به گزارش مشرق، اسپوتنیک امروز (شنبه) در این باره نوشت: در روستای مایسکویه جمهوری اوستیای شمالی یک خانواده زندگی میکند که ساکنان محلی میگویند دو دخترشان به داعش پیوسته اند.
در ادامه این مطلب آمده است: 18 ماه پیش زالینا و حوا از خانه خارج و ناپدید شدند و پلیس هنوز نتوانسته رد پای این دو دختر گمشده را بیابد، ولی همه میگویند که آنان به سوریه رفته اند.
اسپوتنیک افزوده است: تاکنون هیچ یک از افراد بازگشته از سوریه درباره این خواهران گمشده سخنی نگفته اند، ولی روشن است که اگر می خواستند به سوریه بروند این سفر مشکل نبود.
در جمهوری های قفقاز شمالی فدراسیون روسیه رفتن به سوریه و پیوستن به شبه نظامیان داعش یا جنگیدن و ازدواج با داعشی ها تقریباً به یک سرگرمی تبدیل شده است و در اینترنت نیز وبلاگ بانک اطلاعات نام ها و اسامی همه افرادی که جمهوری اینگوش را برای پیوستن به داعش ترک کرده اند، قابل دسترسی می باشد.
یکی از این افراد نوشته است: با هواپیما به استانبول رفتم، پس از مدتی با کمک راهنمایی فردی که برای گروه داعش عمل میکرد وارد خاک سوریه شدم.
یکی فرد دیگر نیز نوشته است: وقتی به ترکیه رسیدیم در فرودگاه پرسیدند «شما برای جنگیدن به سوریه می روید؟» و پاسخ دادیم «به عنوان داوطلب سفر می کنیم» که اجازه دادند.
اسپوتنیک با معرفی دو نفر با نام مستعار ارتور و اصلان نوشت: هر دو فرد که از اوستیای شمالی هستند، راهی سوریه شدند ولی پس از چند روز بازگشتند و خود را به مقام های مسئول این جمهوری تسلیم کردند.
ارتور گفته است: به این خاطر به سوریه رفتیم که میخواستیم به مردم کمک کنیم. هدف ما این بود، زیرا مایل بودیم به کودکانی رحم کنیم که والدینشان را کشته بودند.
اصلان هم بیان کرد: در صدد بودیم کمکهای پزشکی برسانیم و خوراک و لباس بخریم. میخواستیم به بچهها کمک کنیم و به کودکان بیمار دارو بدهیم.
اسپوتنیک در باره ادعاهای این افراد نوشت: آشکار نیست که آیا واقعیت همین بوده، ولی یک موضوع مشخص می باشد که رسیدن به سوریه کشوری که در حال جنگ خانمان برانداز می باشد، مشکل نبوده است.
رسانه روسی در پایان گزارش آورده است: یک فرد دیگر داعشی از اینگوش با نام زوراب ادعا کرده که یک سال محافظ شخصی ابو عمر الشیشانی یکی از شرورترین سرکردگان داعش و همچنین مترجم وی در مذاکرات با یک داغستانی بوده است.
در ادامه این مطلب آمده است: 18 ماه پیش زالینا و حوا از خانه خارج و ناپدید شدند و پلیس هنوز نتوانسته رد پای این دو دختر گمشده را بیابد، ولی همه میگویند که آنان به سوریه رفته اند.
اسپوتنیک افزوده است: تاکنون هیچ یک از افراد بازگشته از سوریه درباره این خواهران گمشده سخنی نگفته اند، ولی روشن است که اگر می خواستند به سوریه بروند این سفر مشکل نبود.
در جمهوری های قفقاز شمالی فدراسیون روسیه رفتن به سوریه و پیوستن به شبه نظامیان داعش یا جنگیدن و ازدواج با داعشی ها تقریباً به یک سرگرمی تبدیل شده است و در اینترنت نیز وبلاگ بانک اطلاعات نام ها و اسامی همه افرادی که جمهوری اینگوش را برای پیوستن به داعش ترک کرده اند، قابل دسترسی می باشد.
یکی از این افراد نوشته است: با هواپیما به استانبول رفتم، پس از مدتی با کمک راهنمایی فردی که برای گروه داعش عمل میکرد وارد خاک سوریه شدم.
یکی فرد دیگر نیز نوشته است: وقتی به ترکیه رسیدیم در فرودگاه پرسیدند «شما برای جنگیدن به سوریه می روید؟» و پاسخ دادیم «به عنوان داوطلب سفر می کنیم» که اجازه دادند.
اسپوتنیک با معرفی دو نفر با نام مستعار ارتور و اصلان نوشت: هر دو فرد که از اوستیای شمالی هستند، راهی سوریه شدند ولی پس از چند روز بازگشتند و خود را به مقام های مسئول این جمهوری تسلیم کردند.
ارتور گفته است: به این خاطر به سوریه رفتیم که میخواستیم به مردم کمک کنیم. هدف ما این بود، زیرا مایل بودیم به کودکانی رحم کنیم که والدینشان را کشته بودند.
اصلان هم بیان کرد: در صدد بودیم کمکهای پزشکی برسانیم و خوراک و لباس بخریم. میخواستیم به بچهها کمک کنیم و به کودکان بیمار دارو بدهیم.
اسپوتنیک در باره ادعاهای این افراد نوشت: آشکار نیست که آیا واقعیت همین بوده، ولی یک موضوع مشخص می باشد که رسیدن به سوریه کشوری که در حال جنگ خانمان برانداز می باشد، مشکل نبوده است.
رسانه روسی در پایان گزارش آورده است: یک فرد دیگر داعشی از اینگوش با نام زوراب ادعا کرده که یک سال محافظ شخصی ابو عمر الشیشانی یکی از شرورترین سرکردگان داعش و همچنین مترجم وی در مذاکرات با یک داغستانی بوده است.