به گزارش مشرق، وزیر خارجه آمریکا در دومین سفر خود در کمتر از یک ماه به کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس به امارات وعربستان سعودی رفت. کری طی سال های اخیر سفرهای متعددی به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس داشته است. وی در نهمین سفر به حوزه خلیج فارس در 16ماه گذشته در روزهای 19 و 20 خرداد به امارات و عربستان سعودی سفر کرد و در این دیدارها به رایزنی با مقامات این دو کشور پرداخت. گفتگوی زیر با دکتر علی اصغر زرگر، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل غرب آسیا به بررسی این سفرها و دامنه روابط می پردازد.
در شرایط کنونی نگاه آمریکا به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس چیست؟
البته آقای الجبیر و آقای کری چندی پیش با هم مصاحبه ای در جلسه شورای همکاری داشتند و این مصاحبه کاملا ماهیت این روابط را برملا می کند. در واقع آمریکایی ها در این نشست ها مرتبا اعلام می کنند که ما پشتیبان شورای همکاری خلیج فارس، هستیم و منافع مشترک دفاعی و امنیتی با هم داریم. بنابراین منافع مشترک ما جدایی ناپذیر است.
هم ایالات متحده آمریکا و هم شورای همکاری خلیج فارس بر این نظرند که تهدیدات خارجی در منطقه وجود دارد، بنابراین نظر مشترکی نسبت به این تهدیدات دارند. مسئله دیگری که کری و الجبیر بعد از مصاحبه های خود روی آن انگشت گذاشتند این بود که به دنبال مقابله با اقدامات بی ثبات کننده ایران در منطقه هستند. این موضوع هم جزئی از سیاست های آمریکاست (که نوعی ایران هراسی را ایجاد کرده است و ایران را به عنوان عامل بی ثبات کننده معرفی کرده است) تا شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا از این دید با هم با اقدامات بی ثبات کننده ایران در منطقه مقابله کنند. موضوع بعدی این است که دولت آمریکا و کری بر این نظر هستند که بعد از برجام امکان دارد که آمریکایی ها با ایران هماهنگی هایی را انجام دهند و لذا نگرانی های عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس را با آمریکا به گونه ای حل کنند. کری هم به صراحت اعلام کرد که بعد از برجام راه باز شده است و فرصتی برای صحبت با ایران به وجود آمده است و مسائل مورد نگرانی عربستان را حل می کنیم.
تحولات خاورمیانه و عراق موضوع مقالات زیادی در حوزه سیاست خارجی بوده است. عربستان بیان می کند که تحولات اخیر منطقه برخلاف منافع عربستان است و به نوعی جنگ شیعیان علیه سنی ها در این دو کشور درگرفته و باید با آن مقابله کرد. به نظر می رسد که سفر اخیر کری هم در همین جهت باشد. یعنی به نحوی می خواهند چگونگی تحولات منطقه را شناسایی کنند و نوعی موازنه را که آمریکایی ها هم مدت هاست به دنبال آن هستند؛ به وجود بیاورند. موازنه ای که در عراق و سوریه نیز موجب ایجاد موازنه قوا در بین نیروهای درگیر شود و راه حل توازنی در عراق و سوریه ایجاد شود. یعنی به گونه ای بازی برد بردی بین عربستان و ترکیه و ایران در منطقه انجام گیرد و مصالحه ای انجام شود.
آمریکایی ها یا آقای کری در بین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به کدام کشورها نگاه جدی تری دارند؟
در حوزه خلیج فارس کشورهای کوچک تری که وجود دارند، محلی از اعراب نیستند و اصلا آمریکایی ها به آن ها توجهی ندارند. اصل قضیه عربستان سعودی است و تا حدودی قطر که مولفه های قدرتمندی دارد. اما در عین حال عربستان سعودی صحنه گردان کل قضیه است. اگر کری هم به منطقه خلیج فارس می آید به دنبال انجام هماهنگی هایی با سیاست های عربستان است و یا این که از اهرم عربستان در تحولات غرب آسیا استفاده کند. آمریکایی ها از چهار سال پیش که اوباما به قدرت رسید، نظرشان بر این بود که نه در عراق و نه در سوریه در اقدامات نظامی شرکت نکنند. بنابراین در این جا فقط عربستان و ترکیه و خصوصا پول و سلاح عربستان می ماند که به دست عواملشان در منطقه می رسد و این بازی را توسط این بازیگران مهم در منطقه پیش می برند.
