آیتالله عزیز خوشوقت در سال 1305 هجری شمسی در شهر زنجان دیده به جهان گشود، ایشان از سه سالگی با مهاجرت والدینشان به تهران، در منطقه مذهبی جنوب تهران رشد و نمو یافت، بعد از اتمام تحصیلات متداول، دروس حوزوی را در تهران با حضور در مکتب مرحوم شیخ علیاکبر برهان در مسجد لرزاده آغاز کرد و به مدت پنج سال از آداب و تعالیم آن مرد الهی بهره برد، عشق و علاقه ایشان به آموختن معارف دینی و استفاده از عنایات خاصه کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(ع) موجب شد که رهسپار شهر مقدس قم شود و به مدت 13 سال در حوزه علمیه این شهر از محضر اساتید و علما تلمذ کرد.
آیتالله خوشوقت دروس مقدماتی را از اساتیدی همچون شهید آیتالله صدوقی و آیتالله مجاهدی تبریزی و به مدت هفت سال از درس خارج فقه آیتاللهالعظمی بروجردی و فقه و اصول امام خمینی(ره) استفاده کرد، همچنین حکمت و فلسفه الهی را در محضر مفسر کبیر قرآن علامه طباطبایی آموخت و انفاس قدسی آن استاد بزرگ، ایشان را با رموز و درجات اخلاق و عرفان آشنا ساخت و از این جهت مورد توجه و محبت ویژه علامه قرار گرفت.
پس از وصول به مقامات بلند اخلاقی و نیل به درجه اجتهاد علمی، برای انجام وظایف و تحقق رسالت عالمان ربانی به تهران بازگشت و با امامت جماعت در مسجد امام حسن مجتبی(ع) در سه راه طالقانی تهران فعالیت تبلیغی خویش را آغاز کرد و به مدت پنج دهه و تا پایان عمر مبارکش به تربیت نفوس مستعد و دلهای مشتاق در این مسجد همت گمارد.
آیتالله خوشوقت با اینکه به تهران آمده بود، اما همچنان با قم ارتباط مستمر و هفتگی داشت و به تشکیل جلسات خصوصی و عمومی در زمینه اخلاق و معارف مبادرت میکرد، این جلسات نزد علاقهمندان به عنوان جلسات ختم صلوات و روضه اهل بیت(ع) و پرسش و پاسخ مشهور بود، ایشان درباره شهر قم میفرمود: من سالهاست در تهران هستم، ولی هنوز دلم در قم است، در قم یک خط ناب هدایت هست که در جای دیگر نیست.
آیتالله خوشوقت همواره تأکید داشت که راه هدایت تمام انسانها در قرآن آمده است و تمام آیات قرآن به أشکال و مفاهیم مختلف انسان را دعوت به اطاعت فرمان الهی و عبودیت که همان تقوا باشد، میکنند و بیان میکرد: فهم کامل و دقیق این آیات نورانی میسر نمیشود الا با کلمات نورانی حضرات معصومین(ع)، بنابراین ایشان اساس اخلاق و رشد را با توجه به کتاب الله و عترتی، «تقوا» معرفی میکردند،در نتیجه سلوک در نگاه معرفتی ایشان ساده و عمیق بود.
فارغ از مراتب علمی در اصول، فقه، تفسیر، حدیث، حکمت الهی، تاریخ اسلام، تاریخ معاصر و مباحث ادبی که در هر یک دارای آرا ابتکاری و خاصی بود، شخصیتی مستحکم و انقلابی داشت، تواضع و مردمی بودن به همراه سکوتهای طولانی و معنادار ایشان، پرده از عمق وجود او بر میداشت، همین ویژگیها موجب شده بود تا علامه طباطبایی، آیتالله خوشوقت را محل رجوع مطمئن برای طالبان معرفت بداند.
