گروه فرهنگ و هنر مشرق - نوروز امسال بود که همزمان با استقبال گسترده مردم از سینماها و پس از اینکه بعد از مدت ها پای بخش زیادی از مردم به سینماها باز شد، دوباره مباحث و موضوعاتی که مربوط به سینما بود به بحث گذاشته شده و مورد اعتنا قرار گرفت. مردم فیلم ها را می دیدند و دیدن برخی از انها را بهم توصیه می کردند و همین موضوع با کمک شبکه های اجتماعی باعث شد تا بهار سینمای ایران امسال خوش رنگ تر از هر سال آغاز شود و رکورد فروش سینماهای ایران در چنین برهه زمانی شکسته شود.
این اما تمام ماجرا نبود. اختلافات همیشگی تهیه کنندگان سینما با رسانه ملی بر سر اختصاص تبلیغات به فیلمهای سینمایی هم همزمان با گرم تر شدن گیشه، حررارت بیشتری گرفت. تهیه کننده ها می گفتند رسانه ملی توجهی به سینما نمی کند و وظیفه دارد با پخش تبلیغات فیلمهای روی پرده از سینمای کشور حمایت کند. رسانه هم تلویحا بر این عقیده بود که بسیاری از فیلم ها به لحاظ فرهنگی و اجتماعی در شان مخاطب ایرانی نیست و سنخیتی با فرهنگ ایرانی اسلامی ما ندارد. پس تبلیغات چنین فیلمهایی اقدامی ضد فرهنگی است و رسانه هم علاقه ای به چنین اقدام ضد فرهنگی ندارد.
همزمانی این مجادله با برخی اتفاقات در تلویزیون هم ابعاد ماجرا را پیچیده تر می کرد. شبکه های اجتماعی روز به روز پرطرفدارتر می شدند و تلویزیون هم هیچگاه نخواست باور کند که این شبکه ها می توانند روی افکار عمومی تاثیرگزاری جدی داشته باشند. عملکرد کجدار و مریز و بدون تدبیر رسانه با شبکه های اجتماعی کاری می کرد که یک روز در یک شبکه سخن از صفحه رسمی فلان برنامه در اینستاگرام باشد و فردای آن روز اسم بردن از اینستاگرام ممنوع باشد! تلویزیون فراموش کرد که مولف اصلی افکار عمومی در ایران است و هیچ کدام از این شبکه ها یارای رقابت با او را ندارند. بنابراین در این بازی به شیوه ای منفعل وارد عمل شده و قافیه را باخت. و چشم باز کرد و خود را در غرق گرداب شبکه های اجتماعی دید.
از طرف دیگر کم رمق شدن تلویزیون در حوزه برنامه سازی باعث کم شدن مخاطبان تلویزیون و مهاجرت این مخاطبان به شبکه های ماهواره ای می شد. و این بهترین فرصت برای شبکه هایی نظیر جم بود که بتوانند با تمام قوا وارد عرصه شده و مخاطبان ایرانی را به خود جذب کنند. و پخش سریال هایی با محتوای بسیار فاسد در کنار پروژه جذب بازیگران درجه چندم سینما و تلویزیون که بیشتر خاصیت خبرسازی داشت تا ارزش هنری، عرصه رقابت ماهواره و تلویزیون را به شرایط جدیدی رساند.
احسان محمد حسنی، مدیر سازمان هنری رسانه ای اوج در اکران خصوصی ایستاده در غبار
سازمان اوج از پیگیری حقوقی تبلیغات ماهواره ای این فیلم توسط وکلای بین المللی خبر داد
و مجموع این اتفاقات شرایط را برای تهیه کنندگان سینما به گونه ای رقم زد که آنها ناامید از رسانه ملی به شبکه های ماهواره ای پناه برده و تبلیغاتشان را در این شبکه ها جدی بگیرند. برای همین بود که در اکران نوروزی مثلا به جز «بادیگارد» سایر فیلمها تبلیغ گسترده ماهواره ای داشتند و حتی در دادگاه هم حاضر شده و تلویحا از این اقدام خود دفاع کردند.
