پریناز ایزدیار: در مدت بازیگری‌ام همیشه این دغدغه را دارم که نقش‌های متفاوت بازی کنم. در ابد و یک روز این اتفاق افتاد.واقعا لطف خدا شامل حالم شد این نقش به من پیشنهاد شود که بتوانم وجه دیگری از خودم را در بازیگری نشان دهم.

گروه فرهنگی مشرق- از همان لحظه که دوربین وارد خانه‌ای احتمالا در محلات جنوب شهر تهران می‌شود (بر اساس بافت کوچه و ساختمان‌های اطراف)،‌ وجه زنانگی خانواده خود را به رخ می‌کشد؛ زنانگی که بر اساس کلیشه رایج سینمای ایران، تصویر قربانی منفعل را روی پرده نبرده که هر کدام از 5 زن خانواده،‌ به اندازه خود کنشگر و اثر گذار بر اتفاقات روزمره هستند؛ حتی مادری که صحنه‌های یکی به دوی او با پسر بزرگتر و دخترانش بر سر پسر کوچکتر و مواد فروشی او، از جمله باور پذیرترین سکانس‌های «ابد و یک روز» است. «تجربه» با بازیگران زن «ابد و یک روز» فرصتی برای مرور شرایط ساخت این فیلم و زوایای مختلف آن فراهم آورده است. چهار بازیگر زن سینمای ایران در این نشست  علاوه بر فیلم «ابد و یک روز» به مقتصیات حرفه بازیگری و تفاوت شرایط با بازیگران مرد پرداختند که در ادامه می‌آید.

زنان «ابد و یک روز» کنشگر و تاثیر گذار هستند


*گریم بازیگران در فیلم «ابد و یک روز» در همان سکانس ابتدایی جلب توجه می‌کند. گریم هر چهار نفر شما در این فیلم زشت است. به اعتقاد بعضی از بازیگران زن، گریم چهره زشت در بازی و پیشنهادات بعدی آن‌ها تاثیر خواهد داشت. شما چطور با این موضوع کنار آمدید؟

مقدمی: در ابد و یک روز ما با خانواده فرودستی مواجه هستیم که طبعا تغذیه مناسبی ندارند و قطعا نمی‌توانند زیبا باشند اما مثلا شخصیت اعظم که من آن را بازی می‌کردم، تمام تلاشش را می‌کرد که زیبا به نظر برسد با آرایشی که اتفاقا توی ذوق هم می‌زد. برای من نقش مهم است و این که بتوانم از گریم و باقی ابزارها در راستای خلق شخصیت کمک بگیرم و زشت و زیبا بودن نقش مهم نیست. به هر حال همه آدم‌ها دوست دارند زیبا باشند و این اصلا چیز بدی نیست. کسی دوست ندارد زشت باشم من در تلویزیون با «سقوط یک فرشته» گریمی را پذیرفتم که هیچکس باورش نمی‌شد، یک پروتز دندان گذاشتم و در تمام طول مدت فیلمبرداری این سختی را پذیرفتم، تمام صورتم فرم بدی داشت اما نقشی خلق شد که به این فرم گریم نیاز داشت و زیبایی لازم نداشت.

رامین فر: من هم پیش از این فیلم تجربه این نوع گریم را داشتم. اصولا این آخرین معیاری است که برای پذیرش نقش به آن فکرمی‌کنم،‌چون برای من مهم است فیلمنامه روی چهارچوب ایستاده باشد. وقتی فیلم شکیل است من دوست دارم در آن باشم و اینکه کمیت من چقدر است، حتی خوشگل هستم یا زشت یا مثبت هستم یا منفی برای من در اولویت‌های بعدی قرار می‌گیرد. من دوست دارم در یک ترکیب بندی خوب سهیم باشم.

رحمانی: بازیگری مقتضیات دیگری دارد و چهره در آن اهمیت ندراد. زمان این را ثابت کرده که بازیگرهایی که فقط با چهره آمده بودند زود هم کنار رفتند. اگر کسی با چهره در ذهن‌ها بماند، با چهره بعدی از ذهن‌ها می‌رود و چهره دیگری جای او را می‌گیرد. بازیگری این شوخی‌ها را ندارد، بازی خوب در ذهن‌ها حک می‌شود. من دوست دارم اگر قرار است در ذهن مخاطب بمانم به واسطه بازی خوبم بمانم نه به خاطر چهره‌ام.

