به گزارش مشرق، پاکستان که در سال 1947 با جدا شدن از هند تبدیل به کشوری مستقل شده بود دو سال بعد از استقلال در سال 1949 رژیم جدید حاکم بر چین را به رسمیت شناخت. چین در آن سالها یک کشور تازه استقلال یافته بود و بر سر مسائلی با پاکستان اختلاف داشت. در سال 1995 چوئنلاى با نخست وزیر وقت پاکستان ملاقات نمود و بر سر اختلافات دو کشور مذاکره کردند. در سپتامبر 1956 روابط چین و پاکستان بر اثر عضویت پاکستان در پیمان بغداد رو به تیرگى نهاد. با اینکه پاکستان و چین بر سر برخی مسائل با هم اختلاف داشتند اما این مسائل جزئی روی روابط دو کشور تأثیر منفی نداشت.
در سال 1962 اختلافات مرزی بین هند و چین بروز کرد و پاکستان متوجه شد که پکن نیز مانند اسلامآباد نمیتواند با دهلی نو کنار بیاید. مواضع یکسان دو کشور در برابر هند نقطه عطفی در روابط پاکستان و چین بود که در سالهای بعد عمیقتر شد. هند و چین که بر سر کشمیر با یکدیگر اختلاف داشتند نیروهای مرزی را افزایش دادند و با درگیریهای پراکنده تنش بین دو کشور ادامه یافت.
در سال 1956 هند برای تصاحب کشمیر یک جنگ تمام عیار علیه پاکستان را آغاز کرد. پاکستان که به دنبال متحدانی برای دفاع از خود بود توانست به کمک چین توانست از مرزهایش دفاع کند و بخشهایی از کشمیر را نیز باز پس گیرد. از آن زمان روابط چین و پاکستان گسترش پیدا کرد.
در سال 1963 پاکستان و چین با عقد موافقتنامه مرزى در بسیاری از مسائل با هم به توافق رسیدند. در سال 1965 آمریکا فروش سلاح به پاکستان را تحریم کرد و پاکستان بیش از پیش به چین گرایش پیدا کرد. به تدریج پاکستان و چین به صورت دو متحد سیاسی استراتژیک درآمدند.
چین در سطح بین المللی از پاکستان حمایت کرد و همیشه با وتو کردن هند این کشور را از پیوستن به پیمانهای بین المللی بازداشت که نمونه بارز آن وتو کردن هند برای پیوستن به گروه تأمین کنندگان هستهای است. چین به وضوح اعلام کرده که اگر قرار باشد هند به عضویت سازمان منع سلاح هستهای یا گروه تأمین کنندگان هستهای درآید باید پاکستان نیز باید عضو این سازمانها شود.
وزیر امور خارجه چین در موضعگیری مقابل آمریکا اظهار داشت: همان اهمیتی که اسرائیل برای آمریکا دارد،پاکستان نیز دارای همان اهمیت برای چین است.
همکاری اقتصادی پاکستان و چین
نخستین توافق اقتصادى بین چین و پاکستان در سال 1963 و در آستانه حل و فصل قطعى مناقشات مرزى بین دو کشور به امضاء رسید. در سال 1964 موافقتنامه دیگرى به منظور تسهیل معاملات پایاپاى منعقد گردید. سرانجام افتتاح بزرگراه گیلگیت- سینکیانگ که از ایالت کشمیر آزاد عبور میکرد، زمینه را براى امضای چندین موافقتنامه در زمینه معاملات مرزى فراهم کرد.
در دهههای 60 و 70 میلادی هر دو کشور چین و پاکستان با هند و شوروى سابق دشمنى داشتند، از این رو به رغم بحرانهاى منطقهاى و جهانى و تغییر و تحولات مهم داخلى مناسبات دوستانه دو کشور گسترش یافت. جنگ 1971 هند و پاکستان و نزدیک شدن آمریکا و چین از 1972 به بعد و ادامه خصومت بین چین و هند که رقیب اقتصادی چین نیز محسوب میشد موجب تقویت روابط پکن و اسلامآباد شد.
همکارىهاى میان دو کشور از طریق همکارىهاى اقتصادی، نظامى و مالى گسترش یافت. پاکستان همچنین یکى از دریافتکنندگان اصلى کمکهاى خارجى چین بوده است.
کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان مهمترین پروژه اقتصادی بین دو کشور است که بخشی از آن یک برنامه توسعهای میباشد. چینیها برای اینکه حرکت پرشتاب چرخ های اقتصاد خود را حفظ کنند، به عنوان بزرگترین وارد کننده نفت خام، نیاز به واردات روزافزون این کالای راهبردی به ویژه از کشورهای حاشیه خلیج فارس دارند که کوتاهترین و باصرفهترین مسیر برای این کار بندر گوادر است.