با توجه به وضعیت کنونی، آیا روابط آمریکا با کشورهای خلیج فارس به سمت اتحاد پیش می رود یا اختلاف؟
البته اختلافات خواه ناخواه همواره بین متحدین وجود دارد. این گونه نیست که وجود نداشته باشد، اما عربستان یک سری نقاط ضعفی دارد. از جمله این که نیروی نظامی متحرکی از نظر زمینی و هوایی و... ندارد تا بتواند سریع در نقاط بحران زا فعالانه از نیروهای نظامی خود استفاده کند.
نکته بعدی این است که عربستان دارای نظام بسته و عقب مانده ای در داخل از نظر حقوق بشر است و با یمن و جاهای دیگر درگیر است و همه این ها باعث بروز اختلاف در بین طرفین شده است. از قدیم هم آمریکایی ها نظرشان بر این بود که اعرابی که در عربستان قدرت را به دست دارند، اعراب متعصب و خودرأیی هستند و نظرات خاص خود را دارند و ارتباط با آن ها تا حدودی مشکل است. همین نقاط ضعف باعث شده است که خواه ناخواه وابسته به آمریکا باشند. لذا با توجه به خطرات منطقه ای برای نظام عربستان و سیاست های خارجی آن و تحولات در منطقه، به نظر می رسد که عربستان باید در مقابل آمریکا کوتاه بیاید و نمی تواند بگوید که سیاست های ما باید ارجحیت داشته باشد.
به علاوه به نظر نمی رسد اختلافات بین آن ها به نقاط حادی بیانجامد، بلکه در نهایت عربستان باید در مقابل سیاست های آمریکا کوتاه بیاید. یعنی آمریکایی ها زمانی که ببینند نتایج تحولاتی که در منطقه به وجود می آید، به نفع آمریکا نیست، عربستان را توجیه می کنند که سکوت کند و زیاده روی نکند. مثلا اگر زمانی آمریکایی ها تصمیم بگیرند که با روسیه و ایران به راه حلی در منطقه برسند، عربستان به تنهایی و خودسرانه نمی تواند رویکرد مستقلی را در پیش بگیرد، مگر این که از طریق پول نفت در مجامع بین المللی برخی موفقیت های دیپلماتیک به دست بیاورد.
آینده روابط عربستان با آمریکایی ها تا چه حد ممکن است با تنش بیشتر همراه باشد؟
یک سری عوامل و مولفه هایی سیاست های آمریکا و عربستان را در هم تنیده است. مثلا سیاست های انرژی، مسئله امنیتی در حوزه خلیج فارس و ملاحظاتی که آمریکایی ها جدیدا در رابطه با ایران باید بعد از مسئله برجام داشته باشند. آمریکایی ها باید ملاحظات دیگری هم در منطقه با قدرت هایی مانند روسیه داشته باشند.
نظر من بر این است که آمریکایی ها به نوعی می خواهند به بازیگران کوچک و متوسط منطقه ای بگویند که ما روی شما هم حساب می کنیم و شما در سیاست های آمریکا، جا دارید. در واقع به دنبال این هستند که ائتلاف کلی منطقه غرب آسیا را با به حساب آوردن بازیگران منطقه ای حفظ کند، ولی به نظر من آمریکا استراتژی و سیاست های خاص خود را دارد و این موضوع شاید اختلاف را با عربستان تشدید کند. همچنین نقاط ضعف عربستان اجازه نخواهد داد که این مسئله خیلی حاد شود.
