به گزارش مشرق، طی حدود یک ماه گذشته دولت آنکارا مسیری را به منظور بهبود روابط خود با کشورهایی که با آنها همواره اختلاف داشته، آغاز کرده است. از میان این کشورها می توان به روسیه و مصر اشاره کرد. «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه پس از مدتها روابط تنش آلود با مسکو سرانجام در نامه ای به «ولادیمیر پوتین» همتای روسی خود ضمن ابراز تأسف از کشته شدن خلبان روسی از آمادگی آنکارا برای ازسرگیری روابط با مسکو خبر داد.
این در حالی است که آنکارا قصد دارد در سیاست خارجی خود در قبال مصر نیز تغییر ایجاد کند. «بنعلی ایلدریم» نخست وزیر ترکیه اخیرا از آمادگی کشورش برای برقراری روابط اقتصادی و همچنین نظامی با دولت قاهره خبر داده است. اعلام آمادگی آنکارا برای برقراری روابط با قاهره در حالی است که طی سالهای گذشته ترکیه از دولت کنونی مصر همواره تحت عنوان «کودتاچی» یاد کرده است.
علاوه بر این، رژیم صهیونیستی نیز از جمله طرفهای دیگری است که دولت آنکارا به عادی سازی روابط خود با این رژیم روی آورده است. البته در توافق عادی سازی روابط میان دو طرف شرط اصلی آنکارا برای صهیونیست ها یعنی «شکسته شدن محاصره غزه» نادیده گرفته شد و ترکیه در این توافق تنها به صدور مجوز ارسال کمکهای انساندوستانه به نوار غزه آن هم تحت نظارت تل آویو بسنده کرد.
به نظر می رسد که پس از رژیم صهیونیستی، مصر و روسیه، سوریه مقصد بعدی دولت آنکارا برای بهبود روابط خود با آن باشد. در همین ارتباط، روزنامه «الشرق الاوسط» به نقل از منابع آگاه در وزارت خارجه ترکیه نوشته است: «ممکن است آنکارا با حضور کوتاه مدت بشار اسد در مرحله انتقالی در سوریه موافقت کند». این منابع اعلام کردند: «تدابیری که میتوان درخصوص سوریه اتخاذ کرد، کاملا با تدابیر اتخاذ شده درباره اسرائیل و روسیه متفاوت خواهد بود یا ممکن است با تدابیری، که به زودی تدابیری جهت بهبود روابط با دولت مصر اتخاذ شود، همسانی نداشته باشد».
این منابع در عین حال تصریح کردند: «آنکارا موضع خود درقبال بشار اسد رئیسجمهوری سوریه را تغییر نخواهد داد و همچنان خواستار کنارهگیری وی است. ولی این دولت ممکن است از طریق هماهنگی با قدرتهای بینالمللی بهویژه روسیه و آمریکا، با بقای کوتاه مدت اسد، که بیشتر از ۶ ماه نخواهد بود، موافقت نماید».
اعلام آمادگی آنکارا برای حمایت از حضور موقت «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه در مرحله انتقالی در این کشور در حالی است که طی حدود ۶ سال گذشته دولت ترکیه از هیچ کوششی در حمایت از تروریست های تکفیری به ویژه داعشیها برای به زیر کشیدن دولت قانونی سوریه دریغ نکرده است. دولت ترکیه طی این سالها اقدامات زیادی را در حمایت از تروریسم در سوریه صورت داده است، از باز گذاشتن مرزها برای ورود تکفیریها به سوریه گرفته تا انجام معاملات نفتی با تکفیریهای داعش؛ از آموزش نظامی تکفیریها در خاک خود برای اعزام آنها به سوریه گرفته تا رایزنی های سیاسی برای سلب مشروعیت از دولت دمشق.
اما اکنون موضع ترکیه تغییر کرده است؛ این کشور از احتمال پذیرش حضور موقت بشار اسد در دوره انتقالی سخن می گوید و در عین حال بر موضع قبلی خود مبنی بر لزوم کناره گیری اسد از قدرت نیز تأکید می کند. هیچ تفسیری از این موضع دوگانه و سیاست «یک بام و دو هوای» دولت ترکیه در قبال سوریه نمی توان استنباط کرد جز اینکه آنکارا قصد دارد تا ضمن تجدید نظر در سیاست خارجی خود در قبال سوریه، حتی الامکان به منظور حفظ اعتبار و آبروی خود به صورت نمایشی بر موضع قبلیاش مبنی بر عدم مشروعیت دولت اسد پافشاری کند تا بدین ترتیب در نزد افکار عمومی منطقه و جهان اینگونه تلقی نشود که «اردوغان» باز هم عقبنشینی کرد.