و حالا در اکران دوم نوروزی حتی ورود سازمان سینمایی و تهدیدات قرص و محکم او مبنی بر توقیف فیلم در صورت تبلیغات ماهواره ای هم کارگر نیافتاده و شاهد ادامه این کشمکش بر سر فیلم «آاااادت نمی کنیم» هستیم.
ناگهان اما انتشار آنونس های تبلیغاتی دو فیلم ارزشی رسوایی و ایستاده در غبار معادلات را پیچیده تر کرد. انتشار دو آنونس از فیلمهایی که با هیچ منطقی نمی توان به همکاری شان با ماهواره رسید، در کنار زمزمه هایی که در گروه های اجتماعی به گوش می رسید و زمزمه هایی که درباره پشت پرده این اتفاقات مطرح می شد، شرایط را خاص تر کرد.
البته نخستین اتفاق که کاملا محتمل هم بود واکنش جدی سازندگان دو فیلم در این باره بود. سازندگان رسوایی و ایستاده در غبار ضمن ابراز انزجار از این شبکه ها، هرگونه درخواست برای تبلیغ در این شبکه ها ررا رد کرده و از بی اطلاعی خود نسبت به پخش این تیزرها در ماهواره سخن گفتند. اینجا بود که به نظر می رسید شبکه جم برای برهم زدن قاعده قوه قضائیه و سازمان سینمایی به یک اقدام پیشدستانه دست زده که دیگر نتوان در میان تبلیغات ماهواره های سره را از ناسره تشخیص داد و هیچ منطقی برای کشف فیلمهای درخواست کننده برای تبلیغ از سایر تبلیغات نظیر ایستاده و رسوایی وجود نداشته باشد. اتفاقی که می تواند به ادامه تبلیغات ماهواره ای فیلم های سینمایی منجر شود و وارد بازی دو سر بردی می شود که هم تهیه کنندگان از ان رضایت دارند و هم شبکه های ماهواره ای.
چه کسی به شبکه جم پول داد که تبلیغات پخش شود؟
در حالی که بسیاری بر این عقیده اند که پشت پرده موضوع تبلیغات ماهواره ای همین است، اما شنیده ها حکایت از احتمال وجود یک بازی عجیب دیگر در این زمینه دارد. در شبکه های اجتماعی خبری دست به دست می شود مبنی بر اینکه آنونس تبلیغاتی «رسوایی2» و «ایستاده در غبار» برای شبکه جم ارسال شده و حتی بابت این تبلیغات هزینه ای نیز واریز شده است! آن هم در حالی که تهیه کنندگان هر دو فیلم هرگونه تبلیغات در ماهواره را مردود دانسته اند و مشی آنها نیز احتمال تبلیغ آنها در ماهواره را به صفر نزدیک می کند. پس چه کسی به جم پول داده تا برای ایستاده و رسوایی تبلیغ کند؟ چه دلیلی برای این کار وجود دارد؟
پولی که از دبی به شبکه جم واریز شد از طرف چه کسی و به چه منظوری بود؟
تنها احتمال ممکن این است که دست های پشت پرده از کسانی که علاقه ای به اکران این دو فیلم ندارند بدون هماهنگی با سازندگان اصلی و به صورت چراغ خاموش به منظور این که شرایط برای تبلیغات ماهواره ای سایر فیلمها و حتی زمانهای آتی اکران مهیا باقی بماند و برای غبارآلود شدن شرایط دست به چنین اقدامی زده اند و شبکه جم هم طبعاً همزمان با دریافت هزینه مربوطه، اقدام به این تبلیغات کرده است. با این کار تشخیص تبلیغات عامدانه یا تبلیغات این چنینی در شبکه های ماهواره ای برای سازمان سینمایی عملا بسیار سخت شده و این یک راه نسبتا مطمئن بود برای تغییر زمین بازی به منظور اینکه تبلیغات ماهواره ای برای فیلمهای سینمایی باقی بماند و مشکلی هم ایجاد نکند.راهی که باید دید چقدر می تواند مفید فایده واقع شود.
