به گزارش مشرق، بیبیسی که فهرست امید را به انحای مختلف ترویج میکرد، اکنون در تحلیلی توأم با عصبانیت و ناراحتی مینویسد: اصلاحطلبان در تیر ماه 84 شکست علنی خود را پذیرفتند اما دستکم دو سال پیش از آن و در میانه دور دوم خاتمی همه چیز نشان از درماندگی سیاسی آنان داشت. کسانی که با شعارهای خیالپردازانهای همچون «انحلال دادگاه ویژه روحانیت و هستههای گزینش» وارد مجلس ششم شدند، برای مجلس دهم ترجیح دادند با تابلوی «امید» و بدون هیچ تعهد روشنی همچنان در صحنه سیاست به حضور حاشیهای ادامه دهند. اصلاحطلبان از جهت رفتار سیاسی هنوز به بلوغ و استقلال نرسیدهاند؛ هر ناکامی را به دیگری فرافکنی میکنند و همواره از کارشکنی و سنگاندازی و نظارت استصوابی و آنچه «نهادهای انتصابی» نامیدهاند در حال گله و گلایهاند. روزگاری دو نهاد اجرایی و قانونگذاری را در اختیار داشتند و هیچ کاری از پیش نبردند. با وجود بنبست ساختاری اصلاحات از حاکمیت خارج نشدند تا اینکه اخراجشان کردند. آنان هرگز درباره قول و قرارهای هر انتخابات و سپس خلف وعدههای مکرر پس از قدرتمداری هیچ توضیحی به ملت ارائه ندادند و به «ناگفتههای زیادی داریم» و «نگذاشتند» و «هر نه روز، یک بحران» بسنده کردند. اصلاحطلبان بارها نشان دادند که صلاحیت پیشبرد اصلاحات را ندارند و ناکارآمدی خود را کتمان کردند.
در انتخابات خبرگان همین رابطه کینتوزانه با رهبری و تأکید بیوجه بر بزرگنمایی گسست میان نهادهای انتخابی و انتصابی سبب شد که چند ناقض دانهدرشت حقوق بشر را در فهرست خود جای دهند تا چند تن دیگر (تنها به سبب نزدیکی به رهبری) رأی نیاورند و همین رویکرد سیاستناشناسانه که عمل سیاسی را بر محور حب و بغض مبتنی میکند، به شکست اخلاقی و سیاسی توأمان آنان انجامید.
شبکه دولتی انگلیس ادامه میدهد: اصلاحطلبان همواره نگاه قبیلهای داشتهاند. بحران در قبیله تنها یکبار و در جنبش سبز پدید آمد که آنهم با روی کار آمدن دولت یازدهم منحل و رفع شد. بزرگترین ضعف اصلاحطلبان آن است که همواره از امر نامطلوب منتفع بودهاند و در عین حال شعار تغییر سر دادهاند. مجموع رفتار سیاسی آنان ناسازوار و متناقض است، نه نشانی از یکرنگی و راستی دارد و نه کارنامه قابل قبولی در انجام تعهدات. انتخابات برای چیست؟ چرا هر بار مشارکت میکنیم و سود و زیان یا نتیجه و فایده آن را ارزیابی نمیکنیم؟ چه شد که خواست تغییر تنها به «انتخابات به خاطر انتخابات» تنزل یافت؟
بیبیسی میافزاید: ما با جریان اصلاحات به دوران نادیده انگاشتن بدیهیات سیاسی وارد شدیم و هنوز که هنوز است در همین انکار و توجیه و استدلالتراشی به سر میبریم، ترکیبهایی چون «نرمالیزاسیون» و «تقویت جامعه مدنی» تنها دو نمونه از گفتار بیمبنا و بریده از واقعیت است. روایت وارونه از شرایط ایران بدل به جزئی عادی و همیشگی از تحلیلهای چهرههای اصلاحطلب شده است.
اصلاحطلبان مسبب ایجاد وضعیتی هستند که در آن به عنوان تنها نجات دهنده ظهور میکنند. آنان خود بخشی از درد سیاست ایرانند و تا زمانی که این واقعیت را نپذیرند و در دیدگاه و عملکرد خویش بازنگری نکنند، نمیتوانند با جا زدن خود به عنوان یگانه درمان گرهی از مشکلات کشور باز کنند.
کد خبر 596360
تاریخ انتشار: ۹ تیر ۱۳۹۵ - ۰۰:۳۲
- ۱ نظر
- چاپ
شبکه دولتی انگلیس به عنوان حامی اصلی مدعیان اصلاحطلبی در انتخابات هفت اسفند، ناراحتی خود از ناکامی در این انتخابات را بر سر اصلاحطلبان خالی کرد.
منبع: کیهان