد شد و چه کسی از آن استفاده خواهد کرد؟
در پاسخ به سؤال اول باید گفت که نقشههای ساختمان نشان میدهد که این ملک در محله قدیمی قدس واقع شده و پیاده تنها سه دقیقه با مسجد الاقصی فاصله دارد و از درب باب الساهره به سمت آن می رود. دربی که یکی از مهم ترین درب های مسجد الاقصی است. این ساختمان همچنان مانند گذشته است و داروخانه و مؤسسه پزشکی حاضر در آن همچنان به کار خود ادامه میدهند. این در حالی است که طبقه سوم آن خالی از سکنه است، چرا که شیشههای آن شکسته و درهای طبقه بالا قفل زده شده است. بعضی از همسایگان میگویند که این خانه همچنان متعلق به خانواده جودة است، این نشان میدهد که آنها از فروش ساختمان اطلاع ندارند.
نکته مهمتر این که حدود 8 خانه از 10 خانه حاضر در این خیابان طی سالهای گذشته به صهیونیستها واگذار شده است، به این ترتیب این منطقه قابلیت تبدیل شدن به منطقه یهودی را دارد، چرا که صهیونیستها به صورت مستقیم و متوالی ملکیت خانههای آنها را در اختیار گرفته اند. در جریان تحقیقات انجام شده مشخص شده است که خانواده الیوزباشی منزلش را که در حی السعدیه در مجاورت جمعیت صهیونیستی عطیرات کوهنیم واقع شده به صورت مستقیم به صهیونیست ها واگذار کرده است. این ملک تنها چند صد متر از منزل فادی السلامین که به شرکت اماراتی واگذار شده، فاصله دارد.
منازل فلسطینی که صهیونیستها تملک آن را در اختیار گرفتهاند
اینفو گرافی و نقشههای پیوست شده توضیح میدهد که طی پنج سال آینده در صورت ادامه روند واگذاری خانهها به شهرکنشینان صهیونیست از طریق فروش مستقیم (با امول اسرائیلیها ) یا فروش باواسطه (با پولهای عربی ) بخشهای گستردهای از منطقه قدیمی قدس به مناطق مسکونی یهودینشین تبدیل خواهد شد. این موضوع در درجه اول به معنی یهودی سازی اطراف مسجدالاقصی بوده و در در درجه دوم اسنادی که از طریق کارشناسان و ناظران ساکن قدس بهدستآمده نشان میدهد که در نیمه سال جاری میلادی ، بیش از 60 ملک کوچک و بزرگ در محلات چسبیده به مسجدالاقصی به دست شهرکنشینان افتاده است.
نکته قابل توجه دیگر در جریان این بررسی آدرس ارائه شده در قرارداد خرید این منزل از خانواده جودة بود، همان طور که به نظر میرسد ادرس این شرکت اماراتی غیر دقیق بوده و بررسیهای انجام شده چیزی از این شرکت نشان میدهد، آدرس خانواده جودة نیز دارای ابهام بوده است. سند پنجم نشان می دهد که آدرس مذکور (خیابان حاتم طایی ، ساختمان شماره 18 ) است. اما بررسیها نشان میدهد که خانواده ادیب در ساختمان شماره 25 از همین خیابان هستند. خانه شماره 10 خانه سه طبقه است که در گوشه دو خیابان قرار دارد. این خانه دو درب ورودی و گاراژ خودروها و یک اتاق جداگانه ( با یک درب خارجی و یک درب داخلی ) دارد. این ساختمان مجهز به دوربینهای مراقبت جدید و پیشرفته است که در اطراف آن قرار داده شده است، اما هیچ زنگ خارجی یا داخلی در اطراف این ساختمان دیده نمیشود. به نظر میرسد این ساختمان وابسته به یک موسسه دینی اسپانیایی با عنوان "ترزای قدیس" است.
ماهیت خانواده فروشنده
بررسیها در زمینه خانواده فروشنده این ملک نشان میدهد که لمیاء اصالتی لبنان داشته و نام کامل وی لمیاء درویش است. وی به علت اسم همسرش یعنی جواد جودة با نام لمیاء جودة لقب گرفته است. وی سالیانه به اردن و لبنان و امارات و عربستان سفر می کند. دختر وی ندی در جده ساکن است. در قدس نیز به همراه وی دو فرزندش یعنی سری و ادیب زندگی میکنند. ادیب کلید واژه قرارداد فروش این مسکن است. وی از خانواده مشهور الحسینی در قدس است که املاک زیادی در اختیار دارند و تعدادی از این املاک را اجاره داده اند. این زن در رسانهها خود را مخالف اقدامات پلیس اسرائیل نشان میدهد، این در حالی است که ادیب در گذشته با درجه استوار یکم در مسایل جنایی در پلیس کار می کرده است. دادگاههای اسرائیل ادیب را یک بازجو معرفی میکند. وی در سال 2007 پلیس اسرائیل را ترک کرد، اما در سالهای 2010 و 2011 به عنوان شاهد و بازجو در برخی احکام جنایی حضور داشت.