*خانم ایزدیار این روزها که فیلم «ابد و یک روز» روی پرده سینما است، مخاطب شما را در نقش سریال «شهرزاد» هم می‌بیند، نقشی که گریم و لباس زیبا، از ویژگی‌های آن است. برای شما این تفاوت گریم‌ها چگونه بود؟

ایزدیار: در «شهرزاد» هم سکانس‌هایی را بازی می‌کنم که مست یا دیوانه هستم و زشت و رنگ‌پریده شده‌ام یا با گریم زیرچشم سیاه است. من واقعا درگیر زشتی و زیبایی نیستم. درفیلم ابد و یک روز وقتی تصویر خودم را در نقش سمیه می‌بینم اصلا احساس زشتی نمی‌کنم. مثلا گاهی آدم احساس می‌کند یک روزهایی زشت است، وقتی خودش را جلوی آینه نگاه می‌کند می‌گوید چرا امروز اینقدر زشت هستم و هر کاری می‌کنم قیافه‌ام به دلم نمی‌نشیند،‌ اما صورت سمیه این احساس را به من نمی‌دهد. روزی که این گریم را زدند کمی شوک شدم، اما گفتم چه خوب چقدر دارم به نقشم نزدیک می‌شوم. گریم، ابزار کمکی بازیگر است، اتفاقا خیلی به داد بازیگر می‌رسد و به من هم خیلی کمک کرد.

* شاید همین گریم باعث شد که این وجه تمایز بین دو کار اخیر شما ایجاد شود...

ایزدیار: من نه خیلی اهل آرایش هستم، آن طوری که شیرین در سریال شهرزاد است و نه آن سبکی لباس می‌پوشم که سمیه در ابد و یک روز می‌پوشد. هر دو این گریم‌ها من را به نقش‌هایم نزدیک‌تر کرد. اما بعضی مواقع در برخی نقش‌ها گریم آدم را اذیت می‌کند، مثلا وقتی نقش یک دختر زیبا را بازی می‌کنم اما گریم آدم را به زشتی می‌کشاند، یعنی گریم غلط است. در این مواقع آدم اذیت می‌شود و مثلا ممکن است بگوید اگر قرار است من در فیلم زیبا باشم، این رنگ به من نمی‌‌‌آید. اما اگر قرار است نقشی را بازی کنم که اصلا زیبا نیست و حتی زشت هم است پس باید زشت باشم و واقعا از این موضوع اذیت نمی‌شوم.


زنان «ابد و یک روز» کنشگر و تاثیر گذار هستند


* کاراکتر زن،‌ در ابد و یک روز کنشگر و تاثیر گذار است، آیا گسترش سوژه و افزایش آمار فیلم‌های تولیدی،‌ تغییری در موقعیت و جایگاه بازیگران زن در سینمای ایران پدید آورده است؟‌ به بیان دیگر، تعدد کاراکترهای زن در آثار سینمایی،‌ به ارتقای کیفیت و رسیدن به جایگاه واقعی آنان کمک کرده است؟

رامین فر: به نظر می‌رسد در این فیلم خلاقانه‌تر با زن برخورد شده است.

ایزدیار: بله؛ در ابد و یک روز به زن توجه می‌شود. زن در سینمای ایران یک زمانی زیر سایه مرد بود، اما در اینجا برای خود کاراکتر است، کنش دارد، تاثیرگذار است و کاری انجام می‌دهد. زن در این فیلم با مرد به طور موازی پیش می‌رود. همه کاراکترها چه زن‌ها و چه مردها در اتفاقات فیلم با هم جلو می‌روند و تاثیر گذار هستند، فقط هر کدام سر جای خود قرار دارند. همین درست بودن نقش‌ها است که باعث شد فیلم دیدنی شود.