از نکات جالب زندگانی آیتالله خوشوقت به عنوان یک عالم ربانی این است که معظمله مخالف با ترویج بحث کشف و کرامات بود، منطق ایشان این بود که این گونه مسائل برای کسانی که طالب حق و طی طریق در مسیر هدایت هستند منحرف کننده است، زیرا هدف رسیدن به این مسائل نیست، اگر بنا باشد کشف و کرامات مطرح شود هدف اصلی که نیل به الی الله و رسیدن به قرب و رضای الهی است مغفول واقع میشود، پس کسانی هم که خدمت ایشان میآمدند و راجع به کرامات صحبت میکردند، آیتالله خوشوقت در جواب سکوت میکردند، بنابراین طبیعی است که در سیره این عارف بالله کرامات زیادی نقل نشده باشد، آنچه در ادامه میآید تنها گوشهای از فضایل اخلاقی آیتالله خوشوقت به روایت دیگران است:
*راز تسلط بینظیر آیتالله خوشوقت به تفسیر قرآن
فرزند آیتالله خوشوقت نقل میکند: من از ایشان سؤال کردم که این افاضهای که به حضرتعالی شده است که اینگونه روان و سلیس آیات و روایات را تفسیر میکنید و هیچگونه ابهام و پیچیدگی هم در آن وجود ندارد، این تسلط شما چگونه به دست آمده است، آیا تماماً نتیجه تلمذ در خدمت حضرت علامه طباطبایی هست یا عوامل دیگری هم دخیل هست. ایشان در جواب بنده فرمود: من بهرههای زیادی از حضرت آیتالله علامه طباطبایی بردهام، اما زمانی این قدرت در من پدیدار شد که در عالم مکاشفه، محضر امیرالمؤمنین علی(ع) رسیدم و ایشان یک جام کوچکی که در آن شربتی مثل شربت زعفران بود به من دادند و من وقتی این را نوشیدم حلاوت و شیرینی این شربت را نه فقط با زبانم حس کردم که با تمام وجودم و با تک تک سلولهایم این شیرینی را چشیدم و بعد از آن بود که فهم من از قرآن به گونهای دیگر شد و من به این نوع فهم از قرآن مسلط شدم و بر این نوع از تفسیر قرآن توانا شدم.
*تعبیر رهبر انقلاب از مقامات آیتالله خوشوقت
آیتالله کاظم صدیقی امام جمعه موقت شهر تهران با اشاره به اینکه سابقه آشنایی رهبر انقلاب با آیتالله خوشوقت و علاقه رهبری به ایشان، به مدرسه حجتیه قم باز میگردد، این گونه بیان میکند: تکریم عجیبی حضرت آقا از ایشان داشتند، یک بار یادم هست که آیتالله خوشوقت برای حضور در یکی از مجالس، خدمت حضرت آقا رفته بود و از در حیاط وارد شده بود و کفشها را هم همان جا گذاشته بود، بعد از پایان مجلس، همه برای صرف شام حرکت کردند. حضرت آقا و آیتالله خوشوقت کنار یکدیگر بودند، حضرت آقا وقتی متوجه شدند که کفشهای ایشان در آنجا نیست، کفشهای خودشان را برداشتند و مقابل پاهای آیتالله خوشوقت جفت کردند، آیتالله خوشوقت هر چه اصرار کردند، آقا قبول نکردند، آیتالله خوشوقت هم کفشهای آقا را پوشید و بعد، اطرافیان برای حضرت آقا کفش آوردند.
وی میافزاید: حضرت آقا علاقه فوقالعادهای به ایشان داشتند، فراتر از علاقه، بلکه اعتقاد بود، رهبر معظم انقلاب آیتالله خوشوقت را جزو کسانی معرفی میکردند که جلوی طوفانها را میگیرند و نمیگذارند دلها را باد ببرد، ایشان فرمودند که طوفانها زیاد است و مقاومتکردن در برابر این طوفانها مشکل است، به یک جایی وصل بشوید که این بادها شما را با خودش نبرد، سؤال کردیم مثلاً به چه کسی؟ فرمودند به آیتالله خوشوقت.
*دعایی که آیتالله خوشوقت در حرم امام رضا(ع) میخواند
حجتالاسلام محمدی گلپایگانی هم ابراز میدارد: روزی در مشهد مقدس نزد آیتالله خوشوقت تنها بودم و از ایشان سؤال کردم، وقتی که به حرم امام رضا(ع) مشرف میشوید، کدام زیاتنامه را میخوانید، فکر کردم ایشان زیارت جامعه و زیارت امینالله را مطرح میکند، ولی گفتند: هیچ کدام! و من تعجب کردم، آیتالله خوشوقت گفتند: هیچ زیارتی نمیخوانم و من پرسیدم: پس در حرم چه میخوانید؟ ایشان در پاسخ گفتند: خودم با حضرت حرف میزنم، میگویم و میشنوم.
سرانجام این استاد اخلاق شهر تهران در دوم اسفند ماه سال 1391، طی سفری زیارتی به عربستان سعودی به علت عارضه تنفسی در بیمارستان ملک فیصل شهر مکه در سن 86 سالگی پس از عمری بندگی و مجاهدت مخلصانه در گذشت، طوبی له و حسن مآب.