سرویس فرهنگ و هنر مشرق - جناب آقای پیام ابراهیم نژاد تهیه کننده برنامه «ماه نشان» اعتقاد دارند که این برنامه مجری ندارد و درست نیست که به حاج حسین یکتا و بیژن نوباوه عنوان مجری اطلاق کنیم.تهیه کننده ماه نشان معتقد است که آقایان یکتا و نوباوه،میزبان و مهماندار ضیافت ماه نشان هستند. ماه نشان یکی از برنامه خاص و ویژه شبکه افق است که با اتکا به خروش مدنی توده های انقلابی، تصویرگر ترمیم نقصان های اجتماعی است. به همین بهانه با حاج حسین یکتا بانی ضیافت ماه نشان به گفتگو نشستیم.
*تصور شخصی و فردی بنده بعد از اینکه حضرت آقا یک گزاره خیلی مهمی را دوباره تذکر دادند مانند ولنگاری فرهنگی، مثل اینکه خودتان پاشنه را بالا کشیدهاید و وارد گود شدهاید نمود آن همین برنامه ماه نشان است؟
بسم الله الرحمن الرحیم. هر کسی از ما سوال کرد که چرا شما آمدهاید در این برنامه؟ مگر شما مجری بودید؟ مگر شما این کاره بودهاید؟ چرا قبول کردید که یک ماه هر شب را بالاخره آدم افطار، پدر و مادر ، خانم و بچهها شاید بخشهای از زمان استراحت خودش یا حتی (البته این کار خودش عبادت هست) چرا گرفته شده است؟ ما همیشه به دوستان گفتم که ما بچههای بسیجی و تکلیف مدار و ولایتمدار هر جا احساس میکنیم که آقا دغدغهای دارد یا نظام قصه یا غصهای دارد وارد عمل میشویم.
بهرحال یک روز امام گفتند که دزدی آمده است و سنگی انداخته است و ما رفتیم جبهه. یک روز مثلا خدمت شما عرض کنم که احساس کردیم که حضرت آقا گفتند شبیخون؛ ما هم وارد حوزه فرهنگی شدیم و راهیان نور، نوعی امربری ما از حضرت آقا در حوزه فرهنگی بود.
امروز هم احساس میکنیم که قصهای ذهن حضرت آقا را مشغول کرده است و غصهای شده به دل مردم عزیزمان مسئله اجتماعی که همان اعتیاد هست، ازدواج دخترانمان، اشتغال پسرانمان، بعضی از حداقلهای معیشتی برای بعضی از هموطنانمان که اینجا ما با همان نگاه تکلیف بسیجیمان وارد عمل میشویم. همان طور که وقتی ما رفتیم جبهه کسی به ما نگفت که ارتشیها آمدهاند. گفتند بسیجیها آمدهاند هیچ کس به ما نگفت نظامیها آمدهاند گفتند داوطلبان آمدهاند.
*یک سوال صریح بپرسم این برنامه نمود اجتماعی بر محور همان موکدات جریان حزبالله است. تجمیع برنامهها هدایتگر تودهها برای ترمیم نقصانهای اجتماعی به سویهای است که یعنی بصورت مردمی عمل کنیم. الان داریم روی NGO های خصوصی سرمایهگذاری بصری و تصویری میکنید. یک سوال میکنم واقعاً این برنامه در جمع بندی نشان میدهد که جبهه حزباللهی کلا از دولتها ناامید شده است، یعنی امید خودش را گره زده به مردم به جای دولت؟
نه، ببینید در قضایای دولتها همیشه و همه جا وقتی یک کاری حکم جهاد پیدا میکند که آقا میفرمایند، جهاد اقتصادی وقتی آقا میفرماید جهاد فرهنگی و ... وقتی ما امروز میگویم باید یک جهاد نهضت خدمت رفتن داشته باشیم همه جا اینطور است هر دولتی باشد نمیتواند از پس آن مشکل بر بیاید. حالا شاید یک دولتی ....
*پس نقد نیست؟
نقد که ما داریم. بالاخره به رفتارهای سیستمها نقد داریم. حالا یک جا نگرش و بینش و کردار و سیاسی و آداب آنها.... . ولی در کلیت وقتی یک حرکت جهادی میخواهد انجام شود نباید کار را معطل برای آمدن دولتها کرد ما اعتقاد داریم که ما بچه بسیجیهای مطیع امر ولایت، مجموعههای خود جوش مردمی، چریکها و پارتیزانهایی هستیم که میرویم علم را یک جایی میکوبیم و بعد حاکمیت و ملت را به امر ولایت میآوریم در آن نقطه. و احساس میکنم که امروز بحث نهضت اجتماعی و بحث نهضت خدمات اجتماعی همان نقطهای است که ما باید قوی و قدرتمند و داوطلبانه و عاشقانه و بسیجی و نهضتی و فراگیر و مردمی وارد عمل شویم.
