سبك زندگي با محوريت و موضوع حفظ اصالت ديني و مليتي جزو اصولي است كه در چند دهه اخير در قالبهاي مختلف از سوي دشمنان ايران اسلامي مورد تهديد قرار گرفته است. ورود سبك زندگي غربي در ابعاد مختلف با هدف جامعه مخاطبهاي خاص در ايران امروز به شكلي كاملاً عيني در سطح جامعه قابل رؤيت است. آنچه امروز در سطح جامعه، در خانوادهها و رفتارهاي فردي بسياري از ايرانيها ديده ميشود بيانگر اين است كه دشمن امروز تا توانسته با جنگ نرم درصد تغيير يا حذف سبك زندگي ايراني و اسلامي برآمده است. جلوههاي اين تأثيرگذاري را در بخشي از جامعه به طور محسوس ميتوان مشاهده كرد.
از منظر رفتارشناسي، خودزشتپنداري در ميان بعضي از زنان باعث شده است كه ايران از نظر مصرف لوازم آرايش در جهان مقام هفتم، در آسيا مقام چهارم و در خاورميانه مقام اول را پيدا كند. باتوجه به اينكه 80 درصد لوازم آرايش موجود در بازار كشور ما تقلبي است ميتوان گفت امروز نامهاي معروف اما كاذب باعث فريب برندپرستان شده است.
امروزه كسي نيست كه نداند برندهاي معروف مانند بسياري از آنهايي كه به ظاهر در ايران شعبه دارند در بسياري از كشورهاي آسيايي و كشورهاي همسايه مانند پاكستان و افغانستان توليد ميشود. دسترنج كارگران براي كارهاي سخت و در مقابل دستمزدهاي بسيار ناچيز در مغازههاي پرزرق و برق و بوتيكهاي آنچناني به سبك اروپايي و امريكايي به فروش ميرسد و عدهاي نوكيسه كه دغدغهاي جز زيبايي كاذب خود ندارند از اينها خريد ميكنند. تغييرات سبك زندگي و فاصله گرفتن از زندگي اسلامي و ايراني باعث شده است كه ما امروز شاهد حضور برخي مانكنهاي زنده در سطح شهرها باشيم.
تشكيل اتاق فكر براي پيگيري هشدارها
از سال 1368 مقام معظم رهبري خطر ناتوي فرهنگي را در قالب مفاهيم مختلف بيان فرمودند؛ رخنه فرهنگي، شبيخون فرهنگي، تهاجم فرهنگي و مهندسي فرهنگي. اما در مقابل متأسفانه نخبگان اجتماعي و فرهنگي ما اين رهنمودها و تذكرات مهم را تنها در حد حرف و شعار نگه داشتهاند، و نخواستند يا نتوانستند كاري شاخص در اين زمينه انجام دهند.
سؤالات بيست گانه مقام معظم رهبري در استان خراسان شمالي و اشاره ايشان به بالارفتن آمار طلاق و تغيير سبك زندگي هشداري بود كه بايد جامعه را از خواب كاذب بيدار ميكرد كه باز هم متأسفانه اقدامي جدي از سوي نهادهاي فرهنگي در اين زمينه انجام نشد.
ظهور بيوههاي جوان و رسيدن سن بيوه شدن به 16 سال و كاهش سن اعتياد به 14 سال همه را در معرض سونامي خطر آسيبهاي اجتماعي قرار داده است.
هجوم شبكههاي ماهوارهاي در قالب فيلمها و سريالها باعث ظهور مانكنهاي خياباني و الگوهاي رفتاري جديدي شده كه جوانان ما را به سوي سراب كاذب مدگرايي ميكشاند. آسيبهاي نوپديد مانند ظهور و بروز عرفانهاي كاذب شرقي و غربي از اوشو گرفته تا عرفانهاي كاذب مسيحي و صهيونيستي مثل اكنكار و كابالا معنويت جوانان ما را در معرض بزرگترين خطرات قرار داده است. در كمال تأسف بايد بگويم اگر شرايط به همين منوال پيش برود روزي چشم باز ميكنيم و ميبينيم نه از معنويت در ميان نسلهاي آينده خبري هست و نه از باورهاي اصيل شيعي، علوي و مهدوي. آن روز ديگر گريه كردن و انگشت حسرت به دندان گزيدن فايدهاي نخواهد داشت. پس تا دير نشده بايد اتاق فكري براي پيگيريهاي ميداني و كاربردي رهنمودهاي مقام معظم رهبري در سبك زندگي و اصلاح انحرافات تشكيل شود. صدا و سيما بايد در اين زمينه پيشگام شود و رسانههايي كه معتقد و دغدغهمند در حوزه رهنمودهاي رهبري هستند بايد هدفمند و همچون سربازان وفادار وارد عرصه فرهنگسازي و فرهنگرساني شوند. در غير اين صورت ديري نميپايد كه مدگرايي و برندپرستي زندگي فرزندان ما را دگرگون خواهد كرد. كسي شايد نداند ما مخالف پوشش مناسب و ظاهر زيبا و آراسته نيستيم بلكه ما با مدپرستي و برندگرايي كه همراه با خود ارزشهاي غيراخلاقي غرب را وارد كشور ميكند مخالف هستيم. همانگونه كه امام خميني(ره) فرمودند ما با سينما مخالف نيستيم، ما با فحشا مخالف هستيم.
