علت توقیف «جهان نیوز» کنار زدن پردههاست
مهدی محمدی در کانال تلگرامیاش نوشت: وبسایت جهان نیوز توسط اعتدالیون حذف شد، به عقیده من؛ نه به دلیل حرفهایی که زده، بلکه به دلیل آنچه بو برده بودند ممکن است در آینده بگوید. جهان نیوز قبلاً گوشههایی از پردهای را بالا زده بود که کنار رفتن کامل آن بزرگترین هراس "میانهروهای بیکفایت" ایرانی است. ماجرا به روایت اجمالی داستانی مربوط است که نشان میداد برجام اگر برای مردم آب نداشته برای عدهای نان داشته است. آن پرده البته بالا زده خواهد شد. جهان نیوز هم که نباشد همکیشانش هستند. جهان نیوز هم البته برخواهد گشت چرا که در این ملک عدل حاکم است.
دیدار آقای خاتمی با تاجزاده و تصمیمی که آقای خاتمی باید بگیرد
محمدسعید احدیان، مدیر مسئول روزنامه خراسان، در کانال تلگرامیاش نوشت: دیدار آقای خاتمی با تاج زاده از این جهت اهمیت دارد که آقای خاتمی عملاً دارد از یک محکوم امنیتی حمایت میکند. محکومیتی که مفهوم آن این است که بر اساس حکم دستگاه قضایی جمهوری اسلامی آقای تاجزاده در صدد براندازی نظام بوده است. فرق تاحزاده با بقیه محکومین امنیتی این است که وی در طول زندان هم با نامه نگاری و فعالیت رسانه ای مخالفتش با جمهوری اسلامی را شفاف کرد.
آقای خاتمی با جلسه ای که با تاجزاده گذاشت نشان داد که حامی براندازان جمهوری اسلامی است و این خودش یعنی مشارکت در براندازی.
آیا آقای خاتمی میخواهد هم در براندازی حکومت مشارکت کند و هم توقع داردتوسط نظام خودی تلقی شود؟
مشکل آقای خاتمی این است که هم میخواهد خود را درون نظام تعریف کند و توقع دارد مورد استقبال نظام قرار گیرد و هم حاضر نیست هزینه این خواسته را که مخالفت علنی با معاندین جمهوری اسلامی است، را بپردازد.
آقای خاتمی مجبور است یک تصمیم مهم بگیرد. یا زنگی زنگ یا رومی روم. البته تصمیم نگرفتن هم خودش یک تصمیم است. تصمیم فعلی وی این است: "مشارکت در براندازی".
فرجام جو زدگی از سوی دولتیها!
داریوش سجادی در کانال تلگرامیاش نوشت: آقای کواکبیان در مقام دفاع از دکتر ظریف و در واکنش به اظهارات یکی از نمایندگان مجلس که خطاب به ظریف گفته بود: برای مشکلات کشور چه کردهاید و برای آن دخترانی که در تهیه جهیزیه ازدواج ناتوان ماندهاند، چه پاسخی دارید؟
ابراز داشتهاند:
آقای ظریف قرار بود تنها در موضوع انرژی هسته ای مذاکره کند و تحریمها را لغو کند ایشان قرار نبود جهیزیه دختران بی بضاعت را فراهم کند.
هر چند فرمایش آقای کواکبیان متین است اما ظاهراً توجه ندارند چنین توقعاتی از ظریف محصول جو زدگی خود آقای ظریف از ابتدای ورودش به ماجرا بود تا آنجا که از یک کامنت مجعول در فیس بوکش هیجانزده شد که طی آن دختر خانمی مدعی بود:
من یه دختر 26 ساله ایرانی ساکن ایرانم. من متاهلم، سه ساله که عقد کردم اما به خاطر مشکلات مالی نمیتونیم عروسی کنیم، شوهرم دانشجوی دکتراست و کار پیدا نمیکنه ... بی پولی و بیکاری دمار از روزگار ما در آورده، پدرم یه بازنشسته ست و از پس خرید جهزیه برنمیاد.
... اینارو گفتم که بدونید کسایی مثل من هستند که فقط زندهاند اما بارها و بارها آرزوی مرگ میکنند. کاری کنید که تحریما تموم بشه، یه کاری کنید ارزونی بشه، کرایه خونه کم بشه، مواد غذایی ارزون بشه، بازار کار رونق پیدا کنه، دارو و درمان به قیمت خون آدم نباشه، امنیت و رفاه داشته باشیم. تو رو خدا... دیگه بسه تحریم!
ظریف نیز غمگنانه به این دختر خانم مجعول و شرح مصیبت مجعول ترش چنین پاسخ گفت:
سلام دخترم. می دانم که مسئولیت سنگینی بر دوش من و همکاران من است و گرچه در ایجاد شرایط کنونی نقشی نداشتهایم ولی به هرحال با پذیرش مسئولیت باید در جهت حل آن حرکت کنیم. امیدوارم با تدبیر ریاست محترم جمهوری و با حمایت همه مردم مشکلات انباشته اقتصادی به تدریج رفع شوند و زندگی برای شما و بقیه مردم راحت تر شود.