بخش دیگر این پروژه عظیم یک بازی استراتژیک است. با اینکه چین از ناامنی در پاکستان نگران است اما بازتاب بین المللی این اقدام برایش اهمیت دارد و هشداری به کشورهای رقیب میباشد.
قراراست طبق این پروژه راههای مواصلاتی در داخل پاکستان از طریق شبکهای از بزرگراهها، خطوط ریلی و خط لوله تقویت شده و به طور همزمان با انجام پروژههای زیرساختی در زمینه انرژی، صنعت و سایر حوزهها، ضمن برطرف کردن بحران انرژی در پاکستان زمینه رشد اقتصادی این کشور را فراهم آورد. در نهایت این پروژه شهر کاشغر چین را به اقیانوس هند متصل کرده و این کشور را به «بندر گوادر» در پاکستان مرتبط میکند. یکی از اهداف چین از اجرای این پروژه تأمین امنیت منطقه سین کیانگ است.
اگر کریدور اقتصادی چین و پاکستان اجرا شود علاوه بر منافع اقتصادی منافع سیاسی و امنیتی نیز برای دو کشور به دنبال دارد. سرمایهای که از تکمیل این کریدور اقتصادی وارد پاکستان میشود تقریبا 2 برابر سرمایه خارجی است که از سال 2008 وارد این کشور شده است.
چین با اجرای کریدور اقتصادی در بین کشورهای مختلف بعد از آمریکا بیشترین کمک مالی را به پاکستان داشته و این موضوع برای اسلامآباد که دریافت کننده کمکهای بین المللی است از اهمیت زیادی برخوردار است. پاکستان میتواند با اطمینان از سرمایهگذاری اقتصادی و پشتوانه نظامی چین در برابر سایر کشورها در موضع ضعف قرار نگیرد و بهتر از قبل آن ها را وادار به پذیرفتن شرایط خود از جمله پیشبرد اهداف مذاکره طالبان با دولت کابل کند.
چین با پاکستان، یک اتحاد سیاسی را ایجاد کرده با اجرای این کریدور روابط اقتصادی خود را با دیگر کشور های جنوب آسیا مانند سریلانکا، مالدیو، و نپال گسترش داده و با این کار بلوک پاکستان در برابر هند را تقویت کرده است. با توجه به وضعیت موجود در منطقه و همچنین سیاست های آمریکا در آسیا، چین و پاکستان به خوبی میتوانند با آمریکا و هند رقابت کنند.
پروژههای تولید برق در کراچی و احداث خطوط انتقال انرژی در پاکستان بخش دیگری از تلاشهای چین برای توسعه اقتصادی پاکستان است.
همکاری نظامی پاکستان و چین
چین همچنین کمکهاى قابل ملاحظهاى در زمینه خود اتکائى پاکستان در امر صنایع نظامى در اختیار این کشور قرار داده است. بهدنبال قطع همکارىهاى پاکستان و آمریکا، شوروى در کنفرانس تاشکند در سال 1966 اعلام کرد، آماده هرگونه همکارى نظامى با پاکستان مىباشد. چین براى جلوگیرى از نفوذ شوروى در پاکستان تعهداتى را در قبال این کشور به عهده گرفت در همین سال موافقتنامه همکارىهاى نظامى بین دو کشور به امضاء رسید که براساس آن ظرف دو سال تجهیزاتى معادل 120 میلیون دلار شامل 100 تانک تی- 59، 80 میگ 19 و 10 ایلوشین بمب افکن در اختیار پاکستان گذاشته شد. چین همچنین تعهد کرد تا سال 1970 یک کارخانه مهماتسازى در پاکستان شرقى دایر کند. پس از جنگ هند و پاکستان در 1971، چین برای بازسازی ارتش پاکستان متعهد شد.
در سال 1978 پاکستان امتیاز ساخت تانکهاى سبک چینى را بهدست آورد. مرکز صنایع نظامى «کامرا» که با کمک چین در پاکستان تاسیس شد به این کشور امکان داد تا بسیارى از قسمتهای جنگندههای اف 6 چینی و اف 16 آمریکا را بسازد. در اوایل سال 2000 اجرای پروژههای مشترک با چین، منجر به ساخت جنگندههای جی اف 17 تندر شد که پیشرفت خوبی برای صنایع دفاعی پاکستان بود. جنگندههای جی اف 17 که مشابه اف 16 آمریکا بود فروش خوبی داشت و بازار این نوع جنگندهها رونق پیدا کرد. از سال 1970 تا 1982، 800 تانک، 25 کشتى جنگی، 300 هواپیما و و مقادیر متنابهى سلاحهاى سبک و موشکهاى مختلف که غالبا جزو مدرن ترین سلاحهاى ارتش چین بودند به پاکستان فروخته شد. بدین ترتیب در سال 1975 بیش از 65 درصد تجهیزات نیروى هوایى پاکستان ساخت چین بودند که این روند ادامه پیدا کرد.