رویکرد کنونی دولت آنکارا در قبال دمشق، درست مانند رویکرد آن در قبال دولت قاهره است؛ از یک سو از آمادگی خود برای برقراری روابط نظامی و اقتصادی با قاهره سخن می گوید و از سوی دیگر بر «کودتاچی» بودن «عبدالفتاح السیسی» و همراهان وی نیز اصرار می ورزد. بر همین اساس، به نظر می رسد که «رجب طیب اردوغان» قصد دارد با همین تاکتیک به دولت دمشق نیز به تدریج نزدیک شود.
در هر صورت، تلاش احتمالی دولت آنکارا برای تجدیدنظر در سیاست های چند سالِ گذشته خود در قبال دولت سوریه چندان دور از انتظار نیست. طی حدود ۶ سال اخیر حمایت های گسترده ترکیه از تروریسم هیچ دستاوردی برای این کشور به دنبال نداشته است. تمرکز گسترده دولت آنکارا بر مسأله سرنگونی بشار اسد طی این سالها بینتیجه مانده و هیچ کمکی به ارتقاء جایگاه آن در منطقه نکرده است. علاوه بر این، طی ماههای اخیر پیشرویهای چشمگیر ارتش سوریه در مناطق مختلف استان استراتژیک «حلب» نیز آخرین امیدهای ترکیه برای سرنگونی اسد را بر باد داده است و همین عامل به تنهایی کافیست تا آنکارا موفقیت خود در حمایت از تروریسم در سوریه را در هالهای از ابهام ببیند.
در همین ارتباط، «عبدالباری عطوان» نویسده مشهور جهان عرب می نویسد: «نکته مهم و حایز اهمیت در تغییر موضع ترک ها این است که آنکارا با بقای بشار اسد در دوره انتقالی شش ماهه موافقت کرده، این درحالی است دولت ترکیه باتوجه به این که تمام متحدانش در ۵ سال و نیم گذشته در براندازی نظام سوریه شکست خورده اند، دیگر درجایگاهی نیست که نه تنها در مساله سوریه بلکه در هیچ مساله منطقه ای دیگری تعین تکلیف کند».
از سوی دیگر، مدتی است که انفجارهای تروریستی در ترکیه بر سَر مردم این کشور سایه افکنده است؛ انفجارهایی که کارشناسان و تحلیلگران سیاسی آن را نتیجه حمایت دولت آنکارا از تروریسم و بازگشت سِحر به ساحِر قلمداد می کنند. بدون شک تداوم وقوع این انفجارها در سایه ادامه حمایت های لجستیکی ترکیه از تروریسم در منطقه به ویژه سوریه منجر به موجی از اعتراضات مردمی گسترده خواهد شد و پایههای قدرت حزب حاکم یعنی «توسعه و عدالت» را متزلزل خواهد کرد.
دولت دمشق طی سالهای گذشته همواره نسبت به تداوم حمایت از تروریسم به کشورهای حامی تکفیریها هشدار داده است. دولت دمشق بارها اعلام کرده که حامیان تروریسم، خود نیز روزی گرفتار این پدیده شوم خواهند شد و تاوان سنگینی را به دلیل اقداماتشان پرداخت خواهند کرد. بر همین اساس، در صورت تداوم اقدامات تروریستی در ترکیه، مردم این کشور در وهله اول انگشت اتهام خود را به سمت دولت نشانه خواهند رفت.
علاوه بر آنچه که گفته شد، از کنار هراس دولت ترکیه از برقراری فدرالیسم در سوریه و استقلال یافتن کُردها نیز به سادگی نمی توان عبور کرد. دولت ترکیه همواره با کُردها ـ البته به استثنای کُردهای پیشمرگه در عراق ـ در منازعه بوده و هست و پیشبینی می کند که در صورت ادامه روند کنونی و عدم حل سیاسی بحران سوریه، کُردها از فرصت ایجاد شده نهایت بهره را برده و حکومت خودمختار تشکیل دهند. از همین روی، تلاش احتمالی آنکارا برای بهبود روابط با دولت سوریه برای ممانعت از استقلال کُردها چندان بعید به نظر نمی رسد.