*حاج آقا این برنامه تاک شو 25 سال جای آن خالی بوده است در تلویزیون، روراست بگوییم به همدیگر 25 یا 30 سال جای یک همچین برنامهای خالی بوده است؛ امروز من فکر میکنم نباید اکتفا کرد به ماه مبارک رمضان و باید دنباله پیدا کند. راستش جهش مردمی دیر اتفاق افتاده.
بله. ببینید یک روزی با یک M1 و با یک برنو و یک تفنگ حداقلی و با یک ژسهای وارد جبهه شدیم با 5 نیروی هوایی، دریایی و زمینی قدس و در کنار آن هم توسعه یافته شده ارتش جهموری اسلامی و یگانهای جهاد سازندگی و شکل گیری بسیج میلیونی از جبههها آمدیم بیرون. یک روزی وارد جنگ نرمی شدیم با یک یا دو موسسه و هیئت و مجموعههایی که شاید هنوز خیلی جان حرفهای و تخصصی برای جنگ نرم نداشتند در آن دوره اصلاحات ولی آخر با مجموعههای خودش جوش قوی حرفهای و تخصصی مردمی آمدیم بیرون که اینها حوزه ..... در دستگاههای اجرایی نظام چه در تولید آنها و چه در نیروی انسانی آنها چه در گفتمان برتر آنها داریم میبینیم.
امروز هم ما اگر وارد عمل شدیم و رفقایی که دارند یا علی میگویند و آمدند وسط میدان که بیایم ببنیم چه کار باید بکنیم و یک کار نهضتی بسیجی بکنیم شاید به روایتی دیر آمدهاند ولی قطعاً یک جای دیگر درگیر بودهاند. یعنی قطعاً و حتماً اگر بچههای که امروز انتظار داشتید که زودتر میآمدند اینها دستشان در شلمچه درگیر بود یک روزی ما در شلمچه میجنگیدیم مجبور شدیم برویم در دریا هم بجنگیم ما در دریا میجنگیدیم. موشک داخل شهر هم آمد آمدیم موشک شهر را حل کنیم، شیمیایی هم آمد، یعنی هر چقدر به میزان جنگ که باز میشد و ضرورت داشت و در موضع تهدید بود بچههای رزمنده با آن قایقهای تندروی خودشان و با آن حضور خودشان در صخرهها و تپهها و با آن حضور خودشان در آن دشتها و هورها و نیها و حضورشان در کمک به مردم زیر آوار موشکها و از آن طرف مردم کمک آنها به معنای کمکهای نقدی و جنسی به رزمندهها.
امروز اگر از نظر نگاه شما شاید دیر شده است، بله دیر شده، ولی اینکه دیر شدن را از چه کسی مطالبه بکنید و از کجا مطالبه بکنید من قطعاً و حتما و یقیناً میدانم بچههای بسیجی، ولایی و حزب اللهی پایه کار آقا هر جا که احساس کردند که باید وارد عمل بشوند و وضعیت بحرانی هست و جبهه هست یا یک کار بالاخره تکلیفی هست آمدهاند و وارد عمل شدهاند. اگر این جا دیر آمدهاند گروهی بودهاند میجنگیدند ومیرزمیدند و حداقل بودیم. امروز اگر میخواهیم یک کار حداکثری بکنیم قطعاً یک شروع جدید هست قطعاً یک حرکت هست.
*در حوزههای تربیتی چی، نمیخواهید وارد بشوید؟ برنامهای برای آن ندارید؟ چون الان در حوزه خدمات اجتماعی وارد شدهاید.
نه. ببینید ما همان مجموعه جبهه فرهنگی انقلاب ششصد و هفتصد کانون تربیت محور است که به کارگروه تربیت محور خاتم الاوصیاء وصل میشود. یا مجموعه زیادی از مدارس غیرانتفاعی و مجموعههای تربیت محوری به مجموعههای دیگر تربیت خودمان در خاتم الاوصیاء تحت عناوین مختلف وصل است. دارد کارهایی میشود دارد اتفاقاتی میافتد ولی آن اتفاق قطعاً اتفاق قطعی، عمیق و آرامی هست که شاید الان مشکل معظل اجتماعی کلان را حل کند هنوز اتفاق نیفتاده است. ما در بحث خدمات اجتماعی کاری که داریم شروع میکنیم یک کار آموزشی است یک کم تربیتی، تبلیغی، ترویجی.