وی بعد از این سالها در فروش صلیب و برخی هدایا به گردشگران خارجی کار میکرد. وی همچنین کلید کلیسای القیامة را از عبدالقادر جودة دریافت کرده است. کلیدی که خانواده الحسینی به علت اختلافات طوایف مسیحی در زمینه متولی باز و بسته کردن کلیسا از صدها سال پیش آن را در اختیار دارند و این خانواده به عنوان میانجی یک اختلاف تاریخی بوده است که همه مردم شهر داستان آن را میدانند و روزنامه های بین المللی و اسرائیلی و داخلی در مورد آن مطالب زیادی نوشته اند. ادیب مدرک دکترای خود را از دانشگاه یورک کانادا دریافت کرده است، دانشگاهی که به نظر می رسد، خیلی راحت مدرک می دهد، چرا که فارغ التحصیلان آن بالغ بر یک میلیون نفر هستند.
تمامی این مسائل تردیدها در رابطه با خرید منزل از خانواده جودة توسط فادی السلامین را افزایش میدهد، به ویژه از کسی که پیش از این با عنوان پلیس سابق اسرائیل کار کرده و خانواده او املاک و مستقلات زیادی در قدس دارند. این در حالی است که خانوادههای مقدسی معمولاً برای جلوگیری از رسوایی فروش خانههای خود توسط دلالان به صهیونیستها در رابطه با خریداران منازلشان تحقیقات زیادی انجام میدهند. این موضوع هم چنین تردیدهایی را در رابطه با اطلاع خانواده فروشنده این منزل از مشتری و اهداف وی ایجاد میکند. سوال دیگر این که این اتفاق باید تنها از طریق دفتر وکیل صورت گرفته است. بررسیهای طولانی، ما را به عکسی رساند که فادی السلامین و ادیب جودة یعنی دو طرف این قرارداد در برابر قبة الصخرة انداخته بودند. این عکس همزمان با امضای قرارداد مذکور یعنی در هفتم نوامبر 2014 در فیسبوک منتشر شده است.
فادی السلامین (راست) و ادیب جوده (چپ) به همراه شیخی رهگذر در قدس
بهانههای دفاعی احتمالی
در مورد فادی السلامین ازآنجایی که وی در شبکه محمد دحلان قرار دارد و از او در مسائل تجاری و امنیتی و تبلیغاتی استفاده میکند، متهم کردن این قضیه نوعی شک و تردید را در رابطه با انگیزه استفاده از این روند از سوی آمریکا برای نشان دادن عملیات فروش خانه ها و چشم پوشی از آن بدون مطرح کردن افراد دیگر مطرح میکند. اما ارتباط اتفاق رخ داده شده با برخی دلالهای املاک و مستقلات و معامله آنها در تشیکلات خودگردان در برابر سکوت نسبت به اقداماتشان ، با نقش ظاهری السلامین در زمینه کشف پروندههای فساد در داخل تشکیلات خودگردان و قهرمان نشان دادن خود در این زمینه مرتبط است. این نشان میدهد که وی در درجه اول به دنبال این است که رسانهها بر روی او تمرکز کنند و یکی از عناصر تشکیلات خودگردان نسبت به واکنش نشان دهد تا او نیز حمله گسترده به محمود عباس را در ابعاد تبلیغاتی آغاز کند. وی در این زمینه مانعی نمیبیند که ساختمان مذکور به دست طرف دوم برسد، فرقی نمیکند که طرف دوم عربی باشد یا یهودی.
در صورت بروز این درگیری ، السلامین میتواند ادعا کند که فروش منزل برای جلوگیری از وقوع آن در دست شهرکنشینان صورت گرفته است، ولی چشمپوشی از این خانه به نفع شرکت اماراتی در سایه رسیدن پیاپی خانه های اطراف این منطقه و مناطق دیگر به دست صهیونیستها و مبلغ مالی بالای پرداخت شده در این معامله و ماهیت خانواده فروشنده این ملک و روند اطلاعات استخراج شده از برگه های مجوز شرکت سلامین (سارینا) و نحوه دستیابی وی به تابعیت اسرائیلی و تسهیلات حقوقی ارائه شده به او که در صورت اقدام ملی او غیر قابل تحقق بود، همگی نشان دهنده محکومیت وی است.