در همین ارتباط، «عبدالباری عطوان» می نویسد: «اگر این موافقت دولت ترکیه با بقای بشار اسد با تمایل آنکارا در جلوگیری از شکل گیری دولت کُردی در مرزهای ترکیه مرتبط است، پس این بدان معناست که این دولت ترکیه است که اسیر نظام سوریه شده است نه برعکس؛ یعنی دولت ترکیه اینک برای مقابله با چنین تهدیدی به شدت نیازمند کمک دولت سوریه است».
علاوه بر این، می توان تلاش احتمالی آنکارا برای نزدیکی به سوریه را در چهارچوب یک اقدام تاکتیکی قرار داد. آنکارا که طی سالیان اخیر از عدم همراهی آمریکا با طرحهای خود در سوریه از جمله ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز آسمان این کشور و ایجاد منطقه حائل در مرزهای آن، رنج برده است، شاید در صدد است تا از حیله تغییر در سیاست خود در قبال دمشق به عنوان اهرم فشاری در برابر آمریکا بهره ببرد تا بدین ترتیب شاید بتواند امتیازاتی را از ایالات متحده گرفته و آن را در سوریه با خود همراه سازد.
«عبدالباری عطوان» در این خصوص تصریح می کند: «حکومت اردوغان به علت احساس انزوا، خطر فروپاشی و بحران اقتصادی ناشی از کودتای متحدان آمریکایی و اروپایی ترکیه علیه این کشور و گرفتار کردن عمدی آنکارا در جنگ سوریه و بعد خالی کردن پشت آن، دست به چنین تغییر موضع و عقب نشینی هایی زده است و بدون شک این چرخش موضع عیب نیست بلکه عیب لجبازی و ادامه سیاست های کنونی است».
در صورت جدی بودن آنکارا در چرخش موضع خود در قبال سوریه، بدون شک همپیالههای آن یعنی ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی برای منصرف ساختن آن وارد میدان خواهند شد و بعید نیست که در این میان، ترکیه به امتیازاتی نیز دست یافته و بر ادامه سیاست های مخرب کنونی اش در سوریه اصرار ورزد. روسیه نیز در این میان بیکار نخواهد نشست و تلاش می کند تا میان آنکارا و دمشق میانجی گری کند؛ به ویژه اینکه روابط آن با ترکیه اخیرا بهبود یافته است.
در هر صورت، پافشاری دولت ترکیه بر ادامه سیاست های خود در حمایت همه جانبه از تروریسم در سوریه نتیجه ای جز شکست بیش از پیش آن ـ چه در عرصه سیاسی و چه نظامی ـ را به دنبال نخواهد داشت، چراکه اکنون مقامات آنکارا نیز خود، به خوبی می دانند که تروریسم حد و مرز نمی شناسد و در صورتی که در منطقه گسترش یابد، دامن حامیانش را نیز خواهد گرفت.
مسأله بعدی در خصوص تغییر موضع ترکیه، مسأله موافقت «رجب طیب اردوغان» با اعطای تابعیت ترکیه ای به پناهندگان سوری است. البته این مسأله به هیچ وجه در چهارچوب سیاست های احتمالی آنکارا برای بهبود روابط با سوریه نمیگنجد و اردوغان از این طریق به دنبال تحقق اهداف صرفا سیاسی برای دولت خود است. هرچند که این موضوع تاکنون عملیاتی نشده و اجرایی شدن آن مدت زیادی به طول خواهد انجامید، اما به نظر می رسد که اردوغان به دنبال افزایش محبوبیت خود از طریق اعطای تابعیت ترکی به پناهجویان سوری است.
اعطای تابعیت ترکی به پناهندگان سوری که تعداد آنها به حدود ۳ میلیون نفر می رسد، می تواند بر محبوبیت «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه بیفزاید و راه پیروزی حزب آن یعنی حزب «عدالت و توسعه» در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۹ را بیش از پیش هموار سازد، چراکه افرادی که به تابعیت ترکیه ای نیز دست پیدا کرده اند، میتوانند در این انتخابات شرکت نمایند.