یکی از پیام هایی که در این مدت در گروه ها ارسال شده این است: درباره علت پخش تیزر فیلم ایستاده در غبار با .... صحبت کردم گفت: "دو روز پيش كسي براي شبكه پول حواله مي كنه از دبي بابت آگهي اين فيلم ها و تا رفتيم بالا متوجه شديم واقعي نبوده بهش زنگ مي زنند گوشي را بر نمي داره همون ديشب قطع كرديم. فكر كنم شيطنت خود تهيه كنندگان بقيه فيلم ها در ايران بوده.
باید دید این موضوع تا چه حد واقعیت دارد و تا چه حد می تواند مفید باشد. اما آن چه محرز است این است که با دو فرضیه جدی درباره پشت پرده این ماجرا روبرو هستیم که کفه فرضیه دوم سنگین تر است.
این اما تمام ماجرا نبود. اختلافات همیشگی تهیه کنندگان سینما با رسانه ملی بر سر اختصاص تبلیغات به فیلمهای سینمایی هم همزمان با گرم تر شدن گیشه، حررارت بیشتری گرفت. تهیه کننده ها می گفتند رسانه ملی توجهی به سینما نمی کند و وظیفه دارد با پخش تبلیغات فیلمهای روی پرده از سینمای کشور حمایت کند. رسانه هم تلویحا بر این عقیده بود که بسیاری از فیلم ها به لحاظ فرهنگی و اجتماعی در شان مخاطب ایرانی نیست و سنخیتی با فرهنگ ایرانی اسلامی ما ندارد. پس تبلیغات چنین فیلمهایی اقدامی ضد فرهنگی است و رسانه هم علاقه ای به چنین اقدام ضد فرهنگی ندارد.
همزمانی این مجادله با برخی اتفاقات در تلویزیون هم ابعاد ماجرا را پیچیده تر می کرد. شبکه های اجتماعی روز به روز پرطرفدارتر می شدند و تلویزیون هم هیچگاه نخواست باور کند که این شبکه ها می توانند روی افکار عمومی تاثیرگزاری جدی داشته باشند. عملکرد کجدار و مریز و بدون تدبیر رسانه با شبکه های اجتماعی کاری می کرد که یک روز در یک شبکه سخن از صفحه رسمی فلان برنامه در اینستاگرام باشد و فردای آن روز اسم بردن از اینستاگرام ممنوع باشد! تلویزیون فراموش کرد که مولف اصلی افکار عمومی در ایران است و هیچ کدام از این شبکه ها یارای رقابت با او را ندارند. بنابراین در این بازی به شیوه ای منفعل وارد عمل شده و قافیه را باخت. و چشم باز کرد و خود را در غرق گرداب شبکه های اجتماعی دید.
از طرف دیگر کم رمق شدن تلویزیون در حوزه برنامه سازی باعث کم شدن مخاطبان تلویزیون و مهاجرت این مخاطبان به شبکه های ماهواره ای می شد. و این بهترین فرصت برای شبکه هایی نظیر جم بود که بتوانند با تمام قوا وارد عرصه شده و مخاطبان ایرانی را به خود جذب کنند. و پخش سریال هایی با محتوای بسیار فاسد در کنار پروژه جذب بازیگران درجه چندم سینما و تلویزیون که بیشتر خاصیت خبرسازی داشت تا ارزش هنری، عرصه رقابت ماهواره و تلویزیون را به شرایط جدیدی رساند.
احسان محمد حسنی، مدیر سازمان هنری رسانه ای اوج در اکران خصوصی ایستاده در غبار
سازمان اوج از پیگیری حقوقی تبلیغات ماهواره ای این فیلم توسط وکلای بین المللی خبر داد
و حالا در اکران دوم نوروزی حتی ورود سازمان سینمایی و تهدیدات قرص و محکم او مبنی بر توقیف فیلم در صورت تبلیغات ماهواره ای هم کارگر نیافتاده و شاهد ادامه این کشمکش بر سر فیلم «آاااادت نمی کنیم» هستیم.
ناگهان اما انتشار آنونس های تبلیغاتی دو فیلم ارزشی رسوایی و ایستاده در غبار معادلات را پیچیده تر کرد. انتشار دو آنونس از فیلمهایی که با هیچ منطقی نمی توان به همکاری شان با ماهواره رسید، در کنار زمزمه هایی که در گروه های اجتماعی به گوش می رسید و زمزمه هایی که درباره پشت پرده این اتفاقات مطرح می شد، شرایط را خاص تر کرد.