ایران یک بازیگر مستقل منطقه ای است. هر چند با روسیه و قدرت های منطقه ای هماهنگ عمل می کند اما هیچ گاه در کنار آن ها قرار نگرفته است که تابع آن ها باشد. به همین دلیل ایران بازیگر مستقلی است که اهداف خود را دنبال می کند، ولی عربستان چنین نقشی را تا به حال نداشته است.
منبع: رصد
در شرایط کنونی نگاه آمریکا به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس چیست؟
البته آقای الجبیر و آقای کری چندی پیش با هم مصاحبه ای در جلسه شورای همکاری داشتند و این مصاحبه کاملا ماهیت این روابط را برملا می کند. در واقع آمریکایی ها در این نشست ها مرتبا اعلام می کنند که ما پشتیبان شورای همکاری خلیج فارس، هستیم و منافع مشترک دفاعی و امنیتی با هم داریم. بنابراین منافع مشترک ما جدایی ناپذیر است.
هم ایالات متحده آمریکا و هم شورای همکاری خلیج فارس بر این نظرند که تهدیدات خارجی در منطقه وجود دارد، بنابراین نظر مشترکی نسبت به این تهدیدات دارند. مسئله دیگری که کری و الجبیر بعد از مصاحبه های خود روی آن انگشت گذاشتند این بود که به دنبال مقابله با اقدامات بی ثبات کننده ایران در منطقه هستند. این موضوع هم جزئی از سیاست های آمریکاست (که نوعی ایران هراسی را ایجاد کرده است و ایران را به عنوان عامل بی ثبات کننده معرفی کرده است) تا شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا از این دید با هم با اقدامات بی ثبات کننده ایران در منطقه مقابله کنند. موضوع بعدی این است که دولت آمریکا و کری بر این نظر هستند که بعد از برجام امکان دارد که آمریکایی ها با ایران هماهنگی هایی را انجام دهند و لذا نگرانی های عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس را با آمریکا به گونه ای حل کنند. کری هم به صراحت اعلام کرد که بعد از برجام راه باز شده است و فرصتی برای صحبت با ایران به وجود آمده است و مسائل مورد نگرانی عربستان را حل می کنیم.
تحولات خاورمیانه و عراق موضوع مقالات زیادی در حوزه سیاست خارجی بوده است. عربستان بیان می کند که تحولات اخیر منطقه برخلاف منافع عربستان است و به نوعی جنگ شیعیان علیه سنی ها در این دو کشور درگرفته و باید با آن مقابله کرد. به نظر می رسد که سفر اخیر کری هم در همین جهت باشد. یعنی به نحوی می خواهند چگونگی تحولات منطقه را شناسایی کنند و نوعی موازنه را که آمریکایی ها هم مدت هاست به دنبال آن هستند؛ به وجود بیاورند. موازنه ای که در عراق و سوریه نیز موجب ایجاد موازنه قوا در بین نیروهای درگیر شود و راه حل توازنی در عراق و سوریه ایجاد شود. یعنی به گونه ای بازی برد بردی بین عربستان و ترکیه و ایران در منطقه انجام گیرد و مصالحه ای انجام شود.
آمریکایی ها یا آقای کری در بین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به کدام کشورها نگاه جدی تری دارند؟
در حوزه خلیج فارس کشورهای کوچک تری که وجود دارند، محلی از اعراب نیستند و اصلا آمریکایی ها به آن ها توجهی ندارند. اصل قضیه عربستان سعودی است و تا حدودی قطر که مولفه های قدرتمندی دارد. اما در عین حال عربستان سعودی صحنه گردان کل قضیه است. اگر کری هم به منطقه خلیج فارس می آید به دنبال انجام هماهنگی هایی با سیاست های عربستان است و یا این که از اهرم عربستان در تحولات غرب آسیا استفاده کند. آمریکایی ها از چهار سال پیش که اوباما به قدرت رسید، نظرشان بر این بود که نه در عراق و نه در سوریه در اقدامات نظامی شرکت نکنند. بنابراین در این جا فقط عربستان و ترکیه و خصوصا پول و سلاح عربستان می ماند که به دست عواملشان در منطقه می رسد و این بازی را توسط این بازیگران مهم در منطقه پیش می برند.