آنچه که مسلم است، این است که پناهندگان سوری ساکن مرزهای ترکیه به ابزاری در دستان «رجب طیب اردوغان» تبدیل شده اند؛ روزی منافع اردوغان اقتضا می کرد تا پناهجویان سوری ـ از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان ـ مورد شدیدترین هجمه های نیروهای امنیتی ترکیه قرار گرفته و به طُرُق مختلف از سوی آنها مورد تعرّض واقع شوند و امروز نیز همان منافع اردوغانی اقتضا می کند که دست رحمت بر سرشان کشیده شود.
این در حالی است که آنکارا قصد دارد در سیاست خارجی خود در قبال مصر نیز تغییر ایجاد کند. «بنعلی ایلدریم» نخست وزیر ترکیه اخیرا از آمادگی کشورش برای برقراری روابط اقتصادی و همچنین نظامی با دولت قاهره خبر داده است. اعلام آمادگی آنکارا برای برقراری روابط با قاهره در حالی است که طی سالهای گذشته ترکیه از دولت کنونی مصر همواره تحت عنوان «کودتاچی» یاد کرده است.
علاوه بر این، رژیم صهیونیستی نیز از جمله طرفهای دیگری است که دولت آنکارا به عادی سازی روابط خود با این رژیم روی آورده است. البته در توافق عادی سازی روابط میان دو طرف شرط اصلی آنکارا برای صهیونیست ها یعنی «شکسته شدن محاصره غزه» نادیده گرفته شد و ترکیه در این توافق تنها به صدور مجوز ارسال کمکهای انساندوستانه به نوار غزه آن هم تحت نظارت تل آویو بسنده کرد.
به نظر می رسد که پس از رژیم صهیونیستی، مصر و روسیه، سوریه مقصد بعدی دولت آنکارا برای بهبود روابط خود با آن باشد. در همین ارتباط، روزنامه «الشرق الاوسط» به نقل از منابع آگاه در وزارت خارجه ترکیه نوشته است: «ممکن است آنکارا با حضور کوتاه مدت بشار اسد در مرحله انتقالی در سوریه موافقت کند». این منابع اعلام کردند: «تدابیری که میتوان درخصوص سوریه اتخاذ کرد، کاملا با تدابیر اتخاذ شده درباره اسرائیل و روسیه متفاوت خواهد بود یا ممکن است با تدابیری، که به زودی تدابیری جهت بهبود روابط با دولت مصر اتخاذ شود، همسانی نداشته باشد».
این منابع در عین حال تصریح کردند: «آنکارا موضع خود درقبال بشار اسد رئیسجمهوری سوریه را تغییر نخواهد داد و همچنان خواستار کنارهگیری وی است. ولی این دولت ممکن است از طریق هماهنگی با قدرتهای بینالمللی بهویژه روسیه و آمریکا، با بقای کوتاه مدت اسد، که بیشتر از ۶ ماه نخواهد بود، موافقت نماید».
اعلام آمادگی آنکارا برای حمایت از حضور موقت «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه در مرحله انتقالی در این کشور در حالی است که طی حدود ۶ سال گذشته دولت ترکیه از هیچ کوششی در حمایت از تروریست های تکفیری به ویژه داعشیها برای به زیر کشیدن دولت قانونی سوریه دریغ نکرده است. دولت ترکیه طی این سالها اقدامات زیادی را در حمایت از تروریسم در سوریه صورت داده است، از باز گذاشتن مرزها برای ورود تکفیریها به سوریه گرفته تا انجام معاملات نفتی با تکفیریهای داعش؛ از آموزش نظامی تکفیریها در خاک خود برای اعزام آنها به سوریه گرفته تا رایزنی های سیاسی برای سلب مشروعیت از دولت دمشق.
اما اکنون موضع ترکیه تغییر کرده است؛ این کشور از احتمال پذیرش حضور موقت بشار اسد در دوره انتقالی سخن می گوید و در عین حال بر موضع قبلی خود مبنی بر لزوم کناره گیری اسد از قدرت نیز تأکید می کند. هیچ تفسیری از این موضع دوگانه و سیاست «یک بام و دو هوای» دولت ترکیه در قبال سوریه نمی توان استنباط کرد جز اینکه آنکارا قصد دارد تا ضمن تجدید نظر در سیاست خارجی خود در قبال سوریه، حتی الامکان به منظور حفظ اعتبار و آبروی خود به صورت نمایشی بر موضع قبلیاش مبنی بر عدم مشروعیت دولت اسد پافشاری کند تا بدین ترتیب در نزد افکار عمومی منطقه و جهان اینگونه تلقی نشود که «اردوغان» باز هم عقبنشینی کرد.