قبل از بحث در زمینه انحصار وراثت مشاهده میشود که تغییری در دو قرارداد فروش امضا شده وجود دارد، قرار داد اول که بین السلامین و شرکت اماراتی امضا شده و قراردادی که بین السلامین و خانواده جودة امضا شده است. به ویژه اینکه براساس قرارداد اول، السلامین پیش از خرید این ساختمان، آن را به اماراتیها واگذار کرده است. نحوه پرداخت پول در قرارداد اول به شرح زیر است: مرحله اول 500 هزار دلار واریز به هر حسابی که السلامین اعلام کند. مرحله دوم 2 میلیون دلار به حساب شرکت در الخلیل. اما در قرارداد دوم مبلغ در دو مرحله پرداخت شد. مرحله اول یک میلیون و 520 هزار دلار در مرحله اول و 980 هزار دلار در مرحله دوم. رقم هر دو قرارداد 2.5 میلیون دلار بود.
تحلیل این اختلاف در پرداختها را می توان به این صورت ارائه کرد: اول اینکه نسخه ای از پیش نویس قرارداد اولیه بین السلامین و خانواده جودة وجود داشته که ما به آن دست پیدا نکردهایم، یا اینکه فادی نمیتوانسته قبل از دریافت مبلغ مورد نظر قرارداد دوم را امضا کند، به ویژه اینکه وی در هنگام امضای قرارداد با خانواده جوده باید یک و نیم میلیون دلار پرداخت میکرده است. علاوه بر اینکه کسانی که پشت پرده شرکت اماراتی هستند احتمالاً تمایل داشتند قبل از انتقال مالکیت این منزل از السلامین به سارینا، واگذاری آن به ثبت برسد. نکته قابل توجه اینکه جزئیات مطرح شده در مورد ساختمان در قرارداد اول و دوم منطبق با یکدیگر بوده که نشان دهنده تطابق محتوای آنها است. همچنین طرف اماراتی اقرار کرده که این ساختمان را در قدس مشاهده کرده است. السلامین نیز همین اقرار را دارد.
سندسازی برای فروش
بعد ها در سال 2015 مشخص شد که انقطاعی در این حوادث پیش آمده که مربوط به اقدامات قانونی دفتر وکلا است. این دفتر با حضور 3 وکیل تشکیل شده که محمود وإیاد حبیب الله ورامی الرشق نام دارند. در ادامه سه سند جدید محتوی اقدامات قانونی متعدد خود را نشان داد که به صورت متوالی و سریع از آغاز سال جاری میلادی شکل گرفته است. در روز نهم ژانویه گذشته لمیاء جودة به ایاد حبیب الله وکالت غیرقابل عزل داده است تا بتواند روند فروش و ثبت این منزل و عملیات و جزئیات قانونی در زمینه آن انجام دهد. بر اساس این وکالتنامه که به نظر میرسد در نتیجه ملاحظه هشدار الزام آور در قانون اسرائیل است، برای کامل کردن روند معامله، حبیب الله اختیارات کامل لمیاء را در دست دارد و هیچ یک از ورثه یا هر فرد دیگری نمیتواند وکیل مورد نظر را عزل کرده یا وکالت او را باطل کند. در این شرایط دیگر ورثه همسرش جواد جودة (شامل پدر و برادرانش ) نمیتوانند در قرارداد امضا شده بین وی و السلامین مداخله کنند. فایده دوم این اقدام این است که این سند شرط ثبت این ساختمان در وزارت دادگستری اسرائیل بوده است. این موضوع بر اساس سندی که از دایره اراضی قدس استخراج شده، مشخص میشود. هدف از این اقدام این است که به ایاد به عنوان وکیل اطلاع داده شود که ساختمان به اسم فادی السلامین در آمده و این اتفاق در بیست و چهارم ژانویه گذشته رخ داده است.
در این سند در کنار نام لمیاء جوده، یک ملاحظه هشدار را نیز نوشته شده و در آن آمده است که ثبتنام و بعد از وکالت غیر قابل عزل در سایت وزارت دادگستری اسرائیل صورت بگیرد. وکالت غیرقابل عزل به عنوان یکی از شرایط این نامنویسی آمده است. این وکالتنامه با شماره 4.16 در مستنداتی که ایاد ارائه کرده و محمود حبیب الله آن ها را تایید کرده، به وزارت دادگستری ارجاع شده است و محمود حبیب الله تاکید کرده لمیاء جوده، با اراده خود این سند را امضا کرده است.