*چون دیدم سید مهدی زرین بافت را اصلا با همین محور آوردهاید در برنامه.
یکی دارد جهاد تبلیغی انجام میدهد، یکی دارد جهاد تربیتی انجام میدهد، یکی دیگر دارد جهاد درمانی انجام میدهد. بسته آرام آرام کامل میشود و قطعاً و عمیقاً همه بخشهایی که در جبهه فرهنگی انقلاب قرآنی و مهدویتی و دفاع مقدسی و تربیتی هست همه وارد عمل میشوند همه بچههای هیئت مجموعههای عظیم هیئت همه سازماندهی میشوند. ما الان در روزهای اول این سازماندهی عظیم مردمی هستیم.
*سراغ سوژههای مانند حاج عبدالله والی دوباره هم خواهید رفت؟
اولا که مملکت ما پر از گنج هست. همانطور که جنگ ما یک گنج است جنگ نرم ما هم یک گنج هست ضمن همه معضلات و مصیبتهایش ضمن همه قصهها و غصههایش یک عالمه گلهایی دارد یک عالمه طلاها و مرواریدها و زمردهایی دارد یک عالمه آدمهای دیدنی دارد که یک مقدار باید خاک غربت را از روی آنها زدود یک مقدار آنها را نشان داد دانش آنها را تولید کرد اسم آنها را سر زبانها آورد نگاه آنها را عمق داد توان آنها را توسعه داد همه جا را میگیرد.
*در برنامه دیشب که فکر میکنم یک از برنامههای خیلی عالی هست بچههای لوطی، خاکی، مشتی مثل سید ابوالفضل کاظمی را دوباره هم میآورید در این برنامه یا نه؟
اعتقاد دارم که برنامه ما یک بخشی از آن حوالهای هست، نیت میکنیم برای خدا حوالهای هم آدمهای آن میآیند.
*برنامه ماه نشان با حضور سید ابولفضل کاظمی ( راوی کتاب «کوچه نقاشها») حال و هوای عجیبی داشت.
به همین خاطر خیلی از بچهها که میآیند حوالهای هستند اخلاص خود آنها دارد اثر میکند قطعاً و حتما ما هر کجا به آدمی برسیم و ببینیم که در این فضا دارد خدمت میکند چه از این بچههای مشتی حزب اللهی هیئتی پایه کار و چه آن بچههای مشتی هیئتی پایه کار گفتمانی راهبردی و چه بچههای عملیاتی وسط میدانی، همه آنها را به ماه نشان میآوریم.
*تصور شخصی و فردی بنده بعد از اینکه حضرت آقا یک گزاره خیلی مهمی را دوباره تذکر دادند مانند ولنگاری فرهنگی، مثل اینکه خودتان پاشنه را بالا کشیدهاید و وارد گود شدهاید نمود آن همین برنامه ماه نشان است؟
بسم الله الرحمن الرحیم. هر کسی از ما سوال کرد که چرا شما آمدهاید در این برنامه؟ مگر شما مجری بودید؟ مگر شما این کاره بودهاید؟ چرا قبول کردید که یک ماه هر شب را بالاخره آدم افطار، پدر و مادر ، خانم و بچهها شاید بخشهای از زمان استراحت خودش یا حتی (البته این کار خودش عبادت هست) چرا گرفته شده است؟ ما همیشه به دوستان گفتم که ما بچههای بسیجی و تکلیف مدار و ولایتمدار هر جا احساس میکنیم که آقا دغدغهای دارد یا نظام قصه یا غصهای دارد وارد عمل میشویم.
بهرحال یک روز امام گفتند که دزدی آمده است و سنگی انداخته است و ما رفتیم جبهه. یک روز مثلا خدمت شما عرض کنم که احساس کردیم که حضرت آقا گفتند شبیخون؛ ما هم وارد حوزه فرهنگی شدیم و راهیان نور، نوعی امربری ما از حضرت آقا در حوزه فرهنگی بود.
امروز هم احساس میکنیم که قصهای ذهن حضرت آقا را مشغول کرده است و غصهای شده به دل مردم عزیزمان مسئله اجتماعی که همان اعتیاد هست، ازدواج دخترانمان، اشتغال پسرانمان، بعضی از حداقلهای معیشتی برای بعضی از هموطنانمان که اینجا ما با همان نگاه تکلیف بسیجیمان وارد عمل میشویم. همان طور که وقتی ما رفتیم جبهه کسی به ما نگفت که ارتشیها آمدهاند. گفتند بسیجیها آمدهاند هیچ کس به ما نگفت نظامیها آمدهاند گفتند داوطلبان آمدهاند.