رویکرد کنونی دولت آنکارا در قبال دمشق، درست مانند رویکرد آن در قبال دولت قاهره است؛ از یک سو از آمادگی خود برای برقراری روابط نظامی و اقتصادی با قاهره سخن می گوید و از سوی دیگر بر «کودتاچی» بودن «عبدالفتاح السیسی» و همراهان وی نیز اصرار می ورزد. بر همین اساس، به نظر می رسد که «رجب طیب اردوغان» قصد دارد با همین تاکتیک به دولت دمشق نیز به تدریج نزدیک شود.
در هر صورت، تلاش احتمالی دولت آنکارا برای تجدیدنظر در سیاست های چند سالِ گذشته خود در قبال دولت سوریه چندان دور از انتظار نیست. طی حدود ۶ سال اخیر حمایت های گسترده ترکیه از تروریسم هیچ دستاوردی برای این کشور به دنبال نداشته است. تمرکز گسترده دولت آنکارا بر مسأله سرنگونی بشار اسد طی این سالها بینتیجه مانده و هیچ کمکی به ارتقاء جایگاه آن در منطقه نکرده است. علاوه بر این، طی ماههای اخیر پیشرویهای چشمگیر ارتش سوریه در مناطق مختلف استان استراتژیک «حلب» نیز آخرین امیدهای ترکیه برای سرنگونی اسد را بر باد داده است و همین عامل به تنهایی کافیست تا آنکارا موفقیت خود در حمایت از تروریسم در سوریه را در هالهای از ابهام ببیند.
در همین ارتباط، «عبدالباری عطوان» نویسده مشهور جهان عرب می نویسد: «نکته مهم و حایز اهمیت در تغییر موضع ترک ها این است که آنکارا با بقای بشار اسد در دوره انتقالی شش ماهه موافقت کرده، این درحالی است دولت ترکیه باتوجه به این که تمام متحدانش در ۵ سال و نیم گذشته در براندازی نظام سوریه شکست خورده اند، دیگر درجایگاهی نیست که نه تنها در مساله سوریه بلکه در هیچ مساله منطقه ای دیگری تعین تکلیف کند».
از سوی دیگر، مدتی است که انفجارهای تروریستی در ترکیه بر سَر مردم این کشور سایه افکنده است؛ انفجارهایی که کارشناسان و تحلیلگران سیاسی آن را نتیجه حمایت دولت آنکارا از تروریسم و بازگشت سِحر به ساحِر قلمداد می کنند. بدون شک تداوم وقوع این انفجارها در سایه ادامه حمایت های لجستیکی ترکیه از تروریسم در منطقه به ویژه سوریه منجر به موجی از اعتراضات مردمی گسترده خواهد شد و پایههای قدرت حزب حاکم یعنی «توسعه و عدالت» را متزلزل خواهد کرد.
دولت دمشق طی سالهای گذشته همواره نسبت به تداوم حمایت از تروریسم به کشورهای حامی تکفیریها هشدار داده است. دولت دمشق بارها اعلام کرده که حامیان تروریسم، خود نیز روزی گرفتار این پدیده شوم خواهند شد و تاوان سنگینی را به دلیل اقداماتشان پرداخت خواهند کرد. بر همین اساس، در صورت تداوم اقدامات تروریستی در ترکیه، مردم این کشور در وهله اول انگشت اتهام خود را به سمت دولت نشانه خواهند رفت.
علاوه بر آنچه که گفته شد، از کنار هراس دولت ترکیه از برقراری فدرالیسم در سوریه و استقلال یافتن کُردها نیز به سادگی نمی توان عبور کرد. دولت ترکیه همواره با کُردها ـ البته به استثنای کُردهای پیشمرگه در عراق ـ در منازعه بوده و هست و پیشبینی می کند که در صورت ادامه روند کنونی و عدم حل سیاسی بحران سوریه، کُردها از فرصت ایجاد شده نهایت بهره را برده و حکومت خودمختار تشکیل دهند. از همین روی، تلاش احتمالی آنکارا برای بهبود روابط با دولت سوریه برای ممانعت از استقلال کُردها چندان بعید به نظر نمی رسد.