باور کنید که در هر لحظه از کار اداری و مذاکرات، خودم را وام دار و مدیون تک تک شما می دانم و امیدوارم که بتوانم باری از دوش شما بردارم. به یاری خدا و به پشتیبانی شما، این کار را با صبر و با حفظ حقوق کشور انجام خواهیم داد. اما اطمینان داشته باشید که برای مذاکره جدی و رفع فشارها، بهترین روش تلاش برای رسیدن به تفاهم از طریق تعامل سازنده و عزت مند است. اندکی صبر، سحر نزدیک است.
جناب کواکبیان!
اگر دکتر ظریف از همان ابتدا بجای اسیر جو شدن در اندازه و تراز متوقع از یک وزیر متبحر در امر دیپلماسی اقدام به مدیریت جو میکردند اینک لازم نبود برای مهار آن توقعات فزاینده محتاج کواکبیانی شوند تا گوشزد کننده شرح وظایف وزیر خارجه در امر دیپلماسی باشند!
تناقض روحانی در برخورد با رسانههای منتقد
حمید رسایی در کانال تلگرامیاش با انتشار عکسهای زیر به توقیف «جهان نیوز» واکنش نشان داد:
۹ دی؛ توقیف!
جهان نیوز؛ توقیف!
رمزعبور؛ توبیخ!
روحانی: پناه میبرم به خدا از بستن دهان منتقدان!
تجربه تاریخی برجام، برای زنگ برجامدکتر رضا سراج در کانال تلگرامیاش نوشت: برجام به تجربه تاریخی تبدیل شده و به همین دلیل سرمایه ای بسیار مهم است که ازاینپس نه تنها در مدارس، بلکه باید در دانشگاهها هم تدریس شود.
درسنامه تجربه تاریخی برجام:
سرفصل های درس برجام، به شرح زیر خواهد بود:
فصل اول: بررسی نقش جریان نفوذ و شبکه همکار داخلی در ایجاد تئوری های نادرست، ادراک غلط و اشتباه محاسباتی؛
فصل دوم: سهل اندیشی، اعتماد به دشمن، عبور از خطوط قرمز با عدم اخذ تضمین های لازم و عدم تناظر در اجرای برجام؛
فصل سوم: برجامیزه کردن جامعه با ساخت تصویر مبالغه آمیز از برجام که بدون آن، حتی مشکل آب خوردن هم حل نمیشود؛
فصل چهارم: عدم اجرای تعهدات آمریکا، بدعهدی و از پشت خنجر زدن آمریکاییها و تبدیل شدن برجام به خسارتی محض.
نتیجه
علیرغم اینکه برجام تقریباً هیچ مشکلی از مشکلات مردم را حل نکرد، اما ارزشمند است. تجربه تاریخی برجام، یک فرآیند تربیتی است که طی آن نخبگان و آحاد مردم، عقلانیت گفتمان انقلاب اسلامی (سلطه ناپذیری و مقاومت در برابر سلطه گران) را فهم میکنند. تجربه_تاریخی_برجام، مقابله راهبردی با سناریوی دوقطبی سازی (جامعه و حاکمیت) و ایجاد شکاف ملی برای استحاله هویت انقلاب (مدل ترمیدور انقلاب) بود که با حکمت عالیه رهبر انقلاب (تاکتیک نرمش قهرمانانه) و منظومه گفتمانی انقلابیگری، تهدید در حال تبدیل شدن به فرصت است.
بهترین کار در ماه رمضان از نگاه آیتالله خامنهای
کانال تلگرامی دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای با انتشار طرحی گرافیکی، بهترین کار در ماه رمضان از نگاه رهبر انقلاب را منتشر کرده است:
ظریف عمق ماجرا را درک میکند؟
محمد ایمانی در کانال تلگرامیاش نوشت:
1- اقای ظریف هفته گذشته به روال 11 ماه اخیر مجبور شد به دیدار جان کری برود و هشتاد دقیقه با او در اسلو مذاکره کند. 11 ماه از اعلام توافق و 5 ماه از اجرای آن میگذرد اما آقای ظریف مجبور است هر دو سه هفته یک بار با کری مذاکره کند. مشابه همین کار را آقای سیف رئیس بانک مرکزی مجبور شد در امریکا انجام دهد که به بیان دستاورد «تقریباً هیچ» برجام انجامید.
2- ظریف و روحانی سعی میکنند در قصه نتایج برجام و کنجکاوی توأم با انتظار مردم که خود دولت به آن دامن زد، صورت خود را با سیلی سرخ نگه دارند اما حجم تماس با آمریکا و درخواست برای پایبندی به متن و روح برجام نشان از حقایق تلخ دیگری دارد.