*یک سوال صریح بپرسم این برنامه نمود اجتماعی بر محور همان موکدات جریان حزبالله است. تجمیع برنامهها هدایتگر تودهها برای ترمیم نقصانهای اجتماعی به سویهای است که یعنی بصورت مردمی عمل کنیم. الان داریم روی NGO های خصوصی سرمایهگذاری بصری و تصویری میکنید. یک سوال میکنم واقعاً این برنامه در جمع بندی نشان میدهد که جبهه حزباللهی کلا از دولتها ناامید شده است، یعنی امید خودش را گره زده به مردم به جای دولت؟
نه، ببینید در قضایای دولتها همیشه و همه جا وقتی یک کاری حکم جهاد پیدا میکند که آقا میفرمایند، جهاد اقتصادی وقتی آقا میفرماید جهاد فرهنگی و ... وقتی ما امروز میگویم باید یک جهاد نهضت خدمت رفتن داشته باشیم همه جا اینطور است هر دولتی باشد نمیتواند از پس آن مشکل بر بیاید. حالا شاید یک دولتی ....
*پس نقد نیست؟
نقد که ما داریم. بالاخره به رفتارهای سیستمها نقد داریم. حالا یک جا نگرش و بینش و کردار و سیاسی و آداب آنها.... . ولی در کلیت وقتی یک حرکت جهادی میخواهد انجام شود نباید کار را معطل برای آمدن دولتها کرد ما اعتقاد داریم که ما بچه بسیجیهای مطیع امر ولایت، مجموعههای خود جوش مردمی، چریکها و پارتیزانهایی هستیم که میرویم علم را یک جایی میکوبیم و بعد حاکمیت و ملت را به امر ولایت میآوریم در آن نقطه. و احساس میکنم که امروز بحث نهضت اجتماعی و بحث نهضت خدمات اجتماعی همان نقطهای است که ما باید قوی و قدرتمند و داوطلبانه و عاشقانه و بسیجی و نهضتی و فراگیر و مردمی وارد عمل شویم.
*حاج آقا این برنامه تاک شو 25 سال جای آن خالی بوده است در تلویزیون، روراست بگوییم به همدیگر 25 یا 30 سال جای یک همچین برنامهای خالی بوده است؛ امروز من فکر میکنم نباید اکتفا کرد به ماه مبارک رمضان و باید دنباله پیدا کند. راستش جهش مردمی دیر اتفاق افتاده.
بله. ببینید یک روزی با یک M1 و با یک برنو و یک تفنگ حداقلی و با یک ژسهای وارد جبهه شدیم با 5 نیروی هوایی، دریایی و زمینی قدس و در کنار آن هم توسعه یافته شده ارتش جهموری اسلامی و یگانهای جهاد سازندگی و شکل گیری بسیج میلیونی از جبههها آمدیم بیرون. یک روزی وارد جنگ نرمی شدیم با یک یا دو موسسه و هیئت و مجموعههایی که شاید هنوز خیلی جان حرفهای و تخصصی برای جنگ نرم نداشتند در آن دوره اصلاحات ولی آخر با مجموعههای خودش جوش قوی حرفهای و تخصصی مردمی آمدیم بیرون که اینها حوزه ..... در دستگاههای اجرایی نظام چه در تولید آنها و چه در نیروی انسانی آنها چه در گفتمان برتر آنها داریم میبینیم.
امروز هم ما اگر وارد عمل شدیم و رفقایی که دارند یا علی میگویند و آمدند وسط میدان که بیایم ببنیم چه کار باید بکنیم و یک کار نهضتی بسیجی بکنیم شاید به روایتی دیر آمدهاند ولی قطعاً یک جای دیگر درگیر بودهاند. یعنی قطعاً و حتماً اگر بچههای که امروز انتظار داشتید که زودتر میآمدند اینها دستشان در شلمچه درگیر بود یک روزی ما در شلمچه میجنگیدیم مجبور شدیم برویم در دریا هم بجنگیم ما در دریا میجنگیدیم. موشک داخل شهر هم آمد آمدیم موشک شهر را حل کنیم، شیمیایی هم آمد، یعنی هر چقدر به میزان جنگ که باز میشد و ضرورت داشت و در موضع تهدید بود بچههای رزمنده با آن قایقهای تندروی خودشان و با آن حضور خودشان در صخرهها و تپهها و با آن حضور خودشان در آن دشتها و هورها و نیها و حضورشان در کمک به مردم زیر آوار موشکها و از آن طرف مردم کمک آنها به معنای کمکهای نقدی و جنسی به رزمندهها.