با توجه به وضعیت کنونی، آیا روابط آمریکا با کشورهای خلیج فارس به سمت اتحاد پیش می رود یا اختلاف؟
البته اختلافات خواه ناخواه همواره بین متحدین وجود دارد. این گونه نیست که وجود نداشته باشد، اما عربستان یک سری نقاط ضعفی دارد. از جمله این که نیروی نظامی متحرکی از نظر زمینی و هوایی و... ندارد تا بتواند سریع در نقاط بحران زا فعالانه از نیروهای نظامی خود استفاده کند.
نکته بعدی این است که عربستان دارای نظام بسته و عقب مانده ای در داخل از نظر حقوق بشر است و با یمن و جاهای دیگر درگیر است و همه این ها باعث بروز اختلاف در بین طرفین شده است. از قدیم هم آمریکایی ها نظرشان بر این بود که اعرابی که در عربستان قدرت را به دست دارند، اعراب متعصب و خودرأیی هستند و نظرات خاص خود را دارند و ارتباط با آن ها تا حدودی مشکل است. همین نقاط ضعف باعث شده است که خواه ناخواه وابسته به آمریکا باشند. لذا با توجه به خطرات منطقه ای برای نظام عربستان و سیاست های خارجی آن و تحولات در منطقه، به نظر می رسد که عربستان باید در مقابل آمریکا کوتاه بیاید و نمی تواند بگوید که سیاست های ما باید ارجحیت داشته باشد.
به علاوه به نظر نمی رسد اختلافات بین آن ها به نقاط حادی بیانجامد، بلکه در نهایت عربستان باید در مقابل سیاست های آمریکا کوتاه بیاید. یعنی آمریکایی ها زمانی که ببینند نتایج تحولاتی که در منطقه به وجود می آید، به نفع آمریکا نیست، عربستان را توجیه می کنند که سکوت کند و زیاده روی نکند. مثلا اگر زمانی آمریکایی ها تصمیم بگیرند که با روسیه و ایران به راه حلی در منطقه برسند، عربستان به تنهایی و خودسرانه نمی تواند رویکرد مستقلی را در پیش بگیرد، مگر این که از طریق پول نفت در مجامع بین المللی برخی موفقیت های دیپلماتیک به دست بیاورد.
آینده روابط عربستان با آمریکایی ها تا چه حد ممکن است با تنش بیشتر همراه باشد؟
یک سری عوامل و مولفه هایی سیاست های آمریکا و عربستان را در هم تنیده است. مثلا سیاست های انرژی، مسئله امنیتی در حوزه خلیج فارس و ملاحظاتی که آمریکایی ها جدیدا در رابطه با ایران باید بعد از مسئله برجام داشته باشند. آمریکایی ها باید ملاحظات دیگری هم در منطقه با قدرت هایی مانند روسیه داشته باشند.
نظر من بر این است که آمریکایی ها به نوعی می خواهند به بازیگران کوچک و متوسط منطقه ای بگویند که ما روی شما هم حساب می کنیم و شما در سیاست های آمریکا، جا دارید. در واقع به دنبال این هستند که ائتلاف کلی منطقه غرب آسیا را با به حساب آوردن بازیگران منطقه ای حفظ کند، ولی به نظر من آمریکا استراتژی و سیاست های خاص خود را دارد و این موضوع شاید اختلاف را با عربستان تشدید کند. همچنین نقاط ضعف عربستان اجازه نخواهد داد که این مسئله خیلی حاد شود.
ایران یک بازیگر مستقل منطقه ای است. هر چند با روسیه و قدرت های منطقه ای هماهنگ عمل می کند اما هیچ گاه در کنار آن ها قرار نگرفته است که تابع آن ها باشد. به همین دلیل ایران بازیگر مستقلی است که اهداف خود را دنبال می کند، ولی عربستان چنین نقشی را تا به حال نداشته است.
منبع: رصد