البته نخستین اتفاق که کاملا محتمل هم بود واکنش جدی سازندگان دو فیلم در این باره بود. سازندگان رسوایی و ایستاده در غبار ضمن ابراز انزجار از این شبکه ها، هرگونه درخواست برای تبلیغ در این شبکه ها ررا رد کرده و از بی اطلاعی خود نسبت به پخش این تیزرها در ماهواره سخن گفتند. اینجا بود که به نظر می رسید شبکه جم برای برهم زدن قاعده قوه قضائیه و سازمان سینمایی به یک اقدام پیشدستانه دست زده که دیگر نتوان در میان تبلیغات ماهواره های سره را از ناسره تشخیص داد و هیچ منطقی برای کشف فیلمهای درخواست کننده برای تبلیغ از سایر تبلیغات نظیر ایستاده و رسوایی وجود نداشته باشد. اتفاقی که می تواند به ادامه تبلیغات ماهواره ای فیلم های سینمایی منجر شود و وارد بازی دو سر بردی می شود که هم تهیه کنندگان از ان رضایت دارند و هم شبکه های ماهواره ای.
چه کسی به شبکه جم پول داد که تبلیغات پخش شود؟
در حالی که بسیاری بر این عقیده اند که پشت پرده موضوع تبلیغات ماهواره ای همین است، اما شنیده ها حکایت از احتمال وجود یک بازی عجیب دیگر در این زمینه دارد. در شبکه های اجتماعی خبری دست به دست می شود مبنی بر اینکه آنونس تبلیغاتی «رسوایی2» و «ایستاده در غبار» برای شبکه جم ارسال شده و حتی بابت این تبلیغات هزینه ای نیز واریز شده است! آن هم در حالی که تهیه کنندگان هر دو فیلم هرگونه تبلیغات در ماهواره را مردود دانسته اند و مشی آنها نیز احتمال تبلیغ آنها در ماهواره را به صفر نزدیک می کند. پس چه کسی به جم پول داده تا برای ایستاده و رسوایی تبلیغ کند؟ چه دلیلی برای این کار وجود دارد؟
پولی که از دبی به شبکه جم واریز شد از طرف چه کسی و به چه منظوری بود؟
تنها احتمال ممکن این است که دست های پشت پرده از کسانی که علاقه ای به اکران این دو فیلم ندارند بدون هماهنگی با سازندگان اصلی و به صورت چراغ خاموش به منظور این که شرایط برای تبلیغات ماهواره ای سایر فیلمها و حتی زمانهای آتی اکران مهیا باقی بماند و برای غبارآلود شدن شرایط دست به چنین اقدامی زده اند و شبکه جم هم طبعاً همزمان با دریافت هزینه مربوطه، اقدام به این تبلیغات کرده است. با این کار تشخیص تبلیغات عامدانه یا تبلیغات این چنینی در شبکه های ماهواره ای برای سازمان سینمایی عملا بسیار سخت شده و این یک راه نسبتا مطمئن بود برای تغییر زمین بازی به منظور اینکه تبلیغات ماهواره ای برای فیلمهای سینمایی باقی بماند و مشکلی هم ایجاد نکند.راهی که باید دید چقدر می تواند مفید فایده واقع شود.
یکی از پیام هایی که در این مدت در گروه ها ارسال شده این است: درباره علت پخش تیزر فیلم ایستاده در غبار با .... صحبت کردم گفت: "دو روز پيش كسي براي شبكه پول حواله مي كنه از دبي بابت آگهي اين فيلم ها و تا رفتيم بالا متوجه شديم واقعي نبوده بهش زنگ مي زنند گوشي را بر نمي داره همون ديشب قطع كرديم. فكر كنم شيطنت خود تهيه كنندگان بقيه فيلم ها در ايران بوده.
باید دید این موضوع تا چه حد واقعیت دارد و تا چه حد می تواند مفید باشد. اما آن چه محرز است این است که با دو فرضیه جدی درباره پشت پرده این ماجرا روبرو هستیم که کفه فرضیه دوم سنگین تر است.