امروز اگر از نظر نگاه شما شاید دیر شده است، بله دیر شده، ولی اینکه دیر شدن را از چه کسی مطالبه بکنید و از کجا مطالبه بکنید من قطعاً و حتما و یقیناً میدانم بچههای بسیجی، ولایی و حزب اللهی پایه کار آقا هر جا که احساس کردند که باید وارد عمل بشوند و وضعیت بحرانی هست و جبهه هست یا یک کار بالاخره تکلیفی هست آمدهاند و وارد عمل شدهاند. اگر این جا دیر آمدهاند گروهی بودهاند میجنگیدند ومیرزمیدند و حداقل بودیم. امروز اگر میخواهیم یک کار حداکثری بکنیم قطعاً یک شروع جدید هست قطعاً یک حرکت هست.
*در حوزههای تربیتی چی، نمیخواهید وارد بشوید؟ برنامهای برای آن ندارید؟ چون الان در حوزه خدمات اجتماعی وارد شدهاید.
نه. ببینید ما همان مجموعه جبهه فرهنگی انقلاب ششصد و هفتصد کانون تربیت محور است که به کارگروه تربیت محور خاتم الاوصیاء وصل میشود. یا مجموعه زیادی از مدارس غیرانتفاعی و مجموعههای تربیت محوری به مجموعههای دیگر تربیت خودمان در خاتم الاوصیاء تحت عناوین مختلف وصل است. دارد کارهایی میشود دارد اتفاقاتی میافتد ولی آن اتفاق قطعاً اتفاق قطعی، عمیق و آرامی هست که شاید الان مشکل معظل اجتماعی کلان را حل کند هنوز اتفاق نیفتاده است. ما در بحث خدمات اجتماعی کاری که داریم شروع میکنیم یک کار آموزشی است یک کم تربیتی، تبلیغی، ترویجی.
*چون دیدم سید مهدی زرین بافت را اصلا با همین محور آوردهاید در برنامه.
یکی دارد جهاد تبلیغی انجام میدهد، یکی دارد جهاد تربیتی انجام میدهد، یکی دیگر دارد جهاد درمانی انجام میدهد. بسته آرام آرام کامل میشود و قطعاً و عمیقاً همه بخشهایی که در جبهه فرهنگی انقلاب قرآنی و مهدویتی و دفاع مقدسی و تربیتی هست همه وارد عمل میشوند همه بچههای هیئت مجموعههای عظیم هیئت همه سازماندهی میشوند. ما الان در روزهای اول این سازماندهی عظیم مردمی هستیم.
*سراغ سوژههای مانند حاج عبدالله والی دوباره هم خواهید رفت؟
اولا که مملکت ما پر از گنج هست. همانطور که جنگ ما یک گنج است جنگ نرم ما هم یک گنج هست ضمن همه معضلات و مصیبتهایش ضمن همه قصهها و غصههایش یک عالمه گلهایی دارد یک عالمه طلاها و مرواریدها و زمردهایی دارد یک عالمه آدمهای دیدنی دارد که یک مقدار باید خاک غربت را از روی آنها زدود یک مقدار آنها را نشان داد دانش آنها را تولید کرد اسم آنها را سر زبانها آورد نگاه آنها را عمق داد توان آنها را توسعه داد همه جا را میگیرد.
*در برنامه دیشب که فکر میکنم یک از برنامههای خیلی عالی هست بچههای لوطی، خاکی، مشتی مثل سید ابوالفضل کاظمی را دوباره هم میآورید در این برنامه یا نه؟
اعتقاد دارم که برنامه ما یک بخشی از آن حوالهای هست، نیت میکنیم برای خدا حوالهای هم آدمهای آن میآیند.
*برنامه ماه نشان با حضور سید ابولفضل کاظمی ( راوی کتاب «کوچه نقاشها») حال و هوای عجیبی داشت.
به همین خاطر خیلی از بچهها که میآیند حوالهای هستند اخلاص خود آنها دارد اثر میکند قطعاً و حتما ما هر کجا به آدمی برسیم و ببینیم که در این فضا دارد خدمت میکند چه از این بچههای مشتی حزب اللهی هیئتی پایه کار و چه آن بچههای مشتی هیئتی پایه کار گفتمانی راهبردی و چه بچههای عملیاتی وسط میدانی، همه آنها را به ماه نشان میآوریم.