نفوذ همهجانبه از طريق تغيير سبك زندگي ما
واقعيت اين است كه سبك زندگي ايراني به ويژه اسلامي اين روزها به شدت مورد هجمه است، چرا؟ چون اين سبك زندگي ماست كه تا امروز مانع ورود دشمن در عرصههاي مختلف شده است. دشمن مدتهاست متوجه شده كه اگر بخواهد راه را براي ورود همه جانبهاش به داخل كشور باز كند بايد از داخل شروع كند. ابتدا تغييرات زندگي فردي، سپس خانوادگي و در نهايت تغييرات كلان و اجتماعي را رقم بزند.
من قاطعانه ميگويم كه برند و مدگرايي يكي از مهمترين ويژگيها و اصول سبك زندگي غربي براي نفوذ در جامعه ما است. آمارها نشان ميدهد ما ايرانيها تا سال 94 هر سال ميلياردها دلار صرف واردات لوازم آرايشي و زينتآلات كردهايم. هر سال ميلياردها دلار صرف واردات كالاهايي ميكنيم كه نه تنها هيچ تناسبي با زندگي ما و سبك معيشتمان ندارند بلكه كلاً كالاهايي هستند كه كاربرد آنچناني هم در زندگيمان ندارند.
سلامتي، قرباني زيبايي دو ساعته
براساس پژوهشهاي انجام شده با هدف ميزان مصرف لوازم آرايشي توسط گروه اجتماعي بنياد علوم رفتاري در ارديبهشت ماه سال 93 تا خرداد ماه سال 94 در شهرهاي تهران، اصفهان، رشت، شيراز و مشهد حداكثر زمان مصرف شده براي لوازم آرايش دو ساعت تعيين شده و دو سوم هزينههاي دختران مجرد به خريد لوازم آرايش اختصاص يافته است و همچنين باورهاي مذهبي و فرهنگ خانواده اصليترين عامل جلوگيري از مصرف لوازم آرايش اعلام شده است.
ميدانيد اين آمار به چه معناست؟ يعني دختران جوان ما كه بخش زيادي از جمعيت كشور را تشكيل ميدهند و بخشي از نيروي بالقوه فعال و درآمدزا هستند ساعتهاي زيادي از روزشان را صرف انجام كارهايي ميكنند كه حقوقش را صرف خريد لوازم آرايشي كنند كه نه تنها تقلبي و قاچاق است بلكه بيش از دوساعت هم ماندگاري ندارد. اين پژوهش ميداني بين 4 هزار و 752 نفر از دختران و زنان جوان كه داراي مشاغل مختلف مانند دانشآموز، دانشجو، كارمند و خانهدار بودهاند، انجام شده است كه 50 درصد آنها متأهل و 50 درصد ديگر نيز مجرد بودند.
حقيقت اين است كه امروز در كشور ما مصرف لوازم آرايشي به گونهاي رونق دارد كه هيچ تناسبي با فرهنگ، اعتقادات و سبك زندگي ما ندارد.
هدر رفتن ارز و پول براي خريد كالاي قاچاق و صرفاً زينتي لوازم آرايش تنها يك جنبه از بحث است چون دغدغه بعدي اين است كه دختران جوان ما سلامتيشان را قرباني زيباشدنهاي دو ساعتهاي ميكنند كه قطعاً عوارض بسيار بدي درپي دارد. بسياري از اين مواد آرايشي با داشتن نامهاي معروف تقلبي هستند و افزايش ريزش مو، ناراحتيهاي پوستي، اختلالات هورموني «به علت بالا رفتن ميزان فلزات در بدن» از عوارض اصلي مصرف لوازم آرايش تقلبي است. لوازم آرايش اصلي روزانهاي كه معمولاً چهار قلم هستند و مورد مصرف جامعه دختران آرايش كرده قرار ميگيرد، در طول سال فلزاتي مانند اكسيد آهن، منگنز و سرب وارد بدن ميكنند كه منجر به بروز بيماريهاي مختلف ميشود.