در همین ارتباط، «عبدالباری عطوان» می نویسد: «اگر این موافقت دولت ترکیه با بقای بشار اسد با تمایل آنکارا در جلوگیری از شکل گیری دولت کُردی در مرزهای ترکیه مرتبط است، پس این بدان معناست که این دولت ترکیه است که اسیر نظام سوریه شده است نه برعکس؛ یعنی دولت ترکیه اینک برای مقابله با چنین تهدیدی به شدت نیازمند کمک دولت سوریه است».
علاوه بر این، می توان تلاش احتمالی آنکارا برای نزدیکی به سوریه را در چهارچوب یک اقدام تاکتیکی قرار داد. آنکارا که طی سالیان اخیر از عدم همراهی آمریکا با طرحهای خود در سوریه از جمله ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز آسمان این کشور و ایجاد منطقه حائل در مرزهای آن، رنج برده است، شاید در صدد است تا از حیله تغییر در سیاست خود در قبال دمشق به عنوان اهرم فشاری در برابر آمریکا بهره ببرد تا بدین ترتیب شاید بتواند امتیازاتی را از ایالات متحده گرفته و آن را در سوریه با خود همراه سازد.
«عبدالباری عطوان» در این خصوص تصریح می کند: «حکومت اردوغان به علت احساس انزوا، خطر فروپاشی و بحران اقتصادی ناشی از کودتای متحدان آمریکایی و اروپایی ترکیه علیه این کشور و گرفتار کردن عمدی آنکارا در جنگ سوریه و بعد خالی کردن پشت آن، دست به چنین تغییر موضع و عقب نشینی هایی زده است و بدون شک این چرخش موضع عیب نیست بلکه عیب لجبازی و ادامه سیاست های کنونی است».
در صورت جدی بودن آنکارا در چرخش موضع خود در قبال سوریه، بدون شک همپیالههای آن یعنی ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی برای منصرف ساختن آن وارد میدان خواهند شد و بعید نیست که در این میان، ترکیه به امتیازاتی نیز دست یافته و بر ادامه سیاست های مخرب کنونی اش در سوریه اصرار ورزد. روسیه نیز در این میان بیکار نخواهد نشست و تلاش می کند تا میان آنکارا و دمشق میانجی گری کند؛ به ویژه اینکه روابط آن با ترکیه اخیرا بهبود یافته است.
در هر صورت، پافشاری دولت ترکیه بر ادامه سیاست های خود در حمایت همه جانبه از تروریسم در سوریه نتیجه ای جز شکست بیش از پیش آن ـ چه در عرصه سیاسی و چه نظامی ـ را به دنبال نخواهد داشت، چراکه اکنون مقامات آنکارا نیز خود، به خوبی می دانند که تروریسم حد و مرز نمی شناسد و در صورتی که در منطقه گسترش یابد، دامن حامیانش را نیز خواهد گرفت.
مسأله بعدی در خصوص تغییر موضع ترکیه، مسأله موافقت «رجب طیب اردوغان» با اعطای تابعیت ترکیه ای به پناهندگان سوری است. البته این مسأله به هیچ وجه در چهارچوب سیاست های احتمالی آنکارا برای بهبود روابط با سوریه نمیگنجد و اردوغان از این طریق به دنبال تحقق اهداف صرفا سیاسی برای دولت خود است. هرچند که این موضوع تاکنون عملیاتی نشده و اجرایی شدن آن مدت زیادی به طول خواهد انجامید، اما به نظر می رسد که اردوغان به دنبال افزایش محبوبیت خود از طریق اعطای تابعیت ترکی به پناهجویان سوری است.
اعطای تابعیت ترکی به پناهندگان سوری که تعداد آنها به حدود ۳ میلیون نفر می رسد، می تواند بر محبوبیت «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه بیفزاید و راه پیروزی حزب آن یعنی حزب «عدالت و توسعه» در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۹ را بیش از پیش هموار سازد، چراکه افرادی که به تابعیت ترکیه ای نیز دست پیدا کرده اند، میتوانند در این انتخابات شرکت نمایند.
آنچه که مسلم است، این است که پناهندگان سوری ساکن مرزهای ترکیه به ابزاری در دستان «رجب طیب اردوغان» تبدیل شده اند؛ روزی منافع اردوغان اقتضا می کرد تا پناهجویان سوری ـ از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان ـ مورد شدیدترین هجمه های نیروهای امنیتی ترکیه قرار گرفته و به طُرُق مختلف از سوی آنها مورد تعرّض واقع شوند و امروز نیز همان منافع اردوغانی اقتضا می کند که دست رحمت بر سرشان کشیده شود.