رحمانی: از گسترده‌تر شدن نقش برای زن‌های سینمای ایران در سال‌های اخیر زیاد مطمئن نیستم، اما در این میان فیلمنامه‌های خوبی مثل «ابد و یک روز» اتفاق می‌شوند که دست بر قضا تمرکز بیشتری روی کاراکتر زن دارد. اگر این اتفاق را روی نمودار ببریم خیلی مطمئن نیستم که آمار در حال رشدی داشته باشد. مثلا اگر می‌گوییم امسال فیلم «ابد و یک روز»‌ این خاصیت را دارا بوده،‌ سال‌ها پیش هم «سارا» و «پری» بودند که تمرکز فیلمنامه‌های آن‌ها روی زن بوده است. اما همان دوران هم فیلم‌های زیادی ساخته می‌شد که محوریت‌شان مرد بود. به طور کلی درباره وضعیت توجه به نقش زن در سینمای ایران نظر مطمئنی نمی‌توانم بدهم به هر حال این توجه نه تنها در سینمای ایران وجود ندارد که به سینمای جهان هم که نگاه می‌کنیم می‌بینیم کفه ترازو به سمت کاراکترهای مرد سنگین‌تر است.

* خانم مقدمی شما کنشگری در نقش‌های امروز زنان را چگونه می‌بینید؟

مقدمی: می‌توان گفت چند سالی است که نقش‌های کنش گرانه برای بازیگرهای زن در سینما و حتی در تلویزیون بیشتر نوشته می‌شود. اما اینکه قبلا این اتفاق نمی‌افتاد را نمی‌توانم قطعی نظر دهم. درسینمای ایران فیلم‌هایی مثل «باشو غریبه کوچک»، «مسافران» و «پرده آخر» را داریم و کنشگران این فیلم‌ها زن‌ها هستند. می‌توان گفت در مقطعی کمی به بازیگران زن چه در سینما و چه در تلویزیون ظلم شد و کمتر نقش‌هایی که بار دراماتیک اثر را به دوش می‌کشد برای زن‌ها نوشته شد،‌ یا اینکه بازیگران توانمندی داشته و داریم. اما اتفاق خوبی است که این روزها توجه بیشتری با کاراکترهای زن شود.


زنان «ابد و یک روز» کنشگر و تاثیر گذار هستند


*تعدد نقش‌‌های کنشگر چه تاثیری در کار یک بازیگر خواهد داشت؟

شبنم مقدمی: حرفه ما بازیگری است و فارغ از اینکه فیلمنامه‌ای را بازی کنیم یا نکنیم فیلمنامه‌های زیادی را می‌خوانیم. باید نکته‌ای در فیلمنامه‌ وجود داشته باشد که به عنوان بازیگر زن بخش حرفه‌ای ذهن را تحریک کند که بپذیریم در آن بازی کنیم یا نه، باید ببینیم در کدام فیلمنامه این نکته وجود دارد. مادامی که وجود نداشته باشد یا نمی‌پذیریم که کار کنیم یا وقتی کار می‌کنیم آن کار چندان دلچسب و دلخواه‌مان نمی‌شود. اما وقتی با فیلمنامه ای مواجه می‌شویم که در آن نقشی نوشته شده که برای زن یک اتفاق را طراحی کرده و چنین شرایطی می‌توان با این نقش کشتی گرفت و یک بازی خوب از دورن آن بیرون کشید. طبیعی است که جلوه بازی و بازیگری هم بیشتر می‌شود.


* خانم رامین‌فر در صحبت‌هایتان به محدودیت‌های سر راه بازیگرهای زن اشاره کردید، این محدودیت‌ها چه تاثیر درکار بازیگر می‌گذارد؟