از زمانىکه هند اولین آزمایش انفجار بمب اتمى را در سال 1974 انجام داد پاکستان نیز درصدد دستیابى به این سلاح برآمد. بنابراین در این زمینه نیز از همکارىهاى چین استفاده نمود. در اوایل سال 1983 آمریکائىها اعلام کردند که چین اطلاعات حساسى در مورد استفادههاى نظامى از انرژى هستهاى به پاکستان داده است و موافقت نموده تا پاکستان را در زمینه دستیابى به سلاح اتمى یارى کند. زائوزیانگ نخست وزیر چین در سال 1981 به اسلامآباد سفر کرد. در این سفر که پس از تهاجم شوروى سابق به افغانستان انجام مىشد، نخست وزیر چین بر حمایت این کشور از افزایش قدرت دفاعى و آمادگى آن براى مقابله با هرگونه تهاجم احتمالى تاکید ورزید. در سالهای بعد دو کشور مواضع مشترکی را درباره حل مسئله افغانستان داشتند و گرچه چین بیشتر از تریبون پاکستان برای اعمال سیاستهای خود در افغانستان استفاده میکرد اما به عنوان یک پشتیبان برای این کشور مطرح بود.
در سال 1986 وزیر خارجه پاکستان در دیدار از چین موافقتنامه همکارىهاى اتمى را امضاء نمود که تحول بزرگى در روابط دو کشور به شمار آمد و انتقاداتى از سوى کشورهاى مختلف بهدنبال داشت. ساخت راکتورهای هستهای چین در منطقه «چشمه»، «خوشاب» و «کالاباغ» که از سرچشمههای رود سند هستند تحویلی بزرگ در زمینه پیشرفت هستهای پاکستان بود.
در نوامبر 1993 پاکستان و چین یک موافقتنامه نظامى در اسلام آباد امضاء کردند. براساس این موافقتنامه چین نه تنها در تامین تجهیزات دفاعى پاکستان با این کشور همکارى خواهد کرد بلکه اسلامآباد میتواند از اعتبار این کشور براى خرید تجهیزات دفاعى استفاده کند. در اواخر سال 1993 آمریکا مدعی شد که چین موشکهای پیشرفته ام 11 به پاکستان فروخته اما بینظیر بوتو نخست وزیر وقت پاکستان این ادعا را رد کرد.
دولت آمریکا، چین را متهم کرده است که با فروش سلاح به پاکستان تعهدات خود را براى رعایت مفاد موافقتنامههاى بینالمللى کنترل فروش سلاح نادیده گرفته و قطعات موشکهاى دور برد به پاکستان فروخته براین اساس چین را از اوت 1993 تحریم کرد.
چین هرگز به دنبال جنگ مستقیم با آمریکا و هند نیست اما چون میداند این کشورها از توان نظامی خود برای تسلط بر منطقه استفاده میکنند از پاکستان برای مقابله با آنها استفاده میکند. چین به خوبی میداند که از جانب آمریکا تهدید میشود بنابراین همیشه با تقویت نظامی پاکستان از این کشور به عنوان سدی در برابر آمریکا و هند استفاده میکند.
ارزش استراتژیک پاکستان برای چین
اگر خواسته باشیم روابط پاکستان و چین را مورد بررسی قرار دهیم باید بگوییم که روابط سنتی دو کشور در کوتاه مدت گسترش پیدا میکند اما در بلند مدت باید دید که چین در صحنه بین المللی چه عواملی را ترجیح میدهد. چین در تلاش است که اختلاف خود با هند را مدیریت کند تا بتواند علاوه بر حفظ منافع اقتصادی، منافع بلند مدت در منطقه را از دست ندهد. به عبارتی چین نمیخواهد که روابط خویش با پاکستان موجب تنش در منطقه و جهان شود اما به تلاش برای نفوذ در منطقه به کمک پاکستان ادامه میدهد.
در بلند مدت اگر روابط آمریکا و هند علیه چین گسترش پیدا کند مسلم است که روابط پکن و اسلامآباد نیز برای مقابله با این وضعیت عمیقتر خواهد شد. اگر وضعیت عادی باشد چین ترجیح میدهد ضمن حفظ روابط با پاکستان به دنبال عادیسازی روابط با هند باشد.
نویسنده:سید سباس عسکری نقوی: کارشناس مسائل پاکستان- پایگاه رصد