3- عوام و خواص جامعه میپرسند این چه توافقی است که 11 ماه پس از اعلام و 5 ماه پس از اتمام تعهدات ایران باید دنبال طرف دوید و التماس کرد تا بد عهدی نکند وبه تعهداتش پایبند بماند؟ آیا در تدوین آن عجله شده است؟ و آیا گویندگان همان منطقی که پارسال مدعی بودند هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست، حالا در رو در بایستی افتادهاند و تصور میکنند راه بازگشت و جبران ندارند و باید توافق رابه هر قیمت ودر هر شرایطی اجراکنند؟ اینکه سخنگوی وزارت خارجه میگوید مذاکره ما فقط در چارچوب برجام است، مگر مذاکرات برجام تیر ماه 94 تمام نشد و آن جشن وکارناوال را برای فتح الفتوح کذایی (عروس تعریفی) را نیانداختند؟
4- اماسؤال مهمتری وجود دارد. اگر طرف آمریکایی به این روحیه اضطرار و «اجرای توافق به هرقیمت» پی برده باشد، آیا به خود حق نمیدهد برجام را گروگان بگیرد و نوعی از صحنه آرایی مذاکراتی را ترتیب دهد که ازآن تصویر کدخدایی آمریکا ونیاز و التماس ایران -به عنوان قدرتی که اقتدار کاخ سفید را در منطقه شکسته- به نمایش در آید؟ آیا جناب ظریف حواسش هست که چه هزینه نقد و استراتژیکی را از جیب کشور و نظام انجام میدهد و ندانسته کدام نیاز راهبردی آمریکای درمانده ومظطر را به ضرر امنیت ملی خودمان تأمین میکند؟ ثم ماذا؟ اگر خرداد ماه 96، 5 یا 11 ماه سپری شده فعلی 22 ماه شد، چه؟ دولت تا آن روز دست روی دست میگذارد تا ببیند نتیجه مثلاً هشتاد و ششمین رایزنی ظریف با کری یا جانشین او چه میشود؟
5- اگر به اعتبار گزارش آقای ظریف به مجلس هیچ تحریم جدیدی تصویب نشده یا برجام نقض نشده، پس این همه مذاکره و خواهش وتمنا برای چیست؟ اما اگر مشکلات حادی پدید آمده، به تعبیر رهبر معظم انقلاب چرا باید بدعهدی و خباثت آمریکا را توجیه کرد؟ مگر وزارت خارجه آمریکا سخنگو برای توجیه اقداماتش ندارد؟ آیا همین بدفهمی و بدعملی موجب تشویق دشمن به عهد شکنی و گروگان گیری بیشتر نیست؟ جالب اینکه جان کری پس از مذاکره با ظریف در بیانیه ای گفته است «امریکا فراتر از برجام به تعهداتش عمل کرد»!
6- اگر تصور آقای روحانی و تیمش از آمریکا و توافق با آن خطا از آب درآمده، آیا هزینه این شوک منفی را باید رسانهها و نشریات و سایتها با سرکوب و تهدید و توقیف بپردازند؟
با دشمنان صمیمی، با ناصحان درشتی؟!
دو قطبیسازی کاذب برای بستن «جهان نیوز»
سیدیاسر جبرائیلی در کانال تلگرامیاش نوشت: دولت یازدهم از یک سو دچار ضعف کارنامه اجرایی است و یک سال مانده به انتخاب دوازدهم، چیزی برای ارائه به افکار عمومی ندارد؛ از سوی دیگر تیم رسانه ایاش نیز منطقاً نمیتواند از کاه کوه بسازد...توان پاسخگویی به منتقدان را نیز ندارند.
دوقطبی سازی های کاذب نیز که تاکنون با هدف "حواس پرتی عمومی از وظایف اصلی دولت و تغییر حوزه رضایتمندی" کلید زده شده، نتوانسته به اهداف خود برسد.
شاید دولت اگر به جای راه جدیدی که بستن دهان منتقدان و توقیف جهان نیوزهاست انتخاب کرده، به خدا پناه ببرد، در این یک سال آستین برای خدمت به مردم بالا بزند و بابت اشتباهات عذرخواهی کند، برایش مفیدتر باشد، اما نخواهد کرد...
ابعاد مختلف تجربیات 4 ساله حجت الاسلام روحانی گرانقدر است. رئیس جمهور دوازدهم باید ممنون ایشان باشد.
ریشه جر و بحثهای سعودیهای با آمریکا در چیست؟
مهدی محمدی در کانال تلگرامیاش مینویسد: اکنون که محمد بن سلمان در واشینگتن است، مهم است توجه کنیم گرچه اختلافات مهمی درباره "تصویر نظم مطلوب در منطقه" میان امریکا و سعودی وجود دارد، اما هیچ مسئلهای برای عربستان مهمتر از این نیست که حس میکند جایگاه پیشین خود در سیاست خارجی و استراتژی منطقهای امریکا را ازدستداده است. حس "تنها ماندگی" سعودی، از یک منظر، ریشه همه جروبحثهای آن با امریکاست. برنامههای منطقهای سعودی هم بیش از آنکه محصول یک راهبرد مستقل باشد، تلاشهایی است برای مجبور سازی امریکا به "تجدید شراکت". پرسش اصلی برای سعودی ازاینپس این خواهد بود که درباره چه موضوعاتی و چقدر باید کوتاه بیاید تا مجدداً در راهبرد منطقهای امریکا "جایابی" شود.