رامین فر: بعد از دوره چند ساله‌ای که زن را کاملا کنار گذاشته بودند،‌ شرایطی ایجاد شد که زن در سینما آرام آرام جلو آمد. فکر می‌کنم با مرور زمان جای خالی زن در سینما را احساس کردند و این کمبود را دیدند. کارگردانی مثل «سعید روستایی» روی فیلمنامه‌ای که نوشته و کاراکترهای آن اشراف کامل دارد. روی همه کاراکترها فکر کرده و نقش‌ها را پرداخت کرده است. همین است که برای بازیگرها ایفای نقش‌هایشان جذاب بود. در سال‌ها مختلف سینمای ایران،‌ این چنین خلاقیت‌ها به شکل موردی حتما وجود داشته ولی وقتی آماری نگاه می‌کنیم-البته من هم قطعا الان صحیح نمی‌گویم چون برای صحت گفته‌هایم به یک کار کارشناسی نیاز است تا بفهمیم در طول یک سال چند فیلم تولید شده و در چند تا از آنها زن شخصیت اصلی قصه بوده است- به طور کلی می‌بینیم که در سال‌های اخیر زن‌هایی هستند که ویژگی‌ منحصر به فرد ایفای یک نقش را دارند و اگر حضورشان را از آن فیلم بگیرم،‌ فیلم ساقط است.


زنان «ابد و یک روز» کنشگر و تاثیر گذار هستند


* برگردیم به بحث توجه به کاراکترهای زن در سینمای ایران، گفته می‌شود بازیگران زن به نسبت بازیگران مرد در سینمای ایران،‌ از تکنیک پایین‌تری برخوردار هستند یا بهتر بگوییم، از این تکنیک در نقش‌های خود بهره نمی‌گیرند. این اتفاق مطرح است که بیشتر نقش‌های آنان، تکرار بازی‌های گذشته است. نظر شما چیست؟

ایزدیار:  من موافق نیستم که زن‌ها در بازیگری تکنیک کمتری نسبت به مردها دارند.

ریما رامین فر: یکی از دشواری‌های بازیگران زن این است که باورپذیر بازی کنند‌، در کنار همه چیزهای غیرقابل باوری که برای آنها وجود دارد. انرژی زیادی صرف کنند که مثلا بگویند می‌دانم خیلی غیر عادی است که الان پسر من مریض روی زمین افتاده و من نمی‌توانم به آن دست بزنم، اما تو را به خدا من را باور کن و ببین که چقدر واقعی این پسر را دوست دارم.

رحمانی: نمی توان گفت که بازیگرهای زن از تکنیک کمتری نسبت به مردها بهره می‌گیرند. باید بپذیریم که هنوز فضای جامعه ایران مردانه است، خیلی بهتر شده و در روندی هستیم که رو به بهتر شدن می‌رود. در همه زمینه‌های دیگر به جز بازیگری هم باید بپذیریم که وقتی در شرایط مردانه هستیم، محدودیت‌هایی وجود دارد که زن را کمرنگ می‌کند. من از سال‌های دانشجویی‌ام یادم است که چه بازیگرهای زن خوبی در کارهای‌مان بازی می‌کردند اما ازدواج کردند و کنار رفتند. مردها این محدودیت‌ها را کمتر دارند، امکان بروز بیشتری دارند و آزادتر هستند. اما وقتی پای تکنیک در میان باشد به همان اندازه که بازیگر مرد خوش تکنیک وجود دارد، بازیگرهای زن هم هست.

ایزدیار: این به همان سوال اول شما باز می‌گردد که مگر چند تا فیلمنامه نوشته می‌شود که در آن نیاز باشد تکنیک به کار برده شود؟ چند تا فیلمنامه مثل «خون بازی» ساخته می‌شود که در آن «باران کوثری» نشان دهد که تا این حد توانمند می‌توانم بازی کنم. این محدودیت‌ها وجود دارد و من اصلا قبول ندارم که زن‌های ایران از تکنیک کمتری استفاده می‌کنند یا سواد کمتری دارند. در سینمای ایران پا به پای مردها بازیگرهای زن خوب وجود دارد‌، اما موقعیت ابراز وجود آن‌ها قطعا کمتر است.

مقدمی: به نظر من زن و مرد بازیگر در سینمای ایران، دوشادوش هستند و هیچکس بر هیچکس برتری ندارد.