از مادري كم كردند و بر آرايش افزودند
جالب اينجاست كه اگر تا ديروز هدف تبليغات وسيع در زمينههاي مختلف ايجاد انحراف در ميان زنان ايراني واضح و مشخص نبود امروز مسير تغييرات ايجاد شده در سطح جامعه به شكل كاملاً واضح نشان ميدهد انواع تهاجمها و توطئهها درميان زنان با چه هدفي صورت گرفته و ميگيرد.
فراموش نكنيم كه بارها سخنوران، وزرا، مسئولان، سياستمداران، مديران رسانههاي مختلف مانند شبكههاي تلويزيوني غربي كاملاً صريح اعلام كردهاند كه همه بودجه و سرمايهشان را درعرصه فرهنگي معطوف به تغيير يا نابودي هويت دختر، زن و مادر ايراني كردهاند. در بررسيهاي داخل كشور هم ميتوان متوجه شد كه همزمان با بالا رفتن ميزان فروش لوازم آرايشي و مصرف آن در ميان زنان مصرف شيرخشك هم در كشور افزايش يافته است. مگر نه اين است كه اين دو افزايش با يكديگر ارتباط منطقي و مستقيمي دارد؟ در پژوهشي كه با اين موضوع صورت گرفته مشخص شده است كه حداقل زمان مصرف آرايش كردن 15 دقيقه و حداكثر دو ساعت تعيين شده است و افزايش استفاده از خالكوبي در بين مصرفكنندگان لوازم آرايشي سه برابر بيشتر از ديگران است.
ميخواهند شبيه هاليووديها شوند
البته نبايد فراموش كنيم كه عوامل ديگري مانند بيماريهاي رواني، تلقينهاي رسانهها و الگوسازيهاي هاليوودي هم در افزايش ميزان استفاده از لوازم آرايش و تجملات بيتأثير نيستند مثلاً توهم خودزشتپنداري از نظر من يكي از عوامل اصلي استفاده از آرايشهاي غيرمتعارف از سوی زنان است. سندروم خودنمايشي براي جلب توجه ديگران عاملي رواني براي استفاده از لوازم آرايشي است و بعضي از دختران تلاش براي پيدا كردن همسر، بيكاري، بيحوصلگي و نداشتن سرگرمي را علت استفاده از لوازم آرايشي اعلام كردهاند و 60 درصد آنها مخالفت خانواده خود را با اين موضوع آشكار كردند.
وقتي در خانوادهاي استفاده مداوم از ماهواره متداول باشد طبيعي است كه ذهن كودك، نوجوان و جوان خانواده خودبهخود به سمتي ميرود كه الگوبرداري كند. در اين الگوبرداري او براساس آموزههاي ذهنياش تصور ميكند هرچيز يا هركسي كه در فلان كانال ماهواره هست زيباست و بقيه زشت هستند پس اگر او ميخواهد زيبا شود بايد از فلان هنرپيشه هاليوودي كپيبرداري كند.
الگوبرداري از الگوهاي رفتاري غربي، تغيير سبك زندگي و دور شدن از زندگي اسلامي و ايراني بستر اصلي براي استفاده و افراط در لوازم آرايش اعلام شده است و همان طور كه اشاره كردم دو سوم هزينههاي دختران مجرد براي خريد لوازم آرايش صرف ميشود. در بازي و بازار مكارهاي كه غرب براي ما به راه انداخته است برندسازان سود ميبرند و برنده ميشوند و برندبازهاي داخلي كه عموماً جوانان هستند ضرر ميكنند و ميبازند.
مذهبيها كمتر آسيب ميبينند
نكته مهمي كه در زمينه استفاده از لوازم آرايشي در بررسيها مشخص شده كه اميدوارم گفتنش باعث ايجاد روزنه اميد شود تأثير بسزاي مذهب در جلوگيري از ترويج اين فرهنگ است. طبق پژوهشهاي انجام شده باورهاي مذهبي و فرهنگ خانواده اصليترين عامل جلوگيري از مصرف لوازم آرايش اعلام شده است. به همين علت است كه در ميان خانوادههاي مذهبي شاهد هستيم كه زنان كمتر سراغ لوازم آرايش، خريد كالاهاي تجملاتي، وارداتي و غيرايراني ميروند. زنان مذهبي بيش از ساير زنان به فكر خانواده و فرزندآوري و فرزندداري هستند. عمدتاً در خانوادههاي مذهبي يا راه براي ورود ابزار رسانههاي غربي بسته است يا اگر هم از رسانه و ابزاري استفاده ميشود قدرت مذهب آنقدر پررنگ و زياد است كه نميتواند راه را براي عرضاندام آموزههاي فرهنگ غرب باز بگذارد. همين حضور مذهب ميتواند مهمترين عامل براي مصون ماندن خانوادههاي اصيل ايراني از تهاجمات فرهنگي باشد. /روزنامه جوان
* جامعهشناس و آسيبشناس رفتاري و اجتماعي