تمامی این مسائل نشان میدهد که در داخل خانواده اختلافات قدیمی وجود داشته است که به نظر میرسد در نهایت به انجام انحصار وراثت منتهی شده و هر خانواده املاک خود را دریافت کرده است. لمیاء نیز اسناد مربوط به انحصار وراثت را برای انجام قطعی معامله مورد اشاره قرار داده است.
اتفاقات به همین جا ختم نشده است. ایاد حبیب الله در روز 14 مارس گذشته اخطاری را به فادی السلامین داده مبنی بر اینکه باید 10 هزار دلار به آقای تیری بلانک عنوان بخشی از هزینههای مورد توافق بپردازد، اما در این پیام مشخص نشده که نقش این فرد در معامله مذکور چه بوده است. به نظر می رسد نام فرد مذکور تیری هنری است که به عنوان وکیل در شرکت "اتاق بلانک" کار می کند. شرکتی که هزاران وکیل کارکشته را دور هم جمع کرده است. وی که متخصص مسائل مربوط به شرکتها و دفاع از آنها بوده، فعالیتهای السلامین در خارج از کشور را پیگیری میکند و و گفته میشود تمامی سر نخ های مربوط به السلامین و شرکت ثریا را پاک کرده است. همچنین موضوع خسته شدن وی در این پرونده به صورت کامل مشخص نشده است، اما ارسال این نامه طبعاً مرتبط با فروش ساختمان مذکور بوده است، چرا که ایاد وکیل انحصاری فادی و لمیا جوده بوده و قرارداد بین السلامین و شرکت اماراتی نشان میدهد که این شرکت باید تمامی هزینههای فروش و ثبت فروش را بپردازد.
تری هنری
ابهامات بیشتر در مورد معاملات ملکی اماراتیها در فلسطین
سوال ها به همینجا ختم نمیشود، تردیدها در رابطه با ماهیت واقعی این ساختمان و سرنوشت آن همچنان وجود دارد . سوال قتصادی این است که منافع چنین شرکتی در خرید ساختمانی با این مبلغ بالا در قدس اشغالی و در مجاورت مسجد الاقصی چیست؟ آیا همین موضوع باعث شد که اطرافیان دحلان مصاحبه با الاخبار را رد کنند؟ این در حالی بود که آنها در ابتدا از این دیدار استقبال میکردند، اما وقتی متوجه شدند برخی مسائل رو شده است، از گفتوگو خودداری کردند. همچنین باید دید موضع تشکیلات خودگردان نسبت به این انتقادات چیست؟ چرا که قطعاً تشکیلات خودگردان از تمامی این روند یا بخشی از آن بیاطلاع نبود و براساس شهادت خانوادهها تجربه کافی در این زمینه نداشته است. باید دید تشکیلات خودگردان چگونه به شرکت فادی السلامین که بیشترین میزان دشمنی و ناسزاگویی به محمود عباس را ثبت کرده و اسناد مربوط به فساد آن را افشا کرده است، مجوز فعالیت و ثبت نام داده است.
بالاتر از همه اینها اینکه فادی السلامین چگونه به این همه تسهیلات و امتیازات از ناحیه امارات و اسرائیل و فلسطین و آمریکا دست پیدا کرده و میزان مناسبات این جوان 33 ساله با محمد دحلان تا چه اندازه است؟ وی چگونه میتواند املاک و مستقلات قدس را با این مبالغ زیاد خرید و فروش کند، در حالی که میداند چشمهای زیادی از تمامی طرفها متوجه او هستند ؟ جزییات مربوط به خانواده جودة که روابط خوبی با مسئولان ارشد کشورهای اردن، لبنان و امارات دارند، چگونه است؟ یک پلیس سابق اسرائیل چگونه میتواند کلید کلیسای القیامة را در اختیار داشته باشد؟ آیا تمامی این سوالها بار دیگر از نقش خانوادههای بزرگ و قدیمی شهر قدس در از بین بردن املاک و مستقلات این شهر خبر می دهد؟
سوال دیگر اینکه امپراتوری امنیتی ثریا چیست و چه ارتباطی با دحلان دارد؟ چرا هر اندازه که ما تلاش کردیم ماهیت این شرکت را درک کنیم، خود را در یک گرداب دیدیم که دور خود میچرخیم و در برابر یک حباب تو خالی بدون در و پیکر قرار داریم؟ شاید بررسی بیشتر شخصیت فادی السلامین و شرکت ثریا که در تحقیقات آینده مشخص می شود، بتواند بیش از پیش این ابهامات را مرتفع کرده و سرنخ ها را با هم مرتبط سازد.