زنان «ابد و یک روز» کنشگر و تاثیر گذار هستند


* آیا محدودیت بیشتری می‌توان برای بازیگران زن در نظر گرفت؟

مقدمی: من با این بخش محدودیت‌ها موافق نیستم و آن‌ها را نمی‌فهمم. در همه این سال‌ها اتفاقاتی افتاده که به نوعی از دل این محدودیت‌ها خلاقیت ایجاد شده است. مگر فیلم «هنرپیشه» را چه کسی بازی کرد؟ یا «پرده آخر»‌ یا «ناصرالدین شاه آکتور سینما» را چه کسانی بازی کردند؟ با این مثال‌ها می‌خواهم بگویم در این فیلم‌ها زن‌ها در نقش‌های مهمی بازی کردند که بازی خوبی می‌طلبید. یا عقب‌تر که می‌رویم می‌بینیم «باشو غریبه‌ای کوچک» نقش اصلی‌اش را یک زن بازی کرده و اگر نزدیک‌تر بیاییم،‌ می‌بینیم که «چهارشنبه سوری» و «شوکران» محوریت‌اش زن بود.

*پس تا اینجای بحث،‌ هر چهار نفر شما فکر می‌کنید سینمای ایران نیازمند شهامت و عبور از کلیشه‌های گذشته است. ما درباره اهمیت نقش‌های متفاوت برای زن‌ها در سینما صحبت کردیم که اگر این اتفاق نیفتد زن‌ها می‌توانند از مرزها عبور کنند و تکنیک بیشتری نشان دهند. حالا ما برای وقوع این اتفاق جدا از این که باید فیلمنامه‌هایی نوشته شود که در آن نقش‌های زن، پرداخت قوی‌تری داشته باشند و کارگردانان با سپردن این مسوولیت به زن‌ها ریسک بیشتری به خرج دهند، بازیگران زن هم باید ریسک پذیر شوند، یعنی بپذیرند که با شرکت در امتحان نقش‌های متفاوت اتفاق را در کارخود رقم بزنند. نقش‌هایی که شاید در آن مجبور باشند جدا از زشتی و زیبایی، مصائب زیادی را تحمل کنند. در چنین شرایطی شما این ریسک را می‌کنید؟


مقدمی: فکر می‌کنم کارنامه‌ام ثابت کرده که این کار را کرده‌ام و حاضرم که دوباره هم آن را انجام دهم. برای من نقش مهم است، آنچه قرار است خلق کنم، تلاشی که برای آن می‌کنم اهمیت دارد. هرگز نقش ساده‌ای که بتوان از آن عبور کرد و نیازی به کار ندارد را نه خواهم پذیرفت و نه تا به حال پذیرفته‌ام. حتی برای کوچکترین نقش‌هایی که بازی کرده‌ام زحمت کشیده‌ام، تحقیق کرده ام و طراحی کرده‌ام،‌ کارگردان‌هایی که با من کار کرده‌اند می‌توانند به این مساله اذعان کنند. من هم حاضرم ریسک کنم برای اینکه اتفاقی متفاوت برای خودم و نقش هایی که ایفا می‌کنم، ایجاد کنم. وقتی در فیلم «همیشه پای یک زن در میان است» پذیرفتم که با یک گریم عجیب و زشت بازی کنم همه با تعجب گفتند چرا این کار را می‌کنی؟ من گفتم نقش مهم است بعدها این نقش در ذهن همه می‌ماند.

ایزدیار: در مدت بازیگری‌ام همیشه این دغدغه را دارم که نقش‌های متفاوت بازی کنم. در ابد و یک روز این اتفاق افتاد با اطمینان «سعید روستایی» و «سعید ملکان» به من که واقعا لطف خدا شامل حالم شد این نقش به من پیشنهاد شود که بتوانم وجه دیگری از خودم را در بازیگری نشان دهم.

رامین فر: من فکر می‌کنم این سوال را از هر بازیگر دیگری غیر از ما هم بپرسید قطعا همین جواب را می‌شنوید. حتی اگر کسی عقیده‌اش غیر از این باشد قطعا می‌گوید دوست دارد با نقش‌های متقاوت ریسک کند و در این زمینه تلاش می‌کند. حتی اگر توانمندی ایفای نقش متفاوت را نداشته باشد.


زنان «ابد و یک روز» کنشگر و تاثیر گذار هستند


* خانم رامین فر اما تجربه این موضوع در بازی‌های شما زیاد نبوده که در نقش‌های متفاوت بازی کنید. معمولا در نقش‌های تکراری دیده می‌شوید.


رامین فر: من از تئاتر می‌آیم و اگر قرار است با بازی در نقش‌های متفاوت روحم ارضا شود، در تئاتر شده است. از زن آرایشگری که از اروپا آمده تا نقش یک مرده شور را در تئاتر بازی کرده‌ام. در عرصه تصویر من مجبورم براساس پیشنهادهایی که برایم می‌آید، انتخاب کنم. من به عنوان یک زن معمولی در تلویزیون شناخته شده‌ام که آرام است و به خانواده‌اش آرامش می‌دهد، همین است که این پیشنهادها مدام تکرار می‌شود و من تنها کاری که می‌توانم انجام دهم این است که بهترین‌هایی که به من پیشنهاد می‌شود را انتخاب کنم. بدیهی است که مخصوصا در تلویزیون تکراری خواهم بود. اما این اتفاق آزارم نمی‌دهد. قطعا من هم دوست دارم متفاوت باشم اما می‌دانم که قواعد بازی در سینما و تلویزیون این است.


* واقعی بودن یک نقش برای بازیگر تا چه حد کار را سخت یا آسان می‌کند؟


مقدمی: آسان که نمی‌تواند باشد. بازیگر یک آدم است و تمام وجوه رئالیستی یک انسان را دارد و وقتی قرار است چیزی غیر از خودش را خلق کند در وضعیت رئال باید یک چیز دیگری ایجاد کند،‌ یعنی چیزی که متفاوت از آنچه خودش است،‌ باشد. گاهی بازیگر، تیپ ... کاراکتر بازی می‌کند،‌ اینجا دست باز است، وجوه رفتاری، گفتاری و گویشی زیادی می‌توان برای آن گذاشت که کمک می‌کند. اما وقتی دست و پا بسته است و حتی نمی‌توانی حرکت اضافه ای داشته باشی، چون نقش را از وضعیت رئال خارج می‌کند این کار را سخت‌تر می‌کند. یک آدمی عین خودت،‌ سن خودت و با ویژگی‌های ظاهری خودت داری که در طبقه اجتماعی دیگری زندگی می‌کند، سطح سواد، تفکر و خانواده‌اش با تو فرق می‌کند. این‌ها را باید بشناسی و شناسنامه‌ برای آن بنویسی و عین آدمی که همه آن را می‌شناسند و ملموس است خلقش کنی. این شخصیت‌ها اما به ازای خارجی دارند وقتی ببننده می‌بیند و به مبحث مقایسه می‌رسد که چقدر این شخصیتی که در فیلم می بیند با مثلا همسایه کناری‌شان و فلان فامیلشان نزدیک است.


*اگر موافق باشید کمی هم درباره حواشی فیلم صحبت کنیم. بعد از اکران فیلم در جشنواره فیلم فجر انتقادهایی شنیده شد که ابد و یک روز، ایران را ترسیم کرده و قصد سیاه‌نمایی دارد، در این باره چه نظری دارید؟

مقدمی: این تعابیر کاملا نادرست و بیشتر شبیه بهانه‌جویی است. ما برای هر فیلمی می‌توانیم مشابه‌سازی کنیم. مگر ما در ایران زندگی نمی‌کنیم و مملکتمان را دوست نداریم؟ پس چرا باید سعی کنیم تخریبش کنیم؟ همه هنرمندان همین طور هستند. سعید روستایی چرا باید چنین کاری انجام دهد؟‌ فیلم می‌سازد و در جشنواره همین کشور فیلمش دیده می‌شود،‌ داوری می‌َ‌شود و به آن توجه می‌شود. چرا باید این کار را بکند؟‌ یا من چرا باید در کاری بازی کنم که آن فیلم می‌خواهد مملکتم را تخریب کند و سیاه نمایی کند، اگر قرار است هم را بکوبیم می‌توان این مواضع را گرفت اما معنی نقد این نیست که چون فیلم جوایزی را کسب کرد و به آن توجه شده مقابل جناحی قرارش دهند تخریب شود،‌ این نامردی است و نقد